تصویری آرمانگرایانه ازهنر متعالی
[ ]
آیاسیما درجنگ نرم مغلوب شده است؟
نظرات
آیا سیما مغلوب جنگ نرم شده است؟
 
 
 
Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎
 
“دیشب توی ماهواره یکی از اقوام فلان سریال رو دیدیم…”؛ انصافا"خود شما چندبار این جمله را به زبان آورده اید؟یانه...شاید شما اصلا"ماهواره ندارید ولی از زبان دوستان و همکارانتان چنین صحنه سازیهائی را دیده اید و بعد هم کلی خنده معنا دار تحویلشان داده اید؟و وجدانا"اگر توی منزل ماهواره دارید وفرزند مدرسه رو هم دارید چند بار به او سفارش اکید کرده اید که در مدرسه ازسریالها و برنامه های ماهواره تعریف نکند؟
...بله،چند سالی است که این شوخی بی مزه بین همه ما جریان دارد. مثل یک رازِ مگو که از قضا همه دنیا از آن خبر دارند و تبدیل به یک شوخی تلخ شده است. گمان می کنم دیگر همه باید بپذیریم که (تعارف بس است).
 
Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎
 
“ماهواره” پدیده ای است که به جای مواجهه درست با آن، سال هاست صورت مساله اش پاک می شود. به گواه آمارهای رسمی و غیررسمی درصد بالایی از ایرانیان ماهواره دارند و برنامه های آن را می بینند. برخوردهای مختلف غلاظ و شداد و ممنوعیت های بی نتیجه هم نه تنها تاکنون هیچ تاثیری نداشته بلکه موجب گسترش و ترویج آن هم شده است. این کار متناوباً رسیورها و دیش های مدل بالاتر را به بازار سرازیر می کند. همان آمارها طبیعتاً نشان خواهد داد که صددرصد آنها که ماهواره شان جمع می شود، به فاصله یکی دو روز، به راحتی دوباره صاحب ورژن پیشرفته تر این تجهیزات می شوند. این ها قابل انکار نیست.دیگر همه می دانند که برای مقابله با ماهواره نه پارازیت انداختن کارگر می افتد و نه برخوردهای تندِ پلیسی، تنها چاره اصولی این ماجرا، ارتقاء کیفیت برنامه های تلویزیونی داخلی و رقابت تلاشگرانه وجدی است و بس.
 
Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎
 
آنها که صورت مساله را پاک کرده اند از این غافلند که خدمتی بزرگ تر از این نمی توان به شبکه های ماهواره ای کرد. ظاهراً همه فراموش کرده ایم که ده ها نهاد، در این باره مسوولند که شاید تنها وظیفه یکی دوتایشان (از جمله پلیس و پارازیت اندازها)، مقابله سلبی و توام با شدت عمل است و بقیه تماماً موظف به اقدامات اثباتی اند. بعضی هایشان باید فرهنگ سازی کنند، بعضی باید قوانین مفید و کاربردی تصویب کنند، بعضی باید بودجه کافی به تولید و برنامه ریزی تخصیص دهند، بعضی هایشان باید برنامه جذاب تولید کنند، بعضی ها باید فقط فکر کنند و…. اما ظاهراً همه، وظایفشان را فراموش کرده اند، دستجمعی خودشان را به بی خبری زده اند و دارند فقط خودشان را گول می زنند.

 علاوه بر اینها ممنوعیت هایی که در عرصه رسانه برای حرف زدن دراین باره پدید آمده است هم، امکان تحلیل، آسیب شناسی و آگاه سازی را از کارشناسان می گیرد و مخاطب را دودستی تقدیم رقیب می کند.

 

Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎

این وسط مثل همیشه تنها به بخش سلبی و مقابله خشن توجه جدی نشان داده می شود. آدم یاد حکایت آن سه بنده خدا می افتد که قرار بود زمین را حفر کنند، لوله ای نصب کنند و بعد چاله را پر کنند و اگر لوله گذار غایب باشد، باز هم دونفر دیگر بدون لوله گذاری، زمین را می کَنَند و بعد هم پر می کنند!
از اینها گذشته هیچکس هنوز به سوالات کلیدی افکار عمومی پاسخ نداده که اگر مطابق قانون ممنوعیتی وجود دارد، پس این همه – میلیون ها دستگاه – تجهیزات پیشرفته ماهواره ای از کجا می آید؟ توسط چه کسانی وارد می شود؟ و چرا سرِ مرزها جلوی این تجهیزات گرفته نمی شود؟

در میانه این همه سیاست های غلط، سوء مدیریت، کم کاری و خواب غفلت، میلیون ها نفر دارند “روزی روزگاری” می بینند، با “شعر یادت نره” و “چراکه نه” همراه می شوند، “بفرمایید شام” تماشا می کنند، برای آکادمی موسیقی از تلفن های مختلف رای می فرستند، بحث های داغ خانوادگی شان درباره آینده رابطه مثلث (باریش،کرم، زینب) و سرگذشت (لیلا و اوز) یا (جمیله و علی کاپیتان) است و حول محورِ تحلیل اختلاس (شوکت) یا آینده ازدواجش با  (فرخنده) یا یادآوری خوشمزگی های (سنبل خان) و دل سوزاندن برای سرنوشت (شاهزاده بایزید) و (سلطان سلیمان) دور می زند. هنوز بحث اول شدن ارمیا و حذف شدن امیرحسین، داغ است. برای خیلی ها اخبار یعنی “۶۰ دقیقه” و"بی بی سی" و  خیلی ها اخبار فرهنگی شان را از “شباهنگ” کسب می کنند و تحلیل هایشان را از “افق”. داروهای لاغری، موسسات کاشت مو، افزایش قد و کِرِم های رنگ و وارنگ دکترمظاهری و … برای خودشان جای .محکمی توی خانواده ها باز کرده اند.

Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎

حالا دیگر نه تنها برنامه دکتر هلاکویی پربیننده است بلکه سی دی های او دست به دست می چرخد. در خیلی از میهمانی ها سرِشام، بحث مِین کورس و استارتر و این شوخی که از یک تا ده به میزبان چند می دهند متداول است، “تیرامیسو” حالا مثل شیرینی دانمارکی و “زبون” توی همه قنادی ها هست، توی دشت و صحرا خیلی ها دارند می گویند؛ “اینجا فلانجاست مام فلانی ایم، آی لاو یو پی ام سی”، یا توی آسانسور و کلاس درس و بیمارستان و دستشویی دارند برای سالی تاک، ویدیوهای زشت نما  می گیرند. بچه ها را به سختی می شود از پای شبکه “پرشین تون” بلند کرد. همین کودکان یا نقاشی می کشند یا با اسلحه اسباب بازی عکس می گیرند و می فرستند برای دکتر کپی که جزو لشگر پوشالیش شوند(حیف نیست بچه هایمان که باید با فرهنگ بسیجی بزرگ شوند و درس جهاد فی سبیل الله ومقاومت بگیرند، خاطرات سرباز دکتر کپی بودن در ذهن چون آینه شان حک شود؟).یکی از دوستان که اخیراً سفری به ترکیه داشت نقل می کند کودک چهارساله اش در جزیره بیوک آدا از مادر پرسیده که؛ مامان اینجا خونه “لامیا” نیست؟! خدا می داند ترکیه با همین سریال ها به قاعده چندهزارمیلیارد برای تاریخ و فرهنگ و گردشگری اش تبلیغ موثر کرده و ما هم در خلاء خوراک فرهنگی خودمان، هرچه را سریال های ترکی – راست و دروغ – به خوردمان دادند، .پذیرفته ایم

Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎

وقتی تلویزیون خودمان علاقه ای به شناساندن سلاطین برجسته ای نظیرشاه عباس و نادرشاه و کوروش و کریم خان زند ندارد، سلطان سلیمان عثمانی با کلی ضعف و تحریف، می شود مرد اول شب های زنان و مردان و کودکان و  میرسدنوجوانان ما. چرا نشود؟ واقعاً چرا که نه؟!سالهاست که خبر تولید سریالی با مضمون زندگی امام خمینی (ره)بگوشمان  میرسدولی هنوز چشممان به دیدن آن روشن نشده است.چرا؟

بتدریج برنامه های کودک تلویزیون ما از هر خلاقیت وجذابیتی دارد خالی می شود، چرا یکی دو شبکه خارجی نیایند و   این فضای خالی را با انواع و اقسام کارتون ها پُرنکنند؟بالاخره آنها هم دنبال مخاطب میگردند.نه؟گرچه کارتون هایشان  بعضاً باتصاویر خشن و یا غیرمتعارف، مناسب این رده های سنی نیست. وقتی تلویزیون ما دوست دارد هم فیلمهای سینمایی امریکایی پخش کند و هم سروتهش را بزند و حتی برایش داستان جدید بنویسد، چرا کلی شبکه مثل قارچ نرویند و صبح تا شب فیلم پخش نکنند؟بازار بازار رقابت و جلب مخاطب است.

تورا به خدا از خط قرمزها و محدودیت های ناگزیر حرف نزنیم که این خط قرمزها از فرط سلیقه ای شدن و نامشخص بودن و تنگ و تار بودن امان همه را بریده اند.گاهی هم برنامه ریزان ما از کارها و ایده های آنطرفی ها الگو می گیرند؛ وقتی بعضی تلویزیون های آنها صبح تا شب سریال ها و فیلم های سال های گذشته تلویزیون و سینمای خود ما را پخش می کنند، تازه حواس تلویزیون خودمان جمع می شود که می توان شبکه نمایش و آی فیلم و تماشا را با نمایش تکراری همین فیلم ها و سریال ها پر کرد. یا وقتی می بینند که مردم به فلان شبکه که فقط مستند پخش می کند اقبال نشان می دهند، یک شبکه مستند تاسیس می کنند و همینگونه است ماجرای تاسیس شبکه پویا که مشابه یکی دو شبکه ماهواره ای فقط کارتون پخش کند.

Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎

ناگفته پیداست که موفقیت چنین اقدامات واکنشی و تقلیدی و توفیق شان درجذب مخاطبانی که به آن یکی شبکه عادت کرده اند، چقدر دشوار است و نیاز به محتوای فوق العاده دارد.قرار شد تعارف نداشته باشیم؛ قضیه ماهواره گسترده تر و جدی تر از این حرفهاست. عامی و نخبه هم نداریم، روشنفکر و امّل هم نداریم، پیر و جوان وکودک هم نداریم. ماه و خورشید همین آینه می گردانند.با یک نگاه، حریم سلطان و برگ ریزان وفاطماگل و … را باید به عنوان یک فرصت نگاه کرد. فرصتی برای بیدار شدن مدیران تلویزیون و ترغیب آنها برای آنکه تکانی به خود بدهند و از بی اعتنایی به نیازها و خواست های مردم دست بردارند. این برنامه ها ثابت می کنند چقدر کم کاری و سوء مدیریت در تلویزیون و البته سینمای ما بیداد می کند، که چقدر پول کلان و ارزشمند بیت المال دارد به دلیل نابلدی و بی کفایتی در حوزه فرهنگ هرز می رود، که چقدر بی خیالی و سهل انگاری در مدیریت فرهنگی ما وجود دارد. اینها ثابت می کنند که ما چقدر نسبت به ظرفیت های داستانی، تاریخی، فرهنگی، اسطوره ای و گردشگری مان بی توجهیم. در تلویزیون ما بحران خلاقیت وجود دارد؛ خلاقیت در مدیریت و خلاقیت در برنامه سازی.این برنامه ها ثابت می کند چقدر خلاقیت در مدیریت و برنامه ریزی و برنامه سازی در تلویزیون ما عنصری کمیاب و حتی نایاب است.متاسفانه باید اعتراف کرد در حال حاضر رقابت تنگاتنگی میان سه چهار شبکه تلویزیونی فارسی زبان برون مرزی برای جذب مخاطب ایرانی داخل کشور درجریان است و صداوسیمای ما بیشتر در نقش یک ناظر بی آزار، بی هدف و ناامید در این بازی نقش آفرینی می کند که نیازی هم به شرکت در رقابت نمی بیند.شبکه ای با تنها شش هفت ساعت برنامه در روز – که کمتر از نیمی از آن تولیدی است- با سه چهاربار تکرار در شبانه روز، صدا و سیمای ما با این عرض و طول را مستاصل کرده است؛ چرا واقعاً؟ آن یکی شبکه با چهارتا سریال ترکی زیر متوسط توانسته آنچنان مخاطب انبوهی را جذب کند که شگفت آور است. واقعاً چطور؟این وسط تلویزیون ما دارد چکار می کند؟ نگویید آنها دارند پول بی حساب خرج می کنند – که می کنند – که این دلیل ابداً قابل قبول نیست.

Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎

سازمان صدا و سیمای ما با بودجه و درآمد هنگفت، ده ها شبکه، صدها ساعت برنامه در روز، هزاران نفر پرسنل و امکانات نرم افزاری و سخت افزاری بسیار وسیع، اصلا قابل مقایسه با هزینه و امکانات هیچکدام از آنها نیست. واقعاً نیست. و نگویید که جذابیت های آنها “خط قرمزی” است و دست شبکه های داخلی از این بابت بسته. این هم اصلاً پذیرفتنی نیست. هروقت تلویزیون خودمان درست عمل کرده و برنامه جذابی نزدیک به سلیقه عمومی و خواست مخاطبان تهیه و درست عرضه شده، اقبال مخاطبان را نیز به همراه داشته است. سریال های خوب گذشته مثل (هزاردستان)،( امام علی)، (مدار صفردرجه)،(مختارنامه)،( صاحبدلان )و (میوه ممنوعه) یا همین (شوق پرواز)و خیلی قبل تر (سربداران)، (سلطان و شبان)، (گرگ ها)، ا(بن سینا)، (روزی روزگاری)و … هرکدام توانسته اند خط قرمز هارا رد نکنند .اخلاقی و اسلامی باشندو مخاطبان انبوهی را نیزبسوی خود جلب کنند.

Image result for ‫عکس مختارنامه‬‎Image result for ‫عکس مختارنامه‬‎

حتی سریال هایی مثل “زمانه” یا قبل تر”ستایش” و قبل ترش “نرگس” با وجود تمام انتقاداتی که به آنها وارد است توانستند نظر جمعی از بینندگان تلویزیون را معطوف به خود کنند. یا مثلاً همین سریال “پایتخت” با وجود برخی کاستی هایی که دارد با خلق شخصیت های جذاب، موقعیت های کمیک و روابط صمیمانه و باورپذیر ایرانی، توانسته به کیفیت استاندارد برسد، رضایت بسیاری از مخاطبان را جلب کند و به شبکه های آن طرفی ترجیح داده شود. یا وقتی کلاه قرمزی شروع می شود همه قید ماهواره را می زنند تا شیرینکاری های فامیل دور و پسرعمه زا و پسرخاله را ببینند. و مثلاً “نود” که رسماً تلاش شبکه های آن طرفی را برای ساخت برنامه ای مشابه ناکام گذاشت و رادیو هفت که یک اتفاق خیلی خوب و دلنشین در تلویزیون این روزهاست.واقعاً کجایند سریال هایی که خیابان ها را خلوت می کردند؟ کجاست یک مسابقه تلویزیونی اریژینال جذاب مثل مسابقه هفته، که اصطلاحاتش بعد از نزدیک به دو دهه هنوز ورد زبان هاست؟ کجاست برنامه ای که دوروزه فراموش نشود و دریادها بماند؟ جای موسیقیدانان و خواننده های پرطرفدار این مملکت در تلویزیون کجاست؟ یکی در این مملکت پیدا نمی شود که یک (تَلِنت شو )جذاب بسازد؟ آدم های خلّاق تلویزیون ما کجا هستند؟اما بداقبالی را ببینید که همین تلویزیون خودمان با کمال بی ذوقی و بی سیاستی، یا از برخی برنامه های ماهواره ای و ایده های آنها گرته برداری می کند – که طبعاً برابر اصل هم نیست – و یا با همان برنامه ها شوخی می کند و قصد دارد با

Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎Image result for ‫عکس سیما و ماهواره‬‎

استفاده از علاقه مندی های مخاطبان و با تکیه بر پیش زمینه ذهنی آنها با تمسخر برنامه های اصلی ایجاد جذابیت کند. جای تاسف است که همین شوخی ها دقیقاً کارکرد ضد خود را پیدا می کنند و به تبلیغ مستقیم و مفت و مجانی برای برنامه های مورد اشاره بدل می شوند. آنها که برنامه های اصلی را ندیده باشند به تماشای نسخه اصل ترغیب می شوند.ضمناً با این برنامه، تلویزیون رسماً پذیرفته که اکثریت مردم ایران بطور گسترده ماهواره تماشا می کنند. یکی نیست بپرسد، اگر مردم ماهواره تماشا نکنند اصلاً این برنامه شما برای کسی دیدنی است؟ درآن صورت اصلاً شوخی های شما را کسی می فهمد؟ واقعاً چرا باید این همه هزینه شود تا این دوستان برنامه ساز بی ذوق بنشینند بارها و بارها برنامه های ماهواره را ببینند تا بتوانند با جزییات کامل از آنها تقلید کنند و به خورد خلق الله بدهند؟ جداً فکر می کنند مردم با دیدن این برنامه های جلف، از ماهواره متنفر می شوند؟ یااینکه به سرعت برای خلاصی از شرِّ همین برنامه های لوس و بی مایه، کانال را عوض می کنند و به نسخه اصل پناه می برند؟اتفاقاً مخاطبان تلویزیون ایران بیش از میزانی که ما تصور می کنیم قانع هستند. اما توقع آنها و اعتمادشان، یک “حداقل” دارد که متاسفانه تلویزیون ما مدت هاست از رسیدن به آن کف و حداقل، ناتوان است. قضیه اصلی، بودجه نیست، کم کاری و سوء مدیریت است و کارهایی که به کاردان سپرده نمی شود، مشکل در سختگیری ها و خط قرمزهای تنگ و بی مورد است، درخانه نشین کردن چهره ها و مجریان و بازیگران مورد علاقه مردم و فراری دادن مدیران، برنامه سازان، فیلمنامه نویسان و کارگردانان کاربلد است، در فاصله گرفتن از نیازها و خواست های مردم و نشناختن علائق آنهاست، در فهم نادرست از مفهوم جذابیت، درغفلت از کارکرد رسانه تلویزیون و نشناختن اهمیت و وسعت نفوذ آن و در یک کلام، احترام نگذاشتن به مخاطب است وگرنه، نه بودجه تلویزیون ما کم است و نه سوژه برای تولید برنامه های قابل توجه مردم کمیاب.

Image result for ‫عکس سربداران‬‎Image result for ‫عکس سربداران‬‎

آنچه کم است مدیریت و ذکاوت و تخصص است و بس. تلویزیونی که “یه حبه قند” در آن سانسور می شود تکلیفش روشن است. قبول کنید که اعتماد کردن به چنین تلویزیونی کار بسیار دشواری است.با این حساب دو راه بیشتر نداریم؛ یا باید بپذیریم که مخاطبان ما کج سلیقه اند و برنامه های آن ور آبی را به برنامه های جذاب شبکه های داخلی ترجیح می دهند و یا بپذیریم که برنامه هایمان یارای رقابت با برنامه های آنها را ندارند که شوربختانه درهر دو حالت قافیه را باخته ایم و متاسفانه میدان را کاملاً واگذار کرده ایم.اگر خوراک فکری و فرهنگی برنامه های ماهواره ای را نامناسب می دانیم – که در بسیاری مواردحتما" اینگونه است – و اگر فکر می کنیم در فرهنگ و جامعه خودمان به اندازه کافی سوژه سالم و جذاب برای برنامه سازی وجود دارد که بتواند مخاطب ایرانی را راضی و از تماشای برنامه های آنطرفی ها بی نیاز کند و اگر معتقدیم برنامه سازان توانا و خلّاقی داریم که .حریف آنها می شوند، پس باید دست بجنبانیم چون ..همین حالا هم خیلی دیر است

 
 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 6206
برچسب‌ها: صداو سیما , ماهواره ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

جمعه 29 اسفند 1393 ساعت : 1:8 قبل از ظهر | نویسنده : م.م
گزارشی از صنعت سریال سازی ترکیه
نظرات

گزارشی کامل از صنعت سریال سازی در ترکیه

منبع:ممتاز نیوز

*****************************************************************

(سریالهای ترکیه یی )این روزها به میهمان تازه سفره سرگرمی بینندگان شبکه های ماهواره یی تبدیل شده است. سریال هایی با حضور بازیگران جوان و خوش چهره، دکورهایی جذاب و رنگارنگ و داستان هایی که لحظه یی هوش و عقل مخاطب را به حال خود رها نمی کند و گاه چندین ماه بی وقفه مخاطب را در ساعتی مشخص پای صفحه تلویزیون می نشاند تا تصاویری دلربا از کشور ترکیه را مقابل چشمان او به نمایش بگذارد. موج فراگیر پخش این سریال ها در سال های اخیر و تاثیرات مخرب فرهنگی آنها و نیز تناقض محتوایی آنها با واقعیت های جامعه ترکیه موضوعی است که در این گزارش به آن پرداخته شده است.

از استانبول تهران تا استانبول ترکیه

«استانبول» نام چهارراهی در تهران است که با صرافی ها و دلارفروش هایش شهرت دارد. چند بوتیک فروش وسایل خارجی، سفارت انگلستان، سفارت ترکیه و چندین مرکز بزرگ خرید در اطراف این چهارراه برای همه مردمی که گهگاه از این محدوده تردد می کنند، مکان هایی آشناست اما «استانبول» واقعی شهری آسیایی- اروپایی در ترکیه است که برای سال هایی بسیار طولانی مقصد گردشگری ایرانیان بوده است. شهری که بسیاری ایرانیان خارج رفته حداقل یک بار در زندگی گذرشان به آنجا افتاده است و اغلب ایرانیان اروپارفته در مسیر خود به قاره سبز از آن عبور کرده اند.

استانبول سال هایی طولانی برای ایرانیان مکانی برای پرش به قاره اروپا بوده است. این موضوع آنقدر پررنگ بوده که در فیلم های مختلفی نیز به آن پرداخته شده است. «دیدار در استانبول»، «مزد ترس» و «آدم برفی»سه نمونه از آثار قدیمی در این زمینه است و سریال «مرگ تدریجی یک رویا» و فیلم سینمایی «بغض» دو نمونه از آثار جدیدتر در این عرصه هستند که البته در تمام آنها تصویری نه چندان مطلوب از این کشور و شهر ارائه می شود. با رونق گرفتن شیخ نشین دوبی برای مدتی بازار توریستی استانبول سرد شد. در فیلم سینمایی «نقاب» ساخته کاظم راست گفتار صحنه یی وجود دارد که در آن پارسا پیروزفر به امین حیایی پیشنهاد می کند به دوبی بروند. امین حیایی می پرسد: دوبی کجاست؟ و بعد دیالوگی میان آنها رد و بدل می شود که در آن دوبی با استانبول مقایسه می شود و پیروزفر خطاب به حیایی می گوید: «دوبی از استانبول هم بهتره»!

اما حالاچند سالی است استانبول در مسیری متفاوت از گذشته قرار گرفته است. این کشور با بهره گیری از ابزاری به نام «سریال» رسانه های دنیا را تسخیر کرده و موفقیت اقتصادی بی نظیری را برای خود رقم زده است. موفقیتی که در آن شبکه های ماهواره یی فارسی زبان نیز بی تاثیر نیستند.

 

بازاری برای فروش سریال های ترکیه یی

 

اسفندماه هر سال در کشور ترکیه بازاری با نام «دیسکوپ» برگزار می شود. این بازار بزرگ ترین بازار فروش محصولات تلویزیونی در منطقه و بزرگ ترین بازار آسیایی در این زمینه است. در کنار این بازار در جنوب شرقی آسیا هم بازاری با نام «atf» وجود دارد که اقبال کمتری نسبت به آن وجود دارد و با رونق گرفتن بازار ترکیه، موفقیت اقتصادی کمتری دارد. در بازار دیسکوپ هر سال یکی از پرفروش ترین اقلام فرهنگی «سریال های ترکیه یی» هستند. این وضعیت در بازار «میپ» هم وجود دارد. این بازار مهرماه و فروردین ماه هر سال در کشور فرانسه برگزار می شود و در این بازار اروپایی هم سریال های ترکیه یی یکی از پرفروش ترین محصولات فرهنگی هستند. یکی از ایرانیانی که هر سال در این بازارها شرکت می کند و تمایلی به بیان نام خود ندارد، در این خصوص می گوید: «در این بازارها علاقه خریداران به سریال های ترکیه یی را دیده ام. این واقعیتی است که مردم کشورهای مختلف دنیا اعم از عرب ها، آسیایی ها و بخشی از مردم اروپا این سریال ها را دوست دارند و فقط بازار امریکا از این سریال ها در امان مانده است.»

 

این فعال عرصه خرید و فروش فیلم در ادامه اضافه می کند: «بیشترین خریدار این سریال ها کشورهای عربی هستند. این سریال ها به جنس سریال سازی عرب ها بسیار نزدیک است. مثلادر سریال های ترکیه یی و عربی «بازی های اغراق شده» وجه مشترک است. البته در کارگردانی، سریال های ترکیه یی به سطح خوبی رسیده اند و فیلمنامه های آنها نیز حرفه یی تر شده است اما همچان بازی ها در کیفیت خوبی نیست.»

 

سریال های ترکیه یی چگونه ساخته می شوند؟

در کشور ترکیه سریال های ترکیه یی توسط شرکت ها تولید نمی شود بلکه این سریال ها توسط «شبکه های تلویزیونی» تولید می شوند. خصوصی سازی شبکه های تلویزیونی در این کشور باعث شده این شبکه ها به ثروتی افسانه یی دست پیدا کنند و به واسطه این سرمایه ها بتوانند سریال های خوب و سطح بالابسازند».

«آک بلوت»، خبرنگار ترکیه یی مقیم تهران درباره روند تولید این آثار در کشور ترکیه می گوید: «ساخت این سریال ها تقریبا از حدود ۱۰ سال قبل در ترکیه آغاز شد. در آن زمان ابتدا ساخت «نمایش های استودیویی» متداول بود که این سریال ها خیلی هم تاثیرگذار بود و با استقبال مواجه شد. مثلاسریال «کلید اسرار» یکی از این آثار بود که از سوی شبکه «stv» که شبکه یی اسلامی بود، تولید و بعدها توسط شبکه های دیگر هم تقلید شد.» جست وجویی در صنعت سریال سازی ترکیه نشان می دهد در حال حاضر شبکه «atv» یکی از مهم ترین تولیدکنندگان این سریال هاست. در کنار این شبکه «سامان یولو تی وی» هم شبکه دیگری است که گرایشی اسلامی دارد و بیشتر سریال های اسلامی تولید می کند اما از نظر توان مالی و ساخت سریال ضعیف تر از شبکه «atv» است. تولیدات «سامان یولو تی وی» تقریبا با معیارهای جامعه ایرانی هماهنگی بیشتری دارد. در این سریال ها زمینه های اخلاقی- اسلامی دیده می شود. «کلید اسرار» یکی از محصولات همین شبکه است که در ۵۰۰ تا ۸۰۰ قسمت تولید شده و صدا و سیما نیز آن را خریده و نمایش داده است. این شبکه به اهل تسنن ترکیه وابسته است و در آن سبک زندگی ترکیه یی ترویج می شود. طبق شنیده ها یک شبکه ایرانی هم اخیرا سریال دیگری را از این شبکه خریداری کرده که قصه آن در حال و هوای کلید اسرار است اما به لحاظ ساختار و قصه چند سر و گردن بالاتر از آن است.

 

جم تی وی از راه می رسد

شبکه ماهواره یی «جم تی وی» یکی از مهم ترین دلایل گرایش مخاطبان ماهواره به سریال های ترکیه یی است. این شبکه که تا چند سال قبل صرفا موسیقی پخش می کرد بعدهاگسترش پیدا نمود و در کنار کانال موسیقی شبکه یی هم برای پخش سریال های نمایشی تاسیس کرد.این کانال درمدتی کوتاه توسعه پیدا کرد و به چندین شبکه دیگر تبدیل شدو درحال حاضر (جم)پر تعداد ترین شبکه ها را در اختیار دارد. طبق اطلاعات یکی از دست اندرکاران این شبکه که مایل به ذکر نام خود نیست، بخش عمده یی از این توسعه مرهون پخش سریال های ترکیه یی  است. مدیر این شبکه یک ایرانی به نام «س. ک» است که سال ها در لندن زندگی می کرد و حالاچند سالی است در دوبی مستقر شده است. او تاجر است و در سال های گذشته قصد داشت در مالزی و ترکیه شبکه تلویزیونی راه اندازی کند اما حالادیگر در دوبی مستقر شده است. سریال های «نور و مهند»، «عشق ممنوع»، «عاصی»، «عشق و جزا» و… برخی از اولی آثار ترکیه یی است که این شبکه ماهواره یی پخش کرداما بدلیل اقبال گسترده بینندگان هم اکنون کل خوراک این شبکه را عموما" سریالهای ترکیه و در مرحله بعد آثار هندی و کره ای تشکیل میدهد. طبق اطلاعات به دست آمده مدیر این شبکه سریال «عشق ممنوع» را به قیمت یک میلیون دلار خرید و هنگام پخش این سریال چند برابر این رقم را از راه پخش تبلیغات به دست آورد. جالب است بدانید این سریال در رتبه بندی جهانی یکی از پربیننده ترین و پرفروش ترین سریال های دنیا بوده است.سریالهای دیگری که اخیرا"در این شبکه بااستقبال روبرو شده اند(حریم سلطان)،(برگ ریزان)،(روزی روزگاری) و....هستند.

 

تغییر سبک زندگی مردم کشورهای عربی

«نور و مهند» یکی از اولین سریال های ترکیه یی بود که پخش آن در دنیای عرب موج عجیبی از علاقه مندی مردم به سریال های ترکیه یی را به دنبال آورد. یکی از ایرانیانی که در سال ۱۳۸۸ در چند کشور عربی فعالیت داشته در توصیف این مساله می گوید: «در آن سال پخش سریال نور و مهند در چند کشور عربی باعث شد موج عظیمی از علاقه مردم نسبت به این اثر به راه بیفتد. پخش این سریال در میان خانواده های عربی مشکلات فراوانی را ایجاد کرده بود و حتی به جدایی زنان از همسران شان منجر شده بود. در یکی از کشورها مفتی اعظم فتوایی را درباره حرام بودن تماشای این سریال صادر کرد و در نقطه مقابل او، مردم علیه این مفتی و فتوای او تظاهرات کردند! کار به جایی رسید که پخش این سریال چنان علاقه یی در مردم چند کشور عربی نسبت به شخصیت «مهند» ایجاد کرد که در آن کشورها تورهایی به مقصد ترکیه برگزار شد که هدف نهایی آن دیدن بازیگر نقش اصلی این سریال یعنی «مهند» بود! البته کار به همین جا ختم نشد و انحراف های دیگری هم در ادامه پخش این سریال در این کشورها به وجود آمد.» شخصیت فرهنگی دیگری که در زمان پیش و پس از انقلاب تونس به این کشور سفر داشته، در خاطره یی جالب درباره توصیف تاثیر سریال های ترکیه یی بر مردم کشور تونس می گوید: « بعد از انقلاب تونس دو ماه در این کشور بودم. تونس کشوری دارای دیکتاتوری بود که از نظام سیاسی حاکم در آن به شدت ضربه خورده بود. در این کشور حتی مردمی که تمایل های مذهبی هم نداشتند از حکومت دل چرکین بودند. تونس کشوری بود که در آن حجاب ممنوع بود. در این کشور اگر فردی در طول هفته چند بار برای ادای نماز صبح به مسجد می رفت، در فهرست کنترل دولت قرار می گرفت. با چنین وضعیتی وقتی از آنها سوال کردم، دوست دارید بعد از تغییر نظام سیاسی چه سیستمی در کشور شما حاکم شود، اغلب آنها می گفتند: ما دوست داریم شبیه ترکیه شویم!

قاعدتا مردم یک کشور نمی توانند با شنیدن سخنرانی مسوولان کشوری مانند ترکیه آرزو کنند شبیه آن کشور شوند یا اینکه کشته شدن ترک ها در کشتی توسط صهیونیست ها نمی تواند مردم تونس را به چنین کشوری علاقه مند کند. نکته جالب این بود که آنها صرفا به واسطه تماشای سریال های ترکیه یی علاقه مند به سیستم حکومت چنین کشوری شده بودند. آنها با ذکر مثال هایی از این سریال ها می گفتند: این خیلی خوب است که در ترکیه همه آزادی دارند و هر کس می خواهد دین دارد و هر کس نمی خواهد هم مسائل دینی را رعایت نمی کند و این مساله نیز مشکل ساز نمی شود. این موضوع برایم جالب شد و به واسطه همین مساله به خانه های بسیاری از آنها رفتم و دیدم اغلب آنها سریال های ترکیه یی تماشا می کنند: به ویژه در ماه رمضان که زمان اوج پخش این سریال هاست، سایت های اینترنتی زیادی این سریال ها را ضبط می کنند و روز بعد برای دانلود می گذارند.»

 

 

سریال صادر کنید، پول بیاورید

سریال های ترکیه یی بیش از ۱۰ سال است که در صدر محصولات صادراتی این کشور قرار گرفته اند. این همان مسیری است که در حال حاضر شبکه ایرانی آی فیلم در پیش گرفته و تلاش می کند با پخش سریال های ایرانی، تصویر موجود از کشورمان در ذهن مردم عرب را تغییر دهد.

سریال های تلویزیونی این روزها به ابزار جدیدی در جنگ رسانه یی تبدیل شده اند و وقتی مخاطبان با چنین آثاری بمباران می شوند، به مرور زمینه بیشتری برای جذب فرهنگ آن کشور در آنها ایجاد می شود. فرقی هم نمی کند مخاطب ایرانی از کشور ترکیه سریالی مانند «عشق ممنوع» را که اثری کاملابی اخلاق است ببیند یا اثری مانند «عاصی» که سریالی با مضمون روستایی است. پخش هر سریالی می تواند در ذهن مخاطبان کنجکاوی ایجاد کند و آنها را به آن فرهنگ علاقه مند کند و حتما هم نباید این محصول سریالی فاخر باشد!

بر مبنای همین استدلال است که مسوولان کشور ترکیه به سازندگان چنین سریال هایی امکان و اجازه ساخت سریال هایی را می دهند که در آن تصویری بسیار منفی از کشور ترکیه ارائه می شود. ترکیه نیز مانند امریکا به این نتیجه رسیده است که اشکالی ندارد که مثلادر سریالی دختران جوان این کشور بی وفا، مردان خیانتکار و پلیس فاسد جلوه داده شود. فقط کافی است سریالی جذاب ساخته شود و پس از آن در سیستم فروش جهانی، بازاریابی خوبی برای این سریال ها شود و در دنیا به فروش برسد و سود کلانی نصیب سازندگان این سریال ها کند. نکته مهم درباره سازندگان این سریال ها هم این است که هیچ کدام تعلق خاطری به جامعه مسلمان و حتی شخصیت های ملی گرای ترکیه ندارند. آنها اصولاآدم های مذهبی نیستند و طبق اطلاعات به دست آمده افرادی کاملالاییک اند که اروپایی فکر می کنند و صرفا به دنبال کسب سود هستند.

 

بازاریابی: نقطه قوت سریال های ترکیه یی

به گفته یک کارشناس فروش فیلم و سریال، فروش فیلم و سریال در دنیای امروز یکی از تجارت های پرسود است. این فعالیت در مدت زمانی ۵ ساله با فعالیتی متمرکز می تواند به موفقیت منجر شود. برخلاف ایران که در فروش سریال هایی مانند مریم مقدس و یوسف پیامبر بر اساس یک موج عمل می کند، در ترکیه این روند با دقت زیادی پیگیری شده است. سازندگان این سریال ها با رعایت معیارهای جهانی موفق به عرضه جهانی این سریال ها شده اند.

درباره ارقام و هزینه های فروش این سریال ها نیز اطلاعات جالبی وجود دارد. معیار خرید سریال های خارجی در دنیا «ساعت تلویزیونی» است. ساعت تلویزیونی بین ۴۰ تا ۴۵ دقیقه و گاهی ۶۶ تا ۷۰ دقیقه است. یعنی یک سریال ممکن است ۴۰ تا ۷۰ دقیقه باشد و بر مبنای یک ساعت رقم مشخصی پرداخت شود. رقم پرداختی برای هر ساعت هزار دلار است که خریداران انگلیسی پرداخت می کنند. اما رایت عربی سریال های ترکیه یی بسیار بالاو گاهی از ساعتی ۷ تا ۱۰ هزار دلار در نوسان است. درباره برخی سریال ها نیز رایت آنها ساعتی تا ۱۵ هزار به کشورهای عربی فروخته شده است.

