تصویری آرمانگرایانه ازهنر متعالی
[ ]
30ایرانی در هالیوود
نظرات

30 ایرانی در هالیوود

*******************

    ویرایش,گردآوری و تدوین:مهرداد میخبر

  (منابع عمده:ویکیپدیا.پارس ناز.سینماخبر)

*********************

اغلب اینها(البتهاگر گلشیفته را منها کنیم) سینماگرانی هستندمستعد که چندین نامزدی اسکار و جوایز معتبر دیگر را در کارنامه خود ثبت کرده‌اند و شاید نام بسیاری از آن‌ها به گوش شما نخورده باشد.فهرست سینما گران ایرانی که در عرصه جهانی فعالیت میکنند بسیابلنداست  و ما30 چهره مهم دراین فهرست  انتخاب کرده‌ایم که آشنایی با آن‌ها خالی از لطف نیست.  (مدیر سایت)


1-داریوش خنجی

او از اولین سینماگران بین المللی ایرانی الاصلی است که در داخل کشور هم شهرت قابل توجهی کسب کرده است. خنجی که از پدری ایرانی و مادری فرانسوی در تهران متولد شده، تحصیلات سینمایی خود را در آمریکا دنبال کرده است. خنجی، با فیلمبرداری «هفت» و تیزرهای دیوید فینچر به شهرت رسید و برای فیلمبرداری «اویتا» نامزد اسکار شد.

خنجی تاکنون با کارگردانان بزرگی همچون برناردوبرتولوچی، آلن پارکر، رومن پولانسکی، سیدنی پولاک، وونگ کار وای و وودی آلن همکاری کرده است. علاوه بر دو فیلم آخر وودی، «عشق» جدید‌ترین فیلم می‌شائیل هانکه کارگردان مشهور اتریشی را هم خنجی فیلمبرداری کرده که نخل طلایی کن ۲۰۱۲ را برد.
 
Image result for ‫داریوش خنجی‬‎

2-رامین جوادی

این آهنگساز ایرانی ۳۷ ساله و متولد آلمان در حال حاضر به یکی از پرکار‌ترین چهره‌های هالیوود تبدیل شده است. جوادی در سال ۱۹۹۸ تحصیلات خود را در رشته موسیقی به پایان رساند. کارهای اولیه جوادی نظر هانس زیمر را به خود جلب کرد و باعث شد تا جوادی کارش را در آمریکا به عنوان دستیار زیمر و کلاوس بدلت دنبال کند. پس از همکاری در پروژه‌های بزرگی همچون «دزدان دریایی کارائیب» و «بتمن آغاز می‌کند»، جوادی موسیقی متن قسمت سوم از سری فیلم‌های «بلید» را ساخت و پس از آن کار خود را با ساخت موسیقی متن فیلم‌ها و سریال‌هایی همچون «مرد آهنی»، «فصل شکار»، «نبرد تایتان‌ها»، «فرار از زندان»، «فلش فوروارد» و «بازی تاج و تخت» ادامه داد.
 
Image result for ‫رامین جوادی‬‎

3-فرهاد صفی نیا

آخرین ساخته مل گیبسون، یک ایرانی را به جامعه سینمایی هالیوود معرفی کرد. صفی نیا ۳۷ ساله که در اروپا اقتصاد خوانده، برای تحصیل سینما به آمرریکا رفت و پس از آشنایی با مل گیبسون در جریان ساخت «مصائب مسیح»، با او در نوشتن فیلمنامه و تهیه فیلم بعدی او «آپو کالیپتو» همکاری کرد.سال گذشته هم صفی نیا به عنوان اولین ایرانی، تهیه و طراحی یک سریال مهم آمریکایی را به عهده گرفت. یکی دو سال قبل هم که صحبت‌هایی از اقتباس سینمایی رمان مشهور «دنیای قشنگ نو» توسط ریدلی اسکات به گوش می‌رسید، نام صفی نیا به عنوان نویسنده فیلمنامه مطرح بود.

Image result for ‫فرهاد صفی نیا‬‎
4-حسین امینی

حسین امینی که سال گذشته فیلمنامه «درایو» اثر نیکلاس ویندینگ رفن را نوشته بود، یکی از شناخته شده‌ترین ایرانیان فعال در سینمای جهان است. امینی که کارش را با نوشتن تله فیلم شروع کرده، در سال ۱۹۹۷ برای فیلم «بال‌های فاخته» نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد.او در سال ۲۰۱۰ تریلر جاسوسوی «شانگهای» ساخته مایکل هفستروم را نوشت و امسال هم دو فیلم پرخرج را در اکران دارد؛ اکشن رزمی «۴۷ رونین» با حضور کیانو ریوز و فیلم فانتزی «سفیدبرفی و شکارچی» با بازی چارلیز ترون و کریستین استوارت.
 
Image result for ‫حسین امینی‬‎

5-رامین بحرانی

رامین بحرانی ۳۷ ساله که متولد آمریکاست، یکی از شناخته شده‌ترین چهره‌های سینمای مستقل آمریکا محسوب می‌شود که فیلم‌های بلند و همینطور فیلم‌های کوتاه او در جشنواره‌های کن، ونیز، برلین، تورنتو و ساندنس حضوری موفق داشته است.راجر ایبرت منتقد معروف شیکاگو سان تایمز، «چاپ شاپ» دومین فیلم بلند بحرانی را به عنوان ششمین فیلم بر‌تر سینمای جهان در دهه اول قرن بیست و یکم و بحرانی را به عنوان بر‌ترین کارگردان دهه گذشته انتخاب کرده است! لئونارد مالتین هم آثار او را در فهرست ۱۵۱ فیلم برتری که دیده نشده قرار داده است.
 
Image result for ‫رامین بحرانی‬‎

6-حبیب زرگرپور

زرگرپور یکی دیگر از ایرانیانی است که نامزد جایزه اسکار شده، آن هم دو بار! زرگرپور از اوایل دهه ۹۰ به عنوان طراح جلوه‌های ویژه به کمپانی ILM پیوست. زرگرپور با عناوین مختلف در طراحی جلوه‌های ویژه فیلم‌های مشهوری همچون «ماسک»، «پیشتازان فضا»، «جومانجی»، «اسپاون»، «چشمان مار»، «گردباد»، «جنگ ستارگان: اپیزود اول – تهدید شبح»، «توفان کامل»، «هویت بورن» و «نشانه‌ها» همکاری داشته و برای فیلم‌های توفان کامل و گردباد هم نامزد اسکار شده است. زرگرپور از سال ۲۰۰۳ به عنوان مدیر هنری به کمپانی بازی‌های کامپیوتری EA پیوسته و سری بازی‌های «نید فور اسپید» از جمله کارهای شاخص او محسوب می‌شود. زرگرپور هم اکنون از اعضای فعال آکادمی هنر‌ها و علوم سینمایی آمریکا و بفتا در زمینه جلوه‌های ویژه است.
 
Image result for ‫حبیب زرگرپور‬‎

7-دانیال پاسدار

در بین ایرانیانی که در فیلم‌ها و سریال‌های هالیوودی بازی کرده‌اند معمولا همه تنها فرصت ایفای نقش شخصیت‌های اهل خاورمیانه را پیدا کرده‌اند. شاید دانیال پاسدار تنها بازیگر ایرانی الاصلی است که در پروژه‌های هالیوودی نقش شهروندان آمریکایی را بازی کرده است.پاسدار که پدرش ایرانی است، کار خود را با ایفای نقشی کوتاه در «تاپ گان» شروع کرد.. در بین کارهای قدیمی پاسدار «راه کارلیتو» اثر برایان دی پالما شاخص‌ترین فیلم او محسوب می‌شود اما پاسدار با ایفای نقش در سریال‌ها بود که به شهرت رسید. پاسدار علاوه بر حضور در سریال‌های پرطرفداری همچون «خانه دارهای مستاصل» و «کسل» یکیک از نقش‌های اصلی سریال پربیننده «قهرمانان» را هم برعهده داشت.
 
Image result for ‫دانیال پاسدار‬‎
 
8-نسیم پدراد : (به انگلیسی: Nasim Pedrad) متولد ۱۸ نوامبر ۱۹۸۱ تهران، بازیگر و عضو کادر برنامهٔ ساتردی نایت لایو است.به گزارش پارس ناز او اهل ارواین، کالیفرنیا است، و دانش آموخته رشته تئاتر از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس است و همچنین در سریال ER نقش ایفا کرده است. 
 
Image result for ‫نسیم پدراد‬‎
 
9-نادیا بیورلین : (Nadia Björlin) (زاده ۲ اوت ۱۹۸۰) هنرپیشه سینمای هالیوود می‌باشد. او در نیوپورت ایرلند از پدری سوئدی و مادری ایرانی تبار متولد شده و در مدرسه هنر در نیویورک مشغول به تحصیل می‌باشد. نادیا به زبان فارسی و سوئدی و انگلیسی تسلط دارد. همچنین از صدای سوپرانو برخوردار است و اغلب در سوپ اپرا ایفای نقش می‌کند. او به سازهای فلوت و گیتار و پیانو و چنگ تسلط دارد.
 
Image result for ‫نادیا بیورلین‬‎
 
10-شهره آ‌غداشلو : البته این بازیگر نیاز زیادی به معرفی ندارد.وی با نام اصلی شهره وزیری‌تبار (زاده ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۱)(عده ای به اشتباه تصور می کنند نام وی پری بوده است.) بازیگر ایرانی-آمریکایی سینما و تلویزیون است.او فامیل آغداشلو را به خاطر مخالفت خانواده پدری اش با داشتن نام خانوادگی آنان وپس از ازدواج با آیدین آغداشلو انتخاب کرد.به گزارش پارس ناز وی در سال ۲۰۰۳ میلادی، کاندید جایزه اسکار بهترین بایگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم خانه‌ای از شن و مه شد. شهره آغداشلو هم‌چنین در سال ۲۰۰۹ میلادی، برای بازی در نقش مکمل زن در مجموعه تلویزیونی خاندان صدام، موفق به دریافت جایزه معتبر اِمی شد.شهره آغداشلو پیش از انقلاب ایران، در سه فیلم مطرح آن زمان بازی کرد و با سه کارگردان بزرگ سینمای ایران: عباس کیارستمی، علی حاتمی و محمدرضا اصلانی همکاری داشت. او پس از انقلاب به آمریکا رفت و به اتفاق همسرش هوشنگ توزیع در نمایش‌های متعددی بازی کرد.
 
Image result for ‫شهره آغداشلو‬‎
 
11-آهو جهانسوز “سارا” شاهی : (Aahoo Jahansouz “Sarah” Shahi) (زاده ۱۰ ژانویه ۱۹۸۰، اولس، تگزاس) مُدل و بازیگر ایرانی‌ تبار آمریکایی است.[۱] او از نوادگان فتحعلیشاه قاجار می‌باشد شاهی رتبهٔ ۹۰ام را در مجله ماکزیم در لیست ۱۰۰ جذاب‌ترین سال ۲۰۰۵ کسب کرده‌است و در سال ۲۰۰۶ به رتبه ۶۶ام صعود کرده‌است.او در تلویزیون آمریکا و سینمای هالیوود به فعالیت در زمینه بازیگری اشتغال دارد.
 
Sarah Shahi.jpg
 
12-بهار سومخ : ( Bahar Soomekh) (زاده ۳۰ مارس ۱۹۷۵ در شهر تهران) بازیگر ایرانی‌ تبار آمریکایی-یهودی است که در سینمای هالیوود به فعالیت در زمینه بازیگری اشتغال دارد. وی در فیلم‌های مطرح تصادف، ماموریت غیرممکن ۳ و اره ۳ بازی کرده‌ است.
 
Image result for ‫عکس بهارسومخ‬‎
 
13-کاترین لیزابل : ( Catherine lisa bell) بازیگر انگلیسی-آمریکایی ایرانی-تبار سریال‌های تلویزیونی (JAG) آمریکا است. کاترین در ۱۴ اوت ۱۹۶۸ در لندن بدنیا آمد. او از پدری اسکاتلندی و مادری ایرانی زاده شده. والدینش بعداً از همدیگر جدا شدند. کاترین سپس در ۳ سالگی به همراه مادرش مینا به لس آنجلس رفت. او در زمان کودکی در تبلیغ‌های تلویزیونی زیادی ظاهر گردید، و قصد داشت که پزشک یا مهندس بیومدیکال بشود سر از حرفه مدل تمام وقت در آورد.او به زبان‌ های انگلیسی و فارسی تسلط دارد.
 
Image result for ‫کاترین لیزابل‬‎
 
14-نازنین بنیادی : وی متولد تهران است، والدین نازنین در بیستمین روز بعد از تولدش او را از ایران خارج کردند. او تا ۱۹ سالگی ساکن لندن بود و سپس به لس آنجلس آمریکا نقل مکان کرد. وی از یک مدرسه خصوصی در لندن فارغ التحصیل شد.به گزارش پارس ناز وی دارای مدرک تحصیلی عالی از دانشگاه کالیفرنیا، ارواین در رشته زیست شناسی است. وی تحقیقاتی هم در مورد سرطان داشته‌است که او را صاحب جایزه چانگ پی چون دانشجوی دوره لیسانس کرد.وی همچنین در سن کم زمانی که در انگلستان بوده‌است در تلویزیون بخش کودکان ایفای نقش کرده‌است. او خود در این مورد در مصاحبه‌ای با بی بی سی گفته‌است: «تنها کار تلویزیونی که کردم در سنین جوانی در لندن در برنامه کودکان بنام «یرلی برث» بود. ولی در اصل عشق و علاقه‌ام به فیلم است.» نازنین در حال گذراندن دوره PhD در دانشگاه تورنتو است.
Image result for ‫نازنین بنیادی‬‎ 

15-«شان طوب» از بازيگران كليمي ايراني است كه در تهران به دنيا آمد و در منچستر بزرگ شد. او بازيگر تلويزيون است و مهمترين تجربه سينمايي او بازي در فيلم «مرد آهني» است.

Image result for ‫شان طوب‬‎

 16-مارشال منش ‏ (متولد ۲۵ مرداد ۱۳۲۹ در شهر مشهد) بازیگری ایرانی‌تبار در آمریکا است.پدر و مادر او ایرانی بودند. او در دههٔ ۷۰ میلادی به ایالات متحده آمریکا سفر کرد.او در سریال‌هایی همچون ویل و گریس(Will & Grace)، همراهان(Entourage)، گروه دست دوم(Scrubs)، آشنایی با مادر(How I Met Your Mother) (در نقش یک رانندهٔ تاکسی بنگلادشی به نام رانجیت)، قانون و نظم: واحد قربانیان ویژه(Law & Order: Special Victims Unit) و فرار از زندان(Prison Break) به ایفای نقش پرداخته‌است. او حتی در دقیقه ۱۵ قسمت ۱۷ از فصل ۳ و نیز دقیقه ۸ام قسمت ۱۵ از فصل ۵ سریال آشنایی با مادر به زبان فارسی دیالوگ گفت. فیلم‌هایی سینمایی‌ای که او در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته‌است عبارت‌اند از: دروغ‌های حقیقی(True Lies)، لبوسکی بزرگ(The Big Lebowski)، ماجرای پوسایدون(The Poseidon Adventure) و دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان(Pirates of the Caribbean: At World's End)(در نقش سری سومباجی، یکی از خدایان دزدان دریایی) را بازی کرد.

Image result for ‫مارشال منش‬‎

 17-نسیم پدراد‏ ( متولد ۱۸ نوامبر ۱۹۸۱ تهران) بازیگر، هالیوود و عضو کادر برنامهٔ ساتردی نایت لایو است. او اهل ارواین، کالیفرنیا است، و دانش آموخته رشته تئاتر از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس است. نام پدر او پرویز پدراد و مادر او آراسته امانی است،انها در سال ۱۹۸۴ زمانی که نسیم ۲ ساله بود به امریکا مهاجرت کردند او در سریال ER نقش ایفا کرده است وهمچنین به گویندگی در انیمیشن لوراکس و من نفرت‌انگیز ۲ اشاره کرد.

Image result for ‫نسیم پدراد‬‎

18-امیر مکری (۲۱ خرداد ۱۳۳۵) یک فیلمبردار ایرانی است. وی در سال ۱۹۷۷ به آمریکا مهاجرت کرده و در کالج امرسون تحصیل کرده‌است. از معروف‌ترین فیلم‌هایی که او در آن‌ها فیلمبرداری کرده‌است می‌توان به پسرهای بد ۲، ارباب جنگ (فیلم)، گنجینه ملی: کتاب رمز، سریع و خشمگین ۴، تغییرشکل‌دهندگان: تاریکی ماه و مرد پولادین اشاره کرد.

Image result for ‫امیر مکری‬‎

19-رضا بدیعی (۲۸ فروردین ۱۳۰۹ در اراک - ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ در لس آنجلس کالیفرنیا)، بنظر میآید نام این کارگردان پرکار و پیش کسوت باید در اول فهرست قرار میگرفت ...او یک کارگردان ایرانی بود که بیشتر به خاطر فعالیتش در تولید فیلم و سریال در هالیوود مشهور بود. رضا بدیعی از اوائل دهه شصت میلادی به کارگردانی فیلم های تلویزیونی پرداخت و در طول ۶ دهه گذشته بیش از ۴۳۰ قطعه فیلم تلویزیونی و چندین فیلم سینمایی ساخت. به بدیعی لقب «پدرخوانده تلویزیون آمریکا» داده شده بود. از جمله فیلم‌ها و سریال‌هایی که بدیعی کارگردان آن‌ها بوده می‌توان به تغییرمسیر ، بالاتر از خطر، هاوایی فایو او، بارتا، مرد شش میلیون دلاری، کاگنی و لیسی، بافی قاتل خون آشام و پیشتازان فضا اشاره کرد. بدیعی توانست جایزه یک عمر فعالیت هنری اتحادیه کارگردانان سینمای آمریکا را برای کارگردانی بیشترین تعداد سریال های یک ساعته تلویزیونی نیز به دست آورد.

Image result for ‫رضا بدیعی‬‎

 20-«بري نويدي» او از والديني ايراني متولد شده و در حال حاضر از تهيه كنندگان سينما است. «محموله ونيز» مهمترين تجربه سينمايي او در هاليوود است.

Image result for ‫عکس پری نویدی‬‎

 21-«ويدا قهرماني» از نوجواني بازيگري را در ايران آغاز كرد . پس از مهاجرت به آمريكا در كنار بازيگري به كارگرداني و تهيه آثار كودكان روي آورد.

Image result for ‫ویدا قهرمانی‬‎

 22-دار ديكسون :او با فيلم «كنترل» به سينماي هاليوود معرفي شد.

23-«ماز جبراني»: مهمترين تجربه بازيگري خود را در فيلم «مترجم» كنار «نيكول كيدمن» داشته است.

Image result for ‫ماز جبرانی‬‎

 24-مرجان نشاط:او در سريال «فرينج» مطرح است.

Image result for ‫مرجان نشاط‬‎

 25-«كامي عسگر» :اواز تكنسين هاي مطرح عرصه صدا است و براي صداگذاري فيلم «اينك آخرالزمان» ساخته «مل گيبسون» نامزد جايزه اسكار شد. او در گفتگو با «جام جم ديلي» به هويت ايراني خود باليده است.

Image result for ‫کامی عسگر‬‎

 26-«كاترين بل»: مادرش ايراني بود و در لندن به دنيا آمد. در سه سالگي به لس آنجلس رفت و در تبليغات تلويزيوني ظاهر شد. او در فيلم «بروس قدرتمند» با «جيم كري» هم بازي است.

Image result for ‫کاترین بل‬‎

 27-«اميد جليلي» :اودر انگلستان متولد شد . و در دانشگاه اولستر رشته تئاتر خوانده است . «گلادياتور» و «موميايي» تجربه هاي سينمايي او هستند.