اما شبکه های ایرانی و به ویژه شبکه های ماهواره یی ایرانی رایت این سریال ها را بسیار ارزان تر تهیه می کنند. علت هم این است که این شبکه ها به جز ایران، افغانستان و تاجیکستان در کشورهای جهان مشتری دیگری ندارند و به همین دلیل رایت آنها گاهی ساعتی هزار دلار هم فروخته می شود. درباره شبکه های صدا و سیما نیز این رقم در همین حدود است. مثلاهر قسمت سریال جومونگ ۱۲۰۰ یورو خریداری شد که رقم نسبتا اندکی برای یک سریال خارجی است.

 

میزان تطبیق سریال های ترکیه یی با فرهنگ ترکیه یی

یک بررسی میدانی نشان می دهد تصویری که اغلب مخاطبان سریال های ترکیه یی با تماشای این سریال ها پیدا می کنند تصویری کاملافانتزی و تخیلی است. در اغلب این سریال ها بازیگران لحظه به لحظه لباس عوض می کنند، همه خانه ها مجلل و زیباست و با مبلمانی زیبا و متنوع شکل گرفته است.

در سریال های ترکیه یی عشق های پیچیده زیادی دیده می شود. مثلادر یکی از این سریال ها گروهی مافیایی با هم ارتباط دارند. همسر یکی از این چهره های مافیایی گروه را لو می دهد و در نهایت با مرد دیگری که عضو این گروه است، فرار می کند. در سریال دیگری مرد قهرمان قصه همزمان با زن عمو و دخترعموی خود ارتباط دارد و چند ارتباط دیگر هم با زنان دیگر دارد. اما آیا جامعه ترکیه چنین جامعه افسارگسیخته یی از نظر معیارهای اخلاقی است؟ آیا در چنین جامعه یی خیانت و ارتباط عشقی خارج از عرف تا این اندازه فراگیر است؟ آیا در جامعه لوکس و مدرن این کشور تا این اندازه بی اخلاقی وجود دارد

«آک بلوت» خبرنگار ترکیه یی مقیم تهران با رد هرگونه شباهت میان فضای این سریال ها با جامعه واقعی ترکیه می گوید: «در هر جامعه یی اتفاق هایی رخ می دهد که اساسا عمومیت ندارد و به همین دلیل هم نیازی به طرح آنها در ابعاد جهانی نیست. به عنوان یک خبرنگار بارها در خبرهای نشریات ایرانی اخبار تلخی را می خوانم که در حوزه حوادث رخ می دهد اما هیچ کدام از این اخبار در قالب فیلم و سریال به تصویر کشیده نمی شود. علتش هم این است که طرح چنین مواردی می تواند ضررهای مادی و معنوی مختلفی داشته باشد اما متاسفانه در ترکیه سریال هایی تولید شده که تصویری مغرضانه از جامعه ترکیه ارائه می کند و در آن غربگرایی، همجنس خواهی، اهانت به خانواده و… نمایش داده می دهد. همه این آثار توسط کارگردان ها و بازیگرانی ساخته می شود که به دنبال ترویج غربگرایی و لاییسم هستند. البته گاهی نیز تمایل دارند با نشان دادن این مسائل خود را روشنفکر و آزاداندیش معرفی کنند اما واقعا چنین مسائلی در جامعه ترکیه رواج ندارد و حتی جامعه ترکیه نیز نسبت به چنین تصویری معترض است ولی متاسفانه در این کشور کنترلی روی سریال ها و برنامه های ساخته شده وجود ندارد.»

 

این خبرنگار ترک در ادامه اضافه می کند: « اغلب افراد در جامعه ترکیه به ارزش های اسلامی، دینی و ملی احترام می گذارند اما متاسفانه رسانه های ترکیه مردم را به سمت غرب گرایش می دهند. به همین دلیل فعالیت های رسانه یی زیادی علیه این سریال ها در ترکیه در حال انجام است تا درباره این آثار به روشنگری پرداخته و مضرات تماشای آنها را به مخاطبان و خانواده ها یادآوری کنند.»

او در ادامه اضافه می کند: «حتی جامعه ملی گرایی ترکیه هم به محتوای برخی از این سریال ها اعتراض دارند و گاهی تماشای آنها را تحریم می کنند. مثلااخیرا سریالی در ترکیه ساخته شده که در آن یکی از پادشاهان عثمانی علاقه مند به زنان و دختران جوان نشان داده شده و چنین سریالی با اعتراض شدید ملی گرایان مواجه شده است. من شخصا به عنوان یک فرد اهل این کشور حتی از پخش بسیاری از این سریال ها اطلاعی ندارم اما گاهی در ایران از سوی مردم درباره این سریال ها و زمان پخش آنها مورد سوال واقع می شوم.»

«آک بلوت» در پایان اضافه می کند: «در ترکیه حدود ۳۰۰ شبکه تلویزیونی فعالیت می کند اما پخش فیلم و سریال دست اسلامگرا و ملی گرا نیست و عملاطیف متمایل به غرب در این زمینه فعالیت دارند. ترویج مُد، لباس، مبلمان و. . . هم از اهداف تجاری پنهان در پشت ساخت این سریال ها است اما شبکه های اسلامی نیز در این سال ها وارد عرصه فعالیت شده اند و مثلاشبکه یی به نام «هلال» توانسته در جمع ۳۰۰ کانال رتبه یی بین ۲۸ تا ۳۴ را به دست بیاورد». سریال عاصی نیز سریال دیگری بود که پخش آن در سال گذشته با اقبال فراوانی از سوی مخاطبان مواجهه شد. داستان این سریال در فضایی روستایی اتفاق می افتاد و روستاییان را بسیار مدرن به تصویر کشیده بودند اما آیا واقعا این تصویر در ترکیه عمومیت دارد؟ یک ایرانی ساکن در این کشور به خبرنگار ما می گوید: «روستاهای ترکیه خیلی شبیه به روستاهای ایران است و اساسا چنین چیزی نیست که اهالی روستایی با اتومبیل های مدل بالادر روستا تردد کنند». او در ادامه درباره شباهت فضای سریال های ترکیه یی با واقعیت این جامعه می گوید: «برخلاف تصویری که مثلااز استانبول در سریال های ترکیه یی ارائه می شود، این شهر، شهر غمگینی است. مردم هنوز بین اروپایی بودن و آسیایی بودن در نوسان هستند. البته خیلی متمدن شده اند و از دهه ۸۰ که این کشور به قدرت اقتصادی تبدیل شد، حتی مردم کوچه و بازار اعتماد به نفس پیدا کرده اند ولی این مردم به شدت مذهبی هستند و حتی در شهرهای بزرگی مثل ازمیر، استانبول و آنکارا مردم بسیار مذهبی هستند و این گرایش در شهرهای دیگر حتی شدیدتر است».

آنچه به نظر می رسد در این میان قطعیت دارد، این است که ترکیه مدل زندگی و سیاست مورد علاقه خود را از طریق سریال هایش به کشورهای دیگر و به ویژه کشورهای عربی صادر می کند. سکولارسیسم، تساهل و تسامح در رفتارهای اجتماعی، اولویت اقتصاد بر مسائل دینی و… برخی از این موارد است که نمایش پی در پی آن در سریال های ترکیه یی سبب شده تا این روزها شهری مثل استانبول به مقصد مورد علاقه تمامی توریست های عربی تبدیل شود. در همین زمان که این گزارش را می خوانید، شبکه های فارسی زبانی که سریال های ترکیه یی را پخش می کنند شروع به پخش تبلیغات مربوط به فروش آپارتمان در ترکیه کرده اند. مشتریان و خریداران این آپارتمان ها اقامت کشور ترکیه را دریافت می کنند و حتی هزینه بلیت رفت و برگشت آنها به ترکیه نیز از سوی این شرکت پرداخت خواهد شد. با کمی تامل می توان دریافت که ترکیه یی ها حالاپس از چند سال سرمایه گذاری، راه خالی کردن جیب های ایرانیان را پیدا کرده اند و برای فروختن آپارتمان های خود و جذب سرمایه های سرگردان ایرانی راهی تازه پیدا کرده اند. اما هرکس که آپارتمانی در ترکیه می خرد باید بداند این کشور شباهت زیادی به تصویری که در سریال ها دیده ندارد. شاید فیلم «بغض» ساخته رضا درمیشیان تصویری واقعی تر از استانبول باشد تا سریالی مانند عشق ممنوع!

 

تعداد بازدید از این مطلب: 7842
موضوعات مرتبط: سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

دو شنبه 13 بهمن 1393 ساعت : 8:22 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
مروری برصنعت سریال سازی آمریکا
نظرات

مروری بر:

صنعت سریال سازی درآمریکا 

منبع:سایت www.cloob.com
(مطلب ذیل الزاما"حاوی نظرات مدیر سایت cintelrom نمیباشد)
 
******************************************
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تاریخچه تلویزیون
*************
 
تلویزیون یا آنچنانکه پیشتر میگفتند، جعبه جادویی در دهه 40 میلادی به درون خانه ها آمد و عضو نوینی از خانواده ها شد. در کشورهای پیشرفته به ویژه آمریکا در دهه 60 و در جهان سوم در دهه 70 میلادی در بیشتر خانه ها، تلویزیون پر سر و صدا ترین عضو خانه بود. 
این رسانه به عنوان وسیله ای برای خبررسانی و ارتباطات، رقیبی برای رادیو و روزنامه به شمار میرفت. آگهی های بازرگانی و تبلیغات به زودی آنرا به تجاری ترین رسانه تبدیل کرد. ولی آنچه مردم از تلویزیون در درجه نخست میخواستند، نه آگهی بازرگانی و نه خبر، که برنامه های سرگرم کننده بود. بدین ترتیب تلویزیون سینما، کنسرت موسیقی و استادیوم های ورزشی را به رایگان به درون خانه ها آورد. اگرچه شبکه های پولی به زودی جای خود را باز کردند، ولی هزینه ای که برای دیدن برنامه های این شبکه ها پرداخت شده و میشود، هرگز قابل سنجش با بلیت سینما، کنسرت موسیقی و مسابقات ورزشی نبوده و نیست. و این معجزه تلویزیون است.

به برکت تلویزیون، 2 میلیارد نفر از مردم جهان همزمان به شکل زنده به تماشای فینال جام جهانی فوتبال (پر بیننده ترین برنامه زنده در جهان) مینشینند. تصور کنید که دو میلیارد نفر میتوانند همزمان به یک نقطه، یک مستطیل سبز و حرکت یک توپ سفید نگاه کنند. پخش تلویزیونی در آغاز به دو شکل آنتن � موجی (Broadcast) و کابلی (Cable) انجام میشد ولی از دهه 90 تلویزیون های ماهواره ای (Satellite) و همچنین تلویزیون های اینترنتی نیز همه گیر شدند.
آمریکا را باید پیشروترین و کامیاب ترین کشور در زمینه صنعت تلویزیون نامید. سه شبکه CBS (سیستم پخش برنامه کلمبیا)، NBC (شرکت ملی پخش برنامه) و ABC (شرکت پخش برنامه آمریکا) از سالهای نخستین پا گرفتن این صنعت، به شکل سراسری در این کشور به پخش برنامه هایی همه پسند در همه زمینه ها، پرداخته اند و تا امروز پس از 6 دهه همچنان بزرگترین تلویزیون های جهان هستند. FBC یا همان تلویزیون Fox در دهه 80 میلادی خود را به عنوان چهارمین شبکه سراسری آمریکا جا انداخت. 

شبکه های کابلی و پولی نیز در آمریکا جایگاه خوبی داشته و دارند و به ویژه به ارائه برنامه های تخصصی و ویژه در زمینه های گوناگون میپردازند.
دیگر کشورهای غربی هرگز توانستند فضایی همچو آمریکا ایجاد کنند و از این جهت میتوانیم مردم آمریکا را وارون دیگر مردم غرب، ملتی تلویزیونی بنامیم که اکثریت آنان به شکل متحد و همبسته هر شب پای برنامه هایی یکسان مینشینند. بنابر جدیدترین آمار، در هر لحظه از ساعات عصر و شب بیش از 100 میلیون نفر آمریکایی در حال تماشای تلویزیون هستند. و بیشتر آنها در حال تماشای یکی از 4 شبکه ملی یاد شده هستند. این حالت در زمان بازی های حساس ورزشی، به ویژه سوپر جام فوتبال آمریکایی (Super bowl) که میان قهرمان لیگ AFC و قهرمان لیگ NFC برگزار میشود و در آنروز دستکم نیمی از مردم سراسر آمریکا به تماشای این بازی از شبکه یکی از 4 شبکه مینشینند.

این فضا برای ما ایرانیان بیگانه نیست. چراکه سیستم تلویزیونی ما نیز به تقلید از آمریکا بنیان نهاده شده و در سه دهه نخست فعالیت تلویزیون در ایران، دو شبکه ملی وجود داشت و سپس شبکه سه به آنها افزوده شد. که سیستم آنها نیز همان برودکست است. باقی شبکه های ایجاد شده جدید در ایران یا محلی هستند و یا تخصصی. 
گاهی برنامه های تلویزیونی آمریکا چنان با مخاطب ارتباط برقرار میکنند که چندین دهه بدون وقفه پخش میشوند. برای نمونه شصت دقیقه (60 minutes) که یک مجله خبری است اکنون 41 سال است که مرتب از CBS پخش میشود. و محبوب ترین برنامه تلویزیونی غیر تفریحی آمریکاست که بینندگان چند ده میلیونی دارد. برنامه ای دیگر به نام "اجرای شنبه شب : Saturday night Live" _که آنرا در دسته کمدی زنده : stand up comedy قرار میدهند_ 34 سال است که از شبکه NBC پخش میشود. 

به جهت تغییرات ایدئولوژیک در ایران بیننده برنامه هایی درازمدت نیستیم ولی مردم ایران نیز از آغاز به کار تلویزیون در ایران، با ساختار آمریکایی خو گرفته اند و برنامه های پرمخاطب شبانه، میلیونها ایرانی را پای شبکه ای یکسان در تلویزیون مینشاند.
در آغاز کار تلویزیون این وحشت وجود داشت که این تکنولوژی به سینما آسیب وارد کند. اگرچه تماشای فیلم در سالن تاریک سینما با پرده ای بزرگ و صدایی بلند قابل سنجش با تماشای فیلم از صفحه کوچک تلویزیون نیست، ولی برای طبقات پایین تر جامعه تلویزیون ارجحیت کافی را دارد. به همین جهت سیستم سریال یا فیلم های دنباله دار برای تلویزیون تعریف شد. در دهه های نخستین آغاز به کار تلویزیون، فیلمهای سینمایی به هیچوجه از تلویزون پخش نمیشدند (حتا پس از پایان اکران). و همین باعث میشد تا تماشاگران انگیزه کافی برای رفتن به سینما داشته باشند. و تداخلی میان بینندگان تلویزیون و سینما پیش نیاید. حتا پس از گذشت سالها، فیلمهای محبوب کهن را دوباره در سینما اکران میکردند و مردم دوباره به استقبال آنها میرفتند. از جمله نسخه رنگی شده فیلمهای کلاسیک سیاه و سفید.

در واقع این ویدئو بود که پای فیلمهای سینمایی را به خانه ها کشاند. پس از رواج تکنولوژی ویدئو در دهه 80 میلادی، شبکه های ویدئویی به سوی خریدن امتیاز پخش فیلمهای سینمایی که پیشتر در سینما اکران شده و اکرانش پایان یافته رفتند و آنها را به خانه آوردند. همین باعث شد تا تلویزیونها هم به خریدن فیلمهای سینمایی تمایل نشان دهند و حتا شبکه هایی ویژه پخش فیلم سینمایی ایجاد شد. تا امروز این ساختار وجود دارد که یک فیلم سینمایی پس از پایان اکرانش به شبکه ویدئویی (تکنولوژی DVD در پایان سده بیستم جای تکنولوژی VHS را گرفت) راه می یابد و پس از چندی سر از شبکه های تلویزیونی در می آورد.

با اینحال در شبکه های تلویزیونی معتبر و سراسری، حرف نخست را همچون گذشته، سریال میزند و نه فیلمهای سینمایی.
صنعت سریال سازی در دهه 60 در آمریکا به رونق رسید و تهیه کنندگان به این نتیجه رسیدند که میتوان همان میزان پولی که برای یک فیلم هالیوودی خرج میشود را برای یک سریال تلویزیونی خرج کرد. اگر آن فیلم در گیشه سینما به سود رسانی میرسد و حتا امکان دارد که با زیان روبرو شود، سریال تلویزیونی این ویژگی را دارد که شبهای متوالی حتا چندین سال مردم را پای تلویزیون بنشاند. پس شبکه ها حاضرند تا با قیمتی خوب آثار تلویزیونی را بخرند یا پشتیبانی کنند. افزایش بیننده شبکه ها نیز خود باعث بالاتر رفتن شمار و قیمت آگهی های بازرگانی میشود. 

نکته ای که سازندگان سریال در آمریکا از سالهای نخست به آن توجه کرده اند، این است که همواره در حال رصد کردن علاقه مخاطب هستند. نخستین قسمت های یک سریال پس از ساخته شدن در برابر چشم بخشهایی محدود از مردم نمایش داده شده و در صورت کافی بودن اقبال، اقدام به ساخت دیگر بخشها میشود. داستانهای سریالها را به گونه ای جلو میبرند که امکان گسترش یافتن داشته باشند. بدین ترتیب، در صورتی که پس از پخش با استقبال بیننده روبرو شد، سازندگان با شتاب به ساخت فصل (سیزن) های دیگر میپردازند. و وارون آن، اگر پی بردند که این سریال در حال افت مخاطب است، به هنگام، آنرا پایان میبخشند. بدین ترتیب، عملا پول سازندگان دور ریخته نمیشود و چیزی به نام شکست وجود ندارد.


نگاهی به سریالهای موفق آمریکایی
****************************
 
"ماموریت غیرممکن" (MI) را باید نقطه عطفی در صنعت سریال سازی آمریکا و جهان دانست. سریالی که با بهره گیری از فضای به شدت اطلاعاتی و جاسوسی دوران جنگ سرد از سال 1966 در معتبرترین شبکه آمریکا CBS پخش شد و مقابله ای آمریکایی بود با فیلمهای سینمایی "جیمز باند" انگلیسی. محبوبیت و کامیابی سریال ماموریت غیرممکن (که در تلویزیون ایران نیز با نام "بالاتر از خطر" پخش شد) باعث شد تا پخش آن تا 7 سال ادامه بیابد (1973). و پس از توقفی 15 ساله دوباره برای سه سال پخش شود. این سریال چنان در ذهن نسلهای پیاپی نوستالژی ایجاد کرده بود که در سی امین سالگرد پخش سریال، یک فیلم سینمایی به شدت پر خرج با بازی محبوب ترین بازیگر هالیوود در آنزمان _تام کروز_ نیز ساخته شد و با فروش بالای آن دو دنباله دیگر نیز برایش ساختند. 
از دیگر سریال های بسیار محبوب و نوستالژیک آمریکایی میتوان به "مرد شش میلیون" دلاری اشاره کرد که در سال 1974 از شبکه ABC پخش شد و پخش آن 5 سال ادامه یافت. 

سریال جنگی MASH"" از سال 1973 تا 1983 یازده سیزن خود را از شبکه CBS به روی آنتن برد. جالب آنکه اپیزود پایانی واپسین سیزن که در واقع یک فیلم تلویزیونی با نام "خداحافظ، بدرود و آمین" بود، با داشتن 106 میلیون بیننده (75% کل بزرگسالان آمریکا در آنزمان!) حتا از شمار بینندگان سوپر جام فوتبال آمریکایی آن سال نیز گذر کرد!! و رکوردی در زمینه بینندگان یک سریال از خود به جای گذاشت که تا امروز (2009) پا برجاست. 
"دالاس" ملودرامی خانوادگی بود که در سال 1978 جایگاه خود را شبکه CBS تثبیت کرد و بدین ترتیب سریال دالاس تا سال 1991 ادامه یافت و پر بیننده ترین سریال آن شبکه بود. اپیزود پایانی آن 33 میلیون نفر بیننده داشت. 

از دهه 80 گونه ای از سریالهای کمدی در شبکه NBC محبوبیت یافت که آنرا sitcom یا کمدی موقعیت مینامیدند. اوج آنها را در سریال "Cheers" در سال 1982 دیدیم که تا سال 1993 ادامه یافت. اپیزود پایانی این سریال با جذب 80 میلیون بیننده آنرا به جایگاه دومین سریال پربیننده تاریخ پس از MASH رساند. 
کامیابی Cheers باعث شد تا "Seinfeld" _یک کمدی موقعیت دیگر_ با بازی و کارگردانی "جری سینفلد" در سال 1989 از همان شبکه NBC پخش شود و تا سال 1998 به درازا بیانجامد. اپیزود پایانی این سریال با جذب 76 میلیون بیننده آنرا به سومین سریال پر بیننده تاریخ پس از MASH و Cheers تبدیل کرد. Seinfeld نخستین سریال تلویزیونی بود که قیمت آگهی های بازرگانی اش یک میلیون دلار در دقیقه بود!. تا آنزمان فقط سوپر جام فوتبال آمریکایی چنین قیمتی داشت. پس از پایان سریال، در شبکه ویدئویی نیز به فروشی خیره کننده دست یافت. به گونه ای که در سال 2004 جری سینفلد از سریال خود 280 میلیون دلار درآمد کسب کرد. 

""Frasier بلادرنگ پس از پایان سریال محبوب Cheers در سال 1993، جای آنرا در NBC گرفت. و اگرچه به جایگاه Cheers و یا Seinfeld نرسید ولی توانست تا 11 سال _2004_ پخش شود. 
کامیابی کمدی های NBC یعنی Cheers و Seinfeld، منجر به تولید سریال "دوستان : "Friends و پخش آن از همان شبکه در سال 1994 شد. سریالی بسیار دوست داشتنی که تا سال 2003 ادامه یافت. کمدی دوستان بر اساس جوانان دختر و پسری که با هم دوست بودند شکل گرفت. آنان در فضایی جوانانه و بازتر امکان تولید موقعیت های بکرتر را دارا بودند. به همین جهت این مجموعه در میان جوانان محبوبیت بیشتری یافت. و با پایان Seinfeld در سال 1998، دوستان محبوب ترین سریال کمدی آمریکایی تا سال 2003 بود. 
3rd Rock from the Sun"" نام کمدی موقعیت دیگری از شبکه NBC است که از سال 1996 تا 2001 پخش شد و محبوبیت آن به مراتب کمتر از دیگر کمدی های این شبکه بود. 

بخش اورژانس : ER" نام سریالی بود بسیار کامیاب در ژانر پزشکی که از سال 1994 تا سال 2009 از NBC پخش شد. این سریال را باید محبوب ترین سریال غیر کمدی � خانوادگی و غیر اکشن � تریلر آمریکایی نامید. سریال بخش اورژانس بیشترین جایزه را از جشنواره های تلویزیونی چون Emmy در طول تاریخ از آن خود کرده است. یکی از اپیزودهای این سریال را کوئنتین تارانتینوی سرشناس ساخته است. 
"پرونده های مجهول : The X files" یکی از بهترین سریال های ساخته شده در دهه 90 به شمار می آید. این تریلر علمی � تخیلی از 1993 تا 2002 در سیزن های 9 گانه، بینندگان آمریکایی را به دنبال رازهای خود کشاند و با جذب 13 میلیون بیننده، شبکه Fox را عملا در کنار غولهای سه قلوی آمریکایی (CBS, NBC, ABC) قرار داد. جملات کلیدی به کار رفته در دیالوگ های این سریال وارد فرهنگ عامه مردم آمریکا در دوران پخش سریال شد. تاثیرگذاری این سریال _که بزرگترین سریال علمی � تخلیلی آمریکا بود_ باعث تولید فیلم سینمایی با همین نام در سال 1998، و دنباله ای بر آن در سال 2008 شد. 
"الی مک بیل : Ally McBeal" نام سریالی رمانتیک � موزیکال با مایه های فمنیستی بود که در 5 سیزن میان سالهای 1997 تا 2002 از شبکه Fox پخش شد. و به شکل متوسط 11 میلیون بیننده داشت. 

سریال مستند "نجات یافته : Survivor" در غالب شوی واقعی : Reality show از سال 2000 تا امروز در شبکه CBS ادامه داشته و 19 سیزن را در مکان های جغرافیایی گوناگون در جایجای جهان پشت سر گذاشته است. و ادامه خواهد داشت. پربیننده ترین اپیزودهای آن رقم 18 میلیون بیننده را به خود دیده است. 
"بررسی صحنه قتل :CSI " نمونه سریال های سده بیست و یکم آمریکا بود. این سریال پلیسی به تهیه کنندگی جری بروکهایمر _فیلمساز هالیوود_ از سال 2000 تا 2009 ساخته و در شبکه CBS پخش شده و به زودی سیزن دهم آن پخش خواهد شد. سیزن پنجم این سریال _که پربیننده ترین سریال CBS در سده بیست و یکم به شمار می آید_ به کارگردانی کوئنتین تارانتینو 26 میلیون بیننده داشت که به 19 میلیون در سیزنهای هشتم و نهم کاهش یافت. 
"نام مستعار : Alias" نام سریالی اکشن � تریلر با موضوع جاسوسی است به تهیه کنندگی "جی جی آبرامز" (سازنده "لاست") که از سال 2001 تا 2006 از شبکه ABC پخش شد. جالب است بدانید که شخصیتهای مطرحی چون کوئنتین تارانتینو به عنوان بازیگر مهمان در این سریال نقش آفرینی میکنند. 
سریال "24" کامیاب ترین سریال شبکه Fox در سده بیست و یکم بوده که از سال 2001 _بلادرنگ پس از فاجعه 11 سپتامبر_ با موضوع تروریسم پخش شد. سازندگان سریال کانادایی "دختری به نام نیکیتا : "La femme Nikita اینبار سریالی مهیج تر و جذاب تر و مدرن تر ساخته بودند که با یکسال وقفه در سال 2004 روبرو شده و از سال 2005 ادامه یافته است و واپسین سیزن آن در سال 2010 خواهد بود. 24 بینندگان خود را از 8 میلیون در سیزن نخست به 13 میلیون در سیزن ششم رساند که رکوردی بی نظیر به شمار می آید. در سال 2008 نیز این سریال پخش نشد و به جای آن یک فیلم تلویزیونی به نام 24 Redemption پخش شد. سیزن هفتم امسال پخش شد و سیزن هشتم در سال 2010 به روی آنتن خواهد رفت. 
"لاس وگاس" درامی موزیکال با مایه های کمدی و جنایت است که به ماجراهای کازینویی در لاس وگاس میپردازد. این سریال میان سالهای 2003 تا 2008 از NBC پخش میشد. آثار موزیسین های برجسته ای چون آشانتی، بلک آید پیس، جیمز بلانت، جان بونجوی، اسنوپ داگ، دوران دوران، جیوئل، ریحانا، شوگر ری و ... دیده میشود. 

"گمشده : Lost" درام � ادونچر متمایل به علمی � تخیلی به تهیه کنندگی "جی جی آبرامز" است که در سال 2004 که همزمان Alias را در پخش داشت، پخش شد. او هرچه قدر که در Alias به دشواری برخورد، در Lost کامیاب بود. Lost در همان سیزن نخست با 16 میلیون بیننده به جایگاه بهترین سریال ABC در سده بیست و یکم رسید. و چنان جا افتاد که پس از پایان سیزن نخست، در ماه می سال 2005 جای آنرا _چهارشنبه ساعت 9_ به Alias دادند. سیزن دوم نیز مخاطبان را نگه داشت و سقوط از سیزن سوم با یک میلیون کاهش بیننده آغاز شد. سیزن چهارم با 13 میلیون و سیزن پنجم در سال جاری با کمتر از 11 میلیون بیننده حکایت از ضعف داستان برای طولانی شدن داشت. در سال آینده سیزن پایانی پخش خواهد شد. و میگویند که به جز "متیو فاکس" بازیگر نقش جک، حتا بازیگران دیگر هم چگونگی پایان داستان را نمیدانسته اند. 
"فرار از زندان : "Prison Break سریالی اکشن � تریلر و ادونچر است که از سال 2005 تا 2009 در چهار سیزن بینندگان خود را دوشنبه شب ها پای شبکه Fox میخکوب کرد. فرار از زندان را هم باید همچون Lost، 24 و CSI از نسل نوین سده بیست و یکمی سریال های مهیج با ساختارهایی تازه دانست. فرار از زندان با بیش از 9 میلیون بیننده در سیزن نخست، خود را همطراز دیگر سریال شبکه Fox یعنی 24 گرداند ولی در ادامه مدام 24 رشد کرد و فرار از زندان، سقوط. سیزن سوم فرار از زندان 8 میلیون بیننده داشت و سیزن چهارم فقط 5 میلیون! و جای شکرش باقی بود که این سریال در چهار سیزن به پایان رسید. تا خاطره  ای نسبتا" خوب بر جای بگذارد.
 
"دفتر کار : The Office" درام با مایه های کمدی و رمانتیک از سال 2005 تا 2009 توانست 5 سیزن خود را در شبکه NBC پخش کند. سیزن نخست این سریال فقط 5 میلیون بیننده داشت که در سیزن های دیگر به 9 میلیون رسید. 
"قهرمانان : Heroes" درام علمی � تخیلی از سال 2006 تا 2009 از شبکه NBC پخش شده و سیزن چهارم و پایانی آن به زودی پخش خواهد شد. پربیننده ترین سریال درام شبکه NBC در سده بیست و یکم در سیزن نخست خود به طور متوسط نزدیک به 14 میلیون بیننده داشت که این عدد به 11.5 میلیون برای سیزن دوم و 7.5 میلیون برای سیزن سوم رسید. که یک شکست به تمام معنا بود. و روشن نیست سیزن چهارم آن چه میزان بیننده خواهد داشت. 
"یگان : The unit" یک اکشن � تریلر جنگی است که میان سالهای 2006 تا 2009 در چهار سیزن از CBS پخش شد. سیزن نخست آن 15 میلیون بیننده داشت که در سیزن چهارم به 9 میلیون رسید. 


در میان سریال های شبکه های دیگر آمریکایی به چند نمونه بسنده میکنم :
 
"دروازه ستاره ای : stargate" اشاره کرد. پس از کامیابی فیلم سینمایی با همین نام در سال 1994، این سریال ساخته شده و از سال 1997 تا 2002 از شبکه پولی Showtime و سپس تا سال 2007 از شبکه پولی Sci Fi پخش شد. و محبوب ترین سریال این شبکه ها بود. دروازه ستاره ای با داشتن 10 سیزن، جایگاه "پرونده های مجهول" به عنوان درازترین سریال علمی � تخیلی را اشغال کرد. 

"دکستر : Dexter" درام جنایی � کارآگاهی سیاه بر اساس رمانی به همین نام در سال 2006 به سفارش Showtime ساخته و پخش شد. کامیابی دو سیزن نخست آن باعث شد تا در سال 2008، شبکه سراسری CBS تصمیم به خرید و پخش آن بگیرد. تصمیمی که به جنجالی بزرگ انجامید. انجمن والدین تلویزیونی، به شکایت پرداخت و پخش این سریال به شدت سیاه و خشن از یک شبکه سراسری را زیانبخش برای جامعه دانست. این اعتراض به جایی نرسید جز اینکه CBS اقدام به سانسور برخی صحنه ها و دیالوگها کرد. سیزن سوم نیز از Showtime پخش شده و به زودی سیزن چهارم پخش خواهد شد. 
"The Sopranos" نام درام مافیایی - گانگستری بسیار تحسین شده از سوی منتقدان است که از سال 1999 تا سال 2007 از شبکه کابلی HBO پخش شد. و آنرا بهترین سریال در تاریخ شبکه های کابلی میدانند. 

"4400" درام علمی � تخیلی نسبتا جذابی که در سال 2004 از سوی شبکه Paramount با همکاری Sky TV ساخته شد و چهار سیزن آن تا سال 2007 ساخته شد ولی خریده شدن تلویزیون پارامونت از سوی CBS و پخش آن از شبکه های دیگر باعث شکست تجاری آن شده و پس از کش و قوس فراوان، ساخت و پخش آن کنسل شد. 
"Rome" سریال تاریخی رم، از کارهای محیر العقول شبکه HBO بود که با همکاری BBC بریتانیا و Rai ایتالیا در سال 2005 ساخته و پخش شد. تبلیغات و هزینه فراوانی را در پی داشت و با جذب 7 میلیون بیننده آمریکایی و همین تعداد در بریتانیا دو سیزن کاملا کامیاب داشت. ولی در ایتالیا با استقبال سرد مردم و منتقدان روبرو شد. سریال رم، به حساس ترین بخش تاریخ رم یعنی دوران پس از جولیوس سزار تا مارک آنتونی که جمهوری رم منحل شده و امپراتوری تشکیل شد میپردازد. به دلیل انصراف BBC از ادامه پشتیبانی از ساخت این سریال پر خرج، تهیه کنندگان مجبور به پایان دادن به آن پس از تنها 22 اپیزود شدند. 



موفق ترین سریال های آمریکایی قرن بیست و یکم
********************************************

اعداد درون (پرانتز) بیشترین و کمترین بیننده تلویزیونی سیزن های این سریالها را به میلیون نفر نشان میدهد.

  2000-2010 CSI(26-19) CBS 2004-2010 Lost(16-11) ABC 2003-2008 Las Vegas (15-13) NBC 2006-2010 Heroes(14-7) NBC 1993-2002 The X files (13-10) Fox 2001-2010 24(13-8) Fox 2003-2008 ER(11-9) NBC 2006-2009 The unit(9-8) CBS 2001-2006 Alias(8-7) ABC 2005-2009 Prison break(9-5) Fox 2005-2009 The Office (9-5) NBC 1997-2007 Stargate (?) Showtime 2006-2010 Dexter (?) Showtime 1999-2007 The Sopranos (?) HBO 2005-2007 Rome (7) HBO 
 
 
تعداد بازدید از این مطلب: 3881
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

جمعه 26 دی 1393 ساعت : 1:18 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
تاریخچه بی بی سی،رسانه مرموز استعمارگر پیر
نظرات

 

 

       (بی بی سی : خد عه گاه استعمارگر پیر)

                                              گردآوری و تدوین:مهردادمیخبر

*********************************************************************************************************************

(دراین واقعیت که سیستم رسانه ای غرب بواسطه قدرت وام گرفته از ناپایبندبودنش به اخلاقیات و انسانیت، در تخریب اخلاقیات اصیل وهنجارهای دنیای شرق وبخصوص باورها و اعتقادات جاری در جهان اسلام میکوشد جای هیچ شک و تردیدی نیست ولی این سکه روی دیگری نیزدارد:برخی از بنگاههای رسانه ای کشورهای غالب براین کره خاکی بمثابه نیروئی اطلاعاتی عمل کرده و در عملکرد خود کاملا" سیاسی و امنیتی میباشند،بطوریکه میتوان آنها را شعبه ای از دستگاههاوسازمانهای اطلاعاتی وجاسوسی مخوف غرب دانست. cintelrom در این مقاله مفصل پس از آشنانمودن شما باتاریخچه تاسیس بنگاه سخن پراکنی  بی بی سی ،شمه ای از اهداف ضدمردمی آنرا آشکارسازی نموده و تاحدودی نقاب از چهره کریه این رسانه استعماری _بخصوص در رابطه با ایران-برمیدارد.)

                                                                                                                     مدیر سایت

**************************************

 

**************************************************

تاریخچه

 

ساختمان دفتر بی بی سی درطهران دوران پهلوی دوم

 

بی. بی. سی.بنگاه خبرپراکنی بریتانیا استعمار گر پیر میباشد که در سال ۱۹۲۲ با نام شرکت پخش انگلیس با مسئولیت محدود بوجود آمد، متقابلا یک شرکت بحساب آمده و در سال ۱۹۲۷ به یک رسانه دولتی ولی شرکتی مستقل تبدیل گردید. وظیفه این شرکت تولید برنامه و ارائه سرویس‌های اطلاعاتی، پخش به‌وسیله تلویزیون، رادیو و اینترنت می‌باشد. رسالت مذکور بی. بی. سی. " اطلاع رسانی، آموزش و سرگرمی " می‌باشد و بااین شعار شروع بکار نموده است:  " ملت با زبان صلح با ملت مکالمه می‌کند! "شعاری که ابدا" باعملکرد موذیانه این رسانه همراستا نیست.بی. بی. سی. یک شرکت عام مشابه – خود مختار است که به‌عنوان یک پخش کننده سرویس ملی فعالیت می‌نماید. این شرکت در حال حاضر توسط شورای مدیران تعیین شده توسط ملکه بریتانیا و به توصیه دولت وزراء اداره می‌گردد؛ در هر صورت، بی. بی. سی. بر اساس منشور فعالیت خود، می‌بایست " از هر نوع تعلق سیاسی و تجاری آزاد بوده و فقط در قبال بینندگان و شنوندگان خود پاسخگو باشد" که البته به چنین وظیفه ای اصولا" عمل نکرده و دقیقا" اهدافی سیاسی را دنبال میکند.