Image result for ‫امید جلیلی‬‎

 28-«يارا شهيدي» بازيگر 13 ساله از پدري ايراني است . او در فيلم «سالت» با «آنجلينا جولي» همبازي بود.

Image result for ‫یارا شهیدی‬‎

 29-نويد نگهبان:وی متولد مشهد است او از 8 سالگي به بازيگري پرداخت و فعاليت حرفه اي خود را در آلمان و آمريكا ادامه داد. «برادران» يكي از تجربه هاي سينمايي اوست.ایفای نقش در سریال سرزمین مادری  نیزاز کارهای برجسته اوست.

Image result for ‫نوید نگهبان‬‎

30-گلشیفته فراهانی:شاید تنها کسی از این فهرست باشد که نیازی به معرفی ندارد.حضور اخیراو در صحنه‌هایی غیراخلاقی فیلمهای غربی نشان می‌دهد که او قسمتی ازیک پروژه‌ی برنامه ریزی شده برای تحقیر فرهنگ شرقی و خصوصا" ایرانی.اسلامی است و وی بازیگریست  به ظاهر ایرانی که در منجلاب سینمای غرب غرق شده است.

Image result for ‫گلشیفته فراهانی‬‎

 

 

 
 
 
 
 
 
 

 

 
 

 

 
 
 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 6123
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

چهار شنبه 1 بهمن 1393 ساعت : 10:48 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
آیا من فتوژنیک هستم؟
نظرات

آیامن فتوژنیک هستم؟

اگر نمیدانید یا مطمئن نیستید حتما" مروری بر این نوشتار داشته باشید

گردآوری و تدوین :مهرداد میخبر

***********************************************************************************

درفرهنگ لغت عمید معنای فتوزنیک اینگونه تعریف شده است:

[fotoženik] چهره‌ای که دارای قابلیت‌های ویژه در عکاسی یا سینما باشد.

>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>

در عکاسی به سوژه‌های خوش عکس فتوژنیک گفته می‌شود، هر عکاسی بعد از زمانی کوتاه به این نتیجه می‌رسد که بعضی از سوژه‌های فتوژنیک و برخی دیگر فتوژنیک نیستند، سوژه‌های فتوژنیک دارای ویژگی‌هایی هستند که در این مبحث به آنها پرداخته ایم.


همواره احتمال گرفتن عکس خوب از سوژه‌های جاندار و یا غیرمعمولی بیشتر از سوژه‌های بیجان و سوژه‌هایی است که بارها از آنها عکاسی شده است. سوژه‌هایی که می‌توان از آنها به صورت کلوزآپ (نمای نزدیک) عکس گرفت، از سوژه‌های درهم و مغشوش فتوژنیک‌ترند. به طور کلی می‌توان گفت: سادگی، نظم و وضوح از ویژگی‌های اصلی سوژه‌های فتوژنیک است. بنابراین چنانچه سوژه‌ای فوق‌العاده پیچیده باشد، باید ابتدا تمامی آن را در یک عکس و سپس بخش‌های مختلف و یا جزییات آن را به وسیله چند کلوزآپ  نشان داد.

درصورتی که امکان گرفتن عکس‌های متعدد وجود نداشته بایدعصاره سوژه را با عکاسی از بخشی از آن به نمایش گذاشت. به عنوان مثال به جای گرفتن عکسی تمام‌نما از یک نمایشگاه اتومبیل، با گرفتن یک کلوزآپ از جلوی یک اتومبیل زیبا و ناواضح نشان دادن بقیه نمایشگاه در زمینه عکس، حالت و گویایی عکس را حفظ کرد.

وجود خطوط مشخص و متمایز فرم عکس را تقویت می‌کند و نمایش جزییات در عکس به عکاس امکان می‌دهد تا یکی از باارزش‌ترین خصوصیات عکاسی یعنی دقت را که برتر از سایر تکنیک‌های گرافیکی است به کار گیرد. همچنین بافت سوژه می‌تواند ویژگی‌های سوژه و جنس آن را «چوب، سنگ، چرم، پوست و...» را نشان دهد، به خاطر داشته باشید سطحی که بافت آن مشخص نیست، روح ندارد.
استفاده ریتمیک از یک فرم یا تکرار فرم‌های مشابه در ساخت و ساز عکس و یکپارچگی طرح آن تأثیر فراوان دارد و با استفاده از این موضوع می‌توانید بر گیرایی عکس‌هایتان بیفزایید.
در عکاسی از موضوع‌های فتوژنیک، لنزهای تله فتو نسبت به لنزهای نرمال و واید برتری دارند، زیرا عکاس را وادار می‌کند تا از سوژه فاصله بیشتری بگیرد و سبب شود که تناسب ابعاد حقیقی سوژه تا حد زیادی حفظ شود. اصولاً کلوزآپ‌ها  از عکس‌های تمام‌نما جالب‌ترند، چون سوژه را دقیق‌تر و در مقیاس بزرگ‌تر نشان می‌دهند. درخصوص نورپردازی در سوژه‌های فتوژنیک نور پشت دراماتیک‌ترین شکل نورپردازی بوده و هم از لحاظ زیبایی و هم از حیث قدرت بر نور جلو یا پهلو برتری دارد.

آیا تو فتوژنیکی؟!!

 شاید این جمله را بسیار شنیده باشید : «من همیشه بدعکسم!» اگر شما نیز جزو کسانی هستید که مرتب این جمله را تکرار می کنند این مطلب برای شماست. البته هیچ کس نیست که بگوید دوست ندارد عکس ها و فیلم هایش زیبا شود و همه به دنبال راهی هستند که همیشه عکس و فیلمی زیبا داشته باشند. شاید این سوال برای خیلی از ما پیش آمده است که چرا چهره مان در عکسی که در آتلیه عکاسی گرفته ایم خیلی زیباتر از عکسی می شود که خودمان با دوربین موبایل یا خانگی مان گرفته ایم، هر دو عکس که از یک چهره گرفته شده است. شاید یکی از اصلی ترین تفاوت های بین یک عکس زیبا و یک عکس بد، رنگ و تن پوست است.

چرا بعضی ها خوش عکس اند؟

***********************

فقط نورپردازی و زاویه دوربین نیست که روی خوش عکس بودن شما تاثیر دارد، شاید خودتان هم تجربه کرده باشید که بعضی اوقات وقتی بعضی از لباس های خاص را می پوشید در عکس ها خیلی زیباتر می افتید یا بعضی از رنگ ها روی چهره تان اثری ویژه دارند و وقتی آن رنگ را می پوشید همه اطرافیان زیباترشدن تان را یادآور می شوند و این جمله را زیاد می شنوید که : «امروز چه زیبا شده ای» اما بعضی از رنگ ها هم هستند که چهره را بی حال نشان می دهند و وقتی لباسی با آن رنگ را می پوشید انگار رنگ تان گرفته می شود به خصوص اگر رنگ آرایش تان نیز مناسب نباشد. به طور کلی رنگ و تن چهره در زیبایی ظاهر شما تاثیر بسیاری دارد و شما می توانید به راحتی با کمی تغییر در رنگ لباس یا رنگ آرایش تان زیبایی چهره تان را بیشتر کنید. اگر رنگ پوست تان یکنواخت نباشد به خوبی در عکس یا فیلم مشخص می شود و زیبایی چهره شما را کاملا خراب می کند.

نور سفید صورت را سبز می کند

***********************

شاید تا به حال متوجه شده باشید که نور مهتابی و فلورسنت کمی رنگ پوست را سبز نشان می دهد، اگر رنگ پوست شما گرم باشد زیر نور سفید یعنی مهتابی و فلورسنت سبز به نظر خواهد رسید. به هیچ وجه برای پوشاندن لک ها و جوش های قرمز از مقدار زیادی آرایش استفاده نکنید. بسیاری از کرم پودرها و پوشاننده های پوست میزانی رنگ سبز دارند، چون رنگ سبز می تواند رنگ قرمز جوش ها و لک ها را به خوبی بپوشاند بنابراین اگر قرار است فیلم شما زیر نور سفید باشد، کرم پودرهای روی صورت می توانند کاملا یکنواختی رنگ پوست را از بین ببرند و صورت شما سبزتر هم به نظر برسد.

رنگ پوست تان گرم است یا سرد؟

**************************

اول از همه باید تعیین کنید که رنگ پوست شما گرم است یا سرد؛ برای فهمیدن این موضوع باید به رگ های زیر پوستی روی ساعدتان نگاه کنید، اگر این رگ ها آبی باشند رنگ پوست شما سرد است و اگر این رگ ها سبز باشند رنگ پوست شما گرم است، شما باید براساس تن و رنگ پوست خود رنگ لباس تان را انتخاب کنید، رنگ های انتخابی شما می توانند در کامل کردن چهره شما نقش بسزایی داشته باشند. افرادی که رنگ پوست شان سرد است یعنی در رنگ پوست آنها تن آبی وجود دارد و بهتر است به دنبال زیورآلاتی باشند که درخشان و براقند درحالی که افرادی که رنگ پوست شان گرم است یعنی در رنگ پوست آنها تن زرد وجود دارد. بهتر است به دنبال جواهراتی مات و زرد باشند، همچنین رنگ قرمز و سبز نیز می تواند رنگ چهره شما را زیباتر نشان دهد.

بهترین رنگ ها برای افراد با رنگ پوست گرم  و

بهترین رنگ ها برای افراد با رنگ پوست سرد

**********************************

افراد مختلف معمولا برای عکس گرفتن آرایش بیشتری می کنند، این کار اشکال ندارد ولی باید حواس تان باشد که مبادا آرایش، صورت تان را از حالت طبیعی دور کند چون یک صورت مصنوعی در عکس هم زیبا نخواهد بود.

رنگ آرایش را چگونه انتخاب کنید

***************************

رنگ آرایش تاثیر زیادی در خوب افتادن شما در فیلم و عکس دارد و شما باید براساس رنگ نوری که قرار است در فیلم یا عکس گرفته شود، رنگ آرایش را انتخاب کنید اگر برای تان امکان دارد قبل از فیلم و عکس زیر همان نور بروید و آرایش خود را کنترل کنید تا بفهمید دقیقا در فیلم چگونه می افتید و درصورت لزوم رنگ آرایش را عوض یا اصلاح کنید. در نور طبیعی، نباید از کرم پودر زیاد استفاده کنید اما اگر قرار است زیر نور پرژکتورها فیلم و عکس بگیرید کرم پودر صورت، پوست شما را یکنواخت تر نشان می دهد البته باید رژگونه و رژ لب شما نیز نسبتا پررنگ باشند.

اگر نمی دانید در چه نوری فیلم می گیرند

*******************************

اگر نمی دانید با چه نوری قرار است از شما فیلم و عکس گرفته شود نگران نشوید، در این حالت نیز می توانید خود را آماده کنید، کافی است بدانید صورت شما نباید براق به نظر برسد. به همین دلیل اول از همه صورت تان را به خوبی بشویید و تمیز کنید و بعد برای این که منافذ پوستی کوچک تر به نظر برسند یک کرم سفت کننده (لیفتینگ) به پوست بزنید، می توانید به جای کرم سفت کننده از سفیده تخم مرغ استفاده کنید و بعد از کرم پودری استفاده کنید که دقیقا رنگ پوست طبیعی خودتان است و روی آن یک پنکک هم رنگ بزنید. پوست هایی که به طور طبیعی چرب هستند معمولا در فیلم و عکس چرب تر از حد واقعی به نظر می رسند، به همین دلیل این افراد باید از میزان بیشتری پنکک برای پوشاندن چربی ها و براقی های روی صورت استفاده کنند.

فلانی خیلی فتوژنیک است!/رازهای زیباتر شدن در عکس

هر زمان آماده باشید

*****************

این روزها که همه موبایل دارند ممکن است هر جایی از شما عکس بگیرند پس شما باید همیشه آماده باشید. اول از همه این که باید بدانید اصلا مهم نیست پوست شما چه تن و رنگی دارد بلکه مهم این است که کاری کنید پوست تان براق به نظر نرسد به همین علت نباید آرایش های براق و درخشان داشته باشید. افراد مختلف معمولا برای عکس گرفتن آرایش بیشتری می کنند، این کار اشکال ندارد ولی باید حواس تان باشد که مبادا آرایش، صورت تان را از حالت طبیعی دور کند چون یک صورت مصنوعی در عکس هم زیبا نخواهد بود. علاوه بر این ها چشم ها و لب ها نیز نقش بسزایی در زیبا افتادن عکس شما دارند اما آرایش این ۲ باید برعکس باشد یعنی یکی کم رنگ و دیگری پررنگ.

 

بهترین لبخندتان را بشناسید

*********************

با این که همه لبخندها در یک محل (دهان) ایجاد می شود اما بعضی از لبخندها موجی روی صورت تان ایجاد می کند که باعث می شود چشمان تان هم احساس تان را ابراز کند. اگر حال و حوصله ندارید و دلیلی هم برای خندیدن یا لبخند زدن نمی بینید، وقتی کسی لنز دوربین را به سمت تان می گیرد، یک لبخند مصنوعی تحویل عکاس می دهید. اگر بقیه آدم های توی عکس، واقعی لبخند زده اند یا می خندند، مطمئن باشید که این لبخند مصنوعی و یخ زده تان حتما عکس تان را نازیبا می کند.

پس برای این که در عکس خوب بیفتید، به عکس های قبلی خودتان نگاهی بیندازید و ببینید که کدام لبخند به صورت تان بیشتر می آید. حتما موقعیت را درنظر داشته باشید و یاد بگیرید که آن لبخند را تقلید کنید تا هر موقع دوربین هویدا شد بتوانید دقیقا همان لبخند را روی صورت تان بنشانید.

راههائی برای فتوژنیک شدن

کسی خوش عکس است یعنی می داند چگونه خود را در مقابل دوربین بیاراید که زیباتر از همیشه جلوه کند و می داند چه حالتی به چهره اش دهد و چه رنگی بپوشد و چطور آرایش کند تا عکس هایش خوب شود. بله درست متوجه شدید، برای خوش عکس تر شدن می توان کارهای زیادی انجام داد مثلا سراغ رنگ های خاصی رفت و به روش خاصی آرایش کرد.

رژگونه براق ممنوع

*****************
برای گونه ها به هیچ عنوان سراغ پودرهای براق کننده نروید، بهتر است به جای آن از رژگونه ای مات استفاده کنید؛ اگر دوست داشته باشید، می توانید برای پلک چشم ها از سایه ای درخشنده استفاده کنید البته نه آنقدر درخشنده که طبیعی بودن چهره را تحت تاثیر قرار دهد.

این یک بار به spf احتیاجی ندارید

**************************
اگر می خواهید عکس های زیبایی داشته باشید کرم گریم و کرم پودر شما نباید حاوی spf باشد چراکه فرمول هایی که حاوی مواد ضدآفتاب و spf هستند هنگام فلاش زدن دوربین نور را انعکاس می دهند و در نتیجه حالت چهره را شبیه روح می کنند. می توان گفت تنها جایی که نیازی به ضدآفتاب ندارید هنگام عکس گرفتن است.

اهمیت خط چشم

***************
وقتی برای عکس گرفتن خط چشم می کشید کار را از وسط پلک آغاز کنید و تا گوشه خارجی چشم ادامه دهید. لازم نیست روی پلک بالا یک خط چشم سراسری بکشید چراکه باعث می شود چشم های شما در عکس کوچک تر جلوه کنند. برای پلک پایین هم سراغ خط چشم نروید، توصیه می کنیم با سایه ای تیره رنگ (نه مشکی) روی خط پلک پایین را با برس مخصوص تیره کنید. یادتان باشد که سیاه کردن داخل چشم هم باعث کوچک تر به نظر رسیدن آنها می شود.

 کرم گریم را فراموش نکنید

********************


کرم های گریم یا به اصطلاح پرایمرها برای حفظ آرایش ضروری هستند؛ این مواد همانند لایه ای پایه ای هستند که در مانیکور روی ناخن ها می زنند. اگر می خواهید در عکس ها پوست تان صاف و یکنواخت به نظر برسد حتما قبل از آرایش کردن پرایمر را فراموش نکنید، وقتی آرایش روی این مواد قرار می گیرد به راحتی دست خورده نمی شود و شکل اولیه خود را حفظ می کند. البته یادتان نرود که نوع پرایمر در سلامت پوست تاثیر زیادی دارد، به همین دلیل توجه کنید که بدون چربی(oil free) باشد و مواد درون آن نیز حساسیت زا نباشند.

 باید مخلوط کنید

*************


اگر می خواهید از کانسیلر استفاده کنید یا از چند رنگ سایه به کار ببرید یا با چند رنگ پودر گونه ها را برجسته تر نشان دهید، باید حواس تان بیشتر به مرز میان رنگ ها باشد چراکه نور دوربین کاری می کند که کوچک ترین اختلاف رنگی روی پوست چندین برابر جلوه کند؛ بنابراین اگر از چند رنگ استفاده می کنید تا جایی که می توانید مرز میان رنگ ها را حسابی با هم مخلوط کنید تا اصلا تفاوت آنها به چشم نیاید. از طرف دیگر یادتان باشد که اگر کانسیلر را به خوبی روی پوست پخش نکرده باشید چروک های ریز پوستی در عکس بیشتر خود را نشان خواهند داد.

رنگ مهم ترین نکته است

*******************

فقط نورپردازی و زاویه دوربین نیست که روی خوش عکس بودن شما تاثیر دارد، شاید خودتان تجربه هم کرده باشید که بعضی اوقات وقتی بعضی لباس های خاص را می پوشید در عکس ها خیلی زیباتر می افتید یا بعضی از رنگ ها روی چهره تان اثری ویژه دارند و وقتی آن رنگ را می پوشید همه اطرافیان زیباترشدن تان را یادآور می شوند و این جمله را زیاد می شنوید که «امروز چه زیبا شده ای. » اما بعضی رنگ ها هم هستند که چهره را بی حال نشان می دهند و وقتی می پوشید انگار رنگ تان گرفته می شود، به خصوص اگر رنگ آرایش تان نیز مناسب نباشد. به طور کلی رنگ و تن چهره در زیبایی ظاهر شما تاثیر بسیاری دارد و شما می توانید به راحتی با کمی تغییر در رنگ لباس یا رنگ آرایش تان زیبایی چهره تان را بیشتر کنید. اگر رنگ پوست تان یکنواخت نباشد به خوبی در عکس یا فیلم مشخص می شود و زیبایی چهره شما را کاملا خراب می کند.

  رنگ ها را برجسته تر کنید

**********************
نور فلاش دوربین تمام رنگ ها را از روی صورت پاک می کند یعنی باعث می شود که رنگ های آرایش شما در عکس کمتر از واقعیت جلوه داشته باشند، بنابراین می توانید برخی رنگ ها را پررنگ تر از همیشه به کار ببرید؛ مثلا رژی پررنگ تر از همیشه بزنید یا گونه ها را بیشتر رنگ دهید، اگر دیدید آرایش تان بیشتر از همیشه شد، نگران نشوید چون در عکس ها اینطور نشان نخواهد داد.

 اول امتحان کنید، بعد...

******************

رنگ آرایش تاثیر زیادی در خوب افتادن شما در فیلم و عکس دارد و شما باید براساس رنگ نوری که قرار است در فیلم یا عکس گرفته شود، رنگ آرایش را انتخاب کنید. اگر برای تان امکان دارد قبل از فیلم و عکس زیر همان نور بروید و آرایش خود را کنترل کنید تا بفهمید دقیقا در فیلم چگونه می افتید و در صورت لزوم رنگ آرایش را عوض یا اصلاح کنید. در نورطبیعی، نباید از کرم پودر زیاد استفاده کنید اما اگر قرار است در زیر نور پروژکتور فیلم و عکس بگیرید کرم پودر صورت، پوست شما را یکنواخت تر نشان می دهد، البته باید رژگونه و رژ لب شما نیز نسبتا پررنگ باشند.

  رنگ پوست تان گرم است یا سرد؟

*************************

اول از همه باید تعیین کنید که رنگ پوست شما گرم است یا سرد؛ برای فهمیدن این موضوع باید به رگ های زیر پوستی روی ساعدتان نگاه کنید، اگر این رگ ها آبی باشند رنگ پوست شما سرد است و اگر این رگ ها سبز باشند رنگ پوست شما گرم است. شما باید براساس تن و رنگ پوست خود رنگ لباس تان را انتخاب کنید، رنگ های انتخابی شما می توانند در کامل کردن چهره شما نقش بسزایی داشته باشند.

افرادی که رنگ پوستی سرد دارند، بهتر است به دنبال زیورآلاتی باشند که درخشان و براق اند در حالی که افرادی که رنگ پوست شان گرم است، بهتر است به دنبال جواهرآلاتی مات و زرد باشند. همچنین رنگ قرمز و سبز نیز می تواند رنگ چهره شما را زیباتر نشان دهد.

 روشن باشید

************

 سراغ کرم پودرهای خیلی تیره نروید چون می توانند به راحتی عکس های شما را خراب کنند؛ توصیه می کنیم از کرم پودری استفاده کنید که بیشترین نزدیکی را با رنگ طبیعی پوست شما دارد؛ به خصوص رنگی که پوست تان زیر نور طبیعی خورشید به خود می گیرد.

  در نور طبیعی آرایش کنید

*******************

اگر می خواهید ببینید که آرایش تان چه جلوه ای روی صورت تان دارد حتما در نوری طبیعی آرایش کنید؛ به خصوص وقتی که می خواهید آرایش تمام شده را چک کنید؛ مثلا می توانید کنار پنجره بروید تا نور روی صورت تان بیفتد و ببینید ایرادها در کجاست؛ این روش بهترین راه است برای اینکه بفهمید که در عکس های آینده صورت شما چطور جلوه خواهد کرد.

 زردها به شما کمک می کند

**********************

اگر می خواهید در عکس ها صورت تان زنده تر به نظر برسد به جای اینکه از پنکیک مات برای صورت استفاده کنید پودری با پایه زردی ملایم استفاده کنید. پنکیک مات دقیقا مانند spf در عکس عمل می کند، یعنی نور فلاش را انعکاس می دهد و موجب می شود که در عکس ها نوری سفید روی صورت خودنمایی کند و نتیجه جالبی به دست نیاید.

 بی حوصلگی بهانه خوبی نیست

*************************


عکس های شما قرار است برای همیشه باقی بماند، بنابراین خستگی دلیل خوبی نیست که دقت و توجه کافی به خرج ندهید و خیلی سرسری برای عکس گرفتن آرایش کنید؛ فارغ از اینکه می خواهید چه زمانی برای عکس گرفتن آماده شوید، کمی حوصله به خرج دهید و با صبر بهتر از همیشه چهره تان را در عکس ها ماندگار کنید.وخلاصه اینکه فتوژنیک بودن صرفا" معنای خوشگل بودن را نمیدهد .برای بیشتر ایمان پیدا کردن به این گزاره نگاهی دوباره داشته باشید به تصویر چهره بسیاری از بازیگران سینما که دررده ی افراد خوشگل قرارنمیگیرند ولی بهر حال آدم دوست دارد همیشه به صورتشان نگاه کند .نمونه هایئ از این چهره ها میتواند(داستین هافمن) یا(جودی فاستر )باشد.

                                                                منبع:    www.persianpersia.com  .www.tamin.ir   .www.momtaznews.com   .www.pardad.ir

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 22821
برچسب‌ها: فتوژنیک , عکس , فیلم ,
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

چهار شنبه 17 دی 1393 ساعت : 8:37 قبل از ظهر | نویسنده : م.م
تاریخچه بی بی سی،رسانه مرموز استعمارگر پیر
نظرات

 

 

       (بی بی سی : خد عه گاه استعمارگر پیر)

                                              گردآوری و تدوین:مهردادمیخبر

*********************************************************************************************************************

(دراین واقعیت که سیستم رسانه ای غرب بواسطه قدرت وام گرفته از ناپایبندبودنش به اخلاقیات و انسانیت، در تخریب اخلاقیات اصیل وهنجارهای دنیای شرق وبخصوص باورها و اعتقادات جاری در جهان اسلام میکوشد جای هیچ شک و تردیدی نیست ولی این سکه روی دیگری نیزدارد:برخی از بنگاههای رسانه ای کشورهای غالب براین کره خاکی بمثابه نیروئی اطلاعاتی عمل کرده و در عملکرد خود کاملا" سیاسی و امنیتی میباشند،بطوریکه میتوان آنها را شعبه ای از دستگاههاوسازمانهای اطلاعاتی وجاسوسی مخوف غرب دانست. cintelrom در این مقاله مفصل پس از آشنانمودن شما باتاریخچه تاسیس بنگاه سخن پراکنی  بی بی سی ،شمه ای از اهداف ضدمردمی آنرا آشکارسازی نموده و تاحدودی نقاب از چهره کریه این رسانه استعماری _بخصوص در رابطه با ایران-برمیدارد.)

                                                                                                                     مدیر سایت

**************************************

 

**************************************************

تاریخچه

 

ساختمان دفتر بی بی سی درطهران دوران پهلوی دوم

 

بی. بی. سی.بنگاه خبرپراکنی بریتانیا استعمار گر پیر میباشد که در سال ۱۹۲۲ با نام شرکت پخش انگلیس با مسئولیت محدود بوجود آمد، متقابلا یک شرکت بحساب آمده و در سال ۱۹۲۷ به یک رسانه دولتی ولی شرکتی مستقل تبدیل گردید. وظیفه این شرکت تولید برنامه و ارائه سرویس‌های اطلاعاتی، پخش به‌وسیله تلویزیون، رادیو و اینترنت می‌باشد. رسالت مذکور بی. بی. سی. " اطلاع رسانی، آموزش و سرگرمی " می‌باشد و بااین شعار شروع بکار نموده است:  " ملت با زبان صلح با ملت مکالمه می‌کند! "شعاری که ابدا" باعملکرد موذیانه این رسانه همراستا نیست.بی. بی. سی. یک شرکت عام مشابه – خود مختار است که به‌عنوان یک پخش کننده سرویس ملی فعالیت می‌نماید. این شرکت در حال حاضر توسط شورای مدیران تعیین شده توسط ملکه بریتانیا و به توصیه دولت وزراء اداره می‌گردد؛ در هر صورت، بی. بی. سی. بر اساس منشور فعالیت خود، می‌بایست " از هر نوع تعلق سیاسی و تجاری آزاد بوده و فقط در قبال بینندگان و شنوندگان خود پاسخگو باشد" که البته به چنین وظیفه ای اصولا" عمل نکرده و دقیقا" اهدافی سیاسی را دنبال میکند.

پرداخت هزینه برنامه‌های داخلی و پخش آن توسط این موسسه از طریق اخذ وجوه مالیاتی مجوز کار تلویزیونی و (بر طبق مفاد قانون تلگراف و بیسیم مصوب سال ۱۹۴۷ حاصل می‌گردد، اگرچه درآمد‌های دیگری ناشی از فعالیت‌های تجاری مانند فروش کالا و برنامه نیز برای این موسسه وجود دارد. بهرحال، سرویس جهانی بی. بی. سی. توسط دفتر خارجه و مشترک المنافع تأسیس گردیده‌است. بمنظور تامین هزینه‌های پروانه کار بی. بی. سی. قاعدتا می‌باید در کنار برنامه هائی که معمولاً توسط پخش کنندگان تجاری پخش نمی‌شوند،اقدام به تولید شماری از شو‌های تلویزیونی سطح بالا نماید. 

اکثراوقات مخاطبان داخلی از بی. بی. سی. با اشتیاق با نام "بیب" (که توسط کنی اورت ابداع شد) و یا "انتی" یاد می‌کنند؛ گفته می‌شود که ریشه اصطلاح دوم نام سنتی "انتی بهترین راه حل را بلد است" می‌باشد .این گرایش به روز‌های اولیه بی بی سی یعنی زمانی که جان ریت در راس امور قرار داشت، بر می‌گردد. اغلب این اصطلاحات با هم به‌عنوان "انتی بیب" مورد استفاده قرار می‌گیرند.

 

عکسی از ساختمان جدید بی بی سی درلندن

اولین شرکت پخش انگلیس در سال ۱۹۲۲ توسط گروهی از شرکتهای مخابراتی (شامل توابع جنرال الکتریک و ای تی اند تی) و بمنظور پخش آزمایشی سرویس‌های رادیوئی تأسیس گردید. اولین ارسال امواج در ۱۴ نوامبر همان سال از ایستگاه تو ال او واقع در مارکنی هاوس لندن انجام پذیرفت. در سال ۱۹۲۷، این شرکت با مدیریت اجرائی جان ریت به "شرکت پخش بریتانیا" تبدیل گردید. این زمانی بود که منشور سلطنتی به آن اعطاء و مالکیت خصوصی آن لغو شد. در سال ۱۹۳۲ این شرکت اقدام به پخش آزمایشی برنامه‌های تلویزیونی نمود که در سال ۱۹۳۶ به‌عنوان سرویس منظم در آمده و (بنام سرویس تلویزیونی بی. بی. سی.) شناخته شد. پخش برنامه‌های تلویزیونی از تاریخ ۱ سپتامبر سال ۱۹۳۹ الی ۷ ژوئن سال ۱۹۴۶ (میلادی) یعنی طول سال‌های دومین جنگ جهانی قطع گردید. بر طبق گزارشی افسانه‌ای، پس از این دوران، اولین جمله گوینده لسلی میتچل در شروع مجدد بکار عبارت بود از:

" همانطور که می‌گفتم ما با چنان گستاخی مورد حمله قرار گرفتیم که..."

در واقع، جاسمین بلیگ اولین شخصی بود که پس از آغاز کار مجدد نمایش داده شد. (او همچنین آخرین شخص نمایش داده شده قبل از جنگ بود) کلماتی که او اداء کرد عبارت بود از:

"بعد از ظهر بخیر به همه. حالتون چطوره؟ آیا مرا بخاطر می‌آورید، جاسمین بلیگ...؟ 

در سال ۱۹۵۵ با آغاز بکار تجاری و مستقل آی تی وی، رقابت با بی. بی. سی. مطرح گردید. در نتیجه گزارش کمیته پیلگینگتون در سال ۱۹۶۲، که در آن بی. بی. سی. مورد ستایش قرار گرفته و آی تی وی بدلیل عدم ارائه کیفیت در برنامه‌ها مورد انتقاد قرار گرفت،در سال ۱۹۶۴ یک کانال دوم تلویزیونی با عنوان بی. بی. سی. ۲ به شبکه بی. بی. سی. اعطاء گردید. در این زمان نام کانال موجود نیز به بی. بی. سی. ۱ تغییر یافت. بی. بی. سی. ۲ از مورخ ۱ ژوئیهسال ۱۹۶۷ (میلادی) اقدام به پخش برنامه‌های رنگی نموده و در ۱۵ نوامبر سال ۱۹۶۹ (میلادی) با بی. بی. سی. ۱ و آی تی وی ادغام گردید.در سال ۱۹۷۴ سرویس تله تکست بی. بی. سی. با عنوان سی ای ای اف ای اکس معرفی گشت ولی تا اوایل آوریل سال ۱۹۸۰ بطور رسمی پخش برنامه‌های خود را آغاز ننمود. در سال ۱۹۷۸ و درست قبل از کریسمس آن سال اعتصاب بی. بی. سی. را فرا گرفت که بر اثر آن برنامه‌های هر دو کانال قطع شده و چهار کانال رادیو به یک کانال تقلیل یافت.از زمان تغییر قوانین تجاری رادیو و تلویزیون انگلستان در دهه ۱۹۸۰، رقابت بخش تجاری (و سرویس عمومی پخش کانال ۴ که توسط آگهی دهندگان تامین مالی می‌گردید) با بی. بی. سی. خصوصا در سرویس‌های تلویزیون ماهواره‌ای، تلویزیون کابلی و تلویزیون دیجیتال رو به افزایش نهاد.

بخش تحقیقات بی. بی. سی. نقش عمده‌ای در توسعه تکنیک‌های ضبط و پخش ایفاء نموده‌است. در روز‌های ابتدائی، این بخش تحقیقات لازم در باره اکوستیک و سطوح برنامه‌ای و سنجش اختلال را عهده دار و به سرانجام رسانید.بازرسی هاتون در سال ۲۰۰۴ و گزارشات متعاقب آن باعث بر انگیخته شدن ابهاماتی در خصوص استاندارد‌های ژورنالیستی و بیطرف عمل نمودن بی. بی. سی. گردیدند. این مسائل به استعفای اعضای مدیریت ارشد موسسه در آن زمان انجامید.

بی. بی. سی. یک شرکت عام مشابه – خود مختار است که به‌عنوان یک پخش کننده سرویس ملی و تحت منشور سلطنتی که هر ۱۰ سال یکبار مورد بازنگری قرار می‌گیرد، فعالیت می‌نماید. در حال حاضر مدیریت این شرکت توسط شورای مدیران تعیین شده از سوی ملکه و به توصیه دولت برای یک دوره چهار ساله انجام می‌پذیرد، که البته این روال بزودی جای خود را به تراست بی. بی. سی. خواهد داد. در حال حاضر منشور سلطنتی بی. بی. سی. در حال بازبینی می‌باشد. اگرچه تصور می‌رفت که این منشور در سال ۲۰۰۶ بصورت کلی تغییر یافته و نسخه جدید آن ارائه شود، برخی پیشنهادات بر تغییرات چشمگیر اصرار می‌ورزند.  اینکه بازبینی در چه زمانی کامل گشته و آن تغییرات چشمگیر کدامند نامعلوم میباشد.نظر خود بی. بی. سی. ایجاد تغییرات افراطی در پیشنهادات "ساختار ارزش‌های عمومی" است که در سال ژوئن ۲۰۰۴ منتشر گردید.

مرکز پخش اصلی این رسانه در پورتلند پلیس، در لندن واقع گردیده و اداره کل رسمی بی. بی. سی. بحساب می‌آید. این اداره کل همچنین مرکز شبکه‌های رادیوی ملی رادیو ۲ بی. بی. سی.، ۳، ۴، ۶ موسیقی و رادیو ۷ بی. بی. سی. می‌باشد. در جلوی این ساختمان مجسمه هائی از پروس پرو و آریل (اثر اثرات شکسپیر " تندباد") قرار داده شده که ساخته اریک گیل هستند.نوسازی مرکز پخش در سال ۲۰۰۲ آغاز گشته و برنامه خاتمه آن به سال ۲۰۱۰ برخواهد گشت. به‌عنوان یکی از برنامه‌های تجدید سازمان دارائی‌های بی. بی. سی.، مرکز پخش تبدیل به مرکز اخبار بی. بی. سی. (هم رادیو و هم تلویزیون)، رادیوی ملی و سرویس جهانی بی. بی. سی. خواهد گردید. قسمت عمده این طرح شامل تخریب دو بخش اضافی ساختمان که بعد از جنگ جهانی دوم ساخته شده بودند و ساخت یک بنای جدیدعلاوه بر ساختار فعلی، می‌گردد. در دوره ساختمان سازی‌های جدید، بسیاری از شبکه‌های رادیوئی بی. بی. سی. به ساختمان‌های دیگر در نزدیکی پورتلند پلیس جابجا گردیدند.در سال‌های ۲۰۰۸/۲۰۰۷ بخش اخبار بی. بی. سی. از مرکز اخبار در مرکز تلویزیونی بی. بی. سی. به مرکز بازسازی شده پخش که از آن به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مراکز پخش زنده دنیا یاد می‌شود، نقل مکان نمود.

تا زمان حاضر بیشترین تمرکز کارکنان بی. بی. سی. در انگلستان در وایت سیتی قرار داشته‌است. ساختمان‌های مشهور این منطقه عبارت‌اند از مرکز تلویزیون بی. بی. سی.، وایت سیتی، مرکز رسانه، مرکز پخش و اداره مرکزی.علاوه بر ساختمان‌های واقع در لندن، مراکز اصلی تولید بی. بی. سی. در شهر‌های کاردیف، بلفاست، گلاسکو، بیرمنگام، منچستر، بریستول، سات همپتون و نیوکسل واقع بر تاین نیز قرار دارند. برخی از این مراکز محلی (به‌عنوان مثال مرکز بلفاست) همچنین با نام "مرکز پخش" خوانده می‌شوند (ببینید مرکز پخش (غیر مبهم)). همچنین تعداد زیادی از استودیو‌های کوچک محلی و منطقه‌ای نیز در سراسر انگلستان پراکنده شده‌اند.مرکز پخش اخبار بی. بی. سی. به‌عنوان بزرگ‌ترین مرکز پخش جهان است که عملیات جمع آوری اخبار در سراسر جهان را سازمان داده،و به رادیو داخلی بی. بی. سی. و همچنین شبکه‌های تلویزیونی همانند اخبار ۲۴ بی. بی. سی.، بی. بی. سی. پارلمان و بی. بی. سی. جهانی و شبکه‌های بی. بی. سی. آی، سیی فکس و بی. بی. سی. آن لاین ارائه خدمت می‌نماید. سرویس‌های جدید اخبار بی. بی. سی. که بسیار محبوب نیز گردیده‌اند سرویس‌های تلفن همراه‌است بروی سیستم‌های تلفن همراه و پی دی ای ارسال می‌گردند. اخطار اخبار خاص بروی صفحه کامپیوتر، اخطار اخبار توسط پست الکترونیک و اخطار اخبار بروی تلویزیون‌های دیجیتالی از دیگر سرویس‌های موجود بحساب می‌آیند.

رادیو بی بی سی

رادیو بی. بی. سی. دارای پنج ایستگاه اصلی ملی می‌باشد که عبارت‌اند از رادیو ۱ ("بهترین وسیله برای دسترسی به موسیقی جدید")، رادیو ۲ (پر شنونده ترین ایستگاه رادیوئی با جمعیت شنونده ۹/۱۲ میلیون نفر در هفته  رادیو ۳ (موسیقی مخصوص متخصصین موسیقی مانند کلاسیک، جهانی، هنری، درام و جاز)، رادیو ۴ (انواع جاری، درام و کمدی)، و رادیوی زنده ۵ (اخبار ۲۴ ساعته، ورزش و گقتار).در سال‌های اخیر ایستگاه‌های ملی بیشتری بروی پخش صدای دیجیتال معرفی گشتند که شامل ورزش زنده فوق العاده پنج (مکمل شبکه زنده پنج برای پوشش اضافی رویداد‌ها)، ۱ فوق العاده (مخصوص انواع موسیقی‌های سیاه، شهری و مذهبی)، موسیقی ۶ (کمتر اقسام جاری موسیقی)، بی. بی. سی. ۷ (کمدی، درام و برنامه‌های کودکان) و شبکه آسیائی بی. بی. سی. (گفتار، موسیقی و اخبار جنوب آسیائی انگلیسی بزبان‌های انگلیسی و بسیاری از زبان‌های آسیای جنوبی)، شبکه‌ای که از شاخه‌های رادیوی محلی بی. بی. سی. است که در دهه ۱۹۷۰ بوجود آمده و هنوز نیز بروی امواج کوتاه در برخی نواحی انگلستان به پخش برنامه می‌پردازد. در کل سرویس جهانی بی. بی. سی. در حال حاضر همچنین بروی دی ای بی و بصورت ملی در انگلستان بنامه پخش می‌نماید.