پرداخت هزینه برنامه‌های داخلی و پخش آن توسط این موسسه از طریق اخذ وجوه مالیاتی مجوز کار تلویزیونی و (بر طبق مفاد قانون تلگراف و بیسیم مصوب سال ۱۹۴۷ حاصل می‌گردد، اگرچه درآمد‌های دیگری ناشی از فعالیت‌های تجاری مانند فروش کالا و برنامه نیز برای این موسسه وجود دارد. بهرحال، سرویس جهانی بی. بی. سی. توسط دفتر خارجه و مشترک المنافع تأسیس گردیده‌است. بمنظور تامین هزینه‌های پروانه کار بی. بی. سی. قاعدتا می‌باید در کنار برنامه هائی که معمولاً توسط پخش کنندگان تجاری پخش نمی‌شوند،اقدام به تولید شماری از شو‌های تلویزیونی سطح بالا نماید. 

اکثراوقات مخاطبان داخلی از بی. بی. سی. با اشتیاق با نام "بیب" (که توسط کنی اورت ابداع شد) و یا "انتی" یاد می‌کنند؛ گفته می‌شود که ریشه اصطلاح دوم نام سنتی "انتی بهترین راه حل را بلد است" می‌باشد .این گرایش به روز‌های اولیه بی بی سی یعنی زمانی که جان ریت در راس امور قرار داشت، بر می‌گردد. اغلب این اصطلاحات با هم به‌عنوان "انتی بیب" مورد استفاده قرار می‌گیرند.

 

عکسی از ساختمان جدید بی بی سی درلندن

اولین شرکت پخش انگلیس در سال ۱۹۲۲ توسط گروهی از شرکتهای مخابراتی (شامل توابع جنرال الکتریک و ای تی اند تی) و بمنظور پخش آزمایشی سرویس‌های رادیوئی تأسیس گردید. اولین ارسال امواج در ۱۴ نوامبر همان سال از ایستگاه تو ال او واقع در مارکنی هاوس لندن انجام پذیرفت. در سال ۱۹۲۷، این شرکت با مدیریت اجرائی جان ریت به "شرکت پخش بریتانیا" تبدیل گردید. این زمانی بود که منشور سلطنتی به آن اعطاء و مالکیت خصوصی آن لغو شد. در سال ۱۹۳۲ این شرکت اقدام به پخش آزمایشی برنامه‌های تلویزیونی نمود که در سال ۱۹۳۶ به‌عنوان سرویس منظم در آمده و (بنام سرویس تلویزیونی بی. بی. سی.) شناخته شد. پخش برنامه‌های تلویزیونی از تاریخ ۱ سپتامبر سال ۱۹۳۹ الی ۷ ژوئن سال ۱۹۴۶ (میلادی) یعنی طول سال‌های دومین جنگ جهانی قطع گردید. بر طبق گزارشی افسانه‌ای، پس از این دوران، اولین جمله گوینده لسلی میتچل در شروع مجدد بکار عبارت بود از:

" همانطور که می‌گفتم ما با چنان گستاخی مورد حمله قرار گرفتیم که..."

در واقع، جاسمین بلیگ اولین شخصی بود که پس از آغاز کار مجدد نمایش داده شد. (او همچنین آخرین شخص نمایش داده شده قبل از جنگ بود) کلماتی که او اداء کرد عبارت بود از:

"بعد از ظهر بخیر به همه. حالتون چطوره؟ آیا مرا بخاطر می‌آورید، جاسمین بلیگ...؟ 

در سال ۱۹۵۵ با آغاز بکار تجاری و مستقل آی تی وی، رقابت با بی. بی. سی. مطرح گردید. در نتیجه گزارش کمیته پیلگینگتون در سال ۱۹۶۲، که در آن بی. بی. سی. مورد ستایش قرار گرفته و آی تی وی بدلیل عدم ارائه کیفیت در برنامه‌ها مورد انتقاد قرار گرفت،در سال ۱۹۶۴ یک کانال دوم تلویزیونی با عنوان بی. بی. سی. ۲ به شبکه بی. بی. سی. اعطاء گردید. در این زمان نام کانال موجود نیز به بی. بی. سی. ۱ تغییر یافت. بی. بی. سی. ۲ از مورخ ۱ ژوئیهسال ۱۹۶۷ (میلادی) اقدام به پخش برنامه‌های رنگی نموده و در ۱۵ نوامبر سال ۱۹۶۹ (میلادی) با بی. بی. سی. ۱ و آی تی وی ادغام گردید.در سال ۱۹۷۴ سرویس تله تکست بی. بی. سی. با عنوان سی ای ای اف ای اکس معرفی گشت ولی تا اوایل آوریل سال ۱۹۸۰ بطور رسمی پخش برنامه‌های خود را آغاز ننمود. در سال ۱۹۷۸ و درست قبل از کریسمس آن سال اعتصاب بی. بی. سی. را فرا گرفت که بر اثر آن برنامه‌های هر دو کانال قطع شده و چهار کانال رادیو به یک کانال تقلیل یافت.از زمان تغییر قوانین تجاری رادیو و تلویزیون انگلستان در دهه ۱۹۸۰، رقابت بخش تجاری (و سرویس عمومی پخش کانال ۴ که توسط آگهی دهندگان تامین مالی می‌گردید) با بی. بی. سی. خصوصا در سرویس‌های تلویزیون ماهواره‌ای، تلویزیون کابلی و تلویزیون دیجیتال رو به افزایش نهاد.

بخش تحقیقات بی. بی. سی. نقش عمده‌ای در توسعه تکنیک‌های ضبط و پخش ایفاء نموده‌است. در روز‌های ابتدائی، این بخش تحقیقات لازم در باره اکوستیک و سطوح برنامه‌ای و سنجش اختلال را عهده دار و به سرانجام رسانید.بازرسی هاتون در سال ۲۰۰۴ و گزارشات متعاقب آن باعث بر انگیخته شدن ابهاماتی در خصوص استاندارد‌های ژورنالیستی و بیطرف عمل نمودن بی. بی. سی. گردیدند. این مسائل به استعفای اعضای مدیریت ارشد موسسه در آن زمان انجامید.

بی. بی. سی. یک شرکت عام مشابه – خود مختار است که به‌عنوان یک پخش کننده سرویس ملی و تحت منشور سلطنتی که هر ۱۰ سال یکبار مورد بازنگری قرار می‌گیرد، فعالیت می‌نماید. در حال حاضر مدیریت این شرکت توسط شورای مدیران تعیین شده از سوی ملکه و به توصیه دولت برای یک دوره چهار ساله انجام می‌پذیرد، که البته این روال بزودی جای خود را به تراست بی. بی. سی. خواهد داد. در حال حاضر منشور سلطنتی بی. بی. سی. در حال بازبینی می‌باشد. اگرچه تصور می‌رفت که این منشور در سال ۲۰۰۶ بصورت کلی تغییر یافته و نسخه جدید آن ارائه شود، برخی پیشنهادات بر تغییرات چشمگیر اصرار می‌ورزند.  اینکه بازبینی در چه زمانی کامل گشته و آن تغییرات چشمگیر کدامند نامعلوم میباشد.نظر خود بی. بی. سی. ایجاد تغییرات افراطی در پیشنهادات "ساختار ارزش‌های عمومی" است که در سال ژوئن ۲۰۰۴ منتشر گردید.

مرکز پخش اصلی این رسانه در پورتلند پلیس، در لندن واقع گردیده و اداره کل رسمی بی. بی. سی. بحساب می‌آید. این اداره کل همچنین مرکز شبکه‌های رادیوی ملی رادیو ۲ بی. بی. سی.، ۳، ۴، ۶ موسیقی و رادیو ۷ بی. بی. سی. می‌باشد. در جلوی این ساختمان مجسمه هائی از پروس پرو و آریل (اثر اثرات شکسپیر " تندباد") قرار داده شده که ساخته اریک گیل هستند.نوسازی مرکز پخش در سال ۲۰۰۲ آغاز گشته و برنامه خاتمه آن به سال ۲۰۱۰ برخواهد گشت. به‌عنوان یکی از برنامه‌های تجدید سازمان دارائی‌های بی. بی. سی.، مرکز پخش تبدیل به مرکز اخبار بی. بی. سی. (هم رادیو و هم تلویزیون)، رادیوی ملی و سرویس جهانی بی. بی. سی. خواهد گردید. قسمت عمده این طرح شامل تخریب دو بخش اضافی ساختمان که بعد از جنگ جهانی دوم ساخته شده بودند و ساخت یک بنای جدیدعلاوه بر ساختار فعلی، می‌گردد. در دوره ساختمان سازی‌های جدید، بسیاری از شبکه‌های رادیوئی بی. بی. سی. به ساختمان‌های دیگر در نزدیکی پورتلند پلیس جابجا گردیدند.در سال‌های ۲۰۰۸/۲۰۰۷ بخش اخبار بی. بی. سی. از مرکز اخبار در مرکز تلویزیونی بی. بی. سی. به مرکز بازسازی شده پخش که از آن به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مراکز پخش زنده دنیا یاد می‌شود، نقل مکان نمود.

تا زمان حاضر بیشترین تمرکز کارکنان بی. بی. سی. در انگلستان در وایت سیتی قرار داشته‌است. ساختمان‌های مشهور این منطقه عبارت‌اند از مرکز تلویزیون بی. بی. سی.، وایت سیتی، مرکز رسانه، مرکز پخش و اداره مرکزی.علاوه بر ساختمان‌های واقع در لندن، مراکز اصلی تولید بی. بی. سی. در شهر‌های کاردیف، بلفاست، گلاسکو، بیرمنگام، منچستر، بریستول، سات همپتون و نیوکسل واقع بر تاین نیز قرار دارند. برخی از این مراکز محلی (به‌عنوان مثال مرکز بلفاست) همچنین با نام "مرکز پخش" خوانده می‌شوند (ببینید مرکز پخش (غیر مبهم)). همچنین تعداد زیادی از استودیو‌های کوچک محلی و منطقه‌ای نیز در سراسر انگلستان پراکنده شده‌اند.مرکز پخش اخبار بی. بی. سی. به‌عنوان بزرگ‌ترین مرکز پخش جهان است که عملیات جمع آوری اخبار در سراسر جهان را سازمان داده،و به رادیو داخلی بی. بی. سی. و همچنین شبکه‌های تلویزیونی همانند اخبار ۲۴ بی. بی. سی.، بی. بی. سی. پارلمان و بی. بی. سی. جهانی و شبکه‌های بی. بی. سی. آی، سیی فکس و بی. بی. سی. آن لاین ارائه خدمت می‌نماید. سرویس‌های جدید اخبار بی. بی. سی. که بسیار محبوب نیز گردیده‌اند سرویس‌های تلفن همراه‌است بروی سیستم‌های تلفن همراه و پی دی ای ارسال می‌گردند. اخطار اخبار خاص بروی صفحه کامپیوتر، اخطار اخبار توسط پست الکترونیک و اخطار اخبار بروی تلویزیون‌های دیجیتالی از دیگر سرویس‌های موجود بحساب می‌آیند.

رادیو بی بی سی

رادیو بی. بی. سی. دارای پنج ایستگاه اصلی ملی می‌باشد که عبارت‌اند از رادیو ۱ ("بهترین وسیله برای دسترسی به موسیقی جدید")، رادیو ۲ (پر شنونده ترین ایستگاه رادیوئی با جمعیت شنونده ۹/۱۲ میلیون نفر در هفته  رادیو ۳ (موسیقی مخصوص متخصصین موسیقی مانند کلاسیک، جهانی، هنری، درام و جاز)، رادیو ۴ (انواع جاری، درام و کمدی)، و رادیوی زنده ۵ (اخبار ۲۴ ساعته، ورزش و گقتار).در سال‌های اخیر ایستگاه‌های ملی بیشتری بروی پخش صدای دیجیتال معرفی گشتند که شامل ورزش زنده فوق العاده پنج (مکمل شبکه زنده پنج برای پوشش اضافی رویداد‌ها)، ۱ فوق العاده (مخصوص انواع موسیقی‌های سیاه، شهری و مذهبی)، موسیقی ۶ (کمتر اقسام جاری موسیقی)، بی. بی. سی. ۷ (کمدی، درام و برنامه‌های کودکان) و شبکه آسیائی بی. بی. سی. (گفتار، موسیقی و اخبار جنوب آسیائی انگلیسی بزبان‌های انگلیسی و بسیاری از زبان‌های آسیای جنوبی)، شبکه‌ای که از شاخه‌های رادیوی محلی بی. بی. سی. است که در دهه ۱۹۷۰ بوجود آمده و هنوز نیز بروی امواج کوتاه در برخی نواحی انگلستان به پخش برنامه می‌پردازد. در کل سرویس جهانی بی. بی. سی. در حال حاضر همچنین بروی دی ای بی و بصورت ملی در انگلستان بنامه پخش می‌نماید.

همچنین شبکه‌ای از ایستگاه‌های محلی وجود دارد (به‌عنوان مثال رادیو بی. بی. سی. منچستر، بی. بی. سی. هیرفورد و ورسستر، رادیو بی. بی. سی. جرسی و بی. بی. سی. لندن) که برنامه‌های متنوع گفتاری، اخبار و موسیقی را در انگلستان و کانال جزایر و همچنین ایستگاه‌های ملی رادیو بی. بی. سی. ولز، رادیو بی. بی. سی. کایمرو (به ولش)، رادیو بی. بی. سی. اسکاتلند، رادیو بی. بی. سی. نان گاید هیل (به گالیک اسکاتلندی)، رادیو بی. بی. سی. اولستر و رادیو بی. بی. سی. فویل نیز به پخش برنامه اهتمام دارند.

بی. بی. سی. برای مخاطبان جهانی، اقدام به ایجاد دفتر خارجه و با منابع مالی سرویس جهانی بی. بی. سی. نموده که برنامه‌های خود را بصورت بین المللی بروی امواج کوتاهرادیوئی و بصورت رادیوی دیجیتال دی ای بی در انگلستان پخش می‌نماید. برنامه‌های سرویس جهانی را می‌توان در ۱۳۹ پایتخت دنیا دریافت نمود که منبع برنامه‌های اطلاعات و اخبار برای بیش از ۱۴۰ میلیون شنونده در سراسر جهان می‌باشد. این سرویس در حال حاضر به ۴۳ زبان و لهجه مختلف (شامل لهجه‌های انگلیسی) پخش برنامه دارد. اگرچه تمام زبان‌ها در تمام مناطق پخش نمی‌شوند. در سال ۲۰۰۵، بی. بی. سی. اعلام نمود سطح پخش برنامه‌های رادیوئی خود به زبانهای اروپائی شرقی را بطور قابل ملاحظه‌ای کاهش داده و در عوض منابع را به یک ایستگاه ماهواره جدید تلویزیونی عرب زبان (شامل مطالب رادیوئی و آن لاین) در خاورمیانه منتقل می‌کند که کار خود را از سال ۲۰۰۷ آغاز خواهد نمود. "تلویزیون عربی بی. بی. سی. از کارکنان سابق الجزیره به‌عنوان ویراستار‌های جدید استفاده می‌کند" از سال ۱۹۴۳، بی. بی. سی. به ارائه برنامه به سرویس پخش نیرو‌های انگلیسی نمود که به پخش برنامه در کشور هائی که سربازان انگلیسی در آن حضور دارند می‌پردازد.کلیه ایستگاه‌های ملی رادیوی بی. بی. سی. و همچنین سرویس جهانی بی. بی. سی. بروی اینترنت و به فرمت ریل اودیو جاری قرار دارند. در آوریل سال ۲۰۰۵ شروع به آزمایشاتی نمود که در آن شماری محدود از برنامه‌های رادیوئی به‌عنوان

پاد کست ارائه می‌گردید. 

بصورت تاریخی، بی. بی. سی. تا سال ۱۹۶۷ به‌عنوان تنها پخش کننده برنامه‌های رادیوئی در انگلستان بحساب می‌آمد. در این زمان رادیو دانشگاه یورک (یو آر وای) و سپس با نام "رادیوی یورک" به‌عنوان اولین (و در حال حاضر قدیمی ترین) ایستگاه رادیوئی قانونی و مستقل کشور شروع بکار نمود.

تلویزیون بی بی سی‎

بی. بی. سی. یک و بی. بی. سی. دو طلایه دار کانال‌های تلویزیونی بی. بی. سی. می‌باشند. همچنین بی. بی. سی. اقدام به ارتقاء کانال‌های جدید تلویزیونی بی. بی. سی. سهوبی. بی. سی. چهار نمود که فقط توسط تجهیزات تلویزیون دیجیتال قابل دریافت بودند (این شبکه‌ها در حال حاضر بصورت گسترده و در حالت آنالوگ در انگلستان مورد بهره برداری هستند که قرار است در سال ۲۰۰۸ از رده خارج شوند). همچنین بی. بی. سی. اداره شبکه‌های اخبار ۲۴ ساعته بی. بی. سی.، بی. بی. سی. پارلمان و دو کانال ویژه کودکان با نام‌های سی. بی. بی. سی. و سی بیبیز بصورت دیجیتال را بر عهده دارد.تلویزیون بی. بی. سی. یک در واقع یک سرویس تلویزیونی منطقه سازی شده‌است که برنامه‌های برگزیده‌ای را در طول روز برای اخبار محلی و دیگر برنامه سازی‌های محلی فراهم می‌آورد. درجمهوری ایرلند شبکه ایرلند شمالی کانال‌های بی. بی. سی. یک و بی. بی. سی. دو را منطقه سازی نموده که بصورت پخش امواج انکساری آنالوگ از شمال قابل دریافت بوده و همچنین بروی اسکای دیجیتال، ان تی ال ایرلند و چاروس اجرا می‌گردند.

از تاریخ ۹ ژوئن سال ۲۰۰۶، بی. بی. سی. اقدام به شروع یک دوره آزمایشی ۱۲-۶ ماهه تلویزیون تعریف بالا نمود که تحت نام بی. بی. سی. اچ دی به پخش برنامه پرداخت. این شرکت برای سالیان متمادی در حال ساخت برنامه با این فرمت بوده‌است و اظهار امیدواری نموده بودکه تا سال ۲۰۱۰ برنامه هائی با فرمت ۱۰۰% اچ دی تی وی را بسازد و البته به این وعده نیز عمل نمود.بی. بی. سی. همچنین از سال ۱۹۷۵ به فراهم نمودن برنامه برای سرویس پخش نیرو‌های انگلیسی (بی اف بی اس) نمود که امکان دیدن و شنیدن برنامه‌های مورد علاقه نیرو‌های اچ ام را در سراسر جهان از کشور خود بروی دو کانال اختصاصی تلویزیونی، ایجاد می‌نمود.

بی بی سی بر روی اینترنت


آدرس اینترنتی bbc.co.uk که نام قبلی آن بی. بی. سی. آی. و نام قبل تر از آن بی. بی. سی آنلاین بود، شامل وب‌گاه اخبار است که به ارائه اخبار جامع و بدون تبلیغات و آرشیو مربوطه می‌پردازد. ادعای بی. بی. سی آنست که این سایت "محبوب ترین سایت اروپائی بر پایه مطالب می‌باشد" واینگونه مبالغه می‌کند که ۲/۱۳ میلیون نفر در انگلستان بیش از ۲ میلیون صفحه این سایت را بازدید نموده‌اند.بنا به اظهار موسسه رنک ترافیکالکسا، در ژوئیه ۲۰۰۶، سایت bbc.co.uk سیزدهمین سایت محبوب انگلیسی زبان در سراسر جهان طبقه بندی گشته‌است ودر کل به‌عنوان بیست و سومین سایت محبوب شناخته شده‌است. وب‌گاه به بی. بی. سی امکان تهیه بخش هائی را می‌داد که مکمل برنامه‌های مختلف تلویزیونی و رادیوئی بودند، همچنین اظهار آدرس‌های وب‌گاه برای بخش‌های سایت bbc.co.uk بمقتضی ماهیت برنامه، برای بینندگان و شنوندگان حالتی عادی دارد. سایت همچنین به بازدید کنندگان امکان گوش کردن به اکثر برنامه‌های زنده رادیوئی و سپس تا هفت روز پس از پخش را از طریق "پخش رادیو" بر پایه ری یل پلیر را می‌دهد؛ برخی برنامه‌های تلویزیونی نیز از طریق فرمت ری یل ویدئو قابل دریافت هستند. یک سیستم جدید بنام آی پلی یر نیز تحت برنامه ریزی می‌باشد که از فن آوری‌های پییر تو پییر و دی آر ام استفاده و از طریق آن می‌توان هم به برنامه‌های رادیو و هم به برنامه‌های تلویزیون بصورت آفلاین و ۷ روز پس از پخش دسترسی داشت. همچنین در صورت عضویت در گروه امتیاز آرشیو خلاق، سایت bbc.co.uk امکان دانلود کردن قانونی متون آرشیو شده انتخابی از طریق اینترنت را فراهم می‌آورد.

در سال‌های اخیر برخی از شرکت‌های بنام آنلاین و برخی سیاست‌مداران از این امر شکایت داشته‌اند که سایت bbc.co.uk در آمد بسیار بالائی را از طریق امتیاز تلویزیونی بدست می‌آورد بدان معنا که سایت‌های دیگر قادر به رقابت با حجم فوق العاده زیاد اطلاعات آنلاین و از تبلیغات آزاد سایت bbc.co.uk نمی‌باشند. بعضی از افراد پیشنهاد دادند که میزان پول حق امتیاز خرج شده برای bbc.co.uk بایستی کاهش یابد.در پاسخ به این ادعا‌ها، بی. بی. سی. اقدام به تحقیقات نموده و اکنون در حال اجرای تحرکاتی در خصوص تغییر روش ارائه سرویس‌های آنلاین خود می‌باشد. در حال حاضر سایت bbc.co.uk مشغول پر کردن جاهای خالی بازار می‌باشد، ولیکن بازدید کنندگان خود را برای استفاده از ظرفیت‌های موجود بازار به وب‌گاه‌های دیگر راهنمائی می‌نماید. (به‌عنوان مثال بجای ارائه اطلاعات در خصوص رویداد‌های محلی و جداول زمانی، بازدید کنندگان به سایت‌های خارج از بی. بی. سی. که حاوی این اطلاعات باشند هدایت می‌گردند.) به‌عنوان بخشی از این طرح، بی. بی. سی. برخی از وب‌گاه‌های خود را تعطیل و هزینه آنها را صرف ارتقاء بخش‌های دیگر می‌کند. 

بی. بی. سی. آی. نام تجاری سرویس‌های کاربر تعامل تلویزیون دیجیتال شرکت بی. بی. سی. می‌باشند که از طریق شبکه‌های فری ویوو (دیجیتال زمینی)، همچنین اسکای دیجیتال(ماهواره)، ان تی ال و تله وست (کابلی) قابل دریافت هستند. بر خلاف سیی فکس، بی. بی. سی. قادر به نمایش گرافیک‌ها، عکس‌ها، ویدئو و همچنین برنامه‌های تمام رنگی می‌باشد. مثال‌های جدید این امر شامل پوشش ورزشی کاربر تعامل برای مسابقات فوتبال و فوتبال راگبی، سایت BBC Soundbites با نمایش هنرپیشه جوان زن جنیفر لین و یک تست کاربر تعامل آی کیو ملی تست ملت می‌باشند. تمام ایستگاه‌های تلویزیون دیجیتال بی. بی. سی.، (و ایستگاه‌های رادیو بروی فری ویوو)، امکان دسترسی به سرویس‌های بی. بی. سی. آی. را در اختیار مخاطب قرار می‌دهند.

بی. بی. سی. آی. هرساله بیش از ۱۰۰ برنامه تلویزیون کاربر تعامل و همچنین سرویسی ۲۴ ساعته را در تمام ۷ روز هفته تدارک می‌نماید.این شبکه همچنین اخبار و وضعیت هوا را بصورت ویدئوئی پخش می‌نماید.

سرویس‌های بازرگانی

شرکت جهانی بی. بی. سی. با مسئولیت محدود یک زیر مجموعه تجاری از بی. بی. سی. می‌باشد که کلا متعلق به بی. بی. سی. بوده و وظیفه آن بهره برداری تجاری از برنامه‌ها و دیگر دارائیهای شبکه بی. بی. سی. بوده و شماری از ایستگاه‌های تلویزیونی در سراسر جهان را شامل می‌گردد. ایستگاه‌های تلویزیونی کابلی و ماهواره‌ای بی. بی. سی. پرایم(در اروپا، آفریقا، خاور میانه و آسیا)، بی. بی. سی. آمریکا، بی. بی. سی. کانادا (بهمراه بی. بی. سی. کودک)، به پخش برنامه‌های معروف بی. بی. سی. به مردم خارج از انگلستان می‌پردازند. همین عمل را یو کی تی وی(با همکاری فاکس تل و فری فریمنتل مدیا) در استرالیا انجام می‌دهند. یک سرویس مشابه با نام بی. بی. سی. ژاپن پخش خود را در آوریل ۲۰۰۶ و پس از برچیده شدن نماینده ژاپنی قطع نمود. >عطف< «وب‌گاه بی. بی. سی. ژاپن».>/عطف< سرویس جهانی بی. بی. سی. همچنین یک کانال ۲۴ ساعته اخبار، سرویس جهانی بی. بی. سی. و اداره مشترک با فلکس تک شبکه ایستگاه‌های یو کی تی وی در انگلستان، با همکاری دیگران یو کی تی وی طلائی را اداره می‌نماید. در جمع، اخبار تلویزیون بی. بی. سی. بصورت شبانه بروی بسیاری از ایستگاه‌های سرویس‌های عمومی پخش در ایالات متحده بنمایش در می‌آید. همچنین پخش مجدد برنامه‌های بی. بی. سی. مانند "ایست اندرز"، و در زلاند نو بروی تی وی یک در دستور کار قرار دارد.

بسیاری از برنامه‌های بی. بی. سی. (خصوصا مستند‌ها) توسط سرویس جهانی بی. بی. سی. به ایستگاه‌های تلویزیونی خارجی فروخته می‌شود. از سوی دیگر فیلم‌های کمدی،مستند‌ها و تولیدات درام‌های تاریخی در بازار بین المللی دی وی دی از محبوبیت خاصی برخوردارند.سرویس جهانی بی. بی. سی. همچنین به‌عنوان بازوی انتشاراتی بی. بی. سی. و سومین انتشارات بزرگ جهان در زمینه مجلات مصرفی در انگلستان مطرح می‌باشد. مجلات بی. بی. سی. که قبلا با نام انتشارات بی. بی. سی. نامیده می‌شدند، اقدام به انتشار "رادیو تایمز" و شماری از مجلات پشتیبان برنامه‌های بی. بی. سی. مانند " بی. بی. سی. تاپ گیر"، "بی. بی. سی. گود فود"، " آسمان شب بی. بی. سی."، "تاریخچه بی. بی. سی."، " بی. بی. سی. وایلد لایف" و "موسیقی بی. بی. سی." می‌نماید. در کل، در سال ۲۰۰۴ سرویس جهانی بی. بی. سی. موفق به کسب اجازه انتشار مجله مستقل گردید. سرویس جهانی بی. بی. سی. همچنین به واگذاری امتیاز و فروش مستقیم دی وی دی و ضبط برنامه‌های صوتی معروف برای مردم اقدام نموده‌است.بی. بی. سی. و دفتر خارجه و مشترک المنافع با همکاری یکدیگر اداره نظارت بی. بی. سی. را برعهده دارند که وظیفه آن نظارت بر رادیو، تلویزیون، مطبوعات و اینترنت سازمان در سطح بین المللی می‌باشد.

اتحادیه‌ها

عضویت در یک اتحادیه یک امر توافقی بین کارکنان و اتحادیه انتخابی آنان می‌باشد: البته کارکنان بصورت خودکار تحت پوشش یک اتحادیه قرار ندارند، ولی از آنجائیکه بی. بی. سی. یک استخدام کننده بزرگ (در بخش رسانه‌ها) می‌باشد، شمار اعضاء قابل توجه هستند.نمایندگی کارکنان بی. بی. سی. اغلب از طریق بی ای سی تی یو بهمراه ان یو جی برای کارکنان روزنامه و امیکاس برای کارکنان بخش الکتریکال انجام می‌پذیرد. عضویت در اتحادیه اختیاری است و هزینه‌های آن نیز توسط کارکنان و نه بی. بی. سی. تامین می‌شود.

انتقاد از بی. بی. سی

بنا به یک گزارش از میل آن ساندی، در طی یک جلسه که در سپتامبر ۲۰۰۶ برگزار گردید، یک مدیر اجرائی سطح بالا اذعان نموده که "بر طبق اخبار واصله، ما در مسیر سلامت سیاسی، بیش از اندازه پیش رفته‌ایم. بدبختانه، قسمت اعظم این پیشرفت ریشه در فرهنگ بی. بی. سی. دارد که تغییر آن نیز بسادگی امکان پذیر نمی‌باشد." همچنین گزارش شده‌است که در همان جلسه یک گفتمان فرضی در باره آنچه آنان به‌عنوان انداختن کمدین یهودی مناقشه انگیز ساچا بارون کوهن به سطل زباله شو‌های هجو تلویزیونی اتاق ۱۰۱ مطرح می‌نمودند، برگزار شده‌است. تصور بر آنست که بارون کوهن را می‌خواهند بداخل اتاق ۱۰۱ اغذیه حلال، اسقف کانتربری، قرآن و انجیل بیندازند. بر طبق متن، مدیران بی. بی. سی. قبول دارند در حالیکه آنها اجازه انداختن مابقی را داده‌اند، ولی قرآن را بخاطر رنجیدن مسلمانان مستثنی نموده‌اند.

اظهار جانبداری

بی. بی. سی. بصورت دائم متهم به جانبداری از سوی برخی روزنامه‌ها مانند دیلی تلگراف می‌باشد. در سال ۲۰۰۳، سردبیر چارلز مور اقدام به برگزاری یک عملیات تبلیغی با عنوان "بیب واچ" نمود که به تحلیل مرتب نظر روزنامه از تمایلات لیبرالی و چپ می‌پرداخت . اتهامات خاص وارده توسط روزنامه تلگراف حول محور ضد آمریکائی بودن موسسه، طرفداری ازفلسطینیان و طرفداری از اتحادیه اروپا می‌گردیدند. در سال ۲۰۰۵ یک گزارش مستقل توسط خود موسسه موید آن بود که بی. بی. سی. از "عادت ذهنی سازمانی" رنج می‌برد که به "عدم اشتیاق پاسخگوئی به شبهات طرفداری از اتحادیه اروپا" رهنمون می‌شود.جف رندال سردبیر اقتصادی سابق بی. بی. سی. اظهار داشته‌است که یک مدیر ارشد خبری موسسه به او گفته که " بی. بی. سی. در زمینه‌های چند فرهنگ گرائی بصورت بیطرف عمل ننموده‌است: موسسه به این اصل اعتقاد داشته و در پیشرفت آن ساعی است." جاستین وب خبرنگار واشنگتن اظهار می‌دارد که رفتار بی. بی. سی. نسبت به ایالات متحده آمریکا اهانت آمیز و مایه تمسخر بوده و هیچ "ارزش معنوی" برای آن قائل نیست. او معتقد است که گزارشات او توسط قائم مقام مدیرکل مارک بایفورد مورد تصحیح قرار گرفته‌اند. اندرو مارر خبرنگار سیاسی نیز ادعا نموده‌است که "بی. بی. سی. بیطرف و بدون نظر با مسائل روبرو نمی‌شود. این یک موسسه‌ای شهری است که با پول مردم اداره شده و در آن شمار بیش از اندازه‌ای از جوانان، اقلیت‌های نژادی و همجنس باز مشغول بکار هستند. این موسسه دارای تمایلات سیاسی می‌باشد ولی نه به اندازه یک حزب سیاسی. بهتر است از آن به‌عنوان یک جانبداری لیبرال فرهنگی نام برد." 

 بی‌بی‌سی آنلاین

 ( BBC Online) نام برند و منزلگاه اصلی سرویس‌های آنلاین بی‌بی‌سی بریتانیا است. بی‌بی‌سی آنلاین شبکه‌ای است عظیم از وب‌گاه‌های پربازدیدی چون بی‌بی‌سی نیوز، بی‌بی‌سی اسپورت، سرویس‌های رادیویی و ویدئویی بنا بر تقاضای بی‌بی‌سی آی‌پلیر، وب‌گاه ویژهٔ کودکان پیش دبستانی سی‌بیبیز، و سرویس‌های آموزشی نظیر بایت‌سایز. بی‌بی‌سی از سال ۱۹۹۴ برای پشتیبانی از برنامه‌های تلویزیونی، رادیویی و طرح‌های مبتنی بر وب خود، حضوری آنلاین داشت ولی تا دسامبر ۱۹۹۷، زمانی که دولت بریتانیا موافقت کرد تا از درآمد ناشی از حق اشتراک تلویزیون در بریتانیا مقداری بودجه به سرویس آنلاین خود اختصاص دهد، به صورت رسمی آغاز به کار نکرد. در طول تاریخ کوتاه فعالیتش، طرح‌های آنلاین بی‌بی‌سی همواره در معرض رایزنی‌های عمومی و بازنگری‌های دولتی قرار گرفته‌است که حاکی از نگرانی‌های رقبای تجاری بی‌بی‌سی آنلاین از تخریب بازار رسانه‌ای بریتانیا به دلیل حضود وسیع و پررنگ و بودجهٔ دولتی‌اش می‌باشد.بی بی سی از طرف هر دو جناح راست و چپ متهم به طرفداری از جناح دیگرمی شود. در همین رابطه دست راستی‌های مشهوری چون نورمن تبیت به آن لقب BBC= Bolshevik Broadcasting Corporationداده‌اند. در مقابل جرج گالووی از جناح چپ بی بی سی را BBC=Bush and Blair Corporation می‌نامد. از جمله منتقدین دائمی بی بی سی روزنامه دیلی تلگراف می‌باشد. در سال ۲۰۰۳، سردبیر چارلز مور اقدام به برگزاری یک عملیات تبلیغی با عنوان «بیب واچ» نمود که به تحلیل مرتب نظر روزنامه می‌پرداخت. بی بی سی همچنین متهم به پوشش خبری ناکافی از ولز می‌شود.

موضع گیری بی بی سی در باره ایران

Image result for ‫عکس ساختمان بی بی سی در زمان شاه‬‎Image result for ‫عکس ساختمان بی بی سی در زمان شاه‬‎

1-کودتای ۲۸ مرداد

برخی معتقدند که بی‌بی‌سی در کودتای ۲۸ مرداد شرکت کرده و در یکی از برنامه‌های رادیو بی‌بی‌سی به زبان انگلیسی پیام رمزی برای شاه ایران ارسال شده که حاکی از حمایت بریتانیا از کودتا علیه دولت دکتر مصدق بوده‌است. به باور این افراد در نیمه شب روز ۲۴ مرداد ۱۳۳۲ رمز عملیات آژاکس با عنوان «اکنون دقیقاً نیمه شب است» به جای «اکنون نیمه شب است» از رادیو بی‌بی‌سی اعلام شده‌است.. سِر شاپور ریپورتر از رهبران کودتای ۲۸ مرداد نیز قبلا در سال‌های کار در اینتلیجنس سرویس در بخش فارسی رادیو دهلی و بعداً بی‌بی‌سی کار می‌کرد.

2-نقش بی بی سی درفتنه88

در پی فتنه سال 88، بی‌بی‌سی و بخصوص بخش فارسی بی‌بی‌سی، از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران، متهم شد که «در کانون جنگ روانی قرار دارد و تظاهرات عوامل بیگانه -که از سوی صهیونیستها و امپریالیسم تغذیه میشوند -را سازمان می‌دهد»و این اتهام در جریان قتل عمدی (ندا آقا سلطان) اثبات گردیده و لکه ننگی شد بر دامان این بنگاه مرموز .

بخش فارسی بی‌بی‌سی زیرمجموعه‌ای از سرویس جهانی بی‌بی‌سی است، که به زبان فارسی از طریق رادیو، اینترنت وتلویزیون، فعالیت خبری و رسانه‌ای می‌کند. هم‌اکنون صادق صبا ریاست این بخش را برعهده دارد.

این شبکه با بودجه ۲۳٫۴ میلیون دلاری وزارت امور خارجه و مشترک‌المنافع بریتانیا اداره می‌شود. البته بخش فارسی بی‌بی‌سی اذعان دارد با این وجود، رویکرد مستقلی نسبت به وزارت امور خارجه انگلیس راجع به رویدادها دارد. در حالی که برای همه مشخص شده که این شبکه در راستای حفظ منافع انگلستان تبلیغ می‌کند. بهمین دلیل دولت جمهوری اسلامی، بخش فارسی بی‌بی‌سی را به عنوان اهرمی علیه منافع و امنیت ملی ایران قلمداد می‌کندوفعالیت آن در حال حاضر در ایران ممنوع میباشد.