همچنین شبکه‌ای از ایستگاه‌های محلی وجود دارد (به‌عنوان مثال رادیو بی. بی. سی. منچستر، بی. بی. سی. هیرفورد و ورسستر، رادیو بی. بی. سی. جرسی و بی. بی. سی. لندن) که برنامه‌های متنوع گفتاری، اخبار و موسیقی را در انگلستان و کانال جزایر و همچنین ایستگاه‌های ملی رادیو بی. بی. سی. ولز، رادیو بی. بی. سی. کایمرو (به ولش)، رادیو بی. بی. سی. اسکاتلند، رادیو بی. بی. سی. نان گاید هیل (به گالیک اسکاتلندی)، رادیو بی. بی. سی. اولستر و رادیو بی. بی. سی. فویل نیز به پخش برنامه اهتمام دارند.

بی. بی. سی. برای مخاطبان جهانی، اقدام به ایجاد دفتر خارجه و با منابع مالی سرویس جهانی بی. بی. سی. نموده که برنامه‌های خود را بصورت بین المللی بروی امواج کوتاهرادیوئی و بصورت رادیوی دیجیتال دی ای بی در انگلستان پخش می‌نماید. برنامه‌های سرویس جهانی را می‌توان در ۱۳۹ پایتخت دنیا دریافت نمود که منبع برنامه‌های اطلاعات و اخبار برای بیش از ۱۴۰ میلیون شنونده در سراسر جهان می‌باشد. این سرویس در حال حاضر به ۴۳ زبان و لهجه مختلف (شامل لهجه‌های انگلیسی) پخش برنامه دارد. اگرچه تمام زبان‌ها در تمام مناطق پخش نمی‌شوند. در سال ۲۰۰۵، بی. بی. سی. اعلام نمود سطح پخش برنامه‌های رادیوئی خود به زبانهای اروپائی شرقی را بطور قابل ملاحظه‌ای کاهش داده و در عوض منابع را به یک ایستگاه ماهواره جدید تلویزیونی عرب زبان (شامل مطالب رادیوئی و آن لاین) در خاورمیانه منتقل می‌کند که کار خود را از سال ۲۰۰۷ آغاز خواهد نمود. "تلویزیون عربی بی. بی. سی. از کارکنان سابق الجزیره به‌عنوان ویراستار‌های جدید استفاده می‌کند" از سال ۱۹۴۳، بی. بی. سی. به ارائه برنامه به سرویس پخش نیرو‌های انگلیسی نمود که به پخش برنامه در کشور هائی که سربازان انگلیسی در آن حضور دارند می‌پردازد.کلیه ایستگاه‌های ملی رادیوی بی. بی. سی. و همچنین سرویس جهانی بی. بی. سی. بروی اینترنت و به فرمت ریل اودیو جاری قرار دارند. در آوریل سال ۲۰۰۵ شروع به آزمایشاتی نمود که در آن شماری محدود از برنامه‌های رادیوئی به‌عنوان

پاد کست ارائه می‌گردید. 

بصورت تاریخی، بی. بی. سی. تا سال ۱۹۶۷ به‌عنوان تنها پخش کننده برنامه‌های رادیوئی در انگلستان بحساب می‌آمد. در این زمان رادیو دانشگاه یورک (یو آر وای) و سپس با نام "رادیوی یورک" به‌عنوان اولین (و در حال حاضر قدیمی ترین) ایستگاه رادیوئی قانونی و مستقل کشور شروع بکار نمود.

تلویزیون بی بی سی‎

بی. بی. سی. یک و بی. بی. سی. دو طلایه دار کانال‌های تلویزیونی بی. بی. سی. می‌باشند. همچنین بی. بی. سی. اقدام به ارتقاء کانال‌های جدید تلویزیونی بی. بی. سی. سهوبی. بی. سی. چهار نمود که فقط توسط تجهیزات تلویزیون دیجیتال قابل دریافت بودند (این شبکه‌ها در حال حاضر بصورت گسترده و در حالت آنالوگ در انگلستان مورد بهره برداری هستند که قرار است در سال ۲۰۰۸ از رده خارج شوند). همچنین بی. بی. سی. اداره شبکه‌های اخبار ۲۴ ساعته بی. بی. سی.، بی. بی. سی. پارلمان و دو کانال ویژه کودکان با نام‌های سی. بی. بی. سی. و سی بیبیز بصورت دیجیتال را بر عهده دارد.تلویزیون بی. بی. سی. یک در واقع یک سرویس تلویزیونی منطقه سازی شده‌است که برنامه‌های برگزیده‌ای را در طول روز برای اخبار محلی و دیگر برنامه سازی‌های محلی فراهم می‌آورد. درجمهوری ایرلند شبکه ایرلند شمالی کانال‌های بی. بی. سی. یک و بی. بی. سی. دو را منطقه سازی نموده که بصورت پخش امواج انکساری آنالوگ از شمال قابل دریافت بوده و همچنین بروی اسکای دیجیتال، ان تی ال ایرلند و چاروس اجرا می‌گردند.

از تاریخ ۹ ژوئن سال ۲۰۰۶، بی. بی. سی. اقدام به شروع یک دوره آزمایشی ۱۲-۶ ماهه تلویزیون تعریف بالا نمود که تحت نام بی. بی. سی. اچ دی به پخش برنامه پرداخت. این شرکت برای سالیان متمادی در حال ساخت برنامه با این فرمت بوده‌است و اظهار امیدواری نموده بودکه تا سال ۲۰۱۰ برنامه هائی با فرمت ۱۰۰% اچ دی تی وی را بسازد و البته به این وعده نیز عمل نمود.بی. بی. سی. همچنین از سال ۱۹۷۵ به فراهم نمودن برنامه برای سرویس پخش نیرو‌های انگلیسی (بی اف بی اس) نمود که امکان دیدن و شنیدن برنامه‌های مورد علاقه نیرو‌های اچ ام را در سراسر جهان از کشور خود بروی دو کانال اختصاصی تلویزیونی، ایجاد می‌نمود.

بی بی سی بر روی اینترنت


آدرس اینترنتی bbc.co.uk که نام قبلی آن بی. بی. سی. آی. و نام قبل تر از آن بی. بی. سی آنلاین بود، شامل وب‌گاه اخبار است که به ارائه اخبار جامع و بدون تبلیغات و آرشیو مربوطه می‌پردازد. ادعای بی. بی. سی آنست که این سایت "محبوب ترین سایت اروپائی بر پایه مطالب می‌باشد" واینگونه مبالغه می‌کند که ۲/۱۳ میلیون نفر در انگلستان بیش از ۲ میلیون صفحه این سایت را بازدید نموده‌اند.بنا به اظهار موسسه رنک ترافیکالکسا، در ژوئیه ۲۰۰۶، سایت bbc.co.uk سیزدهمین سایت محبوب انگلیسی زبان در سراسر جهان طبقه بندی گشته‌است ودر کل به‌عنوان بیست و سومین سایت محبوب شناخته شده‌است. وب‌گاه به بی. بی. سی امکان تهیه بخش هائی را می‌داد که مکمل برنامه‌های مختلف تلویزیونی و رادیوئی بودند، همچنین اظهار آدرس‌های وب‌گاه برای بخش‌های سایت bbc.co.uk بمقتضی ماهیت برنامه، برای بینندگان و شنوندگان حالتی عادی دارد. سایت همچنین به بازدید کنندگان امکان گوش کردن به اکثر برنامه‌های زنده رادیوئی و سپس تا هفت روز پس از پخش را از طریق "پخش رادیو" بر پایه ری یل پلیر را می‌دهد؛ برخی برنامه‌های تلویزیونی نیز از طریق فرمت ری یل ویدئو قابل دریافت هستند. یک سیستم جدید بنام آی پلی یر نیز تحت برنامه ریزی می‌باشد که از فن آوری‌های پییر تو پییر و دی آر ام استفاده و از طریق آن می‌توان هم به برنامه‌های رادیو و هم به برنامه‌های تلویزیون بصورت آفلاین و ۷ روز پس از پخش دسترسی داشت. همچنین در صورت عضویت در گروه امتیاز آرشیو خلاق، سایت bbc.co.uk امکان دانلود کردن قانونی متون آرشیو شده انتخابی از طریق اینترنت را فراهم می‌آورد.

در سال‌های اخیر برخی از شرکت‌های بنام آنلاین و برخی سیاست‌مداران از این امر شکایت داشته‌اند که سایت bbc.co.uk در آمد بسیار بالائی را از طریق امتیاز تلویزیونی بدست می‌آورد بدان معنا که سایت‌های دیگر قادر به رقابت با حجم فوق العاده زیاد اطلاعات آنلاین و از تبلیغات آزاد سایت bbc.co.uk نمی‌باشند. بعضی از افراد پیشنهاد دادند که میزان پول حق امتیاز خرج شده برای bbc.co.uk بایستی کاهش یابد.در پاسخ به این ادعا‌ها، بی. بی. سی. اقدام به تحقیقات نموده و اکنون در حال اجرای تحرکاتی در خصوص تغییر روش ارائه سرویس‌های آنلاین خود می‌باشد. در حال حاضر سایت bbc.co.uk مشغول پر کردن جاهای خالی بازار می‌باشد، ولیکن بازدید کنندگان خود را برای استفاده از ظرفیت‌های موجود بازار به وب‌گاه‌های دیگر راهنمائی می‌نماید. (به‌عنوان مثال بجای ارائه اطلاعات در خصوص رویداد‌های محلی و جداول زمانی، بازدید کنندگان به سایت‌های خارج از بی. بی. سی. که حاوی این اطلاعات باشند هدایت می‌گردند.) به‌عنوان بخشی از این طرح، بی. بی. سی. برخی از وب‌گاه‌های خود را تعطیل و هزینه آنها را صرف ارتقاء بخش‌های دیگر می‌کند. 

بی. بی. سی. آی. نام تجاری سرویس‌های کاربر تعامل تلویزیون دیجیتال شرکت بی. بی. سی. می‌باشند که از طریق شبکه‌های فری ویوو (دیجیتال زمینی)، همچنین اسکای دیجیتال(ماهواره)، ان تی ال و تله وست (کابلی) قابل دریافت هستند. بر خلاف سیی فکس، بی. بی. سی. قادر به نمایش گرافیک‌ها، عکس‌ها، ویدئو و همچنین برنامه‌های تمام رنگی می‌باشد. مثال‌های جدید این امر شامل پوشش ورزشی کاربر تعامل برای مسابقات فوتبال و فوتبال راگبی، سایت BBC Soundbites با نمایش هنرپیشه جوان زن جنیفر لین و یک تست کاربر تعامل آی کیو ملی تست ملت می‌باشند. تمام ایستگاه‌های تلویزیون دیجیتال بی. بی. سی.، (و ایستگاه‌های رادیو بروی فری ویوو)، امکان دسترسی به سرویس‌های بی. بی. سی. آی. را در اختیار مخاطب قرار می‌دهند.

بی. بی. سی. آی. هرساله بیش از ۱۰۰ برنامه تلویزیون کاربر تعامل و همچنین سرویسی ۲۴ ساعته را در تمام ۷ روز هفته تدارک می‌نماید.این شبکه همچنین اخبار و وضعیت هوا را بصورت ویدئوئی پخش می‌نماید.

سرویس‌های بازرگانی

شرکت جهانی بی. بی. سی. با مسئولیت محدود یک زیر مجموعه تجاری از بی. بی. سی. می‌باشد که کلا متعلق به بی. بی. سی. بوده و وظیفه آن بهره برداری تجاری از برنامه‌ها و دیگر دارائیهای شبکه بی. بی. سی. بوده و شماری از ایستگاه‌های تلویزیونی در سراسر جهان را شامل می‌گردد. ایستگاه‌های تلویزیونی کابلی و ماهواره‌ای بی. بی. سی. پرایم(در اروپا، آفریقا، خاور میانه و آسیا)، بی. بی. سی. آمریکا، بی. بی. سی. کانادا (بهمراه بی. بی. سی. کودک)، به پخش برنامه‌های معروف بی. بی. سی. به مردم خارج از انگلستان می‌پردازند. همین عمل را یو کی تی وی(با همکاری فاکس تل و فری فریمنتل مدیا) در استرالیا انجام می‌دهند. یک سرویس مشابه با نام بی. بی. سی. ژاپن پخش خود را در آوریل ۲۰۰۶ و پس از برچیده شدن نماینده ژاپنی قطع نمود. >عطف< «وب‌گاه بی. بی. سی. ژاپن».>/عطف< سرویس جهانی بی. بی. سی. همچنین یک کانال ۲۴ ساعته اخبار، سرویس جهانی بی. بی. سی. و اداره مشترک با فلکس تک شبکه ایستگاه‌های یو کی تی وی در انگلستان، با همکاری دیگران یو کی تی وی طلائی را اداره می‌نماید. در جمع، اخبار تلویزیون بی. بی. سی. بصورت شبانه بروی بسیاری از ایستگاه‌های سرویس‌های عمومی پخش در ایالات متحده بنمایش در می‌آید. همچنین پخش مجدد برنامه‌های بی. بی. سی. مانند "ایست اندرز"، و در زلاند نو بروی تی وی یک در دستور کار قرار دارد.

بسیاری از برنامه‌های بی. بی. سی. (خصوصا مستند‌ها) توسط سرویس جهانی بی. بی. سی. به ایستگاه‌های تلویزیونی خارجی فروخته می‌شود. از سوی دیگر فیلم‌های کمدی،مستند‌ها و تولیدات درام‌های تاریخی در بازار بین المللی دی وی دی از محبوبیت خاصی برخوردارند.سرویس جهانی بی. بی. سی. همچنین به‌عنوان بازوی انتشاراتی بی. بی. سی. و سومین انتشارات بزرگ جهان در زمینه مجلات مصرفی در انگلستان مطرح می‌باشد. مجلات بی. بی. سی. که قبلا با نام انتشارات بی. بی. سی. نامیده می‌شدند، اقدام به انتشار "رادیو تایمز" و شماری از مجلات پشتیبان برنامه‌های بی. بی. سی. مانند " بی. بی. سی. تاپ گیر"، "بی. بی. سی. گود فود"، " آسمان شب بی. بی. سی."، "تاریخچه بی. بی. سی."، " بی. بی. سی. وایلد لایف" و "موسیقی بی. بی. سی." می‌نماید. در کل، در سال ۲۰۰۴ سرویس جهانی بی. بی. سی. موفق به کسب اجازه انتشار مجله مستقل گردید. سرویس جهانی بی. بی. سی. همچنین به واگذاری امتیاز و فروش مستقیم دی وی دی و ضبط برنامه‌های صوتی معروف برای مردم اقدام نموده‌است.بی. بی. سی. و دفتر خارجه و مشترک المنافع با همکاری یکدیگر اداره نظارت بی. بی. سی. را برعهده دارند که وظیفه آن نظارت بر رادیو، تلویزیون، مطبوعات و اینترنت سازمان در سطح بین المللی می‌باشد.

اتحادیه‌ها

عضویت در یک اتحادیه یک امر توافقی بین کارکنان و اتحادیه انتخابی آنان می‌باشد: البته کارکنان بصورت خودکار تحت پوشش یک اتحادیه قرار ندارند، ولی از آنجائیکه بی. بی. سی. یک استخدام کننده بزرگ (در بخش رسانه‌ها) می‌باشد، شمار اعضاء قابل توجه هستند.نمایندگی کارکنان بی. بی. سی. اغلب از طریق بی ای سی تی یو بهمراه ان یو جی برای کارکنان روزنامه و امیکاس برای کارکنان بخش الکتریکال انجام می‌پذیرد. عضویت در اتحادیه اختیاری است و هزینه‌های آن نیز توسط کارکنان و نه بی. بی. سی. تامین می‌شود.

انتقاد از بی. بی. سی

بنا به یک گزارش از میل آن ساندی، در طی یک جلسه که در سپتامبر ۲۰۰۶ برگزار گردید، یک مدیر اجرائی سطح بالا اذعان نموده که "بر طبق اخبار واصله، ما در مسیر سلامت سیاسی، بیش از اندازه پیش رفته‌ایم. بدبختانه، قسمت اعظم این پیشرفت ریشه در فرهنگ بی. بی. سی. دارد که تغییر آن نیز بسادگی امکان پذیر نمی‌باشد." همچنین گزارش شده‌است که در همان جلسه یک گفتمان فرضی در باره آنچه آنان به‌عنوان انداختن کمدین یهودی مناقشه انگیز ساچا بارون کوهن به سطل زباله شو‌های هجو تلویزیونی اتاق ۱۰۱ مطرح می‌نمودند، برگزار شده‌است. تصور بر آنست که بارون کوهن را می‌خواهند بداخل اتاق ۱۰۱ اغذیه حلال، اسقف کانتربری، قرآن و انجیل بیندازند. بر طبق متن، مدیران بی. بی. سی. قبول دارند در حالیکه آنها اجازه انداختن مابقی را داده‌اند، ولی قرآن را بخاطر رنجیدن مسلمانان مستثنی نموده‌اند.

اظهار جانبداری

بی. بی. سی. بصورت دائم متهم به جانبداری از سوی برخی روزنامه‌ها مانند دیلی تلگراف می‌باشد. در سال ۲۰۰۳، سردبیر چارلز مور اقدام به برگزاری یک عملیات تبلیغی با عنوان "بیب واچ" نمود که به تحلیل مرتب نظر روزنامه از تمایلات لیبرالی و چپ می‌پرداخت . اتهامات خاص وارده توسط روزنامه تلگراف حول محور ضد آمریکائی بودن موسسه، طرفداری ازفلسطینیان و طرفداری از اتحادیه اروپا می‌گردیدند. در سال ۲۰۰۵ یک گزارش مستقل توسط خود موسسه موید آن بود که بی. بی. سی. از "عادت ذهنی سازمانی" رنج می‌برد که به "عدم اشتیاق پاسخگوئی به شبهات طرفداری از اتحادیه اروپا" رهنمون می‌شود.جف رندال سردبیر اقتصادی سابق بی. بی. سی. اظهار داشته‌است که یک مدیر ارشد خبری موسسه به او گفته که " بی. بی. سی. در زمینه‌های چند فرهنگ گرائی بصورت بیطرف عمل ننموده‌است: موسسه به این اصل اعتقاد داشته و در پیشرفت آن ساعی است." جاستین وب خبرنگار واشنگتن اظهار می‌دارد که رفتار بی. بی. سی. نسبت به ایالات متحده آمریکا اهانت آمیز و مایه تمسخر بوده و هیچ "ارزش معنوی" برای آن قائل نیست. او معتقد است که گزارشات او توسط قائم مقام مدیرکل مارک بایفورد مورد تصحیح قرار گرفته‌اند. اندرو مارر خبرنگار سیاسی نیز ادعا نموده‌است که "بی. بی. سی. بیطرف و بدون نظر با مسائل روبرو نمی‌شود. این یک موسسه‌ای شهری است که با پول مردم اداره شده و در آن شمار بیش از اندازه‌ای از جوانان، اقلیت‌های نژادی و همجنس باز مشغول بکار هستند. این موسسه دارای تمایلات سیاسی می‌باشد ولی نه به اندازه یک حزب سیاسی. بهتر است از آن به‌عنوان یک جانبداری لیبرال فرهنگی نام برد." 

 بی‌بی‌سی آنلاین

 ( BBC Online) نام برند و منزلگاه اصلی سرویس‌های آنلاین بی‌بی‌سی بریتانیا است. بی‌بی‌سی آنلاین شبکه‌ای است عظیم از وب‌گاه‌های پربازدیدی چون بی‌بی‌سی نیوز، بی‌بی‌سی اسپورت، سرویس‌های رادیویی و ویدئویی بنا بر تقاضای بی‌بی‌سی آی‌پلیر، وب‌گاه ویژهٔ کودکان پیش دبستانی سی‌بیبیز، و سرویس‌های آموزشی نظیر بایت‌سایز. بی‌بی‌سی از سال ۱۹۹۴ برای پشتیبانی از برنامه‌های تلویزیونی، رادیویی و طرح‌های مبتنی بر وب خود، حضوری آنلاین داشت ولی تا دسامبر ۱۹۹۷، زمانی که دولت بریتانیا موافقت کرد تا از درآمد ناشی از حق اشتراک تلویزیون در بریتانیا مقداری بودجه به سرویس آنلاین خود اختصاص دهد، به صورت رسمی آغاز به کار نکرد. در طول تاریخ کوتاه فعالیتش، طرح‌های آنلاین بی‌بی‌سی همواره در معرض رایزنی‌های عمومی و بازنگری‌های دولتی قرار گرفته‌است که حاکی از نگرانی‌های رقبای تجاری بی‌بی‌سی آنلاین از تخریب بازار رسانه‌ای بریتانیا به دلیل حضود وسیع و پررنگ و بودجهٔ دولتی‌اش می‌باشد.بی بی سی از طرف هر دو جناح راست و چپ متهم به طرفداری از جناح دیگرمی شود. در همین رابطه دست راستی‌های مشهوری چون نورمن تبیت به آن لقب BBC= Bolshevik Broadcasting Corporationداده‌اند. در مقابل جرج گالووی از جناح چپ بی بی سی را BBC=Bush and Blair Corporation می‌نامد. از جمله منتقدین دائمی بی بی سی روزنامه دیلی تلگراف می‌باشد. در سال ۲۰۰۳، سردبیر چارلز مور اقدام به برگزاری یک عملیات تبلیغی با عنوان «بیب واچ» نمود که به تحلیل مرتب نظر روزنامه می‌پرداخت. بی بی سی همچنین متهم به پوشش خبری ناکافی از ولز می‌شود.

موضع گیری بی بی سی در باره ایران

Image result for ‫عکس ساختمان بی بی سی در زمان شاه‬‎Image result for ‫عکس ساختمان بی بی سی در زمان شاه‬‎

1-کودتای ۲۸ مرداد

برخی معتقدند که بی‌بی‌سی در کودتای ۲۸ مرداد شرکت کرده و در یکی از برنامه‌های رادیو بی‌بی‌سی به زبان انگلیسی پیام رمزی برای شاه ایران ارسال شده که حاکی از حمایت بریتانیا از کودتا علیه دولت دکتر مصدق بوده‌است. به باور این افراد در نیمه شب روز ۲۴ مرداد ۱۳۳۲ رمز عملیات آژاکس با عنوان «اکنون دقیقاً نیمه شب است» به جای «اکنون نیمه شب است» از رادیو بی‌بی‌سی اعلام شده‌است.. سِر شاپور ریپورتر از رهبران کودتای ۲۸ مرداد نیز قبلا در سال‌های کار در اینتلیجنس سرویس در بخش فارسی رادیو دهلی و بعداً بی‌بی‌سی کار می‌کرد.

2-نقش بی بی سی درفتنه88

در پی فتنه سال 88، بی‌بی‌سی و بخصوص بخش فارسی بی‌بی‌سی، از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران، متهم شد که «در کانون جنگ روانی قرار دارد و تظاهرات عوامل بیگانه -که از سوی صهیونیستها و امپریالیسم تغذیه میشوند -را سازمان می‌دهد»و این اتهام در جریان قتل عمدی (ندا آقا سلطان) اثبات گردیده و لکه ننگی شد بر دامان این بنگاه مرموز .

بخش فارسی بی‌بی‌سی زیرمجموعه‌ای از سرویس جهانی بی‌بی‌سی است، که به زبان فارسی از طریق رادیو، اینترنت وتلویزیون، فعالیت خبری و رسانه‌ای می‌کند. هم‌اکنون صادق صبا ریاست این بخش را برعهده دارد.

این شبکه با بودجه ۲۳٫۴ میلیون دلاری وزارت امور خارجه و مشترک‌المنافع بریتانیا اداره می‌شود. البته بخش فارسی بی‌بی‌سی اذعان دارد با این وجود، رویکرد مستقلی نسبت به وزارت امور خارجه انگلیس راجع به رویدادها دارد. در حالی که برای همه مشخص شده که این شبکه در راستای حفظ منافع انگلستان تبلیغ می‌کند. بهمین دلیل دولت جمهوری اسلامی، بخش فارسی بی‌بی‌سی را به عنوان اهرمی علیه منافع و امنیت ملی ایران قلمداد می‌کندوفعالیت آن در حال حاضر در ایران ممنوع میباشد.

 

رادیوی و تلویزیون فارسی بی بی سی و وبگاه آن

رادیوی فارسی بی‌بی‌سی، در تاریخ ۲۹ دسامبر ۱۹۴۰ میلادی (۸ دی ۱۳۱۹ خورشیدی) در اوایل جنگ جهانی دوم و برای رقابت با رادیو برلن راه اندازی شد و آماج برنامه‌های خود را به سود پادشاهی بریتانیا و ضد حکومت نازی آلمان گذارد. اولین گوینده رادیوی بی‌بی‌سی فارسی حسن موقر بالیوزی بود.برنامه‌های فارسی رادیو بی‌بی‌سی (از جمله بامدادی، نیمروزی، شامگاهی، آسیای میانه و روز هفتم) به صورت زنده بر روی سایت فارسی قابل دریافت است.در سال ۲۰۰۷ میلادی، بخش جهانی بی‌بی‌سی اعلام کرد که در پی تاسیس یک تلویزیون به زبان فارسی است و نهایتا"تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی پخش برنامه‌های خود را از روز ۱۴ ژانویه ۲۰۰۹ میلادی، (۲۵ دی ۱۳۸۷ خورشیدی) آغاز نمود ودر حال حاضرهر روز از ساعت ۱۷:۰۰ به وقت ایران و ۱۳:۳۰ به وقت گرینویچ شروع به کار می‌کند.

وب‌گاه فارسی بی‌بی‌سی، سایت خبری فارسی‌زبان، رادیو بی‌بی‌سی است که در سال ۱۳۷۹ راه‌اندازی شد.سایت فارسی بی‌بی‌سی در ماه مه ۲۰۰۱ راه‌اندازی شد. این سایت در چندین صفحهٔ جداگانه مانند صفحهٔ نخست (خبرهای جهان، ایران و منطقه)، صفحهٔ ایران، افغانستان،تاجیکستان، جهان، فرهنگ و هنر، دانش و فن، اقتصاد و بازرگانی، نگاه ژرف، جدیدترین اخبار، عکس و ویدیو، گزارش‌ها و تحلیل‌ها را در این زمینه‌ها به کاربران ارائه می‌دهد. هم اکنون این وبگاه بدلایل امنیتی و به سبب موذیگریهای این رسانه توسط دولت جمهوری اسلامی، از دسترس خارج شده است.

مواضع ضد مردمی بی بی سی از سال 1342 و در جریان کودتای 28 مرداد بود که علنی شد.دولت بریتانیا برای پیشبرد تبلیغات خود علیه دولت مردمی دکترمصدق از رادیوی فارسی بی بی سی هم استفاده می‌کرد و بارها مطالب ضدّ مصدق از این رادیو پخش شد به طوری که کارمندان ایرانی این رادیو دست به اعتصاب زدند. در بیست و یک ژوئیه ۱۹۵۱ میلادی یکی از مقام‌های وزارت امور خارجه بریتانیا از سفیر کشورش در ایران به خاطر پیشنهادهای وی در بهبود برنامه‌های رادیویی علیه مصدق تشکر کرده است. اوگفت:

«بی بی سی تا اینجا اغلب نکاتی که شما فهرست کرده اید انجام داده است. اگر اطلاعات بیشتری بدهید که چگونه می‌توان برنامه‌ها را مؤثر تر کرد تا به همان ترتیب اجرا شود. ضمناً باید از حمله به طبقات حاکم اجتناب کنیم. چرا که احتمال دارد بخواهیم با حکومتی که از همان طبقات بعد از سقوط مصدق تشکیل می‌شود کار کنیم».

 بر اساس گزارش دونالد ویلبرگ کارشناس سیا در ایران اسدالله رشیدیان به شاه گفت که از رادیو فارسی بی بی سی هم درخواست کمک شده تا شاه اطمینان یابد که دولت‌های آمریکا و بریتانیا طرح کودتا را تایید کرده اند. او می‌گوید که قرار شد که رادیوی فارسی بی بی سی جمله "الان نیمه شب است" را به "الان دقیقاً نیمه شب است" تغییر دهد تا شاه آن را بشنود و مطمئن شود که طرح سرنگونی را آمریکا و بریتانیا حمایت می‌کنند. به نظر می‌رسد که این موضوع صرفاً برای جلب حمایت شاه از کودتا با او در میان گذاشته شده باشد. زیرا رادیوی فارسی بی بی سی هرگز برنامه‌ای در دوازده شب نداشته است. 

بی بی سی حتی به نوکر استعمار نیز وفا نکرد.در دوره حکومت محمدرضا پهلوی، گزارش بی بی سی فارسی درباره مرگ ناصر عامری، دبیر کل حزب مردم، دریک حادثه رانندگی و همچنین پخش همزمان برنامه انتقادی پانوراما از تلویزیون بی بی سی در انگلیس، منجر به بسته شدن دفتر بی بی سی و اخراج مسئول این دفتر ازایران شدو این ماجرا نشان داد که بی بی سی تنها در فکر منافع استعمار است و بس و هیچ چیز دیگری برایش اهمیت ندارد.

جوایز ی برای خوش خدمتی مزورانه

در سال ۲۰۰۶ میلادی، آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه به سایت فارسی بی‌بی‌سی، جایزهٔ بهترین سایت خبری فارسی آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه را اهدا کرد.در سال ۲۰۰۹، اتحادیه رادیو و تلویزیونهای بین‌المللی (AIB) جایزه 'واضح‌ترین پوشش یک حادثه خبری' را به تلویزیون فارسی بی بی سی داد.این جایزه به خاطر گزارشی ۲۶ دقیقه‌ای به نام «انتخاباتی که ایران را لرزاند» به بخش فارسی بی بی سی داده شد که بر اساس حوادث ناشی از فتنه88 ، مشترکاً توسط وطن فروشانی بنامهای:سیما علی‌نژاد، مجید خیام‌دار و پاتریک هوبارد تهیه شده بود.در ضمن در سال ۲۰۰۹ بخش تلویزیونی بی بی سی فارسی موفق به کسب جایزه هاتبرد (Hotbird) شد.

نیوزویک، در سال ۲۰۰۹ میلادی، بخش فارسی بی‌بی‌سی را در رده «۱۸امین شخصیت قدرتمند در ایران» قرار داد. به تازگی هم جایزه بهترین برنامه سال را از طریق کمپانی یوتلست برای مستند از کابل تا لندن با شکسپیر که تهیه کنندگی آن را طاهر قائری داشته است کسب کرده اند.در سال ۲۰۱۴ میلادی، جشنواره بین‌المللی نیویورک، برنامه رادیویی چمدان از برنامه‌های بی‌بی‌سی فارسی را در فهرست برترین آثار مستند رادیویی جهان در سال ۲۰۱۳ قرار داد.این حجم تقدیر و توجه هدف دار نشاندهنده تمرکز بر ایران و ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

کارکنان بخش فارسی

صادق صبا متولد رشت، رییس کنونی بخش فارسی بی‌بی‌سی است. او مدیر رادیو، تلویزیون و وب‌گاه بی‌بی‌سی فارسی است. کارشناسی حقوق خود را از دانشگاه تهران،کارشناسی ارشد را از انگلستان و دکترای خود را از مدرسه اقتصاد لندن گرفته‌است. او ۲۰ سال است در بی‌بی‌سی کار می‌کند.

نادر سلطان‌پور، حرفه خبرنگاری را در هفته‎نامه‌ای به‎نام «صدای فارسی» در کانادا آغاز کرد که در شهر اونتاریو برای فارسی‎زبانان ارایه می‎شد. سلطان پور از زمانی که بی‎بی‎سی فارسی راه‎اندازی شد به‎عنوان یک مجری اصلی کار خود را آغاز کرد و برنامه‎های سیاسی و مصاحبه با اشخاص سیاسی معاند داخلی و خارجی را بر عهده دارد و به‎عنوان یکی از مجریان اصلی برنامه‎های خبری این شبکه معرفی شد.