 

رادیوی و تلویزیون فارسی بی بی سی و وبگاه آن

رادیوی فارسی بی‌بی‌سی، در تاریخ ۲۹ دسامبر ۱۹۴۰ میلادی (۸ دی ۱۳۱۹ خورشیدی) در اوایل جنگ جهانی دوم و برای رقابت با رادیو برلن راه اندازی شد و آماج برنامه‌های خود را به سود پادشاهی بریتانیا و ضد حکومت نازی آلمان گذارد. اولین گوینده رادیوی بی‌بی‌سی فارسی حسن موقر بالیوزی بود.برنامه‌های فارسی رادیو بی‌بی‌سی (از جمله بامدادی، نیمروزی، شامگاهی، آسیای میانه و روز هفتم) به صورت زنده بر روی سایت فارسی قابل دریافت است.در سال ۲۰۰۷ میلادی، بخش جهانی بی‌بی‌سی اعلام کرد که در پی تاسیس یک تلویزیون به زبان فارسی است و نهایتا"تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی پخش برنامه‌های خود را از روز ۱۴ ژانویه ۲۰۰۹ میلادی، (۲۵ دی ۱۳۸۷ خورشیدی) آغاز نمود ودر حال حاضرهر روز از ساعت ۱۷:۰۰ به وقت ایران و ۱۳:۳۰ به وقت گرینویچ شروع به کار می‌کند.

وب‌گاه فارسی بی‌بی‌سی، سایت خبری فارسی‌زبان، رادیو بی‌بی‌سی است که در سال ۱۳۷۹ راه‌اندازی شد.سایت فارسی بی‌بی‌سی در ماه مه ۲۰۰۱ راه‌اندازی شد. این سایت در چندین صفحهٔ جداگانه مانند صفحهٔ نخست (خبرهای جهان، ایران و منطقه)، صفحهٔ ایران، افغانستان،تاجیکستان، جهان، فرهنگ و هنر، دانش و فن، اقتصاد و بازرگانی، نگاه ژرف، جدیدترین اخبار، عکس و ویدیو، گزارش‌ها و تحلیل‌ها را در این زمینه‌ها به کاربران ارائه می‌دهد. هم اکنون این وبگاه بدلایل امنیتی و به سبب موذیگریهای این رسانه توسط دولت جمهوری اسلامی، از دسترس خارج شده است.

مواضع ضد مردمی بی بی سی از سال 1342 و در جریان کودتای 28 مرداد بود که علنی شد.دولت بریتانیا برای پیشبرد تبلیغات خود علیه دولت مردمی دکترمصدق از رادیوی فارسی بی بی سی هم استفاده می‌کرد و بارها مطالب ضدّ مصدق از این رادیو پخش شد به طوری که کارمندان ایرانی این رادیو دست به اعتصاب زدند. در بیست و یک ژوئیه ۱۹۵۱ میلادی یکی از مقام‌های وزارت امور خارجه بریتانیا از سفیر کشورش در ایران به خاطر پیشنهادهای وی در بهبود برنامه‌های رادیویی علیه مصدق تشکر کرده است. اوگفت:

«بی بی سی تا اینجا اغلب نکاتی که شما فهرست کرده اید انجام داده است. اگر اطلاعات بیشتری بدهید که چگونه می‌توان برنامه‌ها را مؤثر تر کرد تا به همان ترتیب اجرا شود. ضمناً باید از حمله به طبقات حاکم اجتناب کنیم. چرا که احتمال دارد بخواهیم با حکومتی که از همان طبقات بعد از سقوط مصدق تشکیل می‌شود کار کنیم».

 بر اساس گزارش دونالد ویلبرگ کارشناس سیا در ایران اسدالله رشیدیان به شاه گفت که از رادیو فارسی بی بی سی هم درخواست کمک شده تا شاه اطمینان یابد که دولت‌های آمریکا و بریتانیا طرح کودتا را تایید کرده اند. او می‌گوید که قرار شد که رادیوی فارسی بی بی سی جمله "الان نیمه شب است" را به "الان دقیقاً نیمه شب است" تغییر دهد تا شاه آن را بشنود و مطمئن شود که طرح سرنگونی را آمریکا و بریتانیا حمایت می‌کنند. به نظر می‌رسد که این موضوع صرفاً برای جلب حمایت شاه از کودتا با او در میان گذاشته شده باشد. زیرا رادیوی فارسی بی بی سی هرگز برنامه‌ای در دوازده شب نداشته است. 

بی بی سی حتی به نوکر استعمار نیز وفا نکرد.در دوره حکومت محمدرضا پهلوی، گزارش بی بی سی فارسی درباره مرگ ناصر عامری، دبیر کل حزب مردم، دریک حادثه رانندگی و همچنین پخش همزمان برنامه انتقادی پانوراما از تلویزیون بی بی سی در انگلیس، منجر به بسته شدن دفتر بی بی سی و اخراج مسئول این دفتر ازایران شدو این ماجرا نشان داد که بی بی سی تنها در فکر منافع استعمار است و بس و هیچ چیز دیگری برایش اهمیت ندارد.

جوایز ی برای خوش خدمتی مزورانه

در سال ۲۰۰۶ میلادی، آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه به سایت فارسی بی‌بی‌سی، جایزهٔ بهترین سایت خبری فارسی آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه را اهدا کرد.در سال ۲۰۰۹، اتحادیه رادیو و تلویزیونهای بین‌المللی (AIB) جایزه 'واضح‌ترین پوشش یک حادثه خبری' را به تلویزیون فارسی بی بی سی داد.این جایزه به خاطر گزارشی ۲۶ دقیقه‌ای به نام «انتخاباتی که ایران را لرزاند» به بخش فارسی بی بی سی داده شد که بر اساس حوادث ناشی از فتنه88 ، مشترکاً توسط وطن فروشانی بنامهای:سیما علی‌نژاد، مجید خیام‌دار و پاتریک هوبارد تهیه شده بود.در ضمن در سال ۲۰۰۹ بخش تلویزیونی بی بی سی فارسی موفق به کسب جایزه هاتبرد (Hotbird) شد.

نیوزویک، در سال ۲۰۰۹ میلادی، بخش فارسی بی‌بی‌سی را در رده «۱۸امین شخصیت قدرتمند در ایران» قرار داد. به تازگی هم جایزه بهترین برنامه سال را از طریق کمپانی یوتلست برای مستند از کابل تا لندن با شکسپیر که تهیه کنندگی آن را طاهر قائری داشته است کسب کرده اند.در سال ۲۰۱۴ میلادی، جشنواره بین‌المللی نیویورک، برنامه رادیویی چمدان از برنامه‌های بی‌بی‌سی فارسی را در فهرست برترین آثار مستند رادیویی جهان در سال ۲۰۱۳ قرار داد.این حجم تقدیر و توجه هدف دار نشاندهنده تمرکز بر ایران و ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

کارکنان بخش فارسی

صادق صبا متولد رشت، رییس کنونی بخش فارسی بی‌بی‌سی است. او مدیر رادیو، تلویزیون و وب‌گاه بی‌بی‌سی فارسی است. کارشناسی حقوق خود را از دانشگاه تهران،کارشناسی ارشد را از انگلستان و دکترای خود را از مدرسه اقتصاد لندن گرفته‌است. او ۲۰ سال است در بی‌بی‌سی کار می‌کند.

نادر سلطان‌پور، حرفه خبرنگاری را در هفته‎نامه‌ای به‎نام «صدای فارسی» در کانادا آغاز کرد که در شهر اونتاریو برای فارسی‎زبانان ارایه می‎شد. سلطان پور از زمانی که بی‎بی‎سی فارسی راه‎اندازی شد به‎عنوان یک مجری اصلی کار خود را آغاز کرد و برنامه‎های سیاسی و مصاحبه با اشخاص سیاسی معاند داخلی و خارجی را بر عهده دارد و به‎عنوان یکی از مجریان اصلی برنامه‎های خبری این شبکه معرفی شد.

  • جمال الدین موسوی بااصالت افغان و متولد ولایت بامیان ،از مجریان برنامه های خبری و سیاسی تلویزیون فارسی بی بی سی است. او روزنامه نگاری را از شهر مشهد شروع کرد و سالها سردبیر یک نشریه محلی در این شهر بود. نشریه ای که برای پناهندگان افغان چاپ می شد. در همین حال جمال الدین موسوی مدیر یک پروژه کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در مشهد بود که به آموزش کامپیوتر و روزنامه نگاری به افغانها می پرداخت. او از سال 2001 کارش را بی بی سی با برنامه "بازگشت" شروع کرد. برنامه ای مشترک بین کمیساریای عالی سازمان ملل متحد و بخش فارسی بی بی سی. بعد از آن او همکاری اش را با رادیو و سایت فارسی بی بی سی ادامه داد و به استخدام این شبکه درآمد. در سال 2009 و با آغاز کار تلویزیون فارسی بی بی سی او از جمله اولین مجریان این شبکه خبری بود.جمال الدین موسوی سالها در افغانستان، ایران، امارات متحده عربی و بریتانیا به عنوان خبرنگار بی بی سی کار کرده است و مقالات متعددی از او در سایت فارسی بی بی سی منتشر شده است. او حالا از مجریان برنامه شصت دقیقه و برنامه صفحه دوی بی بی سی فارسی است.
  • فرناز قاضی‌زاده، سال‌ها در روزنامه‌های ایرانی فعالیت کرده‌است. او از سال ۱۳۷۵ کارش را در مطبوعات شروع کرده .او در سال ۱۳۷۹ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز به‌عنوان مجری در یک برنامه علمی به نام کاوش فعالیت می‌کرد. فرناز قاضی‌زاده همسرسینا مطلبی است که درسال ۱۳۸۲ به دلیل نوشته‌های وطن فروشانه ای که در حکم یک خوش رقصی تهوع آور برای بیگانگان بود بازداشت شد و این دلیلی شد که فرناز به همراه خانواده‌اش، ایران را ترک نموده و به هلند و سپس به انگلستان برود. در سال ۲۰۰۵ او به همراه مسعود بهنود، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی و حسین باستانی، عضو گروه اولیه بود که روزنامه اینترنتی روزآنلاین را راه‌اندازی کردند و برای مدتی درآن کار کرد. در فوریه ۲۰۰۵، فرناز به عنوان تهیه‌کننده رادیو، به استخدام بی‌بی‌سی فارسی درآمد و علاوه بر تهیه گزارش، به عنوان مجری برنامه‌های رادیویی، جام جهان‌نما، چشم‌انداز بامدادی، روز هفتم و صدای شما کار کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۹ به عنوان مجری تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی کار خود را آغاز کرد.
  • کسری ناجی، خبرنگار با سابقه شبکه‌های بی‌بی‌سی، سی‌ان‌ان، ان‌بی‌سی و چندین رسانه بین‌المللی دیگر است. مقالاتی از او در روزنامه‌های گاردین، فاینانشیال تایمز،اکونومیست و لس آنجلس تایمز به چاپ رسیده‌است. او که به هنگام روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد در تهران فعالیت می‌کرد کتابی نوشت به نام «احمدی‌نژاد: داستان ناگفته رهبر تندروی ایران» که در لندن منتشر شد.
  • فرداد فرحزاد، خبرنگار و مجری شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی و متولد بندر انزلی است. از سال ۲۰۰۶ میلادی همکاریش را با بخش فارسی بی بی سی شروع کرد. گزارش‌های ویدئویی او از امارات و دیگر و کشورهای حاشیه خلیج فارس، اولین گزارش‌های تصویری در بی‌بی‌سی فارسی بود. پیش از بی بی سی با چند تلویزیون و رسانه دیگر در دوبی و آمریکا همکاری داشت.
  • شهریار رادپور، از قدیمی ترین کارمندان بخش فارسی بی بی سی است. شهرت او علاوه بر تهیه گزارش های رادیویی و اجرای برنامه ها، عبارت "اینجا لندن است، رادیوی بی بی سی " است که سالها در ابتدای برنامه های رادیوی فارسی بی بی سی، با صدای او پخش می شد. او از سال ۱۳۵۵ (۱۹۷۶ م) در بنگاه خبری بی‌بی‌سی مشغول به فعالیت شده و پیش از آن در تلویزیون ملی ایران مشغول به کار بوده‌است. از او هم اکنون بیشتر به عنوان کارشناس امور بریتانیا در مصاحبه‌های مختلف استفاده می‌شود.
  • پونه قدوسی، روزنامه‌نگار ایرانی است. پونه قدوسی در بخش فارسی بی‌بی‌سی فعالیت می‌کند و به همراه سیاوش اردلان و ستار سعیدی یکی از مجریان برنامهٔ نوبت شمااست.
  • سیاوش اردلان، مدت زیادی با رسانه معاند و ضد مردمی رادیو فردا کار می‌کرد اما سپس در بخش فارسی بی‌بی‌سی مشغول به کار شد. او یکی از مجریان اصلی برنامه «نوبت شما» است و گاهی با او به عنوان کارشناس امور سیاسی گفتگو می‌شود.
  • فرزاد کاظم‌زاده
  • ستار سعیدی، روزنامه نگار افغان است. او در سال ۱۳۵۴ خورشیدی در شهر هرات افغانستان متولد شد و در شهر مشهد ایران رشد یافت. سعیدی از سال ۱۳۷۷ خورشیدی در مشهد در برخی نشریات ایرانی و نشریات مهاجرین افغان فعالیت داشت. در سال ۱۳۸۱ او به هرات رفت و با نشریه آوای نو همکاری داشت. پس مدتی به عنوان خبرنگاربی‌بی‌سی ابتدا در کابل و سپس در لندن فعالیت داشت اما به علت اینکه فارسی را با لهجه ایرانی صحبت می‌کرد فعالیت او بیشتر در وبسایت خبری بی بی سی فارسی بود. با افتتاح تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی او هم اکنون همراه با سیاوش اردلان و پونه قدوسی یکی از مجریان برنامه نوبت شما است؛ او بیشتر روی موضوعات مربوط به افغانستان کار می‌کند. هرچند وی بیشتر به عنوان مجری ثابت برنامه مذکور تلقی نمی‌شود و نسبت به سیاوش اردلان و پونه قدوسی نقش فرعی‌تری دارد.
  • ناجیه غلامی، خبرنگار افغانی شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی می‌باشد. وی در سال ۲۰۰۱ حرفه خبرنگار رادیویی و تلویزیونی را به‌عنوان گزارشگر بی‌بی‌سی در شهر مشهدآغاز کرد. غلامی اولین خبرنگاری بود که ازسوی شبکه بی‌بی‌سی در ایران برای فعالیت‌های خبری خود، از مسئولان جمهوری اسلامی ایران مجوز کار گرفت و برای مدتی نیز کار خبری را در ایران دنبال کرد.
  • مسعود بهنود، نویسنده، روزنامه‌نگار و فیلمساز ایرانی است و نقشی نیز در فیلم(خانه عنکبوت) که از آثار ( علیرضا داوود نژاد )در سالهای آغازین انقلاب اسلامیست بازی کرده است. وی کارش را به عنوان روزنامه‌نگاری از سال ۱۳۴۲ شروع کرده‌است. او بیش از بیست روزنامه و مجله را تاسیس کرده‌است و تاکنون پانزده کتاب تألیف کرده‌است. پس از راه اندازی شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی بخش فارسی با این شبکه مشغول همکاری می‌باشد.
  • بهزاد بلور، مدت‌ها مجری برنامه «روز هفتم» در رادیو بی‌بی‌سی فارسی بود که ترانه‌های درخواستی شنوندگان را پخش می‌کرد یا با هنرمندان عرصه موسیقی مصاحبه می‌کرد. او با راه اندازی تلویزیون فارسی به این شبکه پیوست و مجری برنامه «کوک» شد که با خوانندگان و نوازندگان زیر زمینی و غیر مجاز ایرانی، و یا هنرمندان افغان و تاجیک مصاحبه می‌کند و برنامه‌هایی را در مورد زندگی و فعالیت‌های آنها پخش می‌کند.
  • نیما اکبرپور، از برنامه‌سازان در تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی و مجری برنامه کلیک، با موضوع فناوری در آن شبکه تلویزیونی است. وی تحصیلاتش را در رشته مهندسی کامپیوتر و در گرایش نرم‌افزار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان به پایان برده‌است. نوشتن را به طور جدی با وبلاگش عصیان آغاز کرد و در هفته‌نامه چلچراغ ادامه داد. آخرین مسئولیتی که در این هفته‌نامه داشت معاونت سردبیری و در چند ماه آخر به عنوان جانشین سردبیر بود.
  • علی همدانی، (زادهٔ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۴ در تهران) از برنامه‌سازان در تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی است. وی تحصیلاتش را در رشته دکتری دامپزشکی در خرداد ۱۳۸۸، دردانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به پایان برده‌است. او کار روزنامه نامه نگاری را از پایان سال ۲۰۰۵ میلادی، با اجرا و تهیه گزارش‌های رادیویی از فرهنگ روز و سبک زندگی جوانان در ایران برای برنامه‌های زیگزاگ و روز هفتم بخش فارسی رادیوی بی‌بی‌سی و با نام مستعار زیگعلی آغاز کرد. شهرت اولیه وی مدیون تهیه گزارشها و گفتگوها با خوانندگان غیر مجاززیرزمینی و تمرکز بر هنر خیابان محور و فرهنگ موازی است. خبرگزاری فارس و چند رسانه دیگر در ایران، وی را عامل مطرح شدن بسیاری از خوانندگان زیرزمینی ایران، معرفی کردند. علی همدانی در سال ۲۰۰۹ برای ادامه فعالیت‌های روزنامه نگاری به بریتانیا رفت و کار در بخش فارسی بی بی سی را با پیوستن به تلویزیون بی بی سی و در برنامه‌های امروزی‌ها و نوبت شما پی گرفت. او سپس به اتاق خبر تلویزیون فارسی بی بی سی پیوست و تا کنون با بسیاری از چهره های عمدتا" معاندایرانی و شخصیتهای سرشناس غیرایرانی گفتگوهای رادیو- تلویزیونی انجام داده است. علی همدانی تنهاخبرنگار ایرانی است که پس از آزادی خانم آنگ سان سوچی، رهبر دمکراسی خواهی برمه و برنده جایزه صلح نوبل از حصر خانگی، در سال ۲۰۱۱ میلادی، با او گفتگوی تلویزیونی انجام داد. خانم سوچی در این گفتگو بدلیل عدم شناختش از شرایط ویژه ی ایران و با خط دهی موذیانه علی همدانی به حصر خانگی سران فتنه( موسوی و کروبی) هم اشاره کرد.
  • حسین باستانی روزنامه نویس و روزنامه نگار ایرانی  است که به عنوان کارشناس از موضعی منافقانه و ضد مردمی به تحلیل مسائل سیاسی می‌پردازد.
  • یوسف عزیزی بنی‌طرف، از جمله کارشناسانی است که در برخی برنامه‌های این شبکه که به مسائل اعراب و به ویژه فلسطین و اسرائیل مربوط است، حضور دارد. او متولدسوسنگرد در استان خوزستان است که ساکن تهران بود و از اعضای کانون نویسندگان ایران و عضو افتخاری «اتحادیه نویسندگان عرب» به شمار می‌آمد. وی سابقه فعالیت طولانی در روزنامه همشهری دارد. وی درروز هفتم تیر ماه ۸۷  پس از انجام تحرکاتی معاندانه که به باز داشتش انجامید با خیانت به شخصی که وثیقه چند صد میلیونی برای وی گذاشته بود پس از آزادی کشور را ترک کرد.
  • طاهر قادری، از گزارشگران این شبکه‌است که به‌ویژه به تهیه گزارش‌هایی در مورد افغانستان می‌پردازد. او مدتی مجری برنامه امروزی‌ها بود.
  • نفیسه کوهنورد، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی در استانبول او در روزنامه‌های شرق، همشهری، ایران و شبکه سی‌ان‌ان ترک در تهران سابقه خبرنگاری داشته و از سوی روزنامه همشهری به عنوان خبرنگار اعزامی همشهری به ترکیه سفر کرد و پس از مدتی به عنوان مسئول صفحه سیاست خارجی همشهری منصوب شد.
  • بزرگمهر شرف الدین، تهیه کننده ارشد خبربخش فارسی بی بی سی است . او سازنده مستند هائی خیانتکارانه میباشد،او پیشتر سردبیر هفته نامه چلچراغ بود.
  • اهداف تخریب محور بی بی سی در قبال ایران
  • بخش فارسی بی بی سی اخیرا"با افزایش تعداد نیرو و بودجه همراه بوده است و این موضوع نشان می دهد که دولت انگلستان و بی بی سی، اهداف خاصی را در ایران دنبال می کنند که به خاطر آن نه تنها برنامه ها را در شرایط بحران مالی جهان و اروپا کم نکرده اند بلکه برعکس این بودجه و برنامه های بخش فارسی را افزایش داده اند.
     با وجود تعطیلی و کاهش ساعات برنامه های بی بی سی روسی، عربی، ا ردو و... برنامه های بخش فارسی بی بی سی افزایش یافته و علاوه بر اضافه شدن تلویزیون فارسی که در سال های اخیر راه اندازی شده، بخش رادیو فارسی بی بی سی همچنان به کار خود ادامه می دهد و برنامه چشم انداز صبحگاهی آن پس از سال ها همچنان ادامه دارد.
    اخیرا، وزارت خارجه انگلستان و منابع مالی شبکه بی بی سی، اعلام کرده اند که بخش اعظمی از بودجه اختصاص داده شده به دپارتمان بین المللی بی بی سی جهت برنامه های برون مرزی کاهش یافته و بی بی سی مجبور به کاهش کارمندان و همچنین بودجه اختصاص داده شده به این بخش های بین المللی شده است.
    اما بخش فارسی بی بی سی با افزایش تعداد نیرو و بودجه همراه بوده است و این موضوع نشان می دهد که دولت انگلستان و بی بی سی، اهداف  خاصی را در ایران دنبال می کنند که به خاطر آن نه تنها برنامه ها را در شرایط بحران مالی جهان و اروپا کم نکرده اند بلکه برعکس این بودجه و برنامه های بخش فارسی را افزایش داده اند.
    اخیرا، مکان بخش فارسی بی بی سی که قبلا در یک ساختمان کوچک در منطقه bush house بوش هاوس در مرکز شهر لندن بود به محل جدید و بزرگتری در منطقه  shepherds bush شفردز بوش در جنوب لندن منتقل شده که دارای امکانات بیشتر و ساختمان مجهز و تجهیزاتی قابل توجه است. این جابجایی و انتقال به مکان بزرگتر و مجهزتر نشان می دهد که بی بی سی و دولت انگلستان به فکر تجهیز و توسعه کارهای بی بی سی فارسی است و اهداف مهمی را از نظر دست اندرکاران این شبکه دنبال می کنند.
    مسوولان بی بی سی علاوه بر جذب کمک های دولتی از مالیات دهندگان انگلیسی، از کمک های بنیادهای صهیونیستی، بهایی، سلطنت طلب وافرادی مانند فرح پهلوی، اشرف پهلوی و... نیز تامین می شوند و اخیرا چند فقره کلاهبرداری و جذب پول باهدف تبلیغ برای خاندان پهلوی نیز مورد توجه بی بی سی فارسی بوده است.
    علاوه بر کمک های ویژه، شایعاتی مبنی بر کمک ۱ میلیون پوندی مرکز بهائیت در اسرائیل قوت گرفته است. دلیل آن هم کمک ۷۵۰ هزار یورویی چند خانواده ثروتمند بهایی، و همچنین اعانه 300 هزار پوندی انجمن یهودیان ایرانی مقیم لندن به شبکه بی بی سی فارسی ذکر شده است.
    بی بی سی فارسی به نوعی دارای بودجه ای مستقل است که از طریق مالیات مردم انگلیس و بودجه ویژه حکومت پادشاهی این کشور تامین می شود و این بودجه بندی و نوع مدیریت بی بی سی فارسی نشان می دهد که این شبکه تنها یک شبکه اطلاع رسانی و خبری نیست بلکه برای اهدافی فراتر از یک شبکه اطلاع رسانی سازماندهی شده است
    فرح پهلوی نیز در بازدیدی که از بی بی سی فارسی داشت، ۵۰۰ هزار دلار به این شبکه تقدیم کرد و اشرف پهلوی نیز سود یکی از سپرده های مالی هنگفت خود را به بی بی سی اختصاص داد.
    کمک های بی دریغ انگلیس و عوامل دیگر به شبکه بی بی سی فارسی در حالی است که دولت انگلیس با بحران گسترده اقتصادی، بیکاری کارگران و اعتراضات عمومی مواجه شده اما تحت هر شرایط بودجه خوشگذرانی های روسای بی بی سی برایشان حیاتی تر از معیشت مردم این کشور است.
    اگر چه ظاهرا بخش شبانگاهی رادیو بی بی سی فارسی معروف به جام جهان نما بعد از حدود  50 سال فعالیت حذف شد، اما شبکه تلویزیون فارسی جای آن را گرفته و این شبکه که در ابتدا یک برنامه خبری 60 دقیقه ای و تکرار اخبار آن در بخش های بعدی بود، اکنون به تعداد زیادی برنامه های خبری، مستند، برنامه سازی، موزیک، هنر و سینما، اقتصادی و سیاسی، میزگردهای سیاسی  و تاریخی و....  افزایش یافته است.
    دلیل عمده این تفاوت ها، ماموریت و هدف بی بی سی فارسی برای تلاش در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی است و در نتیجه شبکه بی بی سی فارسی به دلیل دنبال کردن اهداف ویژه سرویس وزارت خارجه انگلیس، مشمول تصمیم مدیران بی بی سی برای تعدیل نیرو و بودجه قرار نگرفته است.
    برآوردها نشان می دهد که حداقل بودجه شبکه بی بی سی فارسی سالانه 22 میلیون دلار است و این بودجه چند برابر یک شبکه معمولی اطلاع رسانی در کشورهای اروپایی است

  •  اهداف اعلامي 
  •                                                   
  •  اهداف اعلامي ارائه تصوير واقعي از ايران وجهان (مسائل سياسي، تحولات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي و...)؛ 1. -پاسخ به نياز مخاطبان؛ 2. -شكست انحصارصدا وسيما در پخش تلويزيوني؛ 3. -پركردن خلاء رسانه اي در جامعه ايران؛ 4. -پديدآوردن معيارهاي نودرعرصه پخش برنامه هاي تلويزيوني به زبان فارسي.5. -هدف سرويس بي بي سي فارسي، تغيير رژيم نيست بلكه تعامل است .ايران يك جامعه پويا ، پرچالش و متفرق است كه فاقد رسانه هاي مستقل است. 6. -نبرد بين واقع گرايان و تندروها شديد خواهد بود . بي بي سي مي تواند بر آن مباحثات تاثير گذار باشد و اين كار را خواهد كرد . (نقل از تايمز لندن )
  •   اهداف پنهان

  • اهداف پنهان بی بی سی از این قرارند:
  • 1) -تاثيرگذاري بر افكار عمومي در بلند مدت؛ 2) -تغيير نگرش و رفتار مخاطبان؛ 3) -ظرفيت سازي در ساختار فكري مخاطبان؛ 4) -موجه نشان دادن و ترميم چهره غرب؛ 5) -ايجاد تريبون براي مخالفان و منتقدان نظام؛ 6) -براندازي نرم.
  • ومهمترين محور هاي القايي و شيوه هاي تبليغي تلويزيون فارسي بي بي سي  اینها هستند:
  • 1- توجه و تمركز بر تحركات معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوري. 2- فضا سازي و حاشيه سازي رسانه اي در خصوص تحولات جاري ايران. 3- مصاحبه هاي مكرر با كارشناسان و برخي فعالان سياسي ايران. 4- بزرگنمايي تجمع و راهپيمايي مخالفان. 5- پيوند زدن اعتراضات ايرانيان خارج از كشور با اعتراضات داخلي كه اساسا ماهيتي متفاوت دارند. 6- متهم كردن ايران به عدم پايبندي به دموكراسي.
  • مهمترين محور هاي القايي در روز انتخابات ازاین قرار بودند:
  • 1-ادعاي جناحي عمل كردن صدا و سيما در راستاي اعتبار زدايي از آن 2-اعتراف به حضور گسترده مردم در پاي صندوق هاي راي به منظور بهره‌برداري‌هاي بعدي 3-القاي دخالت بسيج و سپاه در انتخابات و برجسته سازي آن 4-القاء نا سالم بودن انتخابات 5-القاء اينكه آمريكا با احتياط نتايج را دنبال مي كند 6-ايجاد شبهه و تقلب در نحوه شمارش آراء 7-تبديل جشن شادي انتخابات به جشنواره سوگ 8-القاي سكوت نكردن كانديداهاي رقيب در برابر تقلب 9-القاي تهديد آميز بودن پيام رهبري 10-القاي امنيتي شدن فضاي شهر تهران 11-القاي احمدي نژاد به عنوان رييس جمهور طبقه پايين 12-القاء بهت و حيرت مردم از نتيجه آراء 13-عادي جلوه دادن تقلب در انتخابات ايران 14-شبهه در صيانت از آراء 15-القاي حمايت تمامي قوميت ها و شهرها از موسوي 16-مايوس كنده بودن پيام رهبري براي اصلاح طلبان 17-شبهه در صيانت از آراء 18- القاي ناكارآمدي و جانبدار بودن نهادهاي داوري كننده .
  • و...نتیجه:
  • بسياري از ما رسانه هاي غربي را به نظم بسيار دقيقي در ساعت پخش برنامه ها مي شناسيم. اما شبكه بي بي سي فارسي از 2 ماه قبل از انتخابات رفتارهايي كرده است كه بايد در خصوص آن سوالاتي پرسيد:
  • 1-چرا بي بي سي از حدود 2 ماه قبل از انتخابات ايران برنامه هاي خود را به طور ويژه اي تغيير داد؟ 2-چرا شعار بي بي سي فارسي از آغاز كه ما براي تمامي فارسي زبانان از جمله افغان ها ، تاجيك ها و ساير فارسي گو ها برنامه پخش مي كنيم و نه فقط براي ايراني ها يك باره رخت بر بست و تمامي بي بي سي در اختيار ايرانيان قرار گرفت؟ 3-چرا بي بي سي فارسي در چند نوبت از برنامه هاي خود از يك ماه قبل از انتخابات كاملا نظم و رنگ و لعاب برنامه هايش را تغيير داد و برنامه هايي همچون“ هفته ايران“ و ... راه اندازي كرد و يا برنامه آپارات كه مستند پخش مي كند با نام ويژه برنامه هاي انتخاباتي اقدام به پخش مستند كرد كه همه آن مستند ها در جهت سياه نمايي و فلاكت ايرانيان بود؟ 4-با چه ظرفيت فني ، انساني ، مالي و... شبكه بي بي سي فارسي از روز پس از انتخابات يكباره تمامي برنامه‌هاي خود را كه بيشتر بستري براي جذب مخاطب بود (همچون مستند‌هاي زيبا، ورزش، برنامه‌هاي جوانان و ...) فرو ريخت و حذف كرد و تمامي اين شبكه ويژه انتخابات شد؟ 5- آيا باور پذير است كه يك شبكه حرفه اي همچون بي بي سي فارسي با برنامه ريزي بسيار دقيق پس از آنكه به بهانه روز انتخابات برنامه هاي 8 سات در روز خود را 24 ساعته كرد ، يكباره همسو با اغتشاشات برنامه هاي خود را به 22 ساعت در شبانه روز افزايش دهد؟ 6- آيا مي‌توان پذيرفت كه به فاصله چند ساعت پس از پارازيته شدن بي بي سي فارسي تغيير در فركانس و ماهواره پخش كننده ايجاد شود؟ آيا يك شبكه معمولي اين همه قدرت انعطاف تكنولوژيك ، انعطاف مالي و انعطاف نيروي انساني دارد؟ 7- آيا نمي دانيم كه تمامي پول بي‌بي‌سي فارسي را وزارت خارجه انگليس و دستگاه‌هاي امنيتي اين كشور تامين مي كنند؟ 8- آيا نمي فهميم كه اين شبكه موج سواري خود را در كشور ما بر اساس خلاء هاي رسانه اي و اطلاعاتي آغاز كرده است؟  
  •    
  • نقش مخرب تاریخی «بی.بی.سی»درایران

  • 1)رادیوی فارسی «بی.‌بی.‌سی» برای مقابله با تبلیغات رادیو فارسی‌زبان برلین آلمان و همچنین برای زمینه‌چینی و توجیه اشغال نظامی ایران به دست نیروهای نظامی بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی راه‌اندازی شد که از چند ماه پیش از آغاز به کار این رادیو، متفقین در تدارک انجام آن بودند و در واقع رادیو فارسی‌زبان را با این هدف تأسیس کردند که چهره مثبتی از اقدام آینده خود در افکار عمومی مردم ایران پدید آورند. جالب بود که همان موقع نیز کارکرد «بی.بی.سی» فارسی، توجیه چپاول ایران توسط انگلیس برای افکار عمومی فارسی زبان بود و این نشان می‌دهد که به لحاظ تاریخی و ماهوی، «بی.بی.سی» همواره در برابر ملت ایران و حامی سیاست‌های دشمنانه دولت انگلیس بوده است. 2 )  رادیو فارسی «بی‌.بی.‌سی» در دوم دی ماه 1319 (درست هشت ماه پیش از حمله متفقین به ایران در شهریور 1320‌) آغاز به کار کرد. اما نکته‌ای که در موضوع راه‌اندازی رادیو فارسی «بی.‌بی.‌سی» اهمیت دارد، تصدی مسئولیت «حسن موقر بالیوزی» (3) (1980 ـ 1908میلادی) از رهبران سرشناس بهائیان در رادیو فارسی زبان «بی‌.بی.‌سی» بود که بر پایه اسناد داخلی بایگانی سرویس جهانی «بی‌.بی.‌سی»، با دستور وزارت خارجه انگلیس انجام گرفت.
  • البته باید در پرانتز گفت که از آن موقع تاکنون، تجربه نشان داده است که چه در مسأله تأثیرگذاری بهائیان در سیاست‌گذاری بخش فارسی و چه درباره جذب اپوزیسیون‌های فراری، حکایت همچنان باقی است و وزارت امور خارجه انگلیس، پایه ثابت تصمیم‌گیری‌های مدیریتی و اجرایی «بی.بی.سی» است. همان گونه که گفته شد، یکی از مواردی که مسئولان سرویس جهانی «بی‌.بی.‌سی» و نیز گزارشگران تاریخ بخش فارسی آن، خواسته یا ناخواسته، از کنار آن گذشته و یا آن را بسیار کمرنگ نشان داده‌اند، حضور و کارآیی انکار نشدنی بهایی مشهور، حسن موقر بالیوزی و دیگر بهائیان در سطوح جدی و سیاستگذاری این رسانه است. 4)  بالیوزی نخستین کسی بود که در آغاز راه‌اندازی «بی‌.بی.‌سی» فارسی، از آن رادیو برای مخاطبان سخن گفت. 5  )  وی از اعضای خاندان افنان و از اقوام نزدیک «میرزا علی محمد باب» و فرزند «محمد علی (محمود) موقرالدوله بالیوزی»، حاکم پیشین بوشهر و وزیر فواید عامه و تجارت در کابینه کودتای سید ضیاءالدین طباطبایی در اواخر 1299 و اوایل 1300 شمسی بود. بالیوزی در شرایطی به استخدام «بی‌.بی.‌سی» درآمد که چند ماهی پیش از آن به عضویت مجمع ملی بهائیان به نام «رضوان» درآمده بود. وی همچنین چند سال پس از راه‌اندازی بخش فارسی، به عنوان نزدیکترین مشاوران «شوقی افندی ربانی»، آخرین رهبر شناخته شده بهائیان جهان، در سال 1956 به عنوان به اصطلاح یکی از ایادی امرالله، به قول پیروان آن فرقه منصوب شد که به منزله عضویت در بالاترین شورای اداری و فرقه‌ای بهائیت (تقریباً معادل کاردینال ارشد در مذهب کاتولیک) است. 6)  او علاوه بر نگارش نزدیک ده اثر با موضوع تاریخ و تبلیغ بهائیت، سال‌ها رییس «محفل ملی معنوی بهائیان» در جزایر بریتانیا بود؛ این سمت به منزله ریاست کل اداری و اجرایی بهائیان بریتانیاست (6). 7 ) وی در طول نزدیک دو دهه کار در «بی‌.بی.‌سی» فارسی، عملاً به یکی از افراد کلیدی و به شدت تأثیرگذار این شبکه تبدیل شد. 8 )  بالیوزی در این مدت با همه قوا هم به امور رسانه اشتغال داشت و هم به امورات فرقه خود و از این راه ثابت کرد که مسئولان «بی‌.بی.‌سی»، نسبت به منشور خود درباره ضرورت حفظ بی‌طرفی دبیران، تهیه‌کنندگان و کارکنان در زمینه سیاسی و دینی، پایبند نیستند. 9 )  حضور چشمگیر بهائیان در سطوح گوناگون سرویس جهانی «بی‌.بی.‌سی» از مدیریت‌های کلان آن شبکه به پایین، ضمن تأثیرگذاری‌های نامحسوس پنهان خود در لایه‌های زیرین این شبکه، گاه نمودهای آشکاری نیز داشته که از آن میان، می‌توان به مصاحبه کاملاً تبلیغاتی و فرمایشی با «مری مکسول» (مشهور به روحیه خانم) بیوه شوقی افندی، رهبر سابق بهائیان، در تاریخ هجدهم آگوست 1981 اشاره کرد. 10 )  البته تهیه رپرتاژ آگهی‌های گزارش‌گونه، منحصر به سال‌ها و ماه‌های گذشته در «بی‌.بی.‌سی» نبوده و انتشار اخبار و گزارش‌های متعدد در این موضوع، نشان دهنده تداوم این سیاست و تلاش «بی‌.بی.‌سی» برای تفرقه‌افکنی‌های مذهبی در ایران با موضوع بهائیت است. در این باره برای نمونه می‌توان به مجموعه گزارش‌های متعدد آگهی‌گونه و جانبدارانه خبرنگاران اعزامی بخش فارسی به اسراییل، درباره مراکز گوناگون بهایی در عکا و دیگر سرزمین‌های فلسطین اشغالی اشاره کرد که برای رادیو، تلویزیون و وب سایت «بی‌.بی.‌سی» فارسی تهیه شد. در این مطالب، گزارشگران اعزامی بخش فارسی «بی‌.بی.‌سی»، حکومت ایران را به یهودی‌ستیزی متهم می‌کردند و با این دروغ، تلاش می‌کردند فرقه خودساخته بهائیت را نیز مانند یهودیت، جزو ادیان الهی قرار دهند. با توجه به تصدی بخش‌های گوناگون «بی‌.بی.‌سی» فارسی از سوی بهائیان متنفذ و سرشناس، معلوم نیست چگونه می‌توان این ادعای مدیران سرویس جهانی «بی‌.بی.‌سی» را درباره استقلال عمل تحریریه و تأثیر نپذیرفتن از جریانات بیرونی پذیرفت! واقعیت این است که بهائیان امروز در جهان هیچ رسانه‌ای، مورد اعتمادتر از «بی‌.بی.‌سی» فارسی برای خود سراغ ندارند، چرا که این رسانه به دستاویزی برای اعمال سلایق و ابراز بدعت‌های فرقه‌ای این گروه مفسد تبدیل شده است.
  • رابطه ی  خونی بی بی سی با بهائیان
  •   بی بی سی در تاریخ 28ژولای (6مرداد)درحالی خبر متهم شدن 11 تن از بهائیان ایرانی به جرم اقدام علیه امنیت ملی را انعکاس داد که گزارشات از نفوذ بهائیان دربدنه بی بی سی فارسی خبر می دهد. با بسط و گسترش رادیو بی‌بی‌سی، سران وزارت امور خارجه انگلیس تصمیم گرفتند با بودجه دولتی این کشور وبگاه جهانی این رسانه را افتتاح کنند که این سایت با سردبیری "بهروز آفاق" فعالیت خود را آغاز کرد. فردی بهائی، که بعدها مدیر شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی هم شد. برخی از چهره های بهائی در تشکیلات بی‌بی‌سی فارسی: مهدی پرپنچی، سردبیر فعلی بی‌بی‌سی فارسی، در وبلاگ شخصی‌اش، خاطرات سفر به فلسطین اشغالی و دیدار از مراکز بهائیت و حتی خواندن ورد‌ های این فرقه گمراه را منعکس کرده است. باقر معین، شاداب وجدی، لطفعلی خنجی و عنایت فانی از جمله کسانی هستند که از سه دهه گذشته تا کنون به عنوان مجری و تهیه کننده، نقش مهمی را در حمایت از بهائیان در بی‌بی‌سی ایفا کرده‌اند. بی‌بی‌سی فارسی با اعزام خبرنگاران خود به سرزمین‌های اشغالی، سعی کرد تا با توسل به ترفندهای مختلف، چهره بهائیت را تطهیر کند. ناگفته نماند نقش بریتانیا در تشکیل این فرقه در تاریخ، بسیار مشهود است .           بی بی سی بر ضد مهدویت   گویی موضوع مهدویت از دل مشغولی های بی بی سی شده است این شبکه، به مناسبت های مختلف، به این موضوع پرداخته و با نیرنگ های زیرکانه و شبهه های زهرآگین خود سعی می کند ذهن خواننده ها را از مسیر حقیقت منحرف کند. بی بی سی نماینده رسانه ای تفکری است که قرن ها دنیا را به استعمار کشیده و بارها با ایجاد مدعیان دروغین مهدویت در اسلام و مسیحیت، تلاش کرده است به اهداف شوم خود برسد. شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید همیشه دولت انگلیس از طرفداران مدعیان دروغین مهدویت بوده است و در طول قرن های گذشته، بارها مدعیان مختلفی را برای ایجاد شکاف در اعتقادات مردم تراشیده است. نطفه تولد بسیاری از مدعیان دروغین مهدویت در گذشته و حال، توسط صاحبان اصلی این رسانه ایجاد شده است. بی بی سی به تریبونی تبدیل شده است که علاوه بر مخالفت های سیاسی با دولت جمهوری اسلامی ایران، تلاش دارد با ایجاد شبهه ها و تزریق دروغ هایی در ذهن جوانان، پایه های اعتقادی مردم ایران را سست کند. ما این جا قصد پرداختن به انواع استعمار رسانه ای بی بی سی را نداریم و فقط به توجه خاصش به موضوع مهدویت می پردازیم، تا متوجه شوید این رسانة پیر با شیوه های جدیدش چگونه میان ده خبر راست خود، یک خبر دروغش را در ذهن خواننده ها می کارد و چگونه شبهه ها را مثل تخم علف های هرز می پراکند. شاید بپرسید چرا مهدویت؟ جواب، ساده و صریح است؛ چون در دنیای امروز، اندیشه شیعه و تفکر مهدویت است که همه خواب های امپریالیسم جهانی و صهیونیسم را به کابوس تبدیل می کند و دستشان را رو می نماید. تفکر شیعه، موجی را در دنیا ایجاد کرده است که همه تارهای عنکبوتی آن ها را ویران، و چشم های به خواب رفته را بیدار کرده است. شاید باورش برای شما هم سخت باشد که آن ها با همه ابزارهای رسانه ای و پیشرفت های علمی و ابزارهای جنگی و ...، بزرگ ترین کابوسشان را شیعه می دانند و از هیچ تلاشی برای ریشه کنی این تفکر دست بر نمی دارند. تفکر شیعه از ریشه هایی تشکیل شده که در همیشه تاریخ، برابر استعمارگران و مستکبران تاریخ ایستاده و آن ها را به نابودی کشانده است: یکی تفکر سرخ (حسینی) شیعه است که مرگ را می پذیرد؛ اما ظلم و استثمار را هرگز. دیگری تفکر سبز (مهدوی) شیعه است که همیشه ایمان به حضور منجی موعود و امید آمدنش، آن را به ایستادگی و آمادگی واداشته است. اکنون که عصر رسانه ها است و استعمار نوین، از طریق رسانه ها انجام می شود، رسانه هایی چون بی بی سی همه تلاش خود را برای خشکاندن این ریشه ها به کار می گیرند و گاه با بد جلوه دادن عاشورای حسینی و گاه با توهم دانستن انتظار مهدوی سعی می کنند شیعیان را از این دو ریشه اساسی جدا کنند. البته تاریخ همیشه شاهد بوده که تلاش آن ها بی اثر مانده است؛ چرا که خون حسین علیه السلام در رگ های تاریخ جاری است و غیر از شیعه و سنی و مسیحی، همه مردم آزادة دنیا را تحت تاثیر قرار داده و انقلاب هند و انقلاب های بسیاری را سبب شده است. انتظار نیز توقع فردایی زیبا و آمدن منجی است که بارقه امید را در جان آزادیخواهان می درخشاند. از گوگل هم می توانید بپرسید! با جست وجوی کوتاهی، گوگل نشان می دهد تا کنون بیش از هزار صفحه درباره مهدویت و امام زمان و جمکران در سایت فارسی بی بی سی ذکر شده است که مخاطب اصلی آن، فارسی زبان های داخل و خارج است نقاد زیاد است، بی بی سی از کدام نوع است؟ بی بی سی کمتر سعی می کند نقد بزند؛ چرا که جایگزینی برای تفکر مهدویت ندارد و کسی نقد زند که جایگزینی برای آنچه نقد می زند داشته باشد. هدف بی بی سی مترقی تر از هدف صاحبان تفکر استعمار پیر است؛ چرا که آن ها تلاش کرده اند با تولید مدعیان دروغین، جایگزینی برای موعود ایجاد کنند، تا توجه مردم را به منجی حقیقی کم کنند؛ اما این شیوه در عصر کنونی چندان جوابگو نیست (نشانه آن هم تولد مدعیان فراوان در کنار هم و دسته دسته است). ظهور مدعیان دروغین فقط می تواند آشفتگی ایجاد کند وگرنه، دیگر تاثیری در افکار مردم ندارد. اما امواج شیطانی استعمار پیر، سعی در حذف صورت مسأله دارد سعی دارد القا کند که مهدویت، خرافه ای بیش نیست و این فکر، در طول تاریخ به هزار و یک علت مثل حمله مغول ها و ... به وجود آمده است. بی بی سی آن قدر کارشناس در اختیار دارد که سعی کند از جدیدترین موضوعات روز برای زیر سؤال بردن سندیت و حقیقی بودن مهدویت استفاده نماید. حتی روحانی نماهایی که از ملت بریدند و در دامن استعمار پیر افتادند، گاه با نوشتن نقدها و یادداشت هایی سعی در بی ریشه جلوه دادن موضوعاتی مثل مهدویت می کنند که روزی با تکیه بر همان ها در میان مردم، عزیز شدند.
  •  یک نکته درمیانه بحث

  •  رسانه در تعريف کلاسيک ، يک مديوم است که معمولا در بخشي از جامعه مدني يک کشور جايي در حدفاصل سازمان رسمي قدرت و توده هاي مردم جايابي مي شود. در اين تعريف مختصاتي، رسانه به مردم و متقابلا به حاکميت تعهد دارد تا برونداد و خروجي مطالبات عمومي را به حکمرانان منتقل نمايد و در مقابل نقاط مثبت و منفي حکومت را نيز ضمن تبيين، نقد و بررسي نمايد. رسانه تلسکوپي است که فراگردهاي تبديل تقاضا ها و انتظارات مردم را به حمايت و پشتيباني از حاکميت رصد مي کند. رسانه هاي کلاسيک در تمام دنيا به واسطه اين تعريف در جايگاه مشخص و چارچوب و تضييقات قانوني مدون به فعاليت هاي حرفه اي خود ادامه مي دهند. در اين تعريف چون گوش دولت ها سنگين است و افراد نمي توانند تک به تک صداي خود را به گوش دولت برسانند مديوم رسانه نقش بلندگويي را ايفا مي کند که صداي مردم را با جريان قدرت رسمي مستقر مي رساند و در مقابل اقدامات و فعاليت هاي دولت را براي مردم بازنمايي مي کند. امروزه در دوره اي که به جهاني سازي و عصر ارتباطات مشهور است عده اي بر اين باورند که نوع جديدي از رفتار رسانه اي به نام "ژورناليسم شهروندي" ظهور کرده است که به موازات روندهاي غير قابل انکار در جهاني سازي براي نفي سلطه دولت-ملت ها و حاکميت رسمي به دنبال لاقيدي و عدم تعهد روزنامه نگاران و خبرنگاران به حاکميت مستقر است. در اين الگو شهروندان ژورناليست با توسل به ساده ترين امکانات ارتباطي که امروزه در دسترس عموم نيز قرار دارد مثل يوتيوب، فيس بوك، بلاگ، بلک بري و حتي ارسال خبر، گزارش، پادپخش، فيلم، صدا و ... به شبکه هاي خبري که در خارج از مرزها الزام و تعهدي به حاکميت هاي مستقر ندارند اقدام به اطلاع رساني کنند. به زبان ساده خبرنگاري شهروندي و يا شهروندان روزنامه نگار الگويي غير پيچيده براي فرار از الزامات و تعهداتي است که يک رسانه و يا يک خبرنگار بايد به حکومت، منافع ملي، مصالح عمومي و ... داشته باشد. يعني يک شهروند خبرنگار چون فاقد تمام فاکتورهاي حرفه اي و قانوني است ممکن است اقدام به تهيه خبر، گزارش و يا فيلمي بکند که بر خلاف منافع 75 ميليون ايراني باشد و هيچ مرجع رسمي نيز صلاحيت رسيدگي به اين رفتار غير حرفه اي و آسيب زننده را نداشته باشد. در اين الگو حتي روا داشته مي شود که شخصي با دسترسي به اطلاعات و اسرار محرمانه يک کشور به راحتي آنها را در صفحه فيس بوک خود قرار دهد و يا اينکه فيلمي سري از يکي از سايت هاي نظامي و امنيتي کشور را در يوتيوب قرار دهد. در اين تعريف ديگر هيچ کس در هيچ کجا امنيت ندارد. هر لحظه ممکن است تصاوير مجلس عروسي يک هنرپيشه و يا ورزشکار معروف که به هيچ خبرنگاري اجازه حضور در ميهماني خصوصي و خانوادگي خودش و همسرش را نداده است در يکي از شبکه هاي خارجي پخش شود و هنرمند مذکور نيز نتواند به هيچ مرجعي شکايت کند. نتيجه چنين فضايي به جز آنارشي چيست؟ بي بندوباري رسانه‌اي، لاقيدي در رعايت حريم خصوصي و عمومي مردم و حتي تجاوز به موضوعات راهبردي و مهمي نظير منافع ملي و مصالح کشور حداقل فضايي است که مي توان متصور شد. در دنيايي که به تعبير ژان بودريار تصوير، واقعي تر از واقعيت است واقع نمايي بسي دشوار مي نمايد. در "رژيم تصورات" کتاب وانمايي‌هاي بودريار، پروپاگانداي تبليغاتي بي رحمانه شخصيتها را ترور مي کند و هيچ ردپا و اثر انگشتي از خود به جا نمي گذارد.در اين دهشتکده عصر ارتباطات که براي تسخير افکارعمومي توسل به هر نوع از ادوات جنگ رواني اعم از تحريف واقعيات، شايعه، اغراق، تفرقه و فريب، ترور شخصيت به اشتباه مجاز شمرده مي شود آيا عقلانيت اقتضا مي کند که رسانه به ابزاري رها مبدل شود؟ از طرفي در خبرنگاري شهروندي اگر چه گفته مي شود براي آزادي که بهتر است بخوانيد آنارشي مديوم رسانه از قيد و بندهاي حاکميت رها نمي شود اما هيچ وقت بيان نمي شود که رسانه هاي جديد به کجا التزام و تعهد دارند؟ آنها از چه آبشخور سياسي و فرهنگي سيراب مي شوند؟ جريان استکباري که سلسله روندهاي مرتبط با جهاني سازي ليبراليسم غربي را هدايت و فرماندهي مي کند تا چه اندازه مرجع اين رسانه ها و خبرنگاران در ظاهر غير متعهد است؟ هر چند پاسخ اين سئوال‌ها در خصوص عرصه هاي جديدي که تحت عنوان "وب2" مثل گوگل پلاس، يوتيوب، فيس بوك و ...ايجاد شده سخت نيست اما در قبال برخي شبکه هاي تلويزيوني مثل وي او اي، بي بي سي و ... که کاملا روشن و مشخص است. چه کسي مي تواند وابستگي و پيوستگي اين شبکه ها با سرويس هاي جاسوسي دولت هاي انگليس و آمريکا را انکار کند. بي بي سي رسانه اي است که استارت دروغ بزرگ تقلب را در انتخابات دهم رياست جمهوري زد و تا پايان فتنه 88 دست از فتنه انگيزي برنداشت. تلويزيون بي بي سي فارسي وقتي به پيشنهاد وزارت خارجه انگليس در 25 دي 1387 فعاليت خود را آغاز کرد و در نخستين برنامه ها به موضوع انتخابات رياست جمهوري دهم ايران پرداخت همه مي دانستند که روباه پير استعمار براي انتخابات دهم رياست جمهوري خيز برداشته است. اما در جنبش ماه آگوست محرومان در انگلستان، بي بي سي راستگو کجا بود؟
  • اين رسانه همان جايي بازي مي کرد که اربابان امنيتي و اطلاعاتي از آن مي خواستند. در جريان اين قيام گسترده شركت آر آي ام به عنوان سازنده گوشي هاي بلك بري اعلام كرد كه در تحقيقات پليس لندن درباره نقش سرويس مسنجر رايگان اين شركت در تشديد آشوب و غارت در انگليس همكاري مي كند و هويت استفاده كنندگان از اين وسيله را به پليس گزارش مي دهد. بي بي سي فارسي در تاريخ 11 آگوست(20 مرداد) در خبرهاي خود از احتمال ايجاد محدوديت در شبكه هاي اجتماعي توسط دولت انگليس براي كنترل كردن اعتراضات خبر داد. در حقيقت حوادث آگوست در لندن و ساير شهرهاي بزرگ انگليس مثل منچستر، ليورپول و ...ثابت کرد که اين رسانه ها و ژست ژورناليسم شهروندي زماني خوب است که عليه منافع قدرت هاي استکباري به کار گرفته شود. والا هر گونه استفاده از آنها بر عليه منافع ملي دولت بريتانيا جرم محسوب مي شود. حال فرض کنيد اگر جريان محرومان در انگلستان مي خواست با يکي از رسانه‌هاي خبري غير استکباري مثل المنار و يا پرس تي وي ارتباط قدرتمند و تاثيرگذار برقرار کند دولتمردان انگليسي چه رفتاري با شهروندان به اصطلاح خبرنگاري مي کردند که اقدام به تهيه خبر، گزارش و يا حتي فيلم از درگيري هاي وحشيانه پليس با معترضين مي کردند صورت مي دادند.
  • در پايان بايد تاکيد کرد دستگيري برخي اعضاي شبكه تأمين منافع انگليس (بي بي سي) در تهران و تأمين كننده اطلاعات، فيلم، خبر و گزارش پنهاني كه با محوريت سياه نمايي در مورد ايران و ملت ايران از محيط هاي مختلف براي بي بي سي فارسي انجام مي دادند اقدامي منطبق با مصالح و منافع کشور است بخصوص که برخي دستگيرشدگان در اعترافات خود به هدف جاسوسي اشاره و پذيرفته اند که با علم به سوء استفاده دستگاه امنيتي انگليس از اين فيلم ها و اطلاعات حاضر به همکاري با بي بي سي شده اند. در واقع عده اي از همکاران بي بي سي و صداي آمريکا در داخل و خارج از کشور بيش از آنکه شهروند باشند جاسوساني شهروندنما هستند و از اطلاعات آنها کاملا بهره برداري امنيتي و جاسوسي مي شود. پرسش اما اينجاست چرا علي رغم کشف و احراز چنين افعال مجرمانه اي دستگاه امنيتي و قضائي کشور با تعلل و کمي دير اقدام به متلاشي کردن اين شبکه کرده است         نگاهی  دیگر : شبکه فارسی بی بی سی اگر چه محور اصلی کار خود را خبررسانی معرفی نموده است اما بینندگان آن بعضاً شاهد پخش برنامه هایی در قالب و شکل برنامه های مستند نیز می باشند. بدین جهت نویسنده در این نوشتارسعی دارد تحلیلی پیرامون برخی برنامه های مستند این شبکه ارائه دهد. مشاهده شده است که اینگونه برنامه ها که با ظاهروصورت یک مستند علمی ارائه می شود ، عملاً با شیوه ای غیر علمی و بطور کاملاً جانبدارانه به ترویج و تبلیغ دیدگاه های خاص می پردازد. البته در ساخت یک فیلم داستانی نویسنده می تواند نظرات خود را بصورت یک درام خیالی به بیننده معرفی کند. اما در مورد یک گزارش ویا یک مستند علمی سازنده موظف است دیدگاه ها و حقایق موجود در مورد آن موضوع را بی طرفانه به اطلاع بیننده برساند و قضاوت نهایی را به او واگذار کند. در برنامه های مستند گونه ای که اخیراً از این شبکه پخش شده است مواردی وجود دارد که در آنها بوضوح "پیام های ضد دینی" تحت عنوان "مستند علمی" به بیننده القا می شود. دو نمونه از اینگونه برنامه های مستند گونه یکی در مورد چارلز رابرت داروین ، دانشمند و زیست شناس انگلیسی و بنیانگذار نظریهٔ تکامل است و دیگری در مورد حکیم عمر خیام دانشمند و ریاضی دان معروف ایرانی که هفته های گذشته از این شبکه پخش شد. اگر چه در هر دو فیلم یاد شده نکات آموزنده ومفیدی نیز وجود داشت ، اما نهایتاً سازنده تلاش کرده بود با ارائه تصویری پر قوت از شخصیت علمی دانشمندان مورد اشاره ، نظرات آنان را با اصولی ترین آموزه های دینی مغایر ویا مخالف جلوه دهد و از این طریق به تبلیغ یک دیدگاه ضد دینی بویژه در میان اقشار جوان توفیق یابد. در برنامه مربوط به حکیم عمر خیام، سازنده فیلم از یکسو با مستندات گوناگون از جمله مصاحبه با چندین دانشمند برجسته غربی ، ابعاد شخصیت علمی این دانشمند را بخصوص در زمینه های ریاضی و نجوم مورد توجه قرار داده و در ذهن بیننده شخصیتی ممتاز، مستحکم و درخشان از او ترسیم می نماید و از سوی دیگر با بهره گیری از برخی اشعار منسوب به خیام او را شخصی منکر قیامت یا مخالف عمل به مقتضیات باور های یک مومن به قیامت نشان می دهد و بر آن تاکید می نماید بطوریکه درانتهای برنامه ، گزارشگر به صراحت چنین نتیجه گیری می کند که شخصیت عالِم و موجهی چون خیام به قیامت و پایبندی اخلاقی مقتضی آن کافر بوده است. از نکات قابل تامل دیگردر این برنامه ، استفاده گزینشی از بریدهای کوتاه سخنان برخی کارشناسان در مورد خیام در جهت القای دیدگاه مورد نظر بود بدون آنکه کمترین اشاره ای به نظرات متعدد دیگری که مثلاً در تفسیر عرفانی اشعار خیام وجود دارد یا نظراتی که قایل به ورود برخی رباعیات از افراد دیگر در مجموعه رباعیات خیام است و یا حتی نظراتی که به تفکیک شخص خیام حکیم و خیام شاعر استناد دارد صورت پذیرد. از آن تامل برانگیزتر بهره گیری از مصاحبه با آقای محمد رضا شجریان در این برنامه است. به گفته گزارشگر، مصاحبه با استاد شجریان بدلیل اجرای آواز برخی اشعار خیام درکارنامه هنری ایشان مورد توجه قرار گرفته بود و نظرات ایشان به عنوان استاد برجسته آواز در کنار دیگر کارشناسان فلسفه و ادبیات مطرح گردید و متاسفانه به نظر می رسید بیش از سایر گفتگو ها توانست غرض سازنده فیلم را در ترسیم تصویری الحادی از خیام براورده سازد.
  • چگونگی مبارزه با امواج مخرب

  • واقعیت این است که امروزه امواج ماهواره ای در هر نقطه و مکانی قابل دسترسی است و شبکه های مختلف با نیات و دیدگاه های خاص خود سعی در ترویج و القای اهداف خود دارند. حال اگر مقابله با این امواج در آسمان تلاشی بی اثر باشد ، اما مقابله صحیح و اصولی با این قبیل نظریات در عرصه فرهنگی و رسانه ای از وظایف مهم بوده وبه فضل الهی موثرخواهد بود. با توجه به اهمیت این موضوع توصیه های زیر قابل تامل است : 1- بینندگان اینگونه برنامه ها بخصوص جوانان کنجکاو و پر احساس توجه کنند که استفاد ه از جنبه ها و موارد مثبت علمی چنین برنامه هایی، آنها را از القائات احیاناً منفی و پنهان آنها غافل نسازد. انسان آزاد اندیش ، پرسشگر و جستجوگر است و با بهره گیری از منابع و صاحب نظران گوناگون و مورد وثوق ، به تجزیه و تحلیل همه جوانب یک موضوع اقدام نموده و سپس به قضاوت و نتیجه گیری می پردازد. 2- واضح است که وظیفه صدا وسیما بعنوان تنها رسانه تلویزیونی کشور بسیار خطیر است. بنابه اعتقاد بسیاری توفیق برخی شبکه ها و برنامه های ماهواره ای در جذب بیننده تنها به دلیل شکل و ماهیت جذاب برنامه های آنها نیست بلکه ضعف صدا وسیما در جذب فراگیر مخاطب درمیان اقشار مختلف اجتماعی نیز عامل مهمی در روی آوری به سوی شبکه های خارجی است. شاید یکی از دلایل مهم این ضعف از جنبه محتوایی، بکار گیری متعدد و مکرر روش های ابتدایی صریح گویی در تبلیغ و ترویج اداب و آموزه های دینی است که در بسیاری از برنامه ها دیده می شود و این نوع برنامه ها در ایجاد پذیرش یک باور دینی غالباًً کم اثر و حتی گاهی اثری وارونه دارند. ٣- توصیه به شخصیت هایی است که از نظرات و گفته ها و تصاویر آنها در ساخت برنامه ها بخصوص از طریق شبکه های خارجی استفاده می شود که به پیام و هدفی که برنامه مورد نظر دنبال می نماید توجه نموده، در دام حقّه های رسانه ای گرفتار نشوند و اعتبار و آبروی علمی، هنری و فرهنگی خود را نا خواسته در خدمت اهداف خاص رسانه ها که احتمالاً با آن موافق نیستند قرار ندهند.
  • نقش بی بی سی در اغنشاشات  بعد انتخابات 

  • همانطور که در سطور پیشین ذکر شدتأسيس تلويزيون «بي بي سي فارسي» در سال ۱۳۸۵ توسط وزارت خارجه انگليس پيشنهاد و در سال ۱۳۸۶ اين پيشنهاد پذيرفته شد. مقدمات ايجاد اين شبكه پس از تعيين بودجه ساليانه براي آن مهيا گرديد و سرانجام در ۲۵ دي ۱۳۸۷ و چند روز بعد از هفتاد سالگي راديو فارسي «بي بي سي» فعاليت آن آغاز شد و در نخستين برنامه ها به موضوع انتخابات رياست جمهوري دهم ايران پرداخت؛ موضوعي كه در آن زمان براي مخاطبان عام چندان غريب نمي نمود؛ اما بعد از انتخابات و بروز وقايع تلويزيون بي بي سي از دي ماه ۸۷ عملاً نقش دو وزارتخانه خارجه و وزارت جنگ حكومت سلطنتي لندن و سازمان جاسوسي «ام اي ۶» را عهده دار شد و در اين راستا كوشيد كه نظام اسلامي را با چالش هاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي مواجه كند؛ اما اغتشاشات و فتنه ۸۸ نشان داد كه تأسيس اين تلويزيون به اين سادگي ها هم نبوده و اهداف خاصي براي آن پيش بيني شده بود. صهيونيستي، آمريكايي و انگليسي تلويزيون فارسي بي بي سي يكي از نادر رسانه هايي است كه تمهيدات فراهم كردن انتشار اخبار و اطلاعات آن از سوي مقامات صهيونيستي، آمريكايي و انگليسي مورد تأكيد قرار گرفته است. كمك هاي آمريكايي براي تداوم برنامه هاي يك شبكه انگليسي به گونه اي است كه انديشكده «هريتيج» در گزارشي از اين ابتكار عمل اوباما متعجب شد و نوشت: خبرها حاكي از آن است كه دولت اوباما در اين مدت كمك بلاعوضي را در اختيار شبكه بي بي سي نهاده است كه بنا بر گزارشات واصله، اين كمك همچنان در حال افزايش است. گزارش هريتيج مي افزايد: آيا دولت اوباما و وزارت امور خارجه واقعاً آنقدر شيفته بي بي سي هستند كه ترجيح مي دهند بودجه بنگاه هاي خبرپراكني بريتانيا و شبكه هاي خبري معتبر جهاني را تأمين كنند؟ تأكيد بر پخش درست برنامه هاي بي بي سي حتي به حدي است كه سفير آمريكا در آذربايجان به الهام علي اف دستور مي دهد كه رسانه بي بي سي را در آن كشور براي تأثيرگذاري بر ايران نيز تقويت كند! تربيت خبرنگار جاسوس با نام خبرنگاري شهروندي! در ساليان اخير به مدد شبكه هاي اجتماعي و گسترش چند رسانه اي ها، عنوان جديدي در فضاي ارتباطي شكل گرفته است به نام «خبرنگاري شهروندي» (Citizen Journalism) كه با عنوان هاي روزنامه نگاري همگاني، خياباني و خبرنگاري شهروندي نيز معرفي شده است كه نوعي روزنامه نگاري متأثر از موقعيت جديد جهان است؛ موقعيتي كه اكنون با عنوان جامعه اطلاعاتي شناخته شده است. در اين روزنامه نگاري، شهروندان جامعه به مدد فرصت هايي كه رسانه هاي ديجيتال در اختيارشان مي گذارند به طور مستقيم فعاليت و مشاركت سياسي و اجتماعي در جامعه دارند. مردم با استفاده از فناوري هاي همراه خود مانند دوربين و موبايل هاي دوربين دار به عنوان يك شاهد ماجرا عمل مي كنند و از سوي ديگر مي توانند موجي از اخبار به راه بيندازند. در اين نوع از روزنامه نگاري، خبرنگاران مطالب تهيه شده را در شبكه هاي اجتماعي مانند يوتيوب، فيس بوك وبلاگ و حتي خبرگزاري ها و شبكه هاي خبري نشان مي دهند. قدرت خبرنگاري شهروندي به حدي رسيده است كه سايت يوتيوب كه صرفاً اين وظيفه را دنبال مي كند، بيش از پنج كانال رسمي تلويزيون در آمريكا براي بازديدكنندگان دارد. امروزه رسانه هاي بزرگي چون سي ان ان، الجزيره و بي بي سي از خبرنگار شهروند استفاده مي كنند، سرويس جهاني بي بي سي در پروژه «داستان شما» به آموزش روزنامه نگاران شهروند و ارائه تجهيزات به آنها پرداخت و به آنان وعده داد كه گزارش هاي شان را در برنامه هاي مهم بي بي سي پخش كند. اين برنامه از سال ۲۰۰۸ كه مصادف با راه اندازي تلويزيون بي بي سي بود از مردم خواست كه ايده هاي خود براي اخبار و گزارش هاي خبري يا داستان هاي شخصي را به صورت عكس، صدا و ويدئو ارسال كنند. برخي از محتواي توليدي شهروندان خبرنگار در سايت بي بي سي اكنون هم موجود است كه به تربيت شهرونداني مي پردازد كه با عنوان خبرنگار به صورت رايگان و در سطح پيشرفته به شكل مزدوري با آن همكاري مي كنند. بي بي سي هر روز تلاش مي كند ايراني تر به نظر برسد به همين دليل نياز دارد برنامه هاي خود را از منابع درون ايران جمع آوري كند و يا در انگليس از خبرنگاران ايراني با لهجه روز تهران استفاد كند به همين خاطر، اين شبكه در انگليس خبرنگاران ايراني روزنامه هاي زنجيره اي را به استخدام در آورده است   شگردهاي بي بي سي براي پوشش دادن همه موضوعات داخلي ايران سياست هاي بي بي سي براي پوشش دادن تمام موضوعات داخلي ايران بدين شرح است:
  • ۱- اين شبكه درصدد است پيوندي ميان مردم ايران و فعالان فضاي سايبر (اينترنت) برقرار كند. آدرس دهي مرتب به مردم درباره اين سايت ها و وبلاگ ها در جهت ايجاد اطلاعاتي از اين فضا براي مردم و دسترسي آنان به يك آرايش رسانه اي جديد تلقي مي شود. ۲- بي بي سي فارسي درصدد است مشاركت و همكاري جريانات روشنفكري سكولار و بعضاً دوم خردادي را جلب كند. اصحاب روزنامه هاي تعطيل شده جزء اين گروهند و البته اين كشش مي تواند دوطرفه باشد. شركت بهنود، ايازي، فاضل ميبدي، شمس الواعظين در برنامه هاي بي بي سي در همين راستا ارزيابي مي شود. ۳- بي بي سي تلاش مي كند شبكه سازي سياسي - اجتماعي را در رأس اولويت هاي خود قرار دهد و از طريق اين شبكه با بخش هاي بخش هاي مختلف و تعداد بيشتري از مردم ايران ارتباط بگيرد و به بهانه انتشار نظرات آنان به شناسايي نقاط ضعف يا قوت نظام و عمليات رواني عليه آنها بپردازد. فعاليت هاي براندازانه بي بي سي ۱- رسانه رژيم سلطنتي انگليس كه از پايه گذاران «دروغ بزرگ تقلب» در انتخابات۲۲ خرداد ۸۸ بود و پس از آن نيز مدام به دروغگويي درباره مسائل داخلي كشورمان روي آورد كه مهم ترين محور هاي القايي اين رسانه عبارت بوده اند از: القاي دخالت بسيج و سپاه در انتخابات و برجسته سازي آن، القاي ناسالم بودن انتخابات، القاي اينكه آمريكا با احتياط نتايج را دنبال مي كند، ايجاد شبهه و تقلب در نحوه شمارش آرا، تبديل جشن شادي انتخابات به جشنواره سوگ، القاي سكوت نكردن كانديداهاي رقيب در برابر تقلب، القاي تهديدآميزبودن پيام رهبري، القاي امنيتي شدن فضاي شهر تهران، القاي اينكه احمدي نژاد رئيس جمهور طبقه پايين است، القاي بهت و حيرت مردم از نتيجه آرا، عادي جلوه دادن تقلب در انتخابات ايران، شبهه در صيانت از آرا، القاي حمايت تمامي قوميت ها و شهرها ازموسوي، مأيوس كننده بودن پيام رهبري براي اصلاح طلبان، القاي ناكارآمدي و جانبدار بودن نهادهاي داوري كننده و...
  • ۲- سياه نمايي از وضع ايران: بي بي سي يكي از مهم ترين تلاش هايش را براي نااميد كردن مردم از نتيجه انقلاب اسلامي گذاشته است و درصدد است با نشان دادن وضعيتي فلاكت بار از زندگي مردم آنها را نسبت به انقلاب و مسئولان جمهوري اسلامي نااميد كند. ۱-ترويج فساد و بي بندوباري: بي بي سي اگرچه تلاش دارد كه خود را به عنوان يك رسانه سياسي و خبري معرفي كند اما فعاليت هاي ضدفرهنگي و مخرب آن درصدد است آلترناتيو دلخواه خود را به بينندگان القا كند؛ بي بي سي فارسي همزمان با فروكش كردن توهمات سبز در ايران كه مخاطبان خود را از دست داده بود براي جذب مخاطب بارها اقدام به پخش صحنه هاي محرك جنسي كرده است. بي بي سي فارسي همچنين در اقدامي تبليغاتي براي قباحت زدايي از همجنس بازي، لندن را با صراحتي تمام «بهشت همجنس بازان ايراني» معرفي و آرامش و آزادي آنان را در لندن تبليغ كرد. بي بي سي فارسي دست به كار شده تا رپرتاژ و تبليغاتي را براي آزاد بودن و بي پروايي همجنس بازان ايراني مقيم لندن پخش كند و لندن را با صراحتي تمام «بهشت همجنس بازان ايراني» معرفي كند. گزارشگر بي بي سي وقيحانه مي گويد «براي همجنس گراها، لندن در مقايسه با تهران بهشت است.» ۴- تلاش براي ايجاد آشوب و اغتشاش: با توجه به اينكه ماه ها از فضاي شرارت خياباني مزدوران انگليسي مي گذرد، اين رسانه همچنان موضوعات بي پايه را دست مايه زنده بودن فتنه گران قرار مي دهد و از هر فرصتي براي تحريك مردم استفاده مي كند. ۵- حمايت از بهائيان: هرچند سابقه بهائي گري در بي بي سي به ابتداي راه اندازي اين رسانه در زمان تصدي «حسن موقر باليوزي» كه مسئوليت راديو فارسي بي بي سي را داشت، بر مي گردد؛ اما اهميت اين فرقه منحله براي انگليس آنقدر حياتي است كه تلويزيون فارسي خود را در حمايت از بهائيان تجهيز كند. بهائيان امروز در جهان هيچ رسانه اي مورد اعتمادتر از بي بي سي فارسي براي خود سراغ ندارند چراكه اين رسانه به دستاويزي براي اعمال سلايق و ابراز بدعت هاي ديني اين گروه تبديل شده است. در اين باره مي توان به مجموعه گزارش هاي متعدد جانبدارانه و آگهي گونه خبرنگاران اعزامي بخش فارسي در اسرائيل و درباره مراكز مختلف بهائي در عكا و ديگر سرزمين هاي فلسطيني اشاره كرد. در اين مطالب، گزارشگران اعزامي بخش فارسي بي بي سي، حكومت ايران را به بهائي ستيزي و يهودي ستيزي متهم كردند. ۶- بعد از هدفمندي يارانه در آبان ماه سال گذشته شبكه بي بي سي گمان مي كرد كه زمينه بسيار مناسبي پيدا شده تا حملات گسترده اي را عليه نظام تدارك ببيند و با استفاده از نارضايتي هاي احتمالي سعي در پيشبرد اهداف استعماري دولت متبوع خود كند. اين شبكه ها كه از چندين ماه قبل با دعوت از كساني كه دشمني ديرينه اي با نظام داشتند، سعي به ايجاد موجي رواني در جامعه كردند تا در صورت اجرايي شدن طرح، زمينه را براي نارضايتي مردم فراهم كرده باشند و در اين مسير عواقب هولناك و وحشتناكي را براي اقتصاد ايران پيش بيني كردند. تلاش بي بي سي براي بحران آفريني در ايران اسلامي موضوعي نيست كه كسي نسبت به آن شك و ترديد داشته باشد؛ اما آنچه كه مهم به نظر مي رسد اين است كه بي بي سي معناي شهروند و جاسوس را با هم جابه جا كرده است و از شهروندان ايراني مي خواهد اتفاقات و رويدادهاي خود را براي بي بي سي گزارش كنند تا اين رسانه براي اهداف خود در جهت تضعيف نظام از آن بهره ببرد.     نفوذ بی بی سی به خبرگزاری ها و روزنامه نگارها  در داخل ایران : مدتي است خبرنگاران تلويزيون فارسي بي‌بي‌سي طي تماس با سرويس اجتماعي روزنامه‌هاي داخل كشور، از خبرنگاران مي‌خواهند كه به صورت تلفني در برنامه‌هاي خبري ـ تحليلي اين شبكه مانند «نوبت شما» به عنوان كارشناس يا خبرنگار داخل ايران شركت كرده و نظر خود را درباره موضوع آن روز برنامه بيان كنند. آنها اصرار دارند تا خبرنگاران داخلي، وضعيتي سياه از جامعه ايران به تصوير بكشند. مدتي است خبرنگاران تلويزيون فارسي بي‌بي‌سي طي تماس با سرويس اجتماعي روزنامه‌هاي داخل كشور، از خبرنگاران مي‌خواهند كه به صورت تلفني در برنامه‌هاي خبري ـ تحليلي اين شبكه مانند «نوبت شما» به عنوان كارشناس يا خبرنگار داخل ايران شركت كرده و نظر خود را درباره موضوع آن روز برنامه بيان كنند. آنها اصرار دارند تا خبرنگاران داخلي، وضعيتي سياه از جامعه ايران به تصوير بكشند. ماه‌ها از تماس اول خبرنگار بي‌بي‌سي فارسي با سرويس اجتماعي روزنامه «جوان»، مي‌گذرد. آن روز خبرنگار اين شبكه كه خود را آقاي «...» معرفي كرده بود، در تماس با روزنامه خواستار صحبت با يكي از خبرنگاران اجتماعي شد و جالب اينجاست كه خبر‌پراكننان اين شبكه به دليل رصد روزانه صفحات روزنامه‌ها، همه خبرنگاران را به تفكيك حوزه‌هاي خبري و نوع قلم‌شان نيز مي‌شناسند. پس از آن روز تماس‌ها تكرار شد و خبرنگار بي‌بي‌سي هر بار تقاضاي صحبت با يكي از خبرنگاران حوزه اجتماعي را داشت تا بدين وسيله آنها را براي شركت در برنامه «نوبت شما» و اظهار نظر، دعوت كند. پرسش اين است كه اين رسانه با چه هدفي خبرنگاران را شناسايي مي‌كند و پرونده‌اي كامل از هر كدامشان در دست دارد؟ تماس‌هاي بي‌بي‌سي با خبرنگاران همه رسانه‌هاي داخلي پس از پيگيري اين رخداد در ساير رسانه‌هاي داخلي كشور به اين نتيجه رسيديم كه كاركنان بي‌بي‌سي فارسي با ساير رسانه‌ها نيز به دفعات تماس داشته‌اند و از آنها نيز براي اظهار نظر در‌خصوص موضوعات اجتماعي برنامه‌هاي خبري و تحليلي شان نظر خواسته‌اند. از حربه‌هاي خبرنگاران اين شبكه‌ها اين است كه پس از بيان موضوع بحث، سعي مي‌كنند باور خود را به مصاحبه شونده القا كند و به نوعي مي‌خواهند نظر خود را از زبان خبرنگار بشوند. در صورتي هم كه خبرنگار از اظهار نظر و شركت در برنامه آنها امتناع مي‌ورزد، با بيان جملاتي مانند «كسي يا جايي شما را مجبور كرده حرف نزنيد؟»و يا «ترس از دست دادن شغل و نبود آزادي بيان در ايران باعث مي‌شوند شما با رسانه ما گفت‌وگو نكنيد»، مي‌خواهند به نحوي حرف خود را در دهان خبرنگار داخلي بگذارند و به نحوي تمايل نداشتن او براي مصاحبه با بي‌بي سي را به ضرر خبرنگار و كشور ايران و از سوي ديگر به نفع خودشان بهره‌برداري كنند. علاوه بر اين، خبرنگاران سمج بي‌بي سي، انواع حربه‌هاي روانشناختي و رسانه‌اي را براي استخراج پاسخ سؤال از خبرنگار به كار مي‌گيرند و حتي پس از قطع تماس از سوي خبرنگار داخلي، تماس‌هاي بي‌بي سي بارها و بارها تكرار مي‌شود و اصرارها تمامي ندارد. سياه‌نمايي ايران هدف شبكه‌ها از ديگر مولفه‌هاي برنامه «نوبت شما»ي بي‌بي‌سي اين است كه موضوعات آن همواره بحث درباره مباحثي است كه به واسطه آن، اوضاع ايران برآشفته و قوانين كشور غيرانساني تلقي شود. خبرنگار اين شبكه، از خبرنگار داخلي مي‌خواهد كه به هر قيمتي كه شده در اين برنامه شركت كند و از طريق سفسطه‌هاي او، نظر القايي او را بر زبان بياورد و عليه ايران لب به سخن بگشايد. دكتر محمدحسين ساعي، استاد ارتباطات دانشگاه، در اين باره به «جوان» مي‌گويد: VOA، BBC به زبان اصلي در نيمه اول سال ۱۹۴۲ و در بحبوحه جنگ جهاني دوم و در راستاي استفاده از ابزار رسانه در كنار ابزار جنگي به وجود آمد. در تاريخچه VOA آمده است كه پس از خسارات وارده جنگ جهاني دوم، بودجه كشور امريكا كفاف هزينه‌ها را نمي‌داد. در چنين شرايطي كه VOAبه ۶۰ زبان برنامه اجرا مي‌كرد، نمايندگان موافق اختصاص بودجه به رسانه‌ها در مقابل مخالفان، استدلال مي‌كردند كه دو نوع تسليحات داريم كه يك نوع آن نظامي و نوع دوم VOA است و بدون وجود VOA، تسليحات نظامي كاربردي ندارند. به باور ساعي، انگليس به دليل بحران مالي كه مدتي است دچار آن شده، بودجه رسانه‌هايش از جمله بي‌بي‌سي را كاهش داده اما در اين ميان تنها بي‌بي‌سي فارسي بود كه هيچ گونه كاهشي در بودجه‌اش صورت نگرفت و اين نشانه منافع گسترده اين شبكه براي استعمار پير است. ايجاد يأس و گسست اجتماعي مدير پژوهشي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات درباره اهداف بروز چنين رفتارهايي مي‌افزايد: انگليس و امريكا به دنبال تضعيف حكومت در ايران هستند...
  • تلاش برای تحقق شعار «خاورميانه جديد»