  • جمال الدین موسوی بااصالت افغان و متولد ولایت بامیان ،از مجریان برنامه های خبری و سیاسی تلویزیون فارسی بی بی سی است. او روزنامه نگاری را از شهر مشهد شروع کرد و سالها سردبیر یک نشریه محلی در این شهر بود. نشریه ای که برای پناهندگان افغان چاپ می شد. در همین حال جمال الدین موسوی مدیر یک پروژه کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در مشهد بود که به آموزش کامپیوتر و روزنامه نگاری به افغانها می پرداخت. او از سال 2001 کارش را بی بی سی با برنامه "بازگشت" شروع کرد. برنامه ای مشترک بین کمیساریای عالی سازمان ملل متحد و بخش فارسی بی بی سی. بعد از آن او همکاری اش را با رادیو و سایت فارسی بی بی سی ادامه داد و به استخدام این شبکه درآمد. در سال 2009 و با آغاز کار تلویزیون فارسی بی بی سی او از جمله اولین مجریان این شبکه خبری بود.جمال الدین موسوی سالها در افغانستان، ایران، امارات متحده عربی و بریتانیا به عنوان خبرنگار بی بی سی کار کرده است و مقالات متعددی از او در سایت فارسی بی بی سی منتشر شده است. او حالا از مجریان برنامه شصت دقیقه و برنامه صفحه دوی بی بی سی فارسی است.
  • فرناز قاضی‌زاده، سال‌ها در روزنامه‌های ایرانی فعالیت کرده‌است. او از سال ۱۳۷۵ کارش را در مطبوعات شروع کرده .او در سال ۱۳۷۹ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز به‌عنوان مجری در یک برنامه علمی به نام کاوش فعالیت می‌کرد. فرناز قاضی‌زاده همسرسینا مطلبی است که درسال ۱۳۸۲ به دلیل نوشته‌های وطن فروشانه ای که در حکم یک خوش رقصی تهوع آور برای بیگانگان بود بازداشت شد و این دلیلی شد که فرناز به همراه خانواده‌اش، ایران را ترک نموده و به هلند و سپس به انگلستان برود. در سال ۲۰۰۵ او به همراه مسعود بهنود، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی و حسین باستانی، عضو گروه اولیه بود که روزنامه اینترنتی روزآنلاین را راه‌اندازی کردند و برای مدتی درآن کار کرد. در فوریه ۲۰۰۵، فرناز به عنوان تهیه‌کننده رادیو، به استخدام بی‌بی‌سی فارسی درآمد و علاوه بر تهیه گزارش، به عنوان مجری برنامه‌های رادیویی، جام جهان‌نما، چشم‌انداز بامدادی، روز هفتم و صدای شما کار کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۹ به عنوان مجری تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی کار خود را آغاز کرد.
  • کسری ناجی، خبرنگار با سابقه شبکه‌های بی‌بی‌سی، سی‌ان‌ان، ان‌بی‌سی و چندین رسانه بین‌المللی دیگر است. مقالاتی از او در روزنامه‌های گاردین، فاینانشیال تایمز،اکونومیست و لس آنجلس تایمز به چاپ رسیده‌است. او که به هنگام روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد در تهران فعالیت می‌کرد کتابی نوشت به نام «احمدی‌نژاد: داستان ناگفته رهبر تندروی ایران» که در لندن منتشر شد.
  • فرداد فرحزاد، خبرنگار و مجری شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی و متولد بندر انزلی است. از سال ۲۰۰۶ میلادی همکاریش را با بخش فارسی بی بی سی شروع کرد. گزارش‌های ویدئویی او از امارات و دیگر و کشورهای حاشیه خلیج فارس، اولین گزارش‌های تصویری در بی‌بی‌سی فارسی بود. پیش از بی بی سی با چند تلویزیون و رسانه دیگر در دوبی و آمریکا همکاری داشت.
  • شهریار رادپور، از قدیمی ترین کارمندان بخش فارسی بی بی سی است. شهرت او علاوه بر تهیه گزارش های رادیویی و اجرای برنامه ها، عبارت "اینجا لندن است، رادیوی بی بی سی " است که سالها در ابتدای برنامه های رادیوی فارسی بی بی سی، با صدای او پخش می شد. او از سال ۱۳۵۵ (۱۹۷۶ م) در بنگاه خبری بی‌بی‌سی مشغول به فعالیت شده و پیش از آن در تلویزیون ملی ایران مشغول به کار بوده‌است. از او هم اکنون بیشتر به عنوان کارشناس امور بریتانیا در مصاحبه‌های مختلف استفاده می‌شود.
  • پونه قدوسی، روزنامه‌نگار ایرانی است. پونه قدوسی در بخش فارسی بی‌بی‌سی فعالیت می‌کند و به همراه سیاوش اردلان و ستار سعیدی یکی از مجریان برنامهٔ نوبت شمااست.
  • سیاوش اردلان، مدت زیادی با رسانه معاند و ضد مردمی رادیو فردا کار می‌کرد اما سپس در بخش فارسی بی‌بی‌سی مشغول به کار شد. او یکی از مجریان اصلی برنامه «نوبت شما» است و گاهی با او به عنوان کارشناس امور سیاسی گفتگو می‌شود.
  • فرزاد کاظم‌زاده
  • ستار سعیدی، روزنامه نگار افغان است. او در سال ۱۳۵۴ خورشیدی در شهر هرات افغانستان متولد شد و در شهر مشهد ایران رشد یافت. سعیدی از سال ۱۳۷۷ خورشیدی در مشهد در برخی نشریات ایرانی و نشریات مهاجرین افغان فعالیت داشت. در سال ۱۳۸۱ او به هرات رفت و با نشریه آوای نو همکاری داشت. پس مدتی به عنوان خبرنگاربی‌بی‌سی ابتدا در کابل و سپس در لندن فعالیت داشت اما به علت اینکه فارسی را با لهجه ایرانی صحبت می‌کرد فعالیت او بیشتر در وبسایت خبری بی بی سی فارسی بود. با افتتاح تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی او هم اکنون همراه با سیاوش اردلان و پونه قدوسی یکی از مجریان برنامه نوبت شما است؛ او بیشتر روی موضوعات مربوط به افغانستان کار می‌کند. هرچند وی بیشتر به عنوان مجری ثابت برنامه مذکور تلقی نمی‌شود و نسبت به سیاوش اردلان و پونه قدوسی نقش فرعی‌تری دارد.
  • ناجیه غلامی، خبرنگار افغانی شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی می‌باشد. وی در سال ۲۰۰۱ حرفه خبرنگار رادیویی و تلویزیونی را به‌عنوان گزارشگر بی‌بی‌سی در شهر مشهدآغاز کرد. غلامی اولین خبرنگاری بود که ازسوی شبکه بی‌بی‌سی در ایران برای فعالیت‌های خبری خود، از مسئولان جمهوری اسلامی ایران مجوز کار گرفت و برای مدتی نیز کار خبری را در ایران دنبال کرد.
  • مسعود بهنود، نویسنده، روزنامه‌نگار و فیلمساز ایرانی است و نقشی نیز در فیلم(خانه عنکبوت) که از آثار ( علیرضا داوود نژاد )در سالهای آغازین انقلاب اسلامیست بازی کرده است. وی کارش را به عنوان روزنامه‌نگاری از سال ۱۳۴۲ شروع کرده‌است. او بیش از بیست روزنامه و مجله را تاسیس کرده‌است و تاکنون پانزده کتاب تألیف کرده‌است. پس از راه اندازی شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی بخش فارسی با این شبکه مشغول همکاری می‌باشد.
  • بهزاد بلور، مدت‌ها مجری برنامه «روز هفتم» در رادیو بی‌بی‌سی فارسی بود که ترانه‌های درخواستی شنوندگان را پخش می‌کرد یا با هنرمندان عرصه موسیقی مصاحبه می‌کرد. او با راه اندازی تلویزیون فارسی به این شبکه پیوست و مجری برنامه «کوک» شد که با خوانندگان و نوازندگان زیر زمینی و غیر مجاز ایرانی، و یا هنرمندان افغان و تاجیک مصاحبه می‌کند و برنامه‌هایی را در مورد زندگی و فعالیت‌های آنها پخش می‌کند.
  • نیما اکبرپور، از برنامه‌سازان در تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی و مجری برنامه کلیک، با موضوع فناوری در آن شبکه تلویزیونی است. وی تحصیلاتش را در رشته مهندسی کامپیوتر و در گرایش نرم‌افزار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان به پایان برده‌است. نوشتن را به طور جدی با وبلاگش عصیان آغاز کرد و در هفته‌نامه چلچراغ ادامه داد. آخرین مسئولیتی که در این هفته‌نامه داشت معاونت سردبیری و در چند ماه آخر به عنوان جانشین سردبیر بود.
  • علی همدانی، (زادهٔ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۴ در تهران) از برنامه‌سازان در تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی است. وی تحصیلاتش را در رشته دکتری دامپزشکی در خرداد ۱۳۸۸، دردانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به پایان برده‌است. او کار روزنامه نامه نگاری را از پایان سال ۲۰۰۵ میلادی، با اجرا و تهیه گزارش‌های رادیویی از فرهنگ روز و سبک زندگی جوانان در ایران برای برنامه‌های زیگزاگ و روز هفتم بخش فارسی رادیوی بی‌بی‌سی و با نام مستعار زیگعلی آغاز کرد. شهرت اولیه وی مدیون تهیه گزارشها و گفتگوها با خوانندگان غیر مجاززیرزمینی و تمرکز بر هنر خیابان محور و فرهنگ موازی است. خبرگزاری فارس و چند رسانه دیگر در ایران، وی را عامل مطرح شدن بسیاری از خوانندگان زیرزمینی ایران، معرفی کردند. علی همدانی در سال ۲۰۰۹ برای ادامه فعالیت‌های روزنامه نگاری به بریتانیا رفت و کار در بخش فارسی بی بی سی را با پیوستن به تلویزیون بی بی سی و در برنامه‌های امروزی‌ها و نوبت شما پی گرفت. او سپس به اتاق خبر تلویزیون فارسی بی بی سی پیوست و تا کنون با بسیاری از چهره های عمدتا" معاندایرانی و شخصیتهای سرشناس غیرایرانی گفتگوهای رادیو- تلویزیونی انجام داده است. علی همدانی تنهاخبرنگار ایرانی است که پس از آزادی خانم آنگ سان سوچی، رهبر دمکراسی خواهی برمه و برنده جایزه صلح نوبل از حصر خانگی، در سال ۲۰۱۱ میلادی، با او گفتگوی تلویزیونی انجام داد. خانم سوچی در این گفتگو بدلیل عدم شناختش از شرایط ویژه ی ایران و با خط دهی موذیانه علی همدانی به حصر خانگی سران فتنه( موسوی و کروبی) هم اشاره کرد.
  • حسین باستانی روزنامه نویس و روزنامه نگار ایرانی  است که به عنوان کارشناس از موضعی منافقانه و ضد مردمی به تحلیل مسائل سیاسی می‌پردازد.
  • یوسف عزیزی بنی‌طرف، از جمله کارشناسانی است که در برخی برنامه‌های این شبکه که به مسائل اعراب و به ویژه فلسطین و اسرائیل مربوط است، حضور دارد. او متولدسوسنگرد در استان خوزستان است که ساکن تهران بود و از اعضای کانون نویسندگان ایران و عضو افتخاری «اتحادیه نویسندگان عرب» به شمار می‌آمد. وی سابقه فعالیت طولانی در روزنامه همشهری دارد. وی درروز هفتم تیر ماه ۸۷  پس از انجام تحرکاتی معاندانه که به باز داشتش انجامید با خیانت به شخصی که وثیقه چند صد میلیونی برای وی گذاشته بود پس از آزادی کشور را ترک کرد.
  • طاهر قادری، از گزارشگران این شبکه‌است که به‌ویژه به تهیه گزارش‌هایی در مورد افغانستان می‌پردازد. او مدتی مجری برنامه امروزی‌ها بود.
  • نفیسه کوهنورد، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی در استانبول او در روزنامه‌های شرق، همشهری، ایران و شبکه سی‌ان‌ان ترک در تهران سابقه خبرنگاری داشته و از سوی روزنامه همشهری به عنوان خبرنگار اعزامی همشهری به ترکیه سفر کرد و پس از مدتی به عنوان مسئول صفحه سیاست خارجی همشهری منصوب شد.
  • بزرگمهر شرف الدین، تهیه کننده ارشد خبربخش فارسی بی بی سی است . او سازنده مستند هائی خیانتکارانه میباشد،او پیشتر سردبیر هفته نامه چلچراغ بود.
  • اهداف تخریب محور بی بی سی در قبال ایران
  • بخش فارسی بی بی سی اخیرا"با افزایش تعداد نیرو و بودجه همراه بوده است و این موضوع نشان می دهد که دولت انگلستان و بی بی سی، اهداف خاصی را در ایران دنبال می کنند که به خاطر آن نه تنها برنامه ها را در شرایط بحران مالی جهان و اروپا کم نکرده اند بلکه برعکس این بودجه و برنامه های بخش فارسی را افزایش داده اند.
     با وجود تعطیلی و کاهش ساعات برنامه های بی بی سی روسی، عربی، ا ردو و... برنامه های بخش فارسی بی بی سی افزایش یافته و علاوه بر اضافه شدن تلویزیون فارسی که در سال های اخیر راه اندازی شده، بخش رادیو فارسی بی بی سی همچنان به کار خود ادامه می دهد و برنامه چشم انداز صبحگاهی آن پس از سال ها همچنان ادامه دارد.
    اخیرا، وزارت خارجه انگلستان و منابع مالی شبکه بی بی سی، اعلام کرده اند که بخش اعظمی از بودجه اختصاص داده شده به دپارتمان بین المللی بی بی سی جهت برنامه های برون مرزی کاهش یافته و بی بی سی مجبور به کاهش کارمندان و همچنین بودجه اختصاص داده شده به این بخش های بین المللی شده است.
    اما بخش فارسی بی بی سی با افزایش تعداد نیرو و بودجه همراه بوده است و این موضوع نشان می دهد که دولت انگلستان و بی بی سی، اهداف  خاصی را در ایران دنبال می کنند که به خاطر آن نه تنها برنامه ها را در شرایط بحران مالی جهان و اروپا کم نکرده اند بلکه برعکس این بودجه و برنامه های بخش فارسی را افزایش داده اند.
    اخیرا، مکان بخش فارسی بی بی سی که قبلا در یک ساختمان کوچک در منطقه bush house بوش هاوس در مرکز شهر لندن بود به محل جدید و بزرگتری در منطقه  shepherds bush شفردز بوش در جنوب لندن منتقل شده که دارای امکانات بیشتر و ساختمان مجهز و تجهیزاتی قابل توجه است. این جابجایی و انتقال به مکان بزرگتر و مجهزتر نشان می دهد که بی بی سی و دولت انگلستان به فکر تجهیز و توسعه کارهای بی بی سی فارسی است و اهداف مهمی را از نظر دست اندرکاران این شبکه دنبال می کنند.
    مسوولان بی بی سی علاوه بر جذب کمک های دولتی از مالیات دهندگان انگلیسی، از کمک های بنیادهای صهیونیستی، بهایی، سلطنت طلب وافرادی مانند فرح پهلوی، اشرف پهلوی و... نیز تامین می شوند و اخیرا چند فقره کلاهبرداری و جذب پول باهدف تبلیغ برای خاندان پهلوی نیز مورد توجه بی بی سی فارسی بوده است.
    علاوه بر کمک های ویژه، شایعاتی مبنی بر کمک ۱ میلیون پوندی مرکز بهائیت در اسرائیل قوت گرفته است. دلیل آن هم کمک ۷۵۰ هزار یورویی چند خانواده ثروتمند بهایی، و همچنین اعانه 300 هزار پوندی انجمن یهودیان ایرانی مقیم لندن به شبکه بی بی سی فارسی ذکر شده است.
    بی بی سی فارسی به نوعی دارای بودجه ای مستقل است که از طریق مالیات مردم انگلیس و بودجه ویژه حکومت پادشاهی این کشور تامین می شود و این بودجه بندی و نوع مدیریت بی بی سی فارسی نشان می دهد که این شبکه تنها یک شبکه اطلاع رسانی و خبری نیست بلکه برای اهدافی فراتر از یک شبکه اطلاع رسانی سازماندهی شده است
    فرح پهلوی نیز در بازدیدی که از بی بی سی فارسی داشت، ۵۰۰ هزار دلار به این شبکه تقدیم کرد و اشرف پهلوی نیز سود یکی از سپرده های مالی هنگفت خود را به بی بی سی اختصاص داد.
    کمک های بی دریغ انگلیس و عوامل دیگر به شبکه بی بی سی فارسی در حالی است که دولت انگلیس با بحران گسترده اقتصادی، بیکاری کارگران و اعتراضات عمومی مواجه شده اما تحت هر شرایط بودجه خوشگذرانی های روسای بی بی سی برایشان حیاتی تر از معیشت مردم این کشور است.
    اگر چه ظاهرا بخش شبانگاهی رادیو بی بی سی فارسی معروف به جام جهان نما بعد از حدود  50 سال فعالیت حذف شد، اما شبکه تلویزیون فارسی جای آن را گرفته و این شبکه که در ابتدا یک برنامه خبری 60 دقیقه ای و تکرار اخبار آن در بخش های بعدی بود، اکنون به تعداد زیادی برنامه های خبری، مستند، برنامه سازی، موزیک، هنر و سینما، اقتصادی و سیاسی، میزگردهای سیاسی  و تاریخی و....  افزایش یافته است.
    دلیل عمده این تفاوت ها، ماموریت و هدف بی بی سی فارسی برای تلاش در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی است و در نتیجه شبکه بی بی سی فارسی به دلیل دنبال کردن اهداف ویژه سرویس وزارت خارجه انگلیس، مشمول تصمیم مدیران بی بی سی برای تعدیل نیرو و بودجه قرار نگرفته است.
    برآوردها نشان می دهد که حداقل بودجه شبکه بی بی سی فارسی سالانه 22 میلیون دلار است و این بودجه چند برابر یک شبکه معمولی اطلاع رسانی در کشورهای اروپایی است

  •  اهداف اعلامي 
  •                                                   
  •  اهداف اعلامي ارائه تصوير واقعي از ايران وجهان (مسائل سياسي، تحولات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي و...)؛ 1. -پاسخ به نياز مخاطبان؛ 2. -شكست انحصارصدا وسيما در پخش تلويزيوني؛ 3. -پركردن خلاء رسانه اي در جامعه ايران؛ 4. -پديدآوردن معيارهاي نودرعرصه پخش برنامه هاي تلويزيوني به زبان فارسي.5. -هدف سرويس بي بي سي فارسي، تغيير رژيم نيست بلكه تعامل است .ايران يك جامعه پويا ، پرچالش و متفرق است كه فاقد رسانه هاي مستقل است. 6. -نبرد بين واقع گرايان و تندروها شديد خواهد بود . بي بي سي مي تواند بر آن مباحثات تاثير گذار باشد و اين كار را خواهد كرد . (نقل از تايمز لندن )
  •   اهداف پنهان

  • اهداف پنهان بی بی سی از این قرارند:
  • 1) -تاثيرگذاري بر افكار عمومي در بلند مدت؛ 2) -تغيير نگرش و رفتار مخاطبان؛ 3) -ظرفيت سازي در ساختار فكري مخاطبان؛ 4) -موجه نشان دادن و ترميم چهره غرب؛ 5) -ايجاد تريبون براي مخالفان و منتقدان نظام؛ 6) -براندازي نرم.
  • ومهمترين محور هاي القايي و شيوه هاي تبليغي تلويزيون فارسي بي بي سي  اینها هستند:
  • 1- توجه و تمركز بر تحركات معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوري. 2- فضا سازي و حاشيه سازي رسانه اي در خصوص تحولات جاري ايران. 3- مصاحبه هاي مكرر با كارشناسان و برخي فعالان سياسي ايران. 4- بزرگنمايي تجمع و راهپيمايي مخالفان. 5- پيوند زدن اعتراضات ايرانيان خارج از كشور با اعتراضات داخلي كه اساسا ماهيتي متفاوت دارند. 6- متهم كردن ايران به عدم پايبندي به دموكراسي.
  • مهمترين محور هاي القايي در روز انتخابات ازاین قرار بودند:
  • 1-ادعاي جناحي عمل كردن صدا و سيما در راستاي اعتبار زدايي از آن 2-اعتراف به حضور گسترده مردم در پاي صندوق هاي راي به منظور بهره‌برداري‌هاي بعدي 3-القاي دخالت بسيج و سپاه در انتخابات و برجسته سازي آن 4-القاء نا سالم بودن انتخابات 5-القاء اينكه آمريكا با احتياط نتايج را دنبال مي كند 6-ايجاد شبهه و تقلب در نحوه شمارش آراء 7-تبديل جشن شادي انتخابات به جشنواره سوگ 8-القاي سكوت نكردن كانديداهاي رقيب در برابر تقلب 9-القاي تهديد آميز بودن پيام رهبري 10-القاي امنيتي شدن فضاي شهر تهران 11-القاي احمدي نژاد به عنوان رييس جمهور طبقه پايين 12-القاء بهت و حيرت مردم از نتيجه آراء 13-عادي جلوه دادن تقلب در انتخابات ايران 14-شبهه در صيانت از آراء 15-القاي حمايت تمامي قوميت ها و شهرها از موسوي 16-مايوس كنده بودن پيام رهبري براي اصلاح طلبان 17-شبهه در صيانت از آراء 18- القاي ناكارآمدي و جانبدار بودن نهادهاي داوري كننده .
  • و...نتیجه:
  • بسياري از ما رسانه هاي غربي را به نظم بسيار دقيقي در ساعت پخش برنامه ها مي شناسيم. اما شبكه بي بي سي فارسي از 2 ماه قبل از انتخابات رفتارهايي كرده است كه بايد در خصوص آن سوالاتي پرسيد:
  • 1-چرا بي بي سي از حدود 2 ماه قبل از انتخابات ايران برنامه هاي خود را به طور ويژه اي تغيير داد؟ 2-چرا شعار بي بي سي فارسي از آغاز كه ما براي تمامي فارسي زبانان از جمله افغان ها ، تاجيك ها و ساير فارسي گو ها برنامه پخش مي كنيم و نه فقط براي ايراني ها يك باره رخت بر بست و تمامي بي بي سي در اختيار ايرانيان قرار گرفت؟ 3-چرا بي بي سي فارسي در چند نوبت از برنامه هاي خود از يك ماه قبل از انتخابات كاملا نظم و رنگ و لعاب برنامه هايش را تغيير داد و برنامه هايي همچون“ هفته ايران“ و ... راه اندازي كرد و يا برنامه آپارات كه مستند پخش مي كند با نام ويژه برنامه هاي انتخاباتي اقدام به پخش مستند كرد كه همه آن مستند ها در جهت سياه نمايي و فلاكت ايرانيان بود؟ 4-با چه ظرفيت فني ، انساني ، مالي و... شبكه بي بي سي فارسي از روز پس از انتخابات يكباره تمامي برنامه‌هاي خود را كه بيشتر بستري براي جذب مخاطب بود (همچون مستند‌هاي زيبا، ورزش، برنامه‌هاي جوانان و ...) فرو ريخت و حذف كرد و تمامي اين شبكه ويژه انتخابات شد؟ 5- آيا باور پذير است كه يك شبكه حرفه اي همچون بي بي سي فارسي با برنامه ريزي بسيار دقيق پس از آنكه به بهانه روز انتخابات برنامه هاي 8 سات در روز خود را 24 ساعته كرد ، يكباره همسو با اغتشاشات برنامه هاي خود را به 22 ساعت در شبانه روز افزايش دهد؟ 6- آيا مي‌توان پذيرفت كه به فاصله چند ساعت پس از پارازيته شدن بي بي سي فارسي تغيير در فركانس و ماهواره پخش كننده ايجاد شود؟ آيا يك شبكه معمولي اين همه قدرت انعطاف تكنولوژيك ، انعطاف مالي و انعطاف نيروي انساني دارد؟ 7- آيا نمي دانيم كه تمامي پول بي‌بي‌سي فارسي را وزارت خارجه انگليس و دستگاه‌هاي امنيتي اين كشور تامين مي كنند؟ 8- آيا نمي فهميم كه اين شبكه موج سواري خود را در كشور ما بر اساس خلاء هاي رسانه اي و اطلاعاتي آغاز كرده است؟  
  •    
  • نقش مخرب تاریخی «بی.بی.سی»درایران