  • نقشه ی خواب خام دشمنان برای ایران!!
  • تجزيه ايران به چند كشور و ايجاد يأس و گسست اجتماعي است هدف غائی این شعار است. بي‌بي سي فارسي در سال‌هاي اخير به دليل ايجاد بي‌ثباتي اجتماعي و تضعيف ملي در ايران، فعال شد و عده‌اي از مسئولان اين شبكه از طرق مختلف به دنبال زير سؤال بردن ساختارهاي اجتماعي كشور هستند. ترفندها: شايعه سازي، منفي گرايي و مغلطه امان‌الله قرائي مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه نيز در اين خصوص به «جوان» مي‌گويد: انگلستان و ديگر قدرت‌هاي استعماري در سال‌هاي اخير همواره به دنبال اين بوده‌اند كه افكار جامعه را به سمت اهداف خود تغيير دهند و در اين راه از هر حربه و ابزاري استفاده مي‌كنند. به باور وي، يكي از ترفند‌هاي رسانه‌اي اين عده، شايعه‌سازي و استفاده از مغلطه در راستاي توجيه آن است. اخبار مثبت و منفي در همه جاي دنيا اتفاق مي‌افتد، ولي اينكه اين شبكه‌ها تنها بر روي اخبار منفي جامعه فوكوس مي‌كنند و بارها به تكرار آن مي‌پردازند و هيچ توجهي به اخبار و رخدادهاي مثبت داخل كشور ندارند، گوياي منفعت‌گرايي در ارائه اخبار اين شبكه‌ها است. اعتقاد خبرنگاران داخلي براي خارجي‌ها سند است رسانه‌هاي دنياي سرمايه داري به دنبال اين هستند كه عقايد و تفكر مردم دنيا را با فرهنگ آنگلوساكسون كه مدافع منافع سرمايه‌داري آنها است، منطبق كنند و در اين مسير بهترين راه بهره‌برداري از نيروهاي داخل كشور است. به گفته قرائي مقدم، مسئولان اين برنامه‌ها به دنبال اين هستند تا به گونه‌اي القا كنند كه حتي خبرنگاران داخل ايران هم با حكومت مخالف هستند و از آنجا كه اظهار نظر خبرنگاران ايراني تأثير‌گذاري بيشتري در قياس با خبرنگاران شبكه بي‌بي‌سي دارد، از هر طريقي براي توسل به آنها بهره مي‌جويند.  

  • خاورمیانه رویائی امپریالیسم،صهیونیستی!!
  • فساد اخلاقی در تارو پود بی بی سی
  • بدون شك يكي از نمادهاي رسانه منهاي اخلاق شبكه بي بي سي فارسي مي با شد.شبكه اي كه قصد دارد به هر طريق ممكن مخاطبان خود را جلب كند.بي بي سي فارسي همواره ادعا مي كند كه اخبار بي طرفي را به مخاطبان مخابره مي كند اما با اندكي كنكاش در مي يابيم كه چنين مسئله اي به هيچ عنوان صحت ندارد.بي بي سي فارسي در حالي اين اعا را دارد كه شبكه بي بي سي اساسا بدون جلب رضايت لابي هاي قدرت كاري از پيش نمي برد. بدون شك بايد گفت يكي از اصلي ترين شبكه هاي بيگانه و معاند كه در راستاي اهداف ديپلماسي عمومي غرب فعاليت مي كند شبكه بي بي سي فارسي است. اين شبكه با هوشياري مسئولان آن كه همان بوي و رنگ سياست استعماري انگليس را مي دهد با درآميختن حق و باطل، درست و نادرست وكامل و ناقص سعي در جذب مخاطبان ايراني خود دارند . نوع نگاه بي بي سي فارسي به مسائل داخلي ايران با ساير شبكه ها از جمله voa بسيار متفاوت و البته زيركانه است . در بي بي سي فارسي تلاش ها بر اين است كه بخشي از اخبار ايران همان گونه كه هست پوشش داده شود تا مخاطب حس ناآشنايي با اين شبكه را نداشته باشد اما در نهايت اين استعمار پير است كه اطلاعات و پيشفرض هاي خود را به مخاطبان تحميل مي سازد. برخي منابع طي هفته هاي گذشته از تجاوز مدير بخش فارسي بي بي سي به يكي از مجريان زن اين شبكه خبر دادند؛ وسعت اين خبر و سكوت سنگين 2 نفر دخيل در اين ماجرا تا آنجا پيش رفت كه حتي رسانه هاي ضدانقلاب مجبور به انتشار اين خبر شدند و خبر دادند كه اين مجري از شبكه بي بي سي حذف شده است. در برنامه «نوبت شما» نيز يكي از مخاطبان بي بي سي فارسي پس از لحظاتي در حال بيان ماجراي اين تجاوز بر روي آنتن زنده بود كه مجري برنامه مذكور بلافاصله سخنان آن مخاطب را قطع و تاكيد كرد كه مجبوريم «به خاطر رعايت حال آن مجري!» چنين تماس هايي را قطع كنيم. طبق آخرين بررسي هاي اينترنتي در مورد عدم حضور چندين باره خانم «پ ق» در برنامه هاي شبكه بي بي سي طي روزهاي گذشته، صحت خبر تجاوز صادق صبا مدير بخش فارسي بي بي سي به اين مجري زن مشهود است و طفره رفتن سياوش اردلان از پاسخگويي به اين سئوال گواه اين ماجراست. ضمن اينكه اين مجري نيز در صفحه فيس بوك خود هيچ گونه واكنشي به اين خبر نشان نداده و كاملاسكوت كرده است. به راستي مديران شبكه بي بي سي فارسي و بي بي سي چه پاسخي براي اين رسوايي ها دارند؟
  • به نظر مي رسد پس از افشاي تجاوز دو تن از مجريان شبكه صداي آمريكا به 2 مجري زن اين شبكه به نام هاي «ا.س» و «ن.م»، اكنون بحران تجاوز جنسي به بي بي سي فارسي رسيده باشد.در هر صورت افشاگري راجع به تجاوز «صادق صبا» (مدير تلويزيون بي بي سي فارسي) به مجري آن شبكه به تيتر اول وب سايت خود شبكه بي بي سي فارسي تبديل شده است.بديهي است كه مديران اين شبكه نمي توانند توجيهي در اين رسوايي اخلاقي داشته باشند و از اين رو سعي كرده اند به حذف صورت مسئله از طريق سكوت روي آورند.
  • نقض هدف و عدم پایبندی به شعار رسانه

  • در سطور بالا آوردیم  كه تلويزيون بي بي سي فارسي با شعار اخبار بي طرفانه پا به عرصه تصوير گذاشته و مجريان آن نقل كردند كه گزارشهاي آنان صريح، دقيق و بي طرفانه است.در صورتي كه بي بي سي در پوشش اخبار جهت دار اعضاي فرقه ضاله بهائيت، كاملايك طرفه عمل كرده است و رپرتاژ آگهي هاي قابل توجهي را از بهائيان از آغاز به كار شبكه تاكنون به روي آنتن برده است و گويي بهائيت يك خط قرمز برايشان به شمار مي رود.البته با توجه به جابه جا شدن پول هاي ميان بهائيان و دستگاه خبر پراكني بي بي سي اين خط قرمز پررنگ تر هم شده است.مظلوم نمايي هاي مالي بي بي سي نيز در نوع خود جالب توجه است . «بي .بي .سي » با 26000 كارمند و بودجه سالانه چهار ميليارد پوند ( حدود هشت ميليارد دلار ) يك شركت دولتي نيمه خودمختار است كه به ظاهر تحت هيچ نفوذ تجاري و سياسي نيست و تنها به مخاطبانش پاسخگوست! با اين رويكرد، «بي بي سي » سال هاست كه به ظاهر شعار « هر ملت بايد با صلح و آرامش با ملتي ديگر صحبت كند »! را شعار خود قرار داده و آن را پيگيري مي كند. اين در حالي است كه بخش عمده بودجه «بي بي سي » توسط دولت انگليس تامين مي شود. هم اكنون شبكه «بي بي سي » در سه زمينه راديو، تلويزيون و اينترنت فعاليت گسترده اي را دنبال مي كند، به گونه اي كه براي نمونه، برنامه هاي راديويي آن با 33 زبان از جمله فارسي پخش مي شود.هنوز همگان به ياد دارند كه دولت انگليس در دوران نخست وزيري توني بلر عملااقدامات لازم براي اخراج عده اي از كارمندان بي بي سي را ساماندهي نمود. در چنين شرايطي سخن از بي طرفانه بودن صرفا ادعايي مضحكانه محسوب مي شود.البته اين قواعد مربوط به كل ساختار بي بي سي مي شود.حال تكليف شبكه اي مانند بي بي سي فارسي به عنوان زير مجموعه اي كوچك از بي بي سي مشخص است بی بی  سی در ایران  چه میکند؟   شبکه ی "بی بی سی فارسی" از سردمداران شبکه های معاند نظام جمهوری اسلامی می باشد که با هدف براندازی نظام و با پیش فرض جنگ نرم فعالیت می کند و در این مسیر تمام توان خود را برای تحریف افکار عمومی گذاشته است . از این رو ، این شبکه با اختصاص برنامه هایی خاص به تعریف نظام جمهوری اسلامی به عنوان بزرگ ترین ناقص حقوق بشر در جهان پرداخته که یکی از این برنامه ها ، "نوبت شما" نام دارد. برنامه ی " نوبت شما" که به مسائل سیاسی- اجتماعی ایران اسلامی توجه خاصی دارد و در هر قسمت با تعیین موضوعی خاص به بحث می پردازد و با تماس های مخاطبینی از ایران ، انگلیس و دیگر نقاط دنیا رونق چشم گیری داشته است .
  • این برنامه اخیرا با واکاوی مسائل سیاسی و ورزشی به اظهار نظراتی به دور از ارکان کارشناسانه پرداخته ، چنان که در این قسمت از برنامه با اشاره به حضور بسیجی ها در ورزشگاه آزادی هم زمان با بازی ایران و بحرین و نشان دادن اعتراض به سرکوب مردم توسط دولت بحرین ، سعی بر ایجاد شکاف بین اقشار و احزاب سیاسی مختلف را داشت. در این قسمت ، "اردلان" مجری "نوبت شما" برنامه را اینطور آغاز می کند : "دفعه ی قبل نیروهای انتظامی بچه های بسیج را زدند و این بار هم اعلام کردند جلویشان را خواهد گرفت . آیا باید بسیجی ها اجازه اعتراض سیاسی در ورزشگاه را داشته باشند یا نه ؟ و اگر بله ، آیا این حق را آن طرفی ها ، یعنی بچه های جنبش سبز هم دارند ؟" بنابراین "بی بی سی" چه موضعی می توانست اتخاذ کند ؟ این شبکه تصمیم گرفت آزادی بیان (Freedom of expression) را قربانی "اتاق فکر" برنامه کند تا بتواند آرمان خواهی را نزد جوانان تخطئه کند در وهله ی اول این طور به نظر آمد که "بی بی سی فارسی" به شعارهای سابق خود درباره ی آزادی بیان پای بند باشد و از حقِ اعتراض سیاسی در ورزشگاه ها دفاع کند . این موضوع برای شبکه ، منافع دیگری هم داشت ، مثل فراهم شدن فضایی برای طرفدارانش در ایران و ایجاد حرکت های بعدی در راستای اهداف شبکه ؛ اما اگر می خواست چنین کند ، مجبور بود به بسیجی ها نیز حق اعتراض دهد و از آنها نیز مانند جنبش سبز دفاع کند! . اما دست اندر کاران "بی بی سی" ترجیح می دهند از حق اعتراض افرادی که بسیجی نامیده می شوند دفاع نکنند . زیرا اگر افکار عمومی متوجه این اقدام بسیجی ها می شد ، این حرکت آن ها نمادی دالّ بر حمایت مردم ایران از سیاست خارجه ی کشور به شمار می آمد. بنابراین "بی بی سی" چه موضعی می توانست اتخاذ کند ؟ این شبکه تصمیم گرفت آزادی بیان (Freedom of expression) را قربانی "اتاق فکر" برنامه کند تا بتواند آرمان خواهی را نزد جوانان تخطئه کند . "بی بی سی" نظام ارزشی را طوری تغییر می دهد که دیگر کسی سیاست هایش را بر اساس معیارهای انسانی و بشر دوستانه تنظیم نکند. از این رو ، اتاق فکرش را بدین ترتیب عنوان می کند که مردم تنها باید به نفس بازی تیم ملی ایران در برابر یک تیم ملی دیگر اصالت دهند و به کشتار و اعمال غیر انسانی که احتمالا در دنیا و یا در کشوری در همسایگی با ایران رخ می دهد هیچ کاری نداشته باشند . در غیر این صورت هر حرکتی از سوی مردم سیاسی تلقی می شود! از نظر این شبکه ، ورزش در کشور هایی مثل ایران نباید حاوی مسائل و پیام های ایدئولوژیک و بشر دوستانه باشد . بلکه از نظر رسانه های غربی اگر در کشور های به اصطلاح جهان سوم و یا در حال توسعه حرکاتی نظیر آنچه حمایت از مردم مظلوم فلسطین یا بحرین خوانده می شود روی دهد ، دخالت سیاست در ورزش تلقی می گردد! از این رو ، اتاق فکرش را بدین ترتیب عنوان می کند که مردم تنها باید به نفس بازی تیم ملی ایران در برابر یک تیم ملی دیگر اصالت دهند و به کشتار و اعمال غیر انسانی که احتمالا در دنیا و یا در کشوری در همسایگی با ایران رخ می دهد هیچ کاری نداشته باشند . در غیر این صورت هر حرکتی از سوی مردم سیاسی تلقی می شود! در نتیجه ، این گونه رسانه ها با تمام قدرت آن را یک حرکت مذموم و ضد ورزش می خوانند . تا آن جا که شبکه ی فارسی "بی بی سی" که مخصوص مخاطبین فارسی زبان طراحی گشته نیز همین سیاست را در قبال ایران اجرا می کند . حال آن که در همان کشور های اروپایی ، حرکت های مشابه و در راستای اهداف سیاسی غرب ، نه تنها از سوی رسانه های وابسته به دولت دخالت سیاست در ورزش خوانده نمی شود بلکه به عنوان انسان دوستی و دفاع از حقوق بشر هم معرفی می گردد! و این امر ، نشان دهنده ی بهره برداری سیاسی دولت های غربی است و آن ها با مذموم دانستن برخی امور برای کشور ایران و ممدوح دانستن همان امر برای خویش در صدد وارد آوردن ضربه های جنگ نرم بر پیکره ی نظام هستند .
  •  
  • منبع:ویکی پدیا.تابناک.پایگاه جامع تاریخ معاصرایران.وبلاگ ایمان خاکزاد(نوشته خودایشان) 
 

 

 

 

 

 
تعداد بازدید از این مطلب: 14410
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

سه شنبه 2 دی 1393 ساعت : 8:57 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
ماهواره از ابتداتاکنون
نظرات

   پخش ماهواره ای :از آغاز تاکنون

                                           گردآوری و تدوین:مهردادمیخبر

Image result for ‫عکس ماهواره‬‎

شاید بحث ماهواره ها و تهاجم فرهنگی که پیامد آن است مبحثی تکراری و کلیشه ای بنظر برسد و این احتمالا" بعلت شعارهائیست که استفاده بی رویه از آنها جنبه های شعوری مسئله را تحت الشعاع قرارداده است بطوریکه خیلیها معتقدان به خطر ماهواره را(متوهم) قلمدادمیکنندو آنگاه سرشان رابا خیال راحت به زیر برف غفلت فرو میبرند.لطفا" پس ازخواندن این مقاله بدون هیچ پیش زمینه مسموم فکری و پیش داوری ،خودتان قضاوت کنید که آیا(تهاجم فرهنگی) و (جنگ نرم ) حقیقت دارد یانه؟

                                                                           مدیرسایت

*****************************************************************************************************************

ماهواره چیست؟

ماهواره به دستگاه‌های ساخت بشر گفته می‌شود که در مدارهایی در فضا به گرد زمین یا سیارات دیگر می‌چرخند.اهمیت ماهواره‌ها برای مخابرات و بررسی منابع زمینی و پژوهش و کاربردهای نظامی و جاسوسی روزافزون است. بخشی از پژوهشهای علمی و تخصصی که در آزمایشگاه‌های مستقر در فضا انجام می‌شود، هرگز نمی‌توانست روی کره زمین جنبه عملی به خود گیرد.نخستین ماهواره فضایی جهان اسپوتنیک-۱ (به معنی همسفر-۱ به زبان روسی) بود که در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۳۶ (۴ اکتبر۱۹۵۷) به مدار زمین پرتاب شد. پرتاب اسپوتنیک-۱ به مدار زمین آغازگر عصر فضا و مسابقه فضایی شد.

اولین ماهوارهٔ ایالات متحده برای تقویت کردن مخابرات «پروژهٔ اسکور» در سال ۱۹۵۸ بود که از یک نوار برای ضبط و پخش پیام‌های صوتی استفاده می‌کرد. این ماهواره برای پخش پیام تبریک کریسمس رئیس جمهور آمریکا «آیزن هاور» به سراسر دنیا استفاده می‌شد. در سال ۱۹۶۰ ناسا ماهوارهٔ «اکو» را پرتاب کرد. تل استار اولین ماهوارهٔ فعال مخابرهٔ مستقیم ماهواره‌ای تجاری بود. وابسته‌های به «ای تی اند تی» به عنوان بخشی از توافق چند ملیتی بین «ای تی اند تی»، آزمایشگاه‌های تلفن بل، ناسا، ادارهٔ پست عمومی بریتانیا و دفتر پست ملی فرانسه برای گسترش ارتباطات ماهواره‌ای، آن ماهواره را از «کیپ کارناوال» در ۱۰ ژوئیه ۱۹۶۲ توسط ناسا پرتاب کردند. اولین و مهم ترین برنامهٔ ماهواره‌های مخابراتی در تلفن بلند برد میان قاره‌ای بود. پیشرفت‌ها در کابل‌های مخابراتی زیردریایی با استفاده از فیبرهای نوری باعث کاهش استفاده از ماهواره‌ها برای تلفن‌های ثابت در اواخر قرن بیستم شد، ولی هنوز برخی اقلیم‌ها و یا قسمت‌هایی از برخی کشورها بودند که خطوط زمینی مخابرات در آنها اندک بود یا موجود نبود مانند قطب جنوب، به علاوهٔ بخش عظیمی از استرالیا، آمریکای جنوبی، آفریقا، کانادای شمالی، چین، روسیه و گرین لند. بعد از اینکه سرویس تلفن راه دور تجاری با استفاده از مخابرات ماهواره‌ای ایجاد شد، یک میزبان از دیگر ارتباطات راه دور تجاری با ماهواره‌های مشابه در سال ۱۹۷۹ شامل موبایل‌ها ی ماهواره‌ای، رادیوی ماهواره‌ای، تلویزیون ماهواره‌ای و دسترسی اینترنتی ماهوارهٔ تطبیق شد. اولین تطابق‌ها برای بیشتر سرویس‌ها در دههٔ ۱۹۹۰ اتفاق افتاد و درحالیکه قیمت گذاری برای کانال‌های تقویت کنندهٔ ماهواره‌ای ادامه می‌یافت به طور قابل توجهی افت کرد.ماهواره به سفینه‌ای گفته می‌شود که در مداری، به دور یک سیاره (معمولاً زمین) در حال گردش باشد. در عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم، ماهواره و تکنولوژی وابسته به آن، آنچنان در تاروپود جوامع بشری نفوذ کرده و به پیش می‌تازد، که نقش تعیین کننده آن در سیر تحولات تمدن بشری، قابل توجه‌است.بخشی از تحقیقات و پژوهش‌های علمی - تخصصی، که در آزمایشگاه‌های مسقتر در فضا انجام می‌شود، هرگز نمی‌توانست روی کره زمین جنبه عملی به خود گیرد. این تحقیقات، که بسیار متعدد و متنوع است، در تخصص‌های پزشکی، داروسازی، مهندسی مواد، مهندسی ژنتیک و ده‌ها مورد دیگر، تا به حال دستاوردهای بسیار ارزنده‌ای را به جوامع بشری عرضه رده‌است.ماهواره‌ها که در فضا درحال گردشند، می‌توانند اطلاعات باارزشی در اختیار انسان قرار دهند که منجر به تحولات شگرفی، در زمینه‌های گوناگون شود. ماهواره‌های کشف منابع زمینی، هواشناسی، مخابراتی، پژوهشی و نظامی از این نوع می‌باشند.

تاریخچه

ظاهراً نخستین اشاره به ماهواره در ادبیات، نوشته‌ای از ادوارد اورت هیل است. او در سال ۱۸۶۹ در داستانی بنام «ماه آجری» از ماهواره‌ای حامل انسان نام برده که به دور زمین می‌گردد.ژول ورن نیز در داستان «میلیون‌های بگم» در سال ۱۸۷۹ از گلوله توپی نام می‌برد که بطور ناخواسته در مدار زمین به گردش درآمده‌است.کنستانتین تسیولکوفسکی نیز در رساله خود بنام «اکتشاف فضای کیهانی با وسائل عکس‌العملی» در میان انبوهی از اندیشه‌های نو در مورد فضانوردی، از ماهواره نیز نام می‌برد.

در سال ۱۹۴۵ نویسنده مشهور بریتانیایی آرتور سی کلارک یکی از بزرگ‌ترین خالقان داستانهای علمی–تخیلی، برای اولین بار پیشنهاد قرار دادن یک ماهواره ارتباطی را در مدار ژئوسنکرون یا مدار کلارک که در فاصله تقریباً ۳۶۰۰۰ کیلومتری سطح زمین و بالای خط استوا قراردارد را جهت پوشش سیگنال‌های رادیویی و تلویزیونی داد. از این مدار امکان دسترسی به تقریباً ۴۰٪ سطح زمین وجود دارد.ایده استفاده از ماهواره‌های ساخت دست بشر، برای اولین بار در پایان جنگ جهانی دوم بر سر زبان‌ها افتاد.اولین ماهواره مصنوعی، اسپوتنیک ۱ (Sputnik ۱) بود که توسط شوروی در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ شروع به کار کرد؛ که این باعث به راه افتادن یک رقابت فضایی بین شوروی و آمریکا شد.آمریکا نیز اولین ماهواره خود را در ۳۱ ژانویه ۱۹۵۸ به فضا پرتاب کرد. بزرگترین ماهواره مصنوعی که هم اکنون به دور زمین می‌چرخد ایستگاه بین‌المللی فضایی می‌باشد.
نخستین پرتاب توسط کشور
کشورسال پرتابنخستین ماهواره
 اتحاد جماهیر شوروی ( روسیه) ۱۹۵۷ اسپوتنیک ۱
 ایالات متحده آمریکا ۱۹۵۸ اکسپلورر ۱
 فرانسه ۱۹۶۵ آستریکس
 ژاپن ۱۹۷۰ اسومی
 چین ۱۹۷۰ دونک فانگ هونگ ۱
 بریتانیا ۱۹۷۱ پراسپرو ایکس-۳
 هند ۱۹۸۰ روهینی
 اسرائیل ۱۹۸۸ اوفک-۱
 اوکراین ۱۹۹۵ سیچ-۱
 ایران ۲۰۰۹ امید ۱

ماهواره‌ای که در مدار ژئوسنکرون و در بالای خط استوا و هماهنگ با سرعت زمین و با زاویه‌ای ثابت، حرکت می‌کند، قسمت مشخصی از سطح زمین را بطور ثابت پوشش می‌دهد، و از یک ایستگاه زمینی نیز بصورت یک نقطه ثابت، قابل رویت است.ماه، خورشید، و دیگر ستارگان و سیارات منظومه شمسی باعث تاثیر گذاری بروی ماهواره در مدار خود می‌شود که احتمال جابجایی از مکان خود را دارد. برای جلوگیری از این مسیله، موتورهای مخصوصی که بوسیله ایستگاه‌های زمینی کنترل می‌شوند، کمک می‌کنند که ماهواره‌ها در مکان خود ثابت باقی بمانند.برای برقراری ارتباط از یک ایستگاه زمینی، معمولاً احتیاج به یک دیش بزرگ که بنام Uplink Antenna معروف است، می‌باشد و باعث تمرکز اطلاعات ارسالی به ماهواره می‌شود.در ارتباط بین ماهواره و ایستگاه زمینی معمولاً از دو نوع موج و فرکانس متفاوت استفاده می‌شود. یکی برای Uplink و دیگری برای Downlink. دیش نصب شده بروی ماهواره، سیگنال ارسالی ازایستگاه زمینی را دریافت کرده و به یک دستگاه گیرنده می‌رساند و پس از یک سری پردازش، به فرستنده ماهواره انتقال می‌دهد و از ریق آنتن فرستنده ماهواره، مجدداً به سمت زمین باز تابش داده می‌شود.

سیگنال ارسالی به سطح زمین، بوسیله دیش‌های معمولی، دریافت و جمع‌آوری شده و به دستگاه گیرنده ماهواره، از طریق ال ان بی، انتقال پیدا می‌کند. قدرت سیگنال دریافتی بر روی زمین، نسبت به فاصله و زاویه و... ماهواره و نقطه گیرندگی، متفاوت بوده و بصورت یک الگوی خاص به نام سایه ماهواره یا footprint معرفی می‌شود.

همیشه قدرت سیگنال ماهواره در مرکز سایه، بیشترین مقدار را دارا می‌باشد و در گوشه‌ها، از کمترین مقدار، برخوردار است. توجه به این نکته لازم است که دریافت سیگنال در خارج از سایه، احتیاج به دیش‌های بزرگ‌تر، دارد. امواج سانتی‌متری، جهت ارسال سیگنال ماهواره به زمین، مورد استفاده قرار می‌گیرد که محدوده فرکانسی آنها بین ۳-۳۰ MHz می‌باشد.

دلیل اصلی استفاده از این امواج رادیویی کوتاه، انتشار راحت امواج و تاثیرات کم نویز و مزاحمت‌های فرکانسی است. البته فرکانسهای بالاتر از ۱۵ Ghz، بصورت وحشتناکی بوسیلهاکسیژن هوا و بخار آب تضعیف می‌گردند.

ماهواره‌ها، سیگنالهای ارسالی خود را بصورت قطبی و با دو حالت افقی و عمودی ارسال می‌کنند و گاهی اوقات نیز، بصورت دورانی، چپ گرد و راست گرد. در سیستمهای دیجیتال، امکان ارسال دیتا و چندین شبکه تلویزیونی و رادیویی بروی یک فرکانس وجود دارد.

انواع ماهواره

ماهواره ضد سلاح

ماهواره ضد سلاح، که بعضی مواقع ماهواره‌های کشنده نیز خوانده می‌شوند، ماهواره‌هایی هستند که برای خراب کردن ماهواره‌های دشمن و دیگر سلاح‌های مداری و اهداف دیگر طراحی شده‌اند؛ که هم آمریکا و هم روسیه، از این نوع ماهواره، در اختیار دارند.

ماهواره‌های ستاره‌شناختی

ماهواره‌های ستاره‌شناختی که برای مشاهده فاصله سیاره‌ها وکهکشان‌ها و دیگر اشیای خارجی فضا، استفاده می‌شود.

ماهواره‌های زیستی

ماهواره‌های زیستی، ماهواره‌هایی هستند که برای حمل ارگانیسم‌های زنده، طراحی شده‌اند. عموماً برای آزمایش‌های علمی استفاده می‌شوند.

ماهواره‌های مخابراتی

ماهواره‌های مخابراتی، ماهواره‌هایی هستند که برای اهداف ارتباط راه دور، در فضا قرار گرفته‌اند. ماهواره‌های مخابراتی مدرن، نوعاً از مدارهای زمین‌همگام، مولنیا (Molniya) و پایین‌زمینی استفاده می‌کنند.

ماهواره‌های مینیاتوری

ماهواره‌های مینیاتوری، ماهواره‌هایی هستند که دارای وزن کم و سایز کوچک، به طور غیر عادی می‌باشند. طبقه‌بندی جدیدی که برای گروه بندی این ماهواره‌ها استفاده می‌شود، عبارت است از:

  • ماهواره‌های کوچک (۵۰۰-۲۰۰ کیلوگرم)
  • ماهواره‌های میکرو (زیر ۲۰۰ کیلوگرم)
  • ماهواره‌های نانو (زیر ۱۰ کیلوگرم)
ماهواره‌های هدایت‌کننده

ماهواره‌هایی هستند که از پخش کردن سیگنال‌های رادیویی استفاده می‌کنند تا دریافت کننده‌های موبایل را در زمین فعال نمایند تا مکان دقیق آن‌ها مشخص شود.

ماهواره‌های اکتشافی

ماهواره‌های مشاهداتی زمین یا ماهواره‌های مخابراتی می‌باشند، که برای کاربردهای نظامی و جاسوسی مستقر شده‌اند.

ماهواره‌های زمین‌شناسی

ماهواره‌های زمین‌شناسی، ماهواره‌هایی هستند که برای نظارت بر محیط، هواشناسی و ساختن نقشه استفاده می‌شوند.

ماهواره‌های تتر

به ماهواره‌هایی که به وسیله یک کابل که به ماهواره ای دیگر متصل شوند، تتر (افسار) می‌گویند.

ماهواره‌های هواشناسی

ماهواره‌های هواشناسی، که به طور ابتدایی برای نشان دادن آب و هوای کره زمین به کار می‌روند.

ایستگاه فضایی

ایستگاه فضایی، یک ساختار ساخته دست بشر می‌باشد که برای زندگی انسان در فضای خارج طراحی شده‌است. یک ایستگاه فضایی از انواع فضاپیماها به وسیله نقصش در نیرو محرکه زیاد یا امکانات بر زمین نشستن، متمایز می‌شود. به جای موتورهای دیگر به عنوان جا به جایی به و از ایستگاه استفاده می‌شود.