  • 1)رادیوی فارسی «بی.‌بی.‌سی» برای مقابله با تبلیغات رادیو فارسی‌زبان برلین آلمان و همچنین برای زمینه‌چینی و توجیه اشغال نظامی ایران به دست نیروهای نظامی بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی راه‌اندازی شد که از چند ماه پیش از آغاز به کار این رادیو، متفقین در تدارک انجام آن بودند و در واقع رادیو فارسی‌زبان را با این هدف تأسیس کردند که چهره مثبتی از اقدام آینده خود در افکار عمومی مردم ایران پدید آورند. جالب بود که همان موقع نیز کارکرد «بی.بی.سی» فارسی، توجیه چپاول ایران توسط انگلیس برای افکار عمومی فارسی زبان بود و این نشان می‌دهد که به لحاظ تاریخی و ماهوی، «بی.بی.سی» همواره در برابر ملت ایران و حامی سیاست‌های دشمنانه دولت انگلیس بوده است. 2 )  رادیو فارسی «بی‌.بی.‌سی» در دوم دی ماه 1319 (درست هشت ماه پیش از حمله متفقین به ایران در شهریور 1320‌) آغاز به کار کرد. اما نکته‌ای که در موضوع راه‌اندازی رادیو فارسی «بی.‌بی.‌سی» اهمیت دارد، تصدی مسئولیت «حسن موقر بالیوزی» (3) (1980 ـ 1908میلادی) از رهبران سرشناس بهائیان در رادیو فارسی زبان «بی‌.بی.‌سی» بود که بر پایه اسناد داخلی بایگانی سرویس جهانی «بی‌.بی.‌سی»، با دستور وزارت خارجه انگلیس انجام گرفت.
  • البته باید در پرانتز گفت که از آن موقع تاکنون، تجربه نشان داده است که چه در مسأله تأثیرگذاری بهائیان در سیاست‌گذاری بخش فارسی و چه درباره جذب اپوزیسیون‌های فراری، حکایت همچنان باقی است و وزارت امور خارجه انگلیس، پایه ثابت تصمیم‌گیری‌های مدیریتی و اجرایی «بی.بی.سی» است. همان گونه که گفته شد، یکی از مواردی که مسئولان سرویس جهانی «بی‌.بی.‌سی» و نیز گزارشگران تاریخ بخش فارسی آن، خواسته یا ناخواسته، از کنار آن گذشته و یا آن را بسیار کمرنگ نشان داده‌اند، حضور و کارآیی انکار نشدنی بهایی مشهور، حسن موقر بالیوزی و دیگر بهائیان در سطوح جدی و سیاستگذاری این رسانه است. 4)  بالیوزی نخستین کسی بود که در آغاز راه‌اندازی «بی‌.بی.‌سی» فارسی، از آن رادیو برای مخاطبان سخن گفت. 5  )  وی از اعضای خاندان افنان و از اقوام نزدیک «میرزا علی محمد باب» و فرزند «محمد علی (محمود) موقرالدوله بالیوزی»، حاکم پیشین بوشهر و وزیر فواید عامه و تجارت در کابینه کودتای سید ضیاءالدین طباطبایی در اواخر 1299 و اوایل 1300 شمسی بود. بالیوزی در شرایطی به استخدام «بی‌.بی.‌سی» درآمد که چند ماهی پیش از آن به عضویت مجمع ملی بهائیان به نام «رضوان» درآمده بود. وی همچنین چند سال پس از راه‌اندازی بخش فارسی، به عنوان نزدیکترین مشاوران «شوقی افندی ربانی»، آخرین رهبر شناخته شده بهائیان جهان، در سال 1956 به عنوان به اصطلاح یکی از ایادی امرالله، به قول پیروان آن فرقه منصوب شد که به منزله عضویت در بالاترین شورای اداری و فرقه‌ای بهائیت (تقریباً معادل کاردینال ارشد در مذهب کاتولیک) است. 6)  او علاوه بر نگارش نزدیک ده اثر با موضوع تاریخ و تبلیغ بهائیت، سال‌ها رییس «محفل ملی معنوی بهائیان» در جزایر بریتانیا بود؛ این سمت به منزله ریاست کل اداری و اجرایی بهائیان بریتانیاست (6). 7 ) وی در طول نزدیک دو دهه کار در «بی‌.بی.‌سی» فارسی، عملاً به یکی از افراد کلیدی و به شدت تأثیرگذار این شبکه تبدیل شد. 8 )  بالیوزی در این مدت با همه قوا هم به امور رسانه اشتغال داشت و هم به امورات فرقه خود و از این راه ثابت کرد که مسئولان «بی‌.بی.‌سی»، نسبت به منشور خود درباره ضرورت حفظ بی‌طرفی دبیران، تهیه‌کنندگان و کارکنان در زمینه سیاسی و دینی، پایبند نیستند. 9 )  حضور چشمگیر بهائیان در سطوح گوناگون سرویس جهانی «بی‌.بی.‌سی» از مدیریت‌های کلان آن شبکه به پایین، ضمن تأثیرگذاری‌های نامحسوس پنهان خود در لایه‌های زیرین این شبکه، گاه نمودهای آشکاری نیز داشته که از آن میان، می‌توان به مصاحبه کاملاً تبلیغاتی و فرمایشی با «مری مکسول» (مشهور به روحیه خانم) بیوه شوقی افندی، رهبر سابق بهائیان، در تاریخ هجدهم آگوست 1981 اشاره کرد. 10 )  البته تهیه رپرتاژ آگهی‌های گزارش‌گونه، منحصر به سال‌ها و ماه‌های گذشته در «بی‌.بی.‌سی» نبوده و انتشار اخبار و گزارش‌های متعدد در این موضوع، نشان دهنده تداوم این سیاست و تلاش «بی‌.بی.‌سی» برای تفرقه‌افکنی‌های مذهبی در ایران با موضوع بهائیت است. در این باره برای نمونه می‌توان به مجموعه گزارش‌های متعدد آگهی‌گونه و جانبدارانه خبرنگاران اعزامی بخش فارسی به اسراییل، درباره مراکز گوناگون بهایی در عکا و دیگر سرزمین‌های فلسطین اشغالی اشاره کرد که برای رادیو، تلویزیون و وب سایت «بی‌.بی.‌سی» فارسی تهیه شد. در این مطالب، گزارشگران اعزامی بخش فارسی «بی‌.بی.‌سی»، حکومت ایران را به یهودی‌ستیزی متهم می‌کردند و با این دروغ، تلاش می‌کردند فرقه خودساخته بهائیت را نیز مانند یهودیت، جزو ادیان الهی قرار دهند. با توجه به تصدی بخش‌های گوناگون «بی‌.بی.‌سی» فارسی از سوی بهائیان متنفذ و سرشناس، معلوم نیست چگونه می‌توان این ادعای مدیران سرویس جهانی «بی‌.بی.‌سی» را درباره استقلال عمل تحریریه و تأثیر نپذیرفتن از جریانات بیرونی پذیرفت! واقعیت این است که بهائیان امروز در جهان هیچ رسانه‌ای، مورد اعتمادتر از «بی‌.بی.‌سی» فارسی برای خود سراغ ندارند، چرا که این رسانه به دستاویزی برای اعمال سلایق و ابراز بدعت‌های فرقه‌ای این گروه مفسد تبدیل شده است.
  • رابطه ی  خونی بی بی سی با بهائیان
  •   بی بی سی در تاریخ 28ژولای (6مرداد)درحالی خبر متهم شدن 11 تن از بهائیان ایرانی به جرم اقدام علیه امنیت ملی را انعکاس داد که گزارشات از نفوذ بهائیان دربدنه بی بی سی فارسی خبر می دهد. با بسط و گسترش رادیو بی‌بی‌سی، سران وزارت امور خارجه انگلیس تصمیم گرفتند با بودجه دولتی این کشور وبگاه جهانی این رسانه را افتتاح کنند که این سایت با سردبیری "بهروز آفاق" فعالیت خود را آغاز کرد. فردی بهائی، که بعدها مدیر شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی هم شد. برخی از چهره های بهائی در تشکیلات بی‌بی‌سی فارسی: مهدی پرپنچی، سردبیر فعلی بی‌بی‌سی فارسی، در وبلاگ شخصی‌اش، خاطرات سفر به فلسطین اشغالی و دیدار از مراکز بهائیت و حتی خواندن ورد‌ های این فرقه گمراه را منعکس کرده است. باقر معین، شاداب وجدی، لطفعلی خنجی و عنایت فانی از جمله کسانی هستند که از سه دهه گذشته تا کنون به عنوان مجری و تهیه کننده، نقش مهمی را در حمایت از بهائیان در بی‌بی‌سی ایفا کرده‌اند. بی‌بی‌سی فارسی با اعزام خبرنگاران خود به سرزمین‌های اشغالی، سعی کرد تا با توسل به ترفندهای مختلف، چهره بهائیت را تطهیر کند. ناگفته نماند نقش بریتانیا در تشکیل این فرقه در تاریخ، بسیار مشهود است .           بی بی سی بر ضد مهدویت   گویی موضوع مهدویت از دل مشغولی های بی بی سی شده است این شبکه، به مناسبت های مختلف، به این موضوع پرداخته و با نیرنگ های زیرکانه و شبهه های زهرآگین خود سعی می کند ذهن خواننده ها را از مسیر حقیقت منحرف کند. بی بی سی نماینده رسانه ای تفکری است که قرن ها دنیا را به استعمار کشیده و بارها با ایجاد مدعیان دروغین مهدویت در اسلام و مسیحیت، تلاش کرده است به اهداف شوم خود برسد. شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید همیشه دولت انگلیس از طرفداران مدعیان دروغین مهدویت بوده است و در طول قرن های گذشته، بارها مدعیان مختلفی را برای ایجاد شکاف در اعتقادات مردم تراشیده است. نطفه تولد بسیاری از مدعیان دروغین مهدویت در گذشته و حال، توسط صاحبان اصلی این رسانه ایجاد شده است. بی بی سی به تریبونی تبدیل شده است که علاوه بر مخالفت های سیاسی با دولت جمهوری اسلامی ایران، تلاش دارد با ایجاد شبهه ها و تزریق دروغ هایی در ذهن جوانان، پایه های اعتقادی مردم ایران را سست کند. ما این جا قصد پرداختن به انواع استعمار رسانه ای بی بی سی را نداریم و فقط به توجه خاصش به موضوع مهدویت می پردازیم، تا متوجه شوید این رسانة پیر با شیوه های جدیدش چگونه میان ده خبر راست خود، یک خبر دروغش را در ذهن خواننده ها می کارد و چگونه شبهه ها را مثل تخم علف های هرز می پراکند. شاید بپرسید چرا مهدویت؟ جواب، ساده و صریح است؛ چون در دنیای امروز، اندیشه شیعه و تفکر مهدویت است که همه خواب های امپریالیسم جهانی و صهیونیسم را به کابوس تبدیل می کند و دستشان را رو می نماید. تفکر شیعه، موجی را در دنیا ایجاد کرده است که همه تارهای عنکبوتی آن ها را ویران، و چشم های به خواب رفته را بیدار کرده است. شاید باورش برای شما هم سخت باشد که آن ها با همه ابزارهای رسانه ای و پیشرفت های علمی و ابزارهای جنگی و ...، بزرگ ترین کابوسشان را شیعه می دانند و از هیچ تلاشی برای ریشه کنی این تفکر دست بر نمی دارند. تفکر شیعه از ریشه هایی تشکیل شده که در همیشه تاریخ، برابر استعمارگران و مستکبران تاریخ ایستاده و آن ها را به نابودی کشانده است: یکی تفکر سرخ (حسینی) شیعه است که مرگ را می پذیرد؛ اما ظلم و استثمار را هرگز. دیگری تفکر سبز (مهدوی) شیعه است که همیشه ایمان به حضور منجی موعود و امید آمدنش، آن را به ایستادگی و آمادگی واداشته است. اکنون که عصر رسانه ها است و استعمار نوین، از طریق رسانه ها انجام می شود، رسانه هایی چون بی بی سی همه تلاش خود را برای خشکاندن این ریشه ها به کار می گیرند و گاه با بد جلوه دادن عاشورای حسینی و گاه با توهم دانستن انتظار مهدوی سعی می کنند شیعیان را از این دو ریشه اساسی جدا کنند. البته تاریخ همیشه شاهد بوده که تلاش آن ها بی اثر مانده است؛ چرا که خون حسین علیه السلام در رگ های تاریخ جاری است و غیر از شیعه و سنی و مسیحی، همه مردم آزادة دنیا را تحت تاثیر قرار داده و انقلاب هند و انقلاب های بسیاری را سبب شده است. انتظار نیز توقع فردایی زیبا و آمدن منجی است که بارقه امید را در جان آزادیخواهان می درخشاند. از گوگل هم می توانید بپرسید! با جست وجوی کوتاهی، گوگل نشان می دهد تا کنون بیش از هزار صفحه درباره مهدویت و امام زمان و جمکران در سایت فارسی بی بی سی ذکر شده است که مخاطب اصلی آن، فارسی زبان های داخل و خارج است نقاد زیاد است، بی بی سی از کدام نوع است؟ بی بی سی کمتر سعی می کند نقد بزند؛ چرا که جایگزینی برای تفکر مهدویت ندارد و کسی نقد زند که جایگزینی برای آنچه نقد می زند داشته باشد. هدف بی بی سی مترقی تر از هدف صاحبان تفکر استعمار پیر است؛ چرا که آن ها تلاش کرده اند با تولید مدعیان دروغین، جایگزینی برای موعود ایجاد کنند، تا توجه مردم را به منجی حقیقی کم کنند؛ اما این شیوه در عصر کنونی چندان جوابگو نیست (نشانه آن هم تولد مدعیان فراوان در کنار هم و دسته دسته است). ظهور مدعیان دروغین فقط می تواند آشفتگی ایجاد کند وگرنه، دیگر تاثیری در افکار مردم ندارد. اما امواج شیطانی استعمار پیر، سعی در حذف صورت مسأله دارد سعی دارد القا کند که مهدویت، خرافه ای بیش نیست و این فکر، در طول تاریخ به هزار و یک علت مثل حمله مغول ها و ... به وجود آمده است. بی بی سی آن قدر کارشناس در اختیار دارد که سعی کند از جدیدترین موضوعات روز برای زیر سؤال بردن سندیت و حقیقی بودن مهدویت استفاده نماید. حتی روحانی نماهایی که از ملت بریدند و در دامن استعمار پیر افتادند، گاه با نوشتن نقدها و یادداشت هایی سعی در بی ریشه جلوه دادن موضوعاتی مثل مهدویت می کنند که روزی با تکیه بر همان ها در میان مردم، عزیز شدند.
  •  یک نکته درمیانه بحث

  •  رسانه در تعريف کلاسيک ، يک مديوم است که معمولا در بخشي از جامعه مدني يک کشور جايي در حدفاصل سازمان رسمي قدرت و توده هاي مردم جايابي مي شود. در اين تعريف مختصاتي، رسانه به مردم و متقابلا به حاکميت تعهد دارد تا برونداد و خروجي مطالبات عمومي را به حکمرانان منتقل نمايد و در مقابل نقاط مثبت و منفي حکومت را نيز ضمن تبيين، نقد و بررسي نمايد. رسانه تلسکوپي است که فراگردهاي تبديل تقاضا ها و انتظارات مردم را به حمايت و پشتيباني از حاکميت رصد مي کند. رسانه هاي کلاسيک در تمام دنيا به واسطه اين تعريف در جايگاه مشخص و چارچوب و تضييقات قانوني مدون به فعاليت هاي حرفه اي خود ادامه مي دهند. در اين تعريف چون گوش دولت ها سنگين است و افراد نمي توانند تک به تک صداي خود را به گوش دولت برسانند مديوم رسانه نقش بلندگويي را ايفا مي کند که صداي مردم را با جريان قدرت رسمي مستقر مي رساند و در مقابل اقدامات و فعاليت هاي دولت را براي مردم بازنمايي مي کند. امروزه در دوره اي که به جهاني سازي و عصر ارتباطات مشهور است عده اي بر اين باورند که نوع جديدي از رفتار رسانه اي به نام "ژورناليسم شهروندي" ظهور کرده است که به موازات روندهاي غير قابل انکار در جهاني سازي براي نفي سلطه دولت-ملت ها و حاکميت رسمي به دنبال لاقيدي و عدم تعهد روزنامه نگاران و خبرنگاران به حاکميت مستقر است. در اين الگو شهروندان ژورناليست با توسل به ساده ترين امکانات ارتباطي که امروزه در دسترس عموم نيز قرار دارد مثل يوتيوب، فيس بوك، بلاگ، بلک بري و حتي ارسال خبر، گزارش، پادپخش، فيلم، صدا و ... به شبکه هاي خبري که در خارج از مرزها الزام و تعهدي به حاکميت هاي مستقر ندارند اقدام به اطلاع رساني کنند. به زبان ساده خبرنگاري شهروندي و يا شهروندان روزنامه نگار الگويي غير پيچيده براي فرار از الزامات و تعهداتي است که يک رسانه و يا يک خبرنگار بايد به حکومت، منافع ملي، مصالح عمومي و ... داشته باشد. يعني يک شهروند خبرنگار چون فاقد تمام فاکتورهاي حرفه اي و قانوني است ممکن است اقدام به تهيه خبر، گزارش و يا فيلمي بکند که بر خلاف منافع 75 ميليون ايراني باشد و هيچ مرجع رسمي نيز صلاحيت رسيدگي به اين رفتار غير حرفه اي و آسيب زننده را نداشته باشد. در اين الگو حتي روا داشته مي شود که شخصي با دسترسي به اطلاعات و اسرار محرمانه يک کشور به راحتي آنها را در صفحه فيس بوک خود قرار دهد و يا اينکه فيلمي سري از يکي از سايت هاي نظامي و امنيتي کشور را در يوتيوب قرار دهد. در اين تعريف ديگر هيچ کس در هيچ کجا امنيت ندارد. هر لحظه ممکن است تصاوير مجلس عروسي يک هنرپيشه و يا ورزشکار معروف که به هيچ خبرنگاري اجازه حضور در ميهماني خصوصي و خانوادگي خودش و همسرش را نداده است در يکي از شبکه هاي خارجي پخش شود و هنرمند مذکور نيز نتواند به هيچ مرجعي شکايت کند. نتيجه چنين فضايي به جز آنارشي چيست؟ بي بندوباري رسانه‌اي، لاقيدي در رعايت حريم خصوصي و عمومي مردم و حتي تجاوز به موضوعات راهبردي و مهمي نظير منافع ملي و مصالح کشور حداقل فضايي است که مي توان متصور شد. در دنيايي که به تعبير ژان بودريار تصوير، واقعي تر از واقعيت است واقع نمايي بسي دشوار مي نمايد. در "رژيم تصورات" کتاب وانمايي‌هاي بودريار، پروپاگانداي تبليغاتي بي رحمانه شخصيتها را ترور مي کند و هيچ ردپا و اثر انگشتي از خود به جا نمي گذارد.در اين دهشتکده عصر ارتباطات که براي تسخير افکارعمومي توسل به هر نوع از ادوات جنگ رواني اعم از تحريف واقعيات، شايعه، اغراق، تفرقه و فريب، ترور شخصيت به اشتباه مجاز شمرده مي شود آيا عقلانيت اقتضا مي کند که رسانه به ابزاري رها مبدل شود؟ از طرفي در خبرنگاري شهروندي اگر چه گفته مي شود براي آزادي که بهتر است بخوانيد آنارشي مديوم رسانه از قيد و بندهاي حاکميت رها نمي شود اما هيچ وقت بيان نمي شود که رسانه هاي جديد به کجا التزام و تعهد دارند؟ آنها از چه آبشخور سياسي و فرهنگي سيراب مي شوند؟ جريان استکباري که سلسله روندهاي مرتبط با جهاني سازي ليبراليسم غربي را هدايت و فرماندهي مي کند تا چه اندازه مرجع اين رسانه ها و خبرنگاران در ظاهر غير متعهد است؟ هر چند پاسخ اين سئوال‌ها در خصوص عرصه هاي جديدي که تحت عنوان "وب2" مثل گوگل پلاس، يوتيوب، فيس بوك و ...ايجاد شده سخت نيست اما در قبال برخي شبکه هاي تلويزيوني مثل وي او اي، بي بي سي و ... که کاملا روشن و مشخص است. چه کسي مي تواند وابستگي و پيوستگي اين شبکه ها با سرويس هاي جاسوسي دولت هاي انگليس و آمريکا را انکار کند. بي بي سي رسانه اي است که استارت دروغ بزرگ تقلب را در انتخابات دهم رياست جمهوري زد و تا پايان فتنه 88 دست از فتنه انگيزي برنداشت. تلويزيون بي بي سي فارسي وقتي به پيشنهاد وزارت خارجه انگليس در 25 دي 1387 فعاليت خود را آغاز کرد و در نخستين برنامه ها به موضوع انتخابات رياست جمهوري دهم ايران پرداخت همه مي دانستند که روباه پير استعمار براي انتخابات دهم رياست جمهوري خيز برداشته است. اما در جنبش ماه آگوست محرومان در انگلستان، بي بي سي راستگو کجا بود؟
  • اين رسانه همان جايي بازي مي کرد که اربابان امنيتي و اطلاعاتي از آن مي خواستند. در جريان اين قيام گسترده شركت آر آي ام به عنوان سازنده گوشي هاي بلك بري اعلام كرد كه در تحقيقات پليس لندن درباره نقش سرويس مسنجر رايگان اين شركت در تشديد آشوب و غارت در انگليس همكاري مي كند و هويت استفاده كنندگان از اين وسيله را به پليس گزارش مي دهد. بي بي سي فارسي در تاريخ 11 آگوست(20 مرداد) در خبرهاي خود از احتمال ايجاد محدوديت در شبكه هاي اجتماعي توسط دولت انگليس براي كنترل كردن اعتراضات خبر داد. در حقيقت حوادث آگوست در لندن و ساير شهرهاي بزرگ انگليس مثل منچستر، ليورپول و ...ثابت کرد که اين رسانه ها و ژست ژورناليسم شهروندي زماني خوب است که عليه منافع قدرت هاي استکباري به کار گرفته شود. والا هر گونه استفاده از آنها بر عليه منافع ملي دولت بريتانيا جرم محسوب مي شود. حال فرض کنيد اگر جريان محرومان در انگلستان مي خواست با يکي از رسانه‌هاي خبري غير استکباري مثل المنار و يا پرس تي وي ارتباط قدرتمند و تاثيرگذار برقرار کند دولتمردان انگليسي چه رفتاري با شهروندان به اصطلاح خبرنگاري مي کردند که اقدام به تهيه خبر، گزارش و يا حتي فيلم از درگيري هاي وحشيانه پليس با معترضين مي کردند صورت مي دادند.
  • در پايان بايد تاکيد کرد دستگيري برخي اعضاي شبكه تأمين منافع انگليس (بي بي سي) در تهران و تأمين كننده اطلاعات، فيلم، خبر و گزارش پنهاني كه با محوريت سياه نمايي در مورد ايران و ملت ايران از محيط هاي مختلف براي بي بي سي فارسي انجام مي دادند اقدامي منطبق با مصالح و منافع کشور است بخصوص که برخي دستگيرشدگان در اعترافات خود به هدف جاسوسي اشاره و پذيرفته اند که با علم به سوء استفاده دستگاه امنيتي انگليس از اين فيلم ها و اطلاعات حاضر به همکاري با بي بي سي شده اند. در واقع عده اي از همکاران بي بي سي و صداي آمريکا در داخل و خارج از کشور بيش از آنکه شهروند باشند جاسوساني شهروندنما هستند و از اطلاعات آنها کاملا بهره برداري امنيتي و جاسوسي مي شود. پرسش اما اينجاست چرا علي رغم کشف و احراز چنين افعال مجرمانه اي دستگاه امنيتي و قضائي کشور با تعلل و کمي دير اقدام به متلاشي کردن اين شبکه کرده است         نگاهی  دیگر : شبکه فارسی بی بی سی اگر چه محور اصلی کار خود را خبررسانی معرفی نموده است اما بینندگان آن بعضاً شاهد پخش برنامه هایی در قالب و شکل برنامه های مستند نیز می باشند. بدین جهت نویسنده در این نوشتارسعی دارد تحلیلی پیرامون برخی برنامه های مستند این شبکه ارائه دهد. مشاهده شده است که اینگونه برنامه ها که با ظاهروصورت یک مستند علمی ارائه می شود ، عملاً با شیوه ای غیر علمی و بطور کاملاً جانبدارانه به ترویج و تبلیغ دیدگاه های خاص می پردازد. البته در ساخت یک فیلم داستانی نویسنده می تواند نظرات خود را بصورت یک درام خیالی به بیننده معرفی کند. اما در مورد یک گزارش ویا یک مستند علمی سازنده موظف است دیدگاه ها و حقایق موجود در مورد آن موضوع را بی طرفانه به اطلاع بیننده برساند و قضاوت نهایی را به او واگذار کند. در برنامه های مستند گونه ای که اخیراً از این شبکه پخش شده است مواردی وجود دارد که در آنها بوضوح "پیام های ضد دینی" تحت عنوان "مستند علمی" به بیننده القا می شود. دو نمونه از اینگونه برنامه های مستند گونه یکی در مورد چارلز رابرت داروین ، دانشمند و زیست شناس انگلیسی و بنیانگذار نظریهٔ تکامل است و دیگری در مورد حکیم عمر خیام دانشمند و ریاضی دان معروف ایرانی که هفته های گذشته از این شبکه پخش شد. اگر چه در هر دو فیلم یاد شده نکات آموزنده ومفیدی نیز وجود داشت ، اما نهایتاً سازنده تلاش کرده بود با ارائه تصویری پر قوت از شخصیت علمی دانشمندان مورد اشاره ، نظرات آنان را با اصولی ترین آموزه های دینی مغایر ویا مخالف جلوه دهد و از این طریق به تبلیغ یک دیدگاه ضد دینی بویژه در میان اقشار جوان توفیق یابد. در برنامه مربوط به حکیم عمر خیام، سازنده فیلم از یکسو با مستندات گوناگون از جمله مصاحبه با چندین دانشمند برجسته غربی ، ابعاد شخصیت علمی این دانشمند را بخصوص در زمینه های ریاضی و نجوم مورد توجه قرار داده و در ذهن بیننده شخصیتی ممتاز، مستحکم و درخشان از او ترسیم می نماید و از سوی دیگر با بهره گیری از برخی اشعار منسوب به خیام او را شخصی منکر قیامت یا مخالف عمل به مقتضیات باور های یک مومن به قیامت نشان می دهد و بر آن تاکید می نماید بطوریکه درانتهای برنامه ، گزارشگر به صراحت چنین نتیجه گیری می کند که شخصیت عالِم و موجهی چون خیام به قیامت و پایبندی اخلاقی مقتضی آن کافر بوده است. از نکات قابل تامل دیگردر این برنامه ، استفاده گزینشی از بریدهای کوتاه سخنان برخی کارشناسان در مورد خیام در جهت القای دیدگاه مورد نظر بود بدون آنکه کمترین اشاره ای به نظرات متعدد دیگری که مثلاً در تفسیر عرفانی اشعار خیام وجود دارد یا نظراتی که قایل به ورود برخی رباعیات از افراد دیگر در مجموعه رباعیات خیام است و یا حتی نظراتی که به تفکیک شخص خیام حکیم و خیام شاعر استناد دارد صورت پذیرد. از آن تامل برانگیزتر بهره گیری از مصاحبه با آقای محمد رضا شجریان در این برنامه است. به گفته گزارشگر، مصاحبه با استاد شجریان بدلیل اجرای آواز برخی اشعار خیام درکارنامه هنری ایشان مورد توجه قرار گرفته بود و نظرات ایشان به عنوان استاد برجسته آواز در کنار دیگر کارشناسان فلسفه و ادبیات مطرح گردید و متاسفانه به نظر می رسید بیش از سایر گفتگو ها توانست غرض سازنده فیلم را در ترسیم تصویری الحادی از خیام براورده سازد.
  • چگونگی مبارزه با امواج مخرب