ایستگاه‌های فضایی برای باقی‌ماندن در مدار برای مدت کوتاهی طراحی شده‌اند، برای قسمتی از هفته یا ماه یا حتی سال.

مدار ماهواره‌ها

ماهواره در یک مسیر بسته که آن را مدار ماهواره می‌نامند، به دور زمین در گردش است. این مسیر ممکن است دایره‌ای یا بیضی شکل باشد و مرکز زمین در مرکز این مسیر یا در یکی از کانون‌های بیضی آن قرار دارد. ماهواره درصورتی که تحت تاثیر نیروهای گرانشی دیگری قرارنگیرد، همواره درصفحه‌ای به نام صفحه مداری به گردش خود به دور زمین ادامه می‌دهد. حرکت این صفحه مداری به پریود مدار و زاویه صفحه با صفحه استوا بستگی دارد. اگر این زاویه صفر باشد، صفحه مداری منطبق بر صفحه استوایی زمین می‌شود.

عموماً ماهواره‌ها بروی چهار نوع مدار که بستگی به نوع کاربرد ماهواره دارد، قرار می‌گیرند:

  • مدار پائین زمین
  • مدار قطبی
  • مدار زمین‌ایست
  • مدار بیضوی

ماهواره‌های مدار پائین زمین

 ماهواره‌هایی که در فاصله نسبتاً کمی از سطح زمین قرار دارند، ماهواره‌های مدار پائین زمین گفته می‌شود. بیشترین ارتفاع این نوع ماهواره‌ها از سطح زمین بین ۳۲۰ تا ۸۰۰ کیلومتر است. مسیر حرکت این ماهواره‌ها از غرب به شرق و همجهت با دوران زمین بدور خود است.

بدلیل نزدیکی فاصله این نوع ماهواره‌ها از سطح زمین، سرعت حرکت این ماهواره‌ها خیلی بیشتر از سرعت دوران زمین بدور خود است.

گاهی سرعت این نوع ماهواره‌ها به ۲۷٬۳۵۹ کیلومتر در ساعت نیز می‌رسد. با این سرعت، این نوع از ماهواره‌ها می‌توانند در هر ۹۰ دقیقه، یک دور کامل بدور زمین بگردند.

برخی از ماهواره‌های هواشناسی، ماهواره‌های سنجش از دور و ماهواره‌های جاسوسی از این نوع‌اند.

ماهواره‌های مدار قطبی

ماهواره‌های مدار قطبی به نوعی از ماهواره‌هایی گفته می‌شود که مسیر مدار حرکت آنها عمود بر خط استوا و مسیر دوران از قطبهای شمال و جنوب می‌گذرد. بعضی از ماهواره‌های هواشناسی، ماهواره‌های سنجش از دور و ماهواره‌های جاسوسی از این نوع‌اند.

ماهواره‌های مدار زمین‌ایست

 تصویری ازچرخش ماهواره به دور زمین

این در حالت کلی بروی مدار زمین‌ایست و بر بالای خط استوا، در فاصله ۳۵۸۷۰ کیلومتری از سطح زمین قرار داند.این نوع ماهواره‌ها در مکانی ثابت نسبت به زمین قرار دارند و هم‌فاز با دوران زمین بدور خود، می‌گردند و بدلیل همین ثبات دارای سایه‌ای ثابت (معروف به «جای‌پا») بر زمین هستند.به مدار زمین‌هم‌زمان مدار زمین‌ایست و یا مدار کلارک نیز گفته می‌شود.تمام ماهواره‌های مخابراتی و تلویزیونی از این نوع هستند.

ماهواره‌های مدار بیضوی

این ماهواره‌ها دارای مداری بیضوی هستند. دو نقطه مهم از مدار این ماهواره‌ها نقطه اوج و نقطه حضیض آنها است:

  • قسمتی که به سطح زمین نزدیک می‌شوند به نام نقطه حضیض نامیده می‌شود.
  • قسمتی که از سطح زمین دور می‌شود به نام نقطه اوج نامیده می‌شود.

مسیر حرکت و دوران این نوع ماهواره مانند ماهواره‌های قطبی از سمت شمال به جنوب است. چون اکثر ماهواره‌های مخابراتی در مدار زمین‌ایست قرار گرفته‌اند، این ماهواره‌ها هیچ پوششی بروی قطب‌های شمال و جنوب ندارند. به همین دلیل و جهت پوشش قطب‌ها از ماهواره‌های مدار قطبی استفاده می‌شود. در واقع این نوع از ماهواره‌ها شمالی‌ترین و جنوبی‌ترین قسمت نیمکره‌ها را پوشش می‌دهند.

داستان اولین پخش ماهواره ای در ایران

داستان اینکه اوّلین بار چگونه کانال های ماهواره ای در ایران دریافت شد نیز خواندنی و بسیار جالب است، این خبر خود صاحبان اینگونه شبکه ها که اوایل همگی از لس آنجلس پخش می شدند را نیز شوکه کرده بود اصل ماجرا بدین قرار بود:

در طی تعطیلات نوروز ۱۳۷۹ اعضای یک خانواده ایرانی در اصفهان در حال تماشای برنامه تلویزیونهای خارجی از طریق آنتن ماهواره ای خود که بر روی ماهواره “هات برد”  “Hotbird” تنظیم شده بود بودند که ناگهان شنیدن صدای آشنای فارسی از یک کانال تلویزیونی ناشناخته آنها را در جلوی تلویزیون میخکوب کرد. برنامه ای که پخش می شد برنامه شخصی بنام علیرضا میبدی بود که از تلویزیون “ان آی تی وی” مستقر در لس آنجلس و به مدیریت ضیاء آتابای پخش می شد. غافل از اینکه بیننده ای در ایران مشغول تماشای این برنامه بوده و لحظه ای بیادماندنی در تاریخ کانال های ماهواره ای فارسی زبان در شرف وقوع است.

امروز پس از گذشت ۸سال از این واقعه هنوز مشخص نیست که کانال تلویزیونی و محلی “ان آی تی وی” به چه صورتی در آن شب در ماهواره “هات برد” “Hotbird”پخش شده و یا چه کسی هزینه آن را پرداخت کرده است. گروهی معتقدند که این اقدام راسا از سوی صاحبان ماهواره “هات برد”  “Hot Bird” صورت گرفته است تا منجر به مستقر شدن شبکه های تلویزیونی محلی لس آنجلس در این ماهواره شده و در نهایت منبع درآمد جدیدی برای صاحبان این ماهواره پر قدرت ایجاد کند. اما این تنها یکی از ده ها فرضیه  در این رابطه است. 

یکی از اعضای خانواده اصفهانی مذکور سریعا به لس آنجلس و تلویزیون محلی “ان آی تی وی” تلفن میزند و به علیرضا میبدی بواسطه پخش برنامه های این تلویزیون بسوی ایران تبریک می گوید! علیرضا میبدی که خبری از ماجرا نداشته ناباورانه تصور می کند که فردی در حال دست انداختن و شوخی با اوست و در نتیجه به این هموطن اصفهانی خود می گوید که “اگر راست می گویی شماره تلفنت در اصفهان را به ما بده تا به تو زنگ بزنیم”. اما حتی پس از برقراری این تماس نیز علیرضا میبدی و دیگر کارمندان تلویزیون “ان آی تی وی” قادر به باورکردن آن نبودند که برنامه هایشان در ایران قابل دیدن است تا اینکه سرانجام علیرضا میبدی سیبی را از روی میز بر می دارد و در یک لحظه تاریخی در جلوی دوربین تلویزیون می گیرد و از بیننده ساکن اصفهان می پرسد که “اگر الان مرا می بینی بگو که در دست من چیست؟” و بیننده اصفهانی نیز بمبی را میان کارکنان آن شب تلویزیون “ان آی تی وی” منفجر می کند: سیب!

دیگر زمان زیادی لازم نبود که تلفنها در سراسر ایران به صدا در آیند و این خبر را تبدیل به یکی از مهمترین اخبار روز کنند. و پس از آن بشقاب های ماهواره ای بمانند قارچ نه تنها در سراسر ایران بلکه در دیگر نقاط جهان که ایرانیان در آن قادر به دریافت سیگنالهای ماهواره “هات برد” بودند سر بر آورند تا به امروز که تعداد تلویزیونهای ماهواره ای فارسی زبان بیش از ۴۰ کانال رسیده است.امّا امروزه خبر افتتاح کانال ماهواره ای فارسی زبان دیگر برای مردم یک اتّفاق کم اهمیّت است!

شبکه های ماهواره ای در ارتباطی دوسویه با مخاطب، فارغ از ارتباط سنتی شبکه های تلویزیونی تک گفتمانی، تلاش کردند تا با پخش برنامه های جذاب و مطلوب، مخاطبین بسیاری را به سوی خود جلب کنند و اکنون اگرچه «شبکه های اجتماعی» سکاندار «عصر رسانه های نوین» محسوب می شوند اما همچنان «شبکه های ماهواره ای» از جایگاه حائز اهمیتی برخوردارند و مدیریت برآن از چالش های اساسی فراروی بسیاری از دولت ها محسوب می شود. شبکه عظیم برنامه های ماهواره ای با سرعتی شگرف و بی اعتنا به مرزهای سنتی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی، مجموعه ای نوین از چالشها و فرصتها را فراروی جوامع قرار دادند اما آنچه اهمیتی ویژه یافت ، انفعال و سردرگمی بسیاری از جوامع در رد یا قبول این امواج بی امان رسانه ای بود. در این میان آنچه قبل از همه مورد تهدید قرار گرفت اگرچه مقوله « فرهنگ » بود اما این جریان عملا به مبانی فرهنگی خلاصه نشد و به جهت پیوستگی موضوع «امنیت» به مولفه های متعددی همچون فرهنگ ، سیاست ، اقتصاد و .... به سرعت در بسیاری از جوامع به موضوعی امنیتی تبدیل شد که در آن تمدن صادر کننده امواج به تدریج و به شکلی نرم استیلای سیاسی و سلطه نوین خود را بر دیگر کشور ها تسری می بخشید . اگرچه در ظاهر و از منظر بسیاری از کارشناسان همچنان از جمله متأثرترین حوزه‌ها در تندباد توسعه ارتباطاتی امروز، تنها مقوله « فرهنگ» و «اخلاق» است که حتی اگر این رویکرد را بپذیریم باید آن را حاصل جایگاه رفیع فرهنگ در ملاحظات «امنیت ملی» کشورها جستجو کنیم . از اینرو بسیاری از اندیشمندان و محققان علوم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع ، به ویژه کشورهای در حال توسعه بر آن شدند تا ضمن مطالعه و بررسی عمیق و موشکافانه تاثیرات امواج جهانی ماهواره بر شالوده فرهنگ، نقاط آسیب پذیر و تهدیدهای موجود از این رهگذر را بشناسند و تدبیرها و راهکارهای سازندهای را پیشنهاد کنند.

  در ایران نیز سالهاست که اندیشمندان و کارشناسان مختلف هریک از منظر خود به این مهم پرداخته اند . دولت نیز در این حوزه دست به اقداماتی زده که شاید یکی از مهمترین آنها را باید در دوره مجلس پنجم و تصویب« قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت ماهواره» جستجو کرد که خود قانونی قابل نقد و عملا ناکارآمد محسوب می شود و بررسی وضعیت فعلی جامعه نیز به خودی خود می تواند بیانگر این ناکارآمدی باشد . ما در این نوشتار به دنبال رابطه بین « برنامه های ناهواره ای » در مقیاس جهانی با مخاطب ایرانی ، موضوع « فرهنگ » و « جریان سلطه » هستیم .

 بیان مساله : 
      امـروزه وسـایـل ارتـبـاط جمعى در تمامى کشورها نقش مهمّى را در زمـیـنه هاى مختلف از جمله سیاسى، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگى ایفا مى کنند. اهمیّت رسانه هاى گروهى به جهت گسترش اطلاعات تا حدى است که دانـشـمـنـدان در تقسیم بندى مراحل تاریخى تمدن بشر، دوره خاصی را به زمان ظهور آن اختصاص داده اند. آلوین تافلر تـمـدن بـشـرى را بـه سـه مـرحـله تـقـسـیـم مـى کـنـد کـه شامل مرحله کشاورزى ، مرحله صنعتى و مرحله فراصنعتى یا عصر ارتباطات و اطلاعات است . او معتقد است در عـصـر فراصنعتى ، قدرت در دست کسانى است که شبکه هاى ارتباطى و اطلاعاتى را در اختیار خود دارند (تافلر، 1390: 11-24).
      فـنـّاورى مـاهـواره اى یـکـى از بـزرگ ترین دستاوردهاى علمى و مهندسى انسان پس از انقلاب صـنـعـتـى است که مـوجـب ظهور تـوانـمـنـدى گسترده ای در ارتـباطات جهانی شده است  . کـاربـردهـاى گـسترده این پدیده و تأثیر بسیار عمیقش بر پیشرفت هاى امروز جامعه انسانى، انکارناپذیر است با این وجود موضوع ماهواره به جهت کارکردهای متنوعش در قالب پخش جهانی برنامه های تلویزیونی ، در چند دهه اخیر به موضوعى جـهـانـى و بـسـیـار مـهـم تـبـدیـل شـده اسـت کـه شـنـاخـت کـاربـردهـا و مسائل مربوط به آن قابل چشم پوشى نیست. برخى پژوهشگران دانش ارتباطات با توجّه بـه کـاربردهاى متنوع و اغلب زیانبار و تهدید کننده برنامه هاى ارسالى از ماهواره، این پدیده را ابزارى کـارآمـد براى تهاجم به تمامیت کشورهاى جهان دانسته اند. از اینرو امروزه موضوع ماهواره ، به مبحث مهم و چالش برانگیزی در میان دولت ها تبدیل شده که جامعه اسلامی ما هم از آن خرج نیست . بررسی ها نشان می دهد در اکثر موارد ، کشورهای مختلف ماهواره را تنها از منظر یک ابزار تهدید آمیز فرهنگی مورد بررسی قرار داده اند . در مواردی نیز موضوع کارکرد سیاسی و حتی اخلاقی در میان دولت ها برجسته شده است حال آنکه اگر به دقت بررسی کنیم برآیند مسیر هرکدام از تهدیدهای فوق در نهایت به سوی نقطه ای دیگر متمرکز می شود که آن گسترش « سلطه غرب » بر جهان در ادامه فرآیند « جهانی شدن » است . این وجه از کارکرد ماهواره متاسفانه در اکثر کشورها چندان مورد توجه قرار نگرفته از اینرو اقدامات متقابل ، اکثرا تک بعدی و غیرکارآمد بوده است . نباید فراموش کنیم محصولات فرهنگی امروز به سرعت از بسترهای محلی خود رها و جهانی می شوند و چه بسا فرهنگ جهانی هرچه باشد صرفا حامل هویت فرهنگی ، جغرافیایی یا ملی خاصی نخواهد بود (Tomlinson,1999:28) و ترکیبی باشد از فرهنگی خودساخته ، حاصل رسانه و اینگونه است که می بینیم درطی این فرآیند جهانی شدن ، انسان فارغ از قید و بندهای سنت و طبیعت ، دارای آزادی و استقلال عمل چشمگیری است که باید در فضای اجتماعی بسیار پهناور ، دنیا و هویت خود را بسازد(Giddens,1994:7 )
      ما در این نوشتار به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستیم که شبکه های ماهواره ای چگونه به عنوان ابزار سلطه همه جانبه غرب بر دیگر کشورهای جهان عمل می کنند ؟ و به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که شبکه های ماهواره ای در راستای اهداف امپریالیسم رسانه ای غرب از طریق تغییر در ارزشها ، هنجارهاو آداب و رسوم و یکسان سازی هویت های دینی ، فرهنگی و قومی در ابعادی جهانی تلاش می کنند تا نظام سلطه خود را در سطح جهان گسترش دهند .

 چارچوب نظری
     بهره گیری از « نظریه امپریالیسم رسانه ای» و کاربست مقوله « رسانه » در فرآیند تسلط سیاسی، اصلی ترین مبنای نظری مقاله حاضر را شکل می دهد.  نگرش ما به تاثیرات شبکه های ماهواره ای ـ به طور خاص اثر گذاری آن بر مولفه های دینی، قومی و فرهنگی ـ سلبی و تهدید ‌محور خواهد بود لذا، ضمن ادای احترام به نظر اندیشمندانی که با تأکید بر جنبه‌های مثبت ارتباطات و رسانه ها بر گسترش مبانی فرهنگ ساز شبکه های ماهواره ای در جامعه تاکید دارند ، تمرکز ما بیشتر معطوف به آثار منفی و مخربی است که وسایل ارتباطاتی چون ماهواره می‌توانند در ابعاد مختلف هویتی یک جامعه ایجاد کنند. بدیهی است توجه به کارکردهای منفی هرگز به معنای نادیده گرفتن ره‌آوردهای مثبت و سازنده اینگونه ابزارها نیست .
      بسياري از كارشناسان وصاحبنظران معتقدند امروزه اطلاعات، گرانبهاترين چيز براي همه است .تا آنجا كه برخي به صراحت مي گويند « اطلاعات قدرت است » (ناي ، 1389: 37) با اطلاعات و كنترل آن مي‌توان به همه چيز دست يافت. با توجه به ارتباط جدا نشدني اطلاعات وتكنولوژي هاي رسانه برخي نظريه‌پردازان ارتباطات بيان مي كنند ؛ امروز جهان در دست كسي است كه رسانه‌ها را در اختيار دارد. به‌دلیل قدرت و سلطه رسانه‌ها و حجم بالای انتقال فرهنگی رسانه‌ها به‌ویژه رسانه‌های مدرن، برخی از نویسندگان چون "گیدنز " ، همچنان « امپریالیسم فرهنگی » را در چارچوب تبیین رسانه‌ای آن ارائه می‌کنند. ایشان می‌گوید: «موقعیت برتر کشورهای صنعتی و بیش از همه‌ ایالات متحده آمریکا در تولید و گسترش رسانه‌ها سبب شده است که بسیاری از محققان از امپریالیسم رسانه‌ای سخن بگویند.»(گيدنز ، 1377: 586) نكته مهم اينكه پيروان اين ديدگاه ، « پديده جهانی شدن » را نیز به‌مثابه شکلی از «امریکایی شدن»که برای دولت ایالات متحده و منافع شرکت‌های خصوصی آن سودمند است دانسته وآنرا با «امپریالیسم فرهنگی» ملازم می‌داند.(گريفيتس،1388: 99) و با توجه به قدرت رسانه اي غرب واستفاده غرب از رسانه براي يكپارچه سازي فرهنگي وبخصوص اثر پذيري مخاطبان جهاني از توليدات فرهنگي ورسانه اي معتقدند نوع جديدي از استعمار شكل گرفته كه در آن موضوع فرهنگ وابزار رسانه از شاخصه هاي اصلي محسوب مي شوند والبته هدف آن سلطه اقتصادي وسياسي است . به گفته آنتونی اسمیت، یکی از محققان برجسته رسانه‌های همگانی: تهدید استقلال کشورها از سوی ارتباطات الکترونیکی جدید در اواخر قرن بیستم می‌تواند از استعمار در گذشته خطرناک‌تر باشد. رسانه‌های جدید بیش از دیگر تکنولوژی‌های پیشین غرب از قدرت و نفوذ عمیق به دورن فرهنگ دریافت‌کننده برخوردارند. نتیجه اين امر می‌تواند ویرانگری پایان‌ناپذیر و تشدید تناقض‌های اجتماعی در جوامع در حال توسعه امروز باشد.(گيدنز ، 1377 : 587)
      نظريه امپرياليسم رسانه اي بر اين نكته تاكيد دارد كه كشور هاي كوچك هويت خود را با توجه به القايي كه از طرف رسانه هاي كشور هاي بزرگ صورت مي پذيرد از دست مي دهند .اين وضعيت درست شبيه به اين است كه در يك جامعه فروشگاه هاي كوچك به خاطر تاسيس فروشگاه هاي زنجيره اي بزرگ آرام آرام رونق اقتصادي خود را از دست مي دهند وانحصار بازار به دست فروشگاه هاي بزرگ مي افتد .حال زماني كه شركت هاي بزرگ رسانه اي در صدد غلبه بررسانه هاي كوچك هستند رسانه هاي كوچك توسط آنها بلعيده مي شوند و حتی بعضي معتقدند كه امپرياليسم رسانه اي منجر به ايجاد سوگيري در ارائه اطلاعات ونادرستي ارائه اخبار مي شود(Crystal.2007:200)
       نظريه امپرياليسم رسانه اي بیان می دارد وقتي كشور هاي جهان اول به ويژه آمريكا فرآورده هاي فرهنگي خود را به بقيه جهان وبويژه جهان سوم صادر مي كنند فرهنگ وهنر بومي همه مردم وهمه عامه در معرض خطر وتهديد قرار مي گيرد وفرآورده هاي خارجي جايگزين آنها مي شود.اين ايده منجر به نوعي يكسان سازي در اشكال هنري در جهان مي شود.علاوه براين صنايع فرهنگي بطور روز افزوني در دست تعداد اندكي از غولهاي رسانه اي قرار مي گيردكه صرفا به دنبال كسب پول ودرآمد هستند (2001.Harman) در منطق امپرياليسم رسانه اي بيش از هر چيز به نگراني هايي در خصوص يكسان سازي جهان توسط فرهنگ غربي وبطور مشخص آمريكا توجه مي شود ودر حالتي شديدتر اين رويكرد معتقد است كه سلطه جهان در اشكال فرهنگي هدفي آشكار براي دولت ملت ها يا شركت هايي است كه فرهنگ صادر مي كنند ( الكساندر،1385)
       پيروان اين نظريه بيش از هرچيز به اهميت ونقش رسانه ها در مديريت جهان مي انديشند واز آنجا كه قدرت مطلق رسانه اي در جهان امروز در دست غرب ( بطور مشخص كشور آمريكا ) نهفته است سعي در برجسته تر نشان دادن خطر جهاني شدن فرهنگ آمريكايي ونابودي خرده فرهنگها وحتي فرهنگ هاي كهن ديكر ممالك دارند اما اين ديدگاه براساس سه پيش فرض است كه شكل مي گيرد در واقع اين سه را بايد اركان ومفروضات اصلي نظريه امپرياليسم رسانه اي بدانيم :

1-    در محتواي توليدات هاي رسانه اي ومحصولات فرهنگي غربی پيام هایی خاص وعمدتا با مفاهيم آمريكايي وجوددارد
2-    اكثر مخاطبان مي توانند اين پيام نهفته يا آشكاردر اين برنامه ها را دريافت نمايند
3-    اين پيام در ميان مخاطبان كشورهاي مختلف تقريبا بطور يكسان دريافت مي شود
     این موضوع یعنی تاثیر رسانه ها از موضوعات مناقشه برانگیز و مورد اختلاف میان پژوهشگران است که سیر تحولات آن از اثرگذاری های شبکه های ماهواره ای ؛ از افول « فرهنگ » تا ظهور « سلطه »قطعی تا اثرگذاری های مقطعی و محدود بر مخاطبان تغییر یافته ، با اینحال در دهه های اخیر کارشناسان بر اثرگذاری های مشروط و در عین حال قوی سانه ها بر مخاطبان تاکید دارند .از اینرو لازم است برای پیشبرد بحث از برخی نظریات در حوزه تاثیر رسانه نیز کمک بگیریم .
     یکی از نظریه های مهم در این حوزه « نظریه کاشت » است که توسط "جورج گربنر" در سال 1960 ارائه شد . او معتقد است مخاطبان در دریافت پیام های رسانه ای به خصوص تلویزیون مانند زمین مستعدی هستند که می توان هرچه را خواست در آن کاشت و پرورش داد . بنابراین ، معنا توسط رسانه ها تولید می شود و مخاطبان با پذیرش چنین معناهایی به همدیگر نزدیکتر می شوند (بهرامی کمیل،25:1388) کانون تمرکز « نظریه کاشت » بر بررسی تاثیر تصویر تصویر سازی تلویزیون از واقعیت بر فهم مخاطبان از واقعیت قرار دارد (ویمر و دومینیک، 712:1384) « نظریه کاشت » یا « اشاعه » برای ارائه الگویی از تحلیل تبیین شده است تا نشان دهنده تاثیر بلند مدت رسانه هایی باشد که اساسا در سطح برداشت اجتماعی عمل می کنند (گونتر،310:1384) و« سبکه های ماهواره ای » یکی از مهمترین این رسانه هاست .
      نظریه مهم دیگر در این حوزه که ما را در باور و تاییذ « نظریه امپریالیسم رسانه ای » یاری می کند « نظریه برجسته سازی » است . مطابق این نظریه رسانه ها با اهمیت دادن و برجسته کردن برخی اخبار و موضوعات آن ها را در دستور کار جامعه قرار می دهند و با وزن بخشیدن به آنها نیروهای جامعه را به آنم مشغول می کنند (بهرامی کمیل ،22:1388) بنابر این نظریه ، محتوای رسانه ها درک عموم مردم را از میزان اهمیت موضوع تحت تاثیر قرار می دهند . به دیگر سخن به موجب این نظریه اهمیت موضوع از نظر مردم تابع میزان اهمیتی است که رسانه ها به آن موضوع می دهند (دهقان ،8:1378) « برجسته سازی » امروزه از مهمترین تاکتیک های جنگ نرم محسوب می شود که برای اولین بار توسط روزنامه نگاری به نام "والتر لپمن" به کار برده شد (محمدی سیف ،64:1392)
        در انتها باید به نظریه مهم « معنا در بازنمایی رسانه ای » اشاره کنیم . طبق نظر "استوارت هال" هویت فرهنگی در چهار چوب بازنمایی شکل می گیرد (عاملی ،1385) باز نمایی بخشی اساسی از فرآیندی است که به تولید معنا و مبادله آن میان اعضای یک فرهنگ می پردازد و شامل استفاده از زبان ، نشانه ها و تصویرها می شود که بازنمایی را پدید می آورد (Hall&Jhally.2007:15) به این ترتیب جهان جهانی است که در آن رسانه های جمعی نقش مهم و اساسی در چگونگی ادراک ما و جهانمان ایفا می کنند . این جهان جهان تصاویر است . تصاویری که اغلب بطور خودآگاه هویت و جایگاه افراد را دستکاری و به نوعی بازنمایی می کند. اکنون دیگر چیزی که انسان از آن برداشت می کند یک «تصویر» ساده نیست بلکه یک «تصور»است (Mollo,1974:109)

 رسانه ، فرهنگ ، امپریالیسم
       توسعه فن‌آوری اطلاعات و رسانه‌های جمعی در قرن بیستم ، بیش از همه ، فرهنگ جوامع را تحت تأثیر قرار داد. با عبور رسانه های جهانی از مرز ها و ورود به درون خانه ها ، عناصر سازنده فرهنگ ، اعم از ارزشها و هنجارها ، آداب و رسوم و حتی زبان ملت‌ها ، در تأثیر و تأثری فزاینده با یکدیگر قرار گرفتند. این امر به ورود مفهومی‌جدید در ادبیات سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی جهانی در دهه ۱۹۶۰ بخصوص پس از پایان جنگ سرد انجامید که به «جهانی شدن» موسوم گشت .تحول در عرصه « فرهنگ » در عصر « جهانی شدن » با چنان سرعتی به پیش رفت که برخی تحلیلگران با ابراز نگرانی از فروکاهیدن فرهنگ به کالایی بی ارزش ، متذکر شدند فرهنگ غرب در حال تبدیل شدن به تنها تأمین کننده سوخت موتور جهانی شدن شده است . آنها معتقد بودند به تدریج ، نقش فرهنگ های بومی در سطحی جهانی در حال نابودی است و پیش بینی می شد ادامه این روند با تاثیر بر روابط بین الملل ، در نهایت استقلال رفتاری مجموعه‌های ملی را تا حد زیادی کاهش داده و در مقابل ، مجموعه‌های فراملی در سطحی جهانی رشد کنند . در این حوزه ، لوازم ارتباط جمعی مانند « ماهواره‌ها » نقش انکار ناپذیری البته در کنار « اینترنت » و « شبکه های اجتماعی » ایفاء می کنند و به وضوح می توان دید در مواردی غول‌های ارتباطی به شکلی عجیب بر تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی و ملی اثر می‌گذارند. بنابراین ، دور از انتظار نیست که فرهنگ‌های ضعیف و بدون پشتوانه  در برابر اثرگذاری فرهنگ‌های جهان‌گستر به مدد رسانه ها ، بی پناه و دست‌خوش دگرگونی ‌شوند.در این فرآیند « دگرگونی فرهنگی » ، اجزای گوناگون یک فرهنگ با گذشت زمان ، دچار تغییر ، تعدیل یا حتی فروپاشی میشوند. 
    این مهم از همان ابتدا مورد توجه رهبران سیاسی سایر کشورها قرار گرفت بطوریکه به عنوان مثال برای‌ نخستین‌ مرتبه‌، "یورهوک‌ کنن‌"، رییس‌ جمهوری وقت‌ فنلاند در گردهم‌آیی‌ کارشناسان‌ ارتباطی‌ یونسکو در دانشگاه‌ "تامپر" فنلاند در سال‌ ۱۹۷۱ در سخنرانی‌ خود با انتقاد از وضعیت‌ ارتباطی‌ نامطلوب‌ بین‌ کشورهای‌ غربی‌ و دیگر کشورها گفت‌:کارشناسانی‌ که‌ در اینجا اجتماع‌ کرده‌اند، در بررسی‌های‌ خود نشان‌ داده‌اند کشورهای‌ غربی‌ و دیگر ممالک‌ در حال‌ توسعه‌ در زمینه‌ اطلاعات‌، تحت‌ تأثیر شدید صادرات‌ ممالک‌ صنعتی‌ غربی‌ به‌ویژه‌ قدرت‌های‌ بزرگ‌ قرار دارند، به‌ گونه‌ای‌ که‌ می‌توان‌ وضعیت‌ حاکم‌ در سطح‌ بین‌المللی‌ را «امپریالیسم‌ خبری‌» توصیف‌ کرد (قوام، ۱۳۸۲: ۷)
      در فضای آکادمیک نیز ، اندیشمندانی نظیر "هربرت شیلر" و "آلن ولز" با طرح نظریه «امپریالیسم فرهنگی» عنوان کردند که احاطه رسانه ای کشورهای جهان سوم به وسیله قدرت‌های غربی، به تحمیل فرهنگ مسلط و از میان رفتن فرهنگ ملل زیر سلطه میانجامد.افزون بر این، اندیشمندانی نظیر "آنتونیو نگری"، و "مایکل‌هارت"، در اثر معروف خود عنوان کردند گونه جدیدی از حاکمیت یا امپراتوری جدید که تا حدود زیادی بر پایه‌ ارزش‌های آمریکایی قرار دارد، تکوین یافته است . مهم‌ترین ابزار این امپراتوری برای استیلا نیز شبکه‌های ارتباطی به ویژه «ماهواره» و «اینترنت» به عنوان عالی‌ترین نمونه است. (کاکاوند، ۱۳۸۰(در این راستا و طبق نظریه امپریالیسم رسانه ای،موقعیت برتر دولت‌های صنعتی و بیش از همه، ایالات متحده امریکا در تولید گسترش رسانه‌ها موجب پیدایش یک امپراتوری فرهنگی و از بین رفتن استقلال فرهنگی دولت‌های ضعیف می‌شود. "شیلر"، کارکرد «امپریالیسم‌ رسانه ای»‌ را «دست‌کاری‌ در مغزها و قلب‌ها» میداند و "یورگن‌‌هابرماس‌" آن را «تحمیل‌ نیازهای‌ اجتماعی‌« ارزیابی می‌کند.( شریعتی و رازانی ،1390)
      امپریالیسم فرهنگی در کنار امپریالیسم رسانه ای میکوشد با توسل به ابزارهای رسانه ای، با تخریب و تقبیح ارزشها و آرمانهای مورد احترام جوامع هدف هنگام ترویج و تبلیغ جذابیتهای فرهنگی خود و پنهان ساختن جنبه‌های منفی، ناپسند و ناعادلانه آن، به نفوذ، اثرگذاری و تسلط هرچه بیشتر بر ساختارهای سیاسی و اقتصادی آن جوامع دست یابد. آنچه باعنوان اشاعه شیوه زندگی آمریکایی در برنامه سیاست خارجی ایالات متحده تعقیب می‌شود، در این راستا قابل‌ارزیابی است. (کاکاوند ،1380)

  ماهواره، تهاجم فرهنگی و دولت ها
      آگاهی از این رویکرد ابزارهای نوین ارتباطی یعنی «شبکه های ماهواره ای» دولت ها را مجبور به عکس العمل های متفاوتی کرد . شبکه های ماهواره ای  با توجه به جذابیت های فراوان برنامه ها ، سهولت در دسترسی و کاربردوهزینه پایین تهیه آن از همان ابتدای پیدایش یعنی اواسط دهه 1980 به سرعت به همه‌گیرترین وسایل ارتباطاتی در جهان تبدیل شد و ناگزیر دولت ها را به جهت گیریهایی متفاوت سوق داد. در یک تقسیم بندی واقع بینانه می توان گفت در نهایت هریک از دولت ها در مقاطع مختلف زمانی یکی از رویکردهای ذیل را اتخاذ نمودند و حتی در رویکرد خود تغییر ایجاد کردند :
1-    دولتهایی که نه تنها نصب آنتن‌های ماهواره ای را مجاز دانستند، بلکه تسهیلاتی نیز برای دریافت این برنامه‌ها برای مردم فراهم آوردند. 
2-    دولت هایی که مانعی برای گسترش دیش های ماهواره ایجاد نکردند، اما مالیات و عوارضی برای آن در نظر گرفتند.
3-    دولت هایی که در نهایت استفاده از برنامه‌های ماهواره ای را مجاز دانستند اما خود را ملزم به تولید محصولات رقابتی نمودند .
4-     دولت هایی که از همان ابتدا با ایجاد محدودیتهای قانونی مانع ورود ماهواره به خانه های مردم شدند و فورا به راه حلهای رقابتی برای جلب رضایت شهروندان خود اندیشیدند.
5-     کشورهایی که با تمام امکانات سخت افزاری و نرم افزاری خود تنها تلاش نمودند تا در دریافت برنامه های ماهواره ای از سوی شهروندان محدودیت ایجاد کنند.
6-     کشورهایی که بی تفاوت به موضوع هیچ تصمیم رسمی‌ و قانونی مشخصی در مقابل این پدیده نگرفته و اقدام رقابتی نیز به عمل نیاوردند.
        اگرچه هریک از دولت ها موضع گیری متفاوتی را در سیاست خود طراحی کردند اما در نهایت نتیجه برای همه آنها یکسان بود ؛ نفوذ شبکه های ماهواره ای ؛ از افول « فرهنگ » تا ظهور « سلطه »بنیان های فرهنگی ، ارزش ها و باورهای مورد نظر مالکان شبکه های ماهواره ای به درون مرزها .! بخصوص آنکه اولا امکان جلوگیری کامل ورود برنامه های ماهواره ای به خانه ها وجود نداشت و در ثانی امکان رقابت با غول های رسانه ای غربی یا همان آمریکایی در عمل برای هیچ کشوری میسر نشد واینچنین بود که ملتهای بزرگ به ویژه ممالک دارای تمدنهایی کهن و ایدئولوژیهایی بزگ جهانی، خود را در معرض تهاجمی‌بنیانکن یافتند؛ همان چیزی که از آن تحت عنوان«تهاجم فرهنگی» یاد می کنیم . ماهواره با در هم نوردیدن فرهنگ ، باور های دینی ، هویت های فردی و اجتماعی ، علائق قومی و رواج ارزش های جدید در واقع به ابزاری برای اعمال « قدرت » تبدیل شد که دامنه شمول آن باور ، و قلب مخاطبین جهانی اش بود و اینچنین بود که « تهاجم فرهنگی از طریق ماهواره به قصد تضعیف باورهای دینی و تعهدات اخلاقی و تشویق بیبند و باری، تضعیف نهاد خانواده و دیگر شئون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، دغدغه‌هایی جدید برای اندیشمندان اجتماعی جوامع هدف پدید آورد. (گیدنز، ۱۳۷۴: ۳۶) 