  • واقعیت این است که امروزه امواج ماهواره ای در هر نقطه و مکانی قابل دسترسی است و شبکه های مختلف با نیات و دیدگاه های خاص خود سعی در ترویج و القای اهداف خود دارند. حال اگر مقابله با این امواج در آسمان تلاشی بی اثر باشد ، اما مقابله صحیح و اصولی با این قبیل نظریات در عرصه فرهنگی و رسانه ای از وظایف مهم بوده وبه فضل الهی موثرخواهد بود. با توجه به اهمیت این موضوع توصیه های زیر قابل تامل است : 1- بینندگان اینگونه برنامه ها بخصوص جوانان کنجکاو و پر احساس توجه کنند که استفاد ه از جنبه ها و موارد مثبت علمی چنین برنامه هایی، آنها را از القائات احیاناً منفی و پنهان آنها غافل نسازد. انسان آزاد اندیش ، پرسشگر و جستجوگر است و با بهره گیری از منابع و صاحب نظران گوناگون و مورد وثوق ، به تجزیه و تحلیل همه جوانب یک موضوع اقدام نموده و سپس به قضاوت و نتیجه گیری می پردازد. 2- واضح است که وظیفه صدا وسیما بعنوان تنها رسانه تلویزیونی کشور بسیار خطیر است. بنابه اعتقاد بسیاری توفیق برخی شبکه ها و برنامه های ماهواره ای در جذب بیننده تنها به دلیل شکل و ماهیت جذاب برنامه های آنها نیست بلکه ضعف صدا وسیما در جذب فراگیر مخاطب درمیان اقشار مختلف اجتماعی نیز عامل مهمی در روی آوری به سوی شبکه های خارجی است. شاید یکی از دلایل مهم این ضعف از جنبه محتوایی، بکار گیری متعدد و مکرر روش های ابتدایی صریح گویی در تبلیغ و ترویج اداب و آموزه های دینی است که در بسیاری از برنامه ها دیده می شود و این نوع برنامه ها در ایجاد پذیرش یک باور دینی غالباًً کم اثر و حتی گاهی اثری وارونه دارند. ٣- توصیه به شخصیت هایی است که از نظرات و گفته ها و تصاویر آنها در ساخت برنامه ها بخصوص از طریق شبکه های خارجی استفاده می شود که به پیام و هدفی که برنامه مورد نظر دنبال می نماید توجه نموده، در دام حقّه های رسانه ای گرفتار نشوند و اعتبار و آبروی علمی، هنری و فرهنگی خود را نا خواسته در خدمت اهداف خاص رسانه ها که احتمالاً با آن موافق نیستند قرار ندهند.
  • نقش بی بی سی در اغنشاشات  بعد انتخابات 

  • همانطور که در سطور پیشین ذکر شدتأسيس تلويزيون «بي بي سي فارسي» در سال ۱۳۸۵ توسط وزارت خارجه انگليس پيشنهاد و در سال ۱۳۸۶ اين پيشنهاد پذيرفته شد. مقدمات ايجاد اين شبكه پس از تعيين بودجه ساليانه براي آن مهيا گرديد و سرانجام در ۲۵ دي ۱۳۸۷ و چند روز بعد از هفتاد سالگي راديو فارسي «بي بي سي» فعاليت آن آغاز شد و در نخستين برنامه ها به موضوع انتخابات رياست جمهوري دهم ايران پرداخت؛ موضوعي كه در آن زمان براي مخاطبان عام چندان غريب نمي نمود؛ اما بعد از انتخابات و بروز وقايع تلويزيون بي بي سي از دي ماه ۸۷ عملاً نقش دو وزارتخانه خارجه و وزارت جنگ حكومت سلطنتي لندن و سازمان جاسوسي «ام اي ۶» را عهده دار شد و در اين راستا كوشيد كه نظام اسلامي را با چالش هاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي مواجه كند؛ اما اغتشاشات و فتنه ۸۸ نشان داد كه تأسيس اين تلويزيون به اين سادگي ها هم نبوده و اهداف خاصي براي آن پيش بيني شده بود. صهيونيستي، آمريكايي و انگليسي تلويزيون فارسي بي بي سي يكي از نادر رسانه هايي است كه تمهيدات فراهم كردن انتشار اخبار و اطلاعات آن از سوي مقامات صهيونيستي، آمريكايي و انگليسي مورد تأكيد قرار گرفته است. كمك هاي آمريكايي براي تداوم برنامه هاي يك شبكه انگليسي به گونه اي است كه انديشكده «هريتيج» در گزارشي از اين ابتكار عمل اوباما متعجب شد و نوشت: خبرها حاكي از آن است كه دولت اوباما در اين مدت كمك بلاعوضي را در اختيار شبكه بي بي سي نهاده است كه بنا بر گزارشات واصله، اين كمك همچنان در حال افزايش است. گزارش هريتيج مي افزايد: آيا دولت اوباما و وزارت امور خارجه واقعاً آنقدر شيفته بي بي سي هستند كه ترجيح مي دهند بودجه بنگاه هاي خبرپراكني بريتانيا و شبكه هاي خبري معتبر جهاني را تأمين كنند؟ تأكيد بر پخش درست برنامه هاي بي بي سي حتي به حدي است كه سفير آمريكا در آذربايجان به الهام علي اف دستور مي دهد كه رسانه بي بي سي را در آن كشور براي تأثيرگذاري بر ايران نيز تقويت كند! تربيت خبرنگار جاسوس با نام خبرنگاري شهروندي! در ساليان اخير به مدد شبكه هاي اجتماعي و گسترش چند رسانه اي ها، عنوان جديدي در فضاي ارتباطي شكل گرفته است به نام «خبرنگاري شهروندي» (Citizen Journalism) كه با عنوان هاي روزنامه نگاري همگاني، خياباني و خبرنگاري شهروندي نيز معرفي شده است كه نوعي روزنامه نگاري متأثر از موقعيت جديد جهان است؛ موقعيتي كه اكنون با عنوان جامعه اطلاعاتي شناخته شده است. در اين روزنامه نگاري، شهروندان جامعه به مدد فرصت هايي كه رسانه هاي ديجيتال در اختيارشان مي گذارند به طور مستقيم فعاليت و مشاركت سياسي و اجتماعي در جامعه دارند. مردم با استفاده از فناوري هاي همراه خود مانند دوربين و موبايل هاي دوربين دار به عنوان يك شاهد ماجرا عمل مي كنند و از سوي ديگر مي توانند موجي از اخبار به راه بيندازند. در اين نوع از روزنامه نگاري، خبرنگاران مطالب تهيه شده را در شبكه هاي اجتماعي مانند يوتيوب، فيس بوك وبلاگ و حتي خبرگزاري ها و شبكه هاي خبري نشان مي دهند. قدرت خبرنگاري شهروندي به حدي رسيده است كه سايت يوتيوب كه صرفاً اين وظيفه را دنبال مي كند، بيش از پنج كانال رسمي تلويزيون در آمريكا براي بازديدكنندگان دارد. امروزه رسانه هاي بزرگي چون سي ان ان، الجزيره و بي بي سي از خبرنگار شهروند استفاده مي كنند، سرويس جهاني بي بي سي در پروژه «داستان شما» به آموزش روزنامه نگاران شهروند و ارائه تجهيزات به آنها پرداخت و به آنان وعده داد كه گزارش هاي شان را در برنامه هاي مهم بي بي سي پخش كند. اين برنامه از سال ۲۰۰۸ كه مصادف با راه اندازي تلويزيون بي بي سي بود از مردم خواست كه ايده هاي خود براي اخبار و گزارش هاي خبري يا داستان هاي شخصي را به صورت عكس، صدا و ويدئو ارسال كنند. برخي از محتواي توليدي شهروندان خبرنگار در سايت بي بي سي اكنون هم موجود است كه به تربيت شهرونداني مي پردازد كه با عنوان خبرنگار به صورت رايگان و در سطح پيشرفته به شكل مزدوري با آن همكاري مي كنند. بي بي سي هر روز تلاش مي كند ايراني تر به نظر برسد به همين دليل نياز دارد برنامه هاي خود را از منابع درون ايران جمع آوري كند و يا در انگليس از خبرنگاران ايراني با لهجه روز تهران استفاد كند به همين خاطر، اين شبكه در انگليس خبرنگاران ايراني روزنامه هاي زنجيره اي را به استخدام در آورده است   شگردهاي بي بي سي براي پوشش دادن همه موضوعات داخلي ايران سياست هاي بي بي سي براي پوشش دادن تمام موضوعات داخلي ايران بدين شرح است:
  • ۱- اين شبكه درصدد است پيوندي ميان مردم ايران و فعالان فضاي سايبر (اينترنت) برقرار كند. آدرس دهي مرتب به مردم درباره اين سايت ها و وبلاگ ها در جهت ايجاد اطلاعاتي از اين فضا براي مردم و دسترسي آنان به يك آرايش رسانه اي جديد تلقي مي شود. ۲- بي بي سي فارسي درصدد است مشاركت و همكاري جريانات روشنفكري سكولار و بعضاً دوم خردادي را جلب كند. اصحاب روزنامه هاي تعطيل شده جزء اين گروهند و البته اين كشش مي تواند دوطرفه باشد. شركت بهنود، ايازي، فاضل ميبدي، شمس الواعظين در برنامه هاي بي بي سي در همين راستا ارزيابي مي شود. ۳- بي بي سي تلاش مي كند شبكه سازي سياسي - اجتماعي را در رأس اولويت هاي خود قرار دهد و از طريق اين شبكه با بخش هاي بخش هاي مختلف و تعداد بيشتري از مردم ايران ارتباط بگيرد و به بهانه انتشار نظرات آنان به شناسايي نقاط ضعف يا قوت نظام و عمليات رواني عليه آنها بپردازد. فعاليت هاي براندازانه بي بي سي ۱- رسانه رژيم سلطنتي انگليس كه از پايه گذاران «دروغ بزرگ تقلب» در انتخابات۲۲ خرداد ۸۸ بود و پس از آن نيز مدام به دروغگويي درباره مسائل داخلي كشورمان روي آورد كه مهم ترين محور هاي القايي اين رسانه عبارت بوده اند از: القاي دخالت بسيج و سپاه در انتخابات و برجسته سازي آن، القاي ناسالم بودن انتخابات، القاي اينكه آمريكا با احتياط نتايج را دنبال مي كند، ايجاد شبهه و تقلب در نحوه شمارش آرا، تبديل جشن شادي انتخابات به جشنواره سوگ، القاي سكوت نكردن كانديداهاي رقيب در برابر تقلب، القاي تهديدآميزبودن پيام رهبري، القاي امنيتي شدن فضاي شهر تهران، القاي اينكه احمدي نژاد رئيس جمهور طبقه پايين است، القاي بهت و حيرت مردم از نتيجه آرا، عادي جلوه دادن تقلب در انتخابات ايران، شبهه در صيانت از آرا، القاي حمايت تمامي قوميت ها و شهرها ازموسوي، مأيوس كننده بودن پيام رهبري براي اصلاح طلبان، القاي ناكارآمدي و جانبدار بودن نهادهاي داوري كننده و...
  • ۲- سياه نمايي از وضع ايران: بي بي سي يكي از مهم ترين تلاش هايش را براي نااميد كردن مردم از نتيجه انقلاب اسلامي گذاشته است و درصدد است با نشان دادن وضعيتي فلاكت بار از زندگي مردم آنها را نسبت به انقلاب و مسئولان جمهوري اسلامي نااميد كند. ۱-ترويج فساد و بي بندوباري: بي بي سي اگرچه تلاش دارد كه خود را به عنوان يك رسانه سياسي و خبري معرفي كند اما فعاليت هاي ضدفرهنگي و مخرب آن درصدد است آلترناتيو دلخواه خود را به بينندگان القا كند؛ بي بي سي فارسي همزمان با فروكش كردن توهمات سبز در ايران كه مخاطبان خود را از دست داده بود براي جذب مخاطب بارها اقدام به پخش صحنه هاي محرك جنسي كرده است. بي بي سي فارسي همچنين در اقدامي تبليغاتي براي قباحت زدايي از همجنس بازي، لندن را با صراحتي تمام «بهشت همجنس بازان ايراني» معرفي و آرامش و آزادي آنان را در لندن تبليغ كرد. بي بي سي فارسي دست به كار شده تا رپرتاژ و تبليغاتي را براي آزاد بودن و بي پروايي همجنس بازان ايراني مقيم لندن پخش كند و لندن را با صراحتي تمام «بهشت همجنس بازان ايراني» معرفي كند. گزارشگر بي بي سي وقيحانه مي گويد «براي همجنس گراها، لندن در مقايسه با تهران بهشت است.» ۴- تلاش براي ايجاد آشوب و اغتشاش: با توجه به اينكه ماه ها از فضاي شرارت خياباني مزدوران انگليسي مي گذرد، اين رسانه همچنان موضوعات بي پايه را دست مايه زنده بودن فتنه گران قرار مي دهد و از هر فرصتي براي تحريك مردم استفاده مي كند. ۵- حمايت از بهائيان: هرچند سابقه بهائي گري در بي بي سي به ابتداي راه اندازي اين رسانه در زمان تصدي «حسن موقر باليوزي» كه مسئوليت راديو فارسي بي بي سي را داشت، بر مي گردد؛ اما اهميت اين فرقه منحله براي انگليس آنقدر حياتي است كه تلويزيون فارسي خود را در حمايت از بهائيان تجهيز كند. بهائيان امروز در جهان هيچ رسانه اي مورد اعتمادتر از بي بي سي فارسي براي خود سراغ ندارند چراكه اين رسانه به دستاويزي براي اعمال سلايق و ابراز بدعت هاي ديني اين گروه تبديل شده است. در اين باره مي توان به مجموعه گزارش هاي متعدد جانبدارانه و آگهي گونه خبرنگاران اعزامي بخش فارسي در اسرائيل و درباره مراكز مختلف بهائي در عكا و ديگر سرزمين هاي فلسطيني اشاره كرد. در اين مطالب، گزارشگران اعزامي بخش فارسي بي بي سي، حكومت ايران را به بهائي ستيزي و يهودي ستيزي متهم كردند. ۶- بعد از هدفمندي يارانه در آبان ماه سال گذشته شبكه بي بي سي گمان مي كرد كه زمينه بسيار مناسبي پيدا