 ایران و شبکه‌های ماهواره ای
      برای اولین بار تجهیزات ماهواره ای در اواخر سال ۱۳۷۱بود که وارد خانه های مردم ایران شد. در آن زمان گیرنده‌ها دارای سیستم آنالوگ بودند و تنها تعداد محدودی از کانالهای اروپایی، هندی و عربی برای مردم قابل دریافت بود . نخستین گیرنده‌های مجهز به سیستم دیجیتال در سال ۱۳۷۹ از طریق بازارقاچاق وارد کشور شد و از آن پس بود که مردم توانستند به راحتی صدها شبکه متنوع ماهواره ای را در خانه خود دریافت کنند .در حال حاضر بیش از سی ماهواره، برنامه‌های مربوط به بیش از سه هزار شبکه را در کشور منعکس می‌کنند واگرچه سیاست اصلی دولت در مواجهه با این پدیده رویکرد حذفی است لیکن متولیان رسمی حوزه فرهنگ از نفوذ 71درصدی ماهواره در پایتخت و نفوذ پایین تر در دیگر شهرها سخن به میان می آورند ( تابناک،1393) از اینرو اگر چه دولت در کنار « تصویب قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره » در سال 1373 و سیاست سلبی تلاش نمود تا با بهره گیری از توان صدا و سیما و گسترش عمدتا کمی شبکه ها اقدامی رقابتی در مقابله با پدیده ماهواره پیش بگیرد اما به نظر می رسد آمارها حکایت از عدم موفقیت در این پروژه دارند و بخصوص نگرانی ها از آنجا تشدید می شود که در خبرها آمده ؛ در حال حاضر آمریکایی‌ها مشغول نصب ۱۴ ماهواره در ارتفاع پایین‌تر از ۱۰۰۰ کیلومتر هستند که  پس از آن همه مردم به راحتی می‌توانند با موبایل‌هایشان شبکه‌های ماهواره ای را در کوچه و خیابان دریافت کنند (تابناک ،1393).
       شبکه های ماهواره ای را باید در یک مجموعه رسانه ای و شامل تمام شبکه های قابل دریافت ، مورد مطالعه قرار داد با اینحال جداً از تأثیرات برنامه‌های عمومی شبکه های ‌ماهواره ای که تعدادشان به صدها شبکه به زبان های مختلف می رسد ، نمی توان نقش اساسی شبکه‌های فارسی‌زبان را نادیده انگاشت و به مطالعه موردی آنها نپرداخت . تعداد این شبکه ها اکنون بیش از صد شبکه است و اگر چه اولین شبکه‌های فارسی زبان که با حمایت مالی آمریکا و اروپا راه اندازی شدند بیشتر به گروهای سیاسی تعلق داشتند، اما دامنه حضور و کارکرد آنها در حال حاضر بسیار متنوع و گسترده شده است . ما در ادامه سعی خواهیم کرد بر اساس یک طبقه بندی محتوایی به مطالعه سریع و اجمالی مهمترین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (و در مواردی غیر فارسی زبان ) براساس کارکرد و هدفگذاری آنها بپردازیم :
•    شبکه های خبری - سیاسی :
         این شبکه ها همانطور که از نامشان پیداست عمدتا با رویکرد سیاسی به فعالیت می پردازند . از اهداف مشترک این شبکه ها مخالفت با نظام جمهوری اسلامی بوده که در کنار آنها شبکه های مروج قومیت گرایی و تجزیه طلبی را نیز می توان مورد مطالعه قرار داد . مهمترین این شبکه ها که با حمایت مالی دولت امریکا و انگلیس اداره می شوند شبکه صدای آمریکا (VOA) و بی بی سی (BBC ) هستند که البته در کنار مباحث سیاسی توجه عمیقی هم به مباحث جذاب تفریحی و سرگرمی دارند . به جز این دو شبکه می توان از شبکه های پارس تا وی ، سیمای آزادی ، کانال وان ، اندیشه ، کومله  و ... نام برد . شبکه یورو نیوز هم با راه اندازی بخش فارسی حضور فعالی در این حوزه دارد . به این شبکه ها می توان شبکه های غیر فارسی زبان AZTV متعلق به کشور آذربایجان ،TRT6متعلق به کشور ترکیه و شبکه های کردزبان آسوسات(عراق ) ، گونز تی وی(آمریکا) ، کالی کردستان (عراق ) ،کومولا تی وی (سوئد)، جماور(کردستان عراق)، کرد وان (فرانسه ) ،کرد ست (عراق ) ، کردستان تی وی(عراق ) ، کی بی سی (سوئد)، زاگرس (عراق) ، تیشک تی وی ( فرانسه )، سپیده (عراق) رجحلت تی وی (سوئد) رج تی وی (دانمارک) پیام (عراق) نوروز تی وی (عراق) و کانال چهار(عراق) را افزود که عمدتا با اهداف سیاسی و رویکرد خبری تحلیلی مباحث تجزیه طلبی و قومیت گرایی را در جایگاه « اوپوزوسیون » پیگیری می کنند . 
•    شبکه های دینی :
       بخش قابل توجهی از شبکه های ماهواره ای به تبلیغ ادیان و مذاهب اختصاص دارد . ظاهرا گردانندگان شبکه های ماهواره ای دریافته اند که به راحتی می توانند از طریق این شبکه جهانی با مخاطبین و هم کیشان خود ارتباط سازنده تری را برقرار کنند و یا در جذب پیروان جدید موفق تر باشند . بررسی شبکه های دینی ماهواره ای نشان دهنده این نکته است که در بسیاری از موارد شبکه های مذهبی دقیقا در جهت ترویج افکار افراطی گام برمی دارند از جمله شبکه های متعلق به وهابیت که از قضابا سودجویی از افراطی گری شبکه های موسوم به شیعه ، بطور گسترده ای در جهت تبلیغ وهابیت و دامن زدن به دعواهای فرقه ای گام برمی دارند . بخش مهم دیگری از این شبکه ها هم به تبلیغ آیین مسیحیت و گسترش کلیساهای خانگی اختصاص دارد . برآیند این برنامه ها مبین وجود شبکه ای بسیار وسیع دارای برنامه ریزی دقیق و هدفمند در داخل و خارج از کشور است (گزارش مانیتورینگ سیما ،46:1390)
       مهمترین شبکه های ماهواره ای با رویکرد دینی عبارتند از : شبکه شیعی اهل بیت (آمریکا) شبکه شیعی اهل البیت ( عراق ) شبکه شیعی فدک (انگلستان )شبکه شیعی امام حسین تی وی (عراق) شبکه شیعی کربلا(عراق)، شبکه مسیحی محبت (آمریکا) ، شبکه اهل سنت نور تی وی (عربستان) ، شبکه مسیحی نجات تی وی (ارمنستان ) شبکه شیعی زهرا تی وی (ترکیه ) شبکه وهابی وصال فارسی (کویت)، شبکه شیعی ولایت تی وی (ایران) ، شبکه شیعی ثامن تی وی ( ایران) شبکه مسیحی ست سون ( آمریکا ) شبکه شیعی سلام تی وی (آمریکا) شبکه اهل سنت کلمه (عربستان ) و .....
•    شبکه های فیلم ، سرگرمی و خانوادگی :
      این شبکه ها از مهمترین و پرطرفدارترین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان محسوب می شوند . مهمترین برنامه های این شبکه ها در حوزه سرگرمی و با مخاطب خانواده طراحی می شود . از پرطرفدارترین این شبکه ها عبارت است از : شبکه فارسی وان ، شبکه من و تو ، جم تی وی ، شبکه آی سی سی ، ایران اف ام تی وی ، ایران پی اس تی وی ، ام بی سی پرشین ، مووی وان ، تی وی بیست ، تی وی پرشین وان ، پی ام سی فالمیلی ، پرشین فیلم نیو ایران ام ان تی وی و ..... 
•    شبکه های موسیقی :
       این شبکه ها نیز طرفداران بسیاری را به خود اختصاص می دهند که عمده فعالیت آنها به پخش کلیپ های مختلف از خوانندگان معروف قبل از انقلاب ، خوانندگان زیرزمینی داخل کشور ، خوانندگان جوان ایرانی و خوانندگان غربی اختصاص دارد . محبوب ترین این شبکه ها عبارتند از : پی ام سی میوزیک ، ایران میوزیک ، ایران بیوتی ، ای بی سی وان ، آوا میوزیک  و ....البته شبکه های غیر فارسی زبان بسیار مختلفی هم در شبکه های ماهواره ای وجود دارد که بطور تخصصی به پخش کلیپ ها و حتی کلیپ های «پورنو» می پردازند مثل شبکه 4 ، نکس وان ، پولو  ..... و نیز ده ها شبکه موسیقی عرب و ترک .
•    شبکه های ورزشی :
      ورزش اگرچه از جذابیت های بسیاری برخوردار است اما جالب است که بدانیم هیچ شبکه فارسی زبان ماهواره ای به طور خاص به موضوع ورزش نمی پردازند با اینحال شبکه های ورزشی بسیار معروفی در ماهواره قابل دریافت هستند که علاقمندان خاص خود را دارد از جمله مجموعه شبکه های دبی اسپرت و شبکه هورس (ویژه اسب دوانی ) یا شبکه فیشینگ ( ویژه ماهی گیری )
•    شبکه های تجارت جنسی :
        بخش بسیار مهمی از شبکه های ماهواره ای بطور خاص به موضوع پورنوگرافی و تجارت جنسی می پردازند . سوای آن در بخشی از ساعات شبانه روز اکثر شبکه های اروپایی نیز بطور ویژه به این نوع برنامه ها اختصاص دارد که خود باعث برهم خوردن سلامت اخلاقی شبکه های ماهواره ای در معنای عام شده است با اینحال هیچ شبکه فارسی زبان بطور مشخص به این موضوع اختصاص ندارد اما جالب است که ده ها شبکه عربی « پورنو » و نیز شبکه معروف اروتیک و حتی شبکه پورنوی سکس ست بطور ثابت و شبانه روزی خط تلفن ویژه ایرانیان دایر نموده اند و بطور گسترده ای مخاطبان فارسی زبان را به خود جذب نموده اند . جالب اینکه در این حوزه زبان فارسی ، هم رده زبان انگلیسی و عربی به عنوان زبان بین المللی محسوب می شود!!!.
•    شبکه های رسمی دولت ها :
     بخش مهمی از کانال های ماهواره ای هم به شبکه های رسمی دولتی کشورهای مختلف اختصاص دارد که هدف آنها انعکاس رسمی اطلاعات و اخبار کشور برای هم وطنان خارج از کشورشان است که در کنار آن برنامه ها و دیدنی های کشورشان به رویت بینندگان سایر کشورها نیز می رسد .همچون شبکه دویچه ووله آلمان ، رای فرانسه ، تی آر تی ترکیه ، زد دی اف آلمان و ده ها شبکه اروپایی ، آفریقایی و عرب که با نام کشور خودشان بر روی شبکه عظیم ماهواره ای حضور دارند .

 ماهواره و پیام های سلطه :
       دیدیم برنامه های شبکه های ماهواره ای به هفت دسته قابل تقسیم هستند و سایر برنامه ها را نیز می توانیم در هرکدام از این طبقات مورد مطالعه قرار دهیم . شبکه های فارسی زبان هم تقریبا در تمام این طبقه بندی ها جای دارند اما حال سوال اصلی این است که این شبکه ها که در ظاهر هرکدام اهداف خود را پیگیری می کنند در واقع چه برنامه ها و پیام هایی را برای مخاطبین خود ارسال می کنند و از همه مهمتر این چگونه در خدمت جریان سلطه قرار می گیرد ؟ به عبارت دیگر محتوای هر برنامه و مخاطبین هرشبکه مشخص است و اگر از شبکه های خاص «اوپوزوسیون» نظام بگذریم هرکدام از آن شبکه ها برنامه های خود را پیگیری می کنند حال چگونه ممکن است این برنامه ها در خدمت هدفی فراتر به نام «سلطه» باشد ؟ برای پاسخ به این سوال اجازه دهید بحث مان را با مروری بر دو مفهوم مهم یعنی « جهانی شدن » و نظریه « هانگتینتون » ادامه دهیم :
•    جهانی شدن 
       خیلی ها « جهانی شدن » را معادل « جهانی سازی » و « غربی سازی » و البته در نهایت « آمریکایی سازی » می دانند که خود موضوع جالب و جداگانه ای است و البته تاحد زیادی هم نزدیک به حقیقت اما همان طور که می دانیم تا کنون نظریه های مختلف و بسیاری درباره ی جهانی شدن مطرح شده است که نگرش های گوناگونی را در بر می گیرد.یکی از مهمترین این نظریه پردازان آنتونی گیدنز است . او جهانی شدن را با تئوری فشردگی زمان و مکان توضیح می دهد. به عقیده ی گیدنز برای درک جهانی شدن باید به نحوه ی گسست از جامعه ی سنتی و گذر به جامعه ی مدرن پی برد. گیدنز ابزار چنین درکی را توجه به جایگاه زمان،مکان و فرایند تحول آن ها می داند (گل محمدی.1389: 48). از نظر گیدنز جهای شدن حاصل بر هم خوردن نظم سنتی فضا و زمان است که به واسطه ی جدایی فضا و زمان از مکان پدید می آید. این فضا و زمان جداشده از مکان در گستره ای نامتناهی بایکدیگر ترکیب و هم آهنگ شده، امکان کنش و روابط اجتماعی را در جامعه ای بسیار بزرگتر فراهم می کنند. بنابراین گستره ی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اجتماعی هم بسیار فراخ تر شده است، جامعه ی جهانی شکل می گیرد و جهانی شدن معطوف به انواع پیوند و رابطه ی فرد با این جامعه ی جهانی است (گل محمدی، همان :51)
       گیدنز تحت عنوان «از جاکندگی مناسبات اجتماعی» بیرون آمدن از شکل های زندگی، ترکیب کردن مجدد آن ها در طول زمان و مکان و همچنین تشکیل مجدد بسترهایی که بار دیگر این مناسبات را ایجاد می کند را توضیح میدهد . فرآیندهای« از جا کندگی» و «باز جاگیری»، امروزه در دوره ی تعمیق یکپارچگی جهانی، این اثرات بیشتر از گذشته ظاهر می شوند (گیدنز،171:1384 )گیدنز همچنین جهانی شدن را دارای پیامدهای دور و دراز و گاه  غیر قابل پیش بینی می داند. او این نتایج و پیامدها را تحت عنوان مخاطره توضیح می دهد، مخاطره های زیست محیطی، بهداشتی از این گونه هستند (گیدنز. 1386) یکی از تاثیرات مهم جهانی شدن بر حوزه « فرهنگ » است بدین صورت که ،فروریزی مرزها و فضاهای محدود، موجب « برخورد فرهنگ ها » با یکدیگر و با« فرهنگ جهانی» می شود که در اثر این برخورد، با فرهنگهای دیگر مستحیل می شوند، برخی دیگر موضعی سرسختانه و ستیزآمیز نسبت به فرهنگ مهاجم اتخاذ می کنند. شماری از فرهنگ ها به همزیستی مسالمت آمیز تن می دهند و تعدادی هم گفت و گو و تبادل فرهنگی را گریزناپذیر می دانند.از طرف دیگر درست است که فرایند جهانی شدن به همگونی و یکدست شدن فرهنگ و تفاوت زدایی و تنوع زدایی می انجامد، ولی نوع دیگری از همزیستی ها، آمیزش ها، تفاو تها وخاص ها را هم پدید می آورد. (گل محمدی، 1389).
•    نظریه هانگتینتون

 
      "ساموئل هانگتینتُن" در نظریه ی خود که به « برخورد تمدن ها» و « بازسازی مجدد نظم جهانی» معروف است، سعی در توضیح جهانی شدن در چهارچوب فرهنگ ها و تمدن ها دارد. هانگتینتن هفت یا هشت حوزه تمدنی در جهان تشخیص می دهد. او این تمدن ها را به صورت ریشه ای در مفروضات پایه ا ی فلسفی، ارزش های پایه، روابط اجتماعی، آداب  و رسوم و دیدگاه کلی نسبت به زندگی از هم متمایز(و حتی مخالف) می بیند. برای هانگتینتن تاریخ بشریت تاریخ تمدن هاست .او معتقد است تمدن ها از1500 پیش از میلاد تا 1500 بعد از میلاد به طور گسترده ای تمایل به دوری از هم به لحاظ زمانی و مکانی داشتند و هر زمان هم که این رابطه برقرار می شد به صورت برخوردهای سخت بوده است.  هانگتینتن در مرحله ی بعد این رابطه را همراه با توفق تمدن غرب می داند (از1500 میلادی تا پایان جنگ دوم جهانی). مرحله ی سوم را هانگتینتن همراه با افول تمدن غرب و مقاومت هایی در برابر آن می داند.این دوره از پایان جنگ دوم تا 1990 به وسیله ی تضاد عقاید به طور خاص بین ایدئولوژی های سرمایه داری و کمونیسم قابل ردگیری است اما با فرو ریختن کمونیسم عمده ترین تضادها در جهان پیرامون « مذهب » ، « فرهنگ » و نهایتا « تمدن » می چرخد. در حالی که تسلط غرب ادامه دارد هانگتینتن پیش بینی می کند که این تسلط در حال کاهش است. دیگر تمدن ها به طور روز افزونی تمدن غرب را رد می کنند در حالی که از دستاوردهای آن استفاده می کنند (Ritzer.2010:245)  هانگتینتن تاریخ جهانی شدن را در واقع بر حسب رابطه ی تمدن ها که اغلب آن را به صورت سخت می بیند توضیح می دهد . او این برخوردهای بین تمدنی را در زمان معاصر هم می بیند. حال غرب با این نگاه همواره تمدن های دیگر را مقابل خود می بیند و خواسته یا ناخواسته خود را در بطن جریانی می بیند که در نهایت باید به حذف رقیبان بیانجامد نه خودش . غرب با این باور وارد عرصه شده و چون از ابزار های مختلف تکنولوژیک بهره مند است و اساسا این ابزارها ساخته فکر و اندیشه خود او نیز هست در نهایت تلاش می کند تا با بهره گیری از تمام آن ابزار ها تمدن های دیگر را به چالشی فراخواند که در نهایت به نیستی آنها ختم می شود .البته این نظر مخالفان سرسختی دارد و کارشناسان بسیاری نیز معتقدند عملا چنین امکانی در جریان جهانی شدن وجود ندارد . کسانی که در این طیف قرار می گیرند اصطلاح « فرهنگ جهانی » را برای اشاره به « جهانی شدن فرهنگ » مورد استفده قرار می دهند و نه برای ایجاد یک فرهنگ واحد و یکپارچه و برداشت اغراق آمیزی از فرهنگ اما  تلقی از فرهنگ جهانی به عنوان یک فرهنگ پسا مدرن ، بسیار فراتر از پذیرش ناهمگونی ، پاره پارگی،گسستگی و سیالیت آن است. (Smith,1990 : Guibernau,1996). به هرحال حتی پیروان این نظریه هم نمی توانند تاثیر فرهنگ های مختلف بر یکدیگر را در عصر حاضر انکار نمایند و این برای بسیاری از تمدن ها بخصوص جوامعی که هویت خود را مرهون هویت اسلامی هستند قابل قبول باشد . حال سوال اصلی این است که تمدن غرب چگونه از طریق « رسانه های نوین » و بخصوص « ماهواره ها »  پیام « سلطه » خود را در لباس « فرهنگ » را به جهان اعلام می دارد ؟
       اکنون با بررسی های دقیق می توان گفت جهانی‌شدن  علاوه بر تاثیراتی که بر حوزه‌های سیاست , اقتصاد و دیگر ابعاد زندگی داشته ، پیش و بیش از همه در حوزه فرهنگ تاثیر خود را نهاده است و گرایش بیشتری در این راه از خود نشان داده است به طوری که از آن گاها به عنوان جهانی‌شدن فرهنگ یا جهانی‌سازی فرهنگی یاد می‌کنند و در این راه بی اغراق می توان گفت هیچ چیز بیش از ابتکارها و اختراع‌های علمی و صنعتی بخصوص در حوزه ارتباطات نقش آفرینی نکرده است . ویژگی‌های مشترکی که می توان برای این فناوری های نوین برشمرد عبارتند از کوچک سازی، شخصی سازی، فشرده سازی، ایجاد ارتباط و استقلال‌طلبی. این فناوری های نوین نوین حد اقل سه پیامد عمده هم برای جهانی‌سازی فرهنگ در پی داشته که عبارتند از: 
1-     صدور اخبار، اطلاعات، برنامه‌های سرگرم کننده و کالاهای مصرفی از مرکز به پیرامون که توام با آرمان‌سازی از شیوه زندگی غربی صورت می‌گیرد،
2-    جذب ملت‌ها به فرهنگ غربی و زبان مشترک و عمومی که انگلیسی است در حالی که فرهنگ‌ها و زبان‌های دیگر به حوزه‌های محلی و داخلی محدود شده‌اند. 
3-    تبدیل روابط انسانی به نمادها و نشانه‌ها و ارتباط سهل و گسترده مردم اقصی نقاط جهان به یکدیگر.
       یادمان باشد در همین باره "هربرت مک‌لوهان" کانادایی (1911 ـ 1980)، پیش‌بینی می‌کرد که بر اثر پیشرفت ارتباطات و گسترش وسایل ارتباط جمعی به ویژه تلویزیون، همه افراد جهان می‌توانند در یک لحظه در معرض تصاویر یکسان قرار گیرند و به این ترتیب به عقیده "آلوین تافلر" موجب پیدایش ”دهکده‌ای جهانی" متشکل از بشر پراکنده در پنج قاره خواهد شد. (تافلر،1376) و اکنون« شبکه های ماهواره ای » همین کار را می کنند .

شبکه های ماهواره ای ؛ از افول « فرهنگ » تا ظهور « سلطه »

        از بعد فرهنگی، جهانی شدن را بیشتر ناظر بر فشردگی زمان و مکان و پیدایش شرایط جدید برای جامعه جهانی می دانند . کارشناسان بسیاری معتقدند این بعد از جهانی شدن ، در واقع بر اقتصاد و سیاست تفوق دارد و عمده توجه آن بر روی مشکلاتی تمرکز دارد که فرهنگ جهانی با بهره گیری از رسانه های جمعی برای هویت های ملی و محلی بوجود می آورد.این کارشناسان معتقدند؛  رشد فزاینده فناوری وسایل ارتباط جمعی، همچون اینترنت و ماهواره، موجب فشردگی زمان - مکان و نزدیکی فرهنگ کشورها شده است و از این طریق یک فرهنگ مسلط در جهان تشکیل داده است.(میرمحمدی،1381).از اینرو می توان گفت در عصر حاضر و با ظهور چهره جدیدی از سرمایه داری در عصر امپریالیسم و جهانی شدن، به ابعاد فرهنگی و سیاسی ، بیش از استعمار اقتصادی توجه می شود و اینگونه کشورهای استعمار گر در جهت خلق فرهنگ های جهانی فعالیت میکند(Johnston ,1985) . به این ترتیب دور از انتظار نیست که با بهره گیری از تکنولوژی های نوین ارتباطی که تحت تسلط سرمایه داری اداره می شود ، تولیدات فرهنگی با تولیدات کالا یکپارچه شود و یک تسلط جدید فرهنگی از طریق جامعه اطلاع رسانی بر زندگی مردم سایه افکند . البته ناگفته نماند که تولیدات فرهنگی در چارچوب شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شکل می گیرد و گسترش می یابد . روی این اصل از یک طرف نظام سرمایه داری در زمینه اقتصاد دسترسی به بازارهای جهانی را می طلبد اما از طرف دیگر تسخیر بازار خود مستلزم تغییر در فرهنگ و باورملتهای هدف است و از همین جا مفهوم صدور ارزش در تولید و مبادلات فرهنگی شکل می گیرد . بر همین اساس " آمانوئل و الرشتاین" با عنوان مفهوم ژئوکالچر(Geoculture) فرهنگ را نظام اعتقادی و ایدئولوژیک، اقتصاد جهانی میداندکه به سراسرجهان انتشار یافته و فرهنگهای محلی جای خود را به فرهنگ قدرتهای امپریالیست غربی داده اند. (والرشتاین،1377) . اینجاست که واژه صنایع فرهنگی (Cultural Indusrtial) شکل می گیرد . این واژه که بوسیله گروهی از دانشمندان علوم ارتباطات مطرح شده است ناشی از کنترل مستقیم قلمروهای فرهنگی است که از طریق نیروهای اقتصادی ، موفق به حذف مرزهای موجود میان شرایط اقتصادی و عوامل فرهنگی گردیده است و ادغام اقتصادو فرهنگ رابه صنایع فرهنگی تعبیر نمود ه اند(Ianangus, 1989)
        به نظر "وریستن" ارتباطات امروزی جهان در مرحله ای است که می تواند فرهنگ سازی کند و با این نگرش است که افرادی همچون " دراکر" معتقد هستند که بدون تردید این فرهنگ و ارزشهای غربی است که جهانگیر خواهد شد . (دراگر، 1375 :86) این شاید خیلی اغراق آمیز باشد با اینحال حقیقتی است که در قالب تلاش بنگاه های ارتباطات بین المللی به چشم می خورد. رشد حیرت آور فن آوری اطلاعات و قدرت عظیم رسانه هایی همچون ماهواره و اینترنت ، که نسبت به گذشته، انتشار فرهنگی را به کلی متفاوت نموده و قدرت بلامنازعی را در اختیار غولهای صنعتی قرار داده اند ، باعث شده تا این غول های رسانه ای  به گسترش مرزهای فرهنگی خود بپردازند و در نتیجه نواحی فرهنگی دیگر کشورها را کم رنگ کرده و فرهنگهای بومی را در هیاهوی فرهنگ مهاجم منفعل سازند . در این شرایط ارتباط انسان با فرهنگ بومی خود، هر آن سست تر شده است. (نوروزی،140:1381).
      اکنون به نظر می رسد جهانی شدن فرهنگ نه بر از بین بردن ارزش ها و فرهنگ های بومی و سنتی بلکه بر ایجاد و گسترش ارزش های مشترک انسانی جدا از ارزش های فرهنگی ملی و سنتی ،  اشاره دارد و شکی نیست در جهان کنونی که افراد تحت تأثیر فرهنگ های بسیاری هستند ، فرهنگی می تواند تداوم یابد که پاسخگوی نیازهای مادی و روحی افراد باشد. اکنون هویت مستلزم نوعی انتخاب است. بنابراین باید چنان زمینه های فرهنگی تقویت هویت خودی را توسعه داد که افراد دلایل کافی برای انتخاب نمادهای هویت خودی را داشته باشند (اکسفورد،22:۱۳۷۸).

 راهبردهای « سلطه »در برنامه های ماهواره ای 
      با توجه به آنچه گفتیم تقریبا همه اندیشمندان بر این باورند که گردانندگان و طراحان برنامه‌های شبکه‌های ماهواره ای با تلاشی برنامه ریزی شده و سازمان یافته، مبانی و اصول اجتماعی، باورها، ارزشها، اخلاقیات و رفتارهای مورد نظر خود را بر گروه ها و جوامع تحمیل می‌کنند و می‌کوشند با ارایه اطلاعات انبوه به ملت ها در نظام و ارزش‌هایشان تغییر ایجاد کنند. در این مسیر هدف نهایی این است که تصمیم‌گیری‌ها در کشورهای مورد تهاجم فرهنگی به تأمین اهداف سیاسی و اقتصادی کشورهایی منجر شود که از این حربه استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر، مهاجمان فرهنگی می‌کوشند با استفاده از برتری اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و فن‌آوری، از طریق امواج ماهواره ای، به مبانی اندیشه و رفتار ملت ها هجوم آورند و با تهدید، تضعیف، تحریف و احیاناً نفی و طرد آنها، زمینه حاکمیت اندیشه، ارزشها و رفتارهای مطلوب خود را فراهم آورند. (کاشانی و وزیری، ۱۳۷۴: ۱۸۰)صاحبان اقتصاد و رسانه در فرآیند تهاجم فرهنگی تلاش می کنند تا با بهره گیری از بهترین شیوه های رسانه ای پیام های آموزشی، تبلیغاتی، تفریحی و خبری خود را برای به زانو در آوردن جامعه هدف بهره برداری بکار گیرند . آنها در این راستا مخاطب را دقیقاً شناسایی می کنند، و خود را در ذهن او موجه نشان دهند و محتوای پیام را به شکلی هنرمندانه و غیر مستقیم در قالب ویژگی‌های روانی و اجتماعیاش ارایه می دهند. (ماندل، ۱۳۷۷: ۱۴۸ و ۱۴۹)
    مدیران و برنامه سازان « شبکه های ماهواره ای » در مرحله نخست میکوشند تا روحیات، خلقیات، باورها و اعتقادات ملت های هدف را به دقت شناسایی نموده بر تاریخ، جغرافیا، زبان و ادبیات و آداب و رسوم آن جامعه مسلط شوند. در مرحله بعد، با توجه به شناخت جامعه شناسانه و روانشناسانه ای که از ملت هدف و نقاط ضعف و قوت آن به دست آورده اند، هویت های فردی و اجتماعی او را نشانه رفته ب و از خود بیگانه نمودن آن را در دستور کار قرار می‌دهند.امپریالیسم فرهنگی در فرآیند پیچیده برنامه‌های ماهواره‌ای ویران‌سازی هویت ملی  و احساس تعهد و تعلق عاطفی نسبت به جامعه را تعقیب می‌کند، یعنی همان عاملی که بخشی اصلی از هویت فرد را تشکیل میدهد و تکیه گاه امنیت اجتماعی استودر این راه از تمام « قدرت نرم » خود سود می برد .همچنین ، در راستای ضربه زدن به هویت ملی، بر تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی،ترویج سکولاریسم ، گسترش خرافات و خرافه جلوه دادن ادیان الهی ، بی ارزش ساختن ارزش‌های اخلاقی و ترویج بیقیدی، تحقیر و تحریف تاریخ، تخریب و نفی هویت، فرهنگ و الگوها و اسوه‌های ملی و مذهبی و ترویج شاخصه‌های فرهنگی خود نزد ملت هدف تمرکز می‌کند آنها تلاش می کنند در خلال برنامه‌های ماهواره ای، مردم را از استعدادها و توانایی‌های خودشان ناامید ساخته و آموزههای دینی را در تعارض با علم و پیشرفت، ناکارآمد جلوه می‌دهد. تحمیل فرهنگی، آخرین مرحله این پروژه تهاجمی‌است که عمدتاً از طریق همان « برنامه های ماهواره ای » و در فضای ناشی از احساس بیهویتی، بی‌معنایی، خلأ و از خود بیگانگی ملت هدف اعمال می‌شود.

 جمع‌بندی و راهکارها

       باید توجه داشت که کنترل و جلوگیری از ورود عوامل تهاجم فرهنگی در جهان بدون مرز امروز و در پرتو فن‌آوری اطلاعات، دشوار و حتی در بسیاری موارد ناممکن است. از این رو، برای مقابله مؤثر با این پدیده، پیش از هرگونه برخورد سلبی لازم است آماده سازی درونی جامعه، مورد توجه و تأکید کارگزاران عرصه فرهنگ و رسانه‌های داخلی قرار گیرد. تقویت بنیاد ارزشها و هنجارها، متبلور ساختن جلوه‌های مختلف فرهنگ ملی و اعتقادی و ایجاد مصونیت روانی در آحاد جامعه، امکان رسوخ و رشد فرهنگ مهاجم را محدود می‌سازد. جوامع مختلف، در مقابله با تهاجم فرهنگی، الگوهای خاص خود را به کار می‌گیرند.کشور اسلامی‌ما نیز که از دیرباز آماج تهاجم فرهنگی غرب بوده است، باید با تدبیرهایی نظام مند و مؤثر، در این زمینه تجهیز شود. از این رو، ضروری است به باورهای مذهبی جوانان به عنوان مهم‌ترین حوزه و هدف تهاجم فرهنگی غرب توجه ویژه صورت گیرد. آسیبشناسی دقیق عرصه فرهنگ و شناخت عوامل زمینهساز بحران هویت و نفوذ فرهنگی بیگانه، یکی از نخستین گامها در این مسیر است. با این اوصاف به نظر نگارنده بهترین راه مقابله با اینگونه تهدیدهای در حوزه رسانه و بخصوص « شبکه های ماهواره ای » توجه به « هشت گام طلایی » ذیل است  :
•    گام اول : آگاه سازی مسئولان ، مدیران و تصمیم گیرندگان سیاسی ، امنیتی و فرهنگی نسبت به ابعاد اصلی پدیده تهاجم فرهنگی به عنوان تلاش غرب برای گسترش سلطه و موضوعی فراتر از آنچه تا کنون به عنوان معلول ها به آن پرداخته شده است.
•    گام دوم : تلاش برای آگاه سازی خانواده ها نسبت به ابعاد مختلف تاثیرات رسانه در زندگی و در صدر آنها شبکه های ماهواره ای با تولید برنامه های اثر بخش از طریق رسانه ملی و برگزاری کلاس های توجیهی عمومی در مساجد ، انجمن های اولیاء و مربیان و جلسات عمومی ادارات .
•    گام سوم :گنجاندن درس «سواد رسانه ای» در برنامه درسی متوسطه تا دانشگاه همچون کشورهای توسعه یافته دنیا با هدف ارتقای دانش رسانه ای فرزندان و آینده سازان جامعه
•    گام چهارم :تلاش جدی رسانه ملی در ارتقای کیفی برنامه های تولیدی در کنار رشد کمی و توجه بیش از پیش این نهاد مهم به نیاز های واقعی مخاطبین 
•    گام پنجم :کمک به خانواده ها در ترسیم رژیم رسانه ای مناسب از طریق آموزش های گروهی و معرفی برنامه های مناسب در سبد رسانه ای خانواده
•    گام ششم : بازنگری جدی در قانون «ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت ماهواره » که پس از بیست سال روزآمدی خود را از دست داده و باید متناسب با پیشرفت تکنولوژی بازنگری گردد .
•    گام هفتم : اعتماد عمومی به مردم و پرهیز از برخوردهای سلبی شدید و اتکای صرف به اینگونه سیاست ها و در عوض اعتماد به درک و شعور جامعه و کمک به آنها در فرآیند خود کنترلی 
•    گام هشتم : تلاش جدی برای گسترش رسانه های فعال هماهنگ با آرمان های انقلاب اسلامی در جهت پاسخ سریع به نیازهای خبری و اطلاعاتی جامعه و کوتاه نمودن دست رسانه ها و خبرگزاری های خارجی از فضای جامعه از طریق خبرگزاری های فعال و دقیق ، رسانه ملی ، روزنامه های مولد و مولف ، شبکه های اجتماعی داخلی و ....
                         

            منبع:ویکی پدیا.بولتن نیوز (مطلبی از رضا سیف پور).رخشاد. استکهلم

 

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 6644
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

دو شنبه 1 دی 1393 ساعت : 8:56 بعد از ظهر | نویسنده : م.م

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
درباره ما
تقدیم به عزیز سفرکرده ام (فاطمه) .گرچه ناگهان مراتنها گذاشتی ولی به دیداردوباره ات امیدوارم،درلحظه موعودی که ناگهان میآید. --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- د رقرونی هم دور وهم نه چندان دور( ایران )باوجود نشیب و فراز های تاریخی بسیارش در بازه های زمانی مکرر،همواره ابرقدرتی احیا شونده و دارای پتانسیل و استعدادبالا برای سیادت برجهان بود .کشورما نه تنها از نقطه نظرقابلیتهای علمی و فرهنگی ،هنری ،ادبی و قدرت نظامی یکی از چندتمدن انگشت شماری بود که حرف اول را دردنیاهای شناخته شده ی آن زمانها میزد، بلکه در دوره هائی طلائی و باشکوه ،قطب معنوی و پرجلال و جبروت جهان اسلام نیز بشمار میرفت . در عصر جدید که قدرت رسانه بمراتب کارآمد تر از قدرت نظامیست باید قابلیتهای بالقوه و اثبات شده ایرانی مسلمان را برای ایجاد رسانه تعالی بخش،درست و کارآمدبه همه یادآوری نمودتا اراده ای عظیم درهنرمندان ما پدید آید درجهت ایجاد (سینمای متعالی)و پدیدآوردن رقیبی متفاوت و معناگرا برای سینمای پوچ ،فاسد و مضمحل غرب و شرق نسیان زده و بالاخص " غول هالیوود"که برکل جهان سیطره یافته است.شاید بپرسید چرا سینما؟...جواب این است : سینما تاثیر بخش ترین رسانه در عالم است و باآن میتوان وجود معنوی انسانها را تعالی دادویا تخریب کرد...و متاسفانه تخریب کاریست که در حال حاضر این رسانه با عمده محصولات خودبه آن همت گماشته است و تک و توک محصولات تعالی بخش آن همیشه در سایه قراردارندو بخوبی دیده نمیشوند چون جذابیت عام ندارندو قادر به رقابت با موج خشونت و برهنه نمایی موجودنیستند. دادن جذابیت و عناصر لذت بخش نوین و امتحان نشده بدون عوامل گناه آلود به محصولات تصویری بگونه ای که بتواند بالذات ناشی از محصولات سخیف و ضد اخلاقی رقابت نماید کاریست بس پیچیده که نیازمند فعالیت خالصانه مغزهای متفکر ومبتکراست و من فکر میکنم این مهم فقط از عهده هنرمندان و متفکران ایرانی برخواهد آمد و شاید روزی که من نباشم محقق گردد...شاید
منو اصلی
موضوعات
لینک دوستان
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 193
:: کل نظرات : 70

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 25

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 66
:: باردید دیروز : 175
:: بازدید هفته : 667
:: بازدید ماه : 4544
:: بازدید سال : 17200
:: بازدید کلی : 520554
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان CINTELROM و آدرس cintelrom.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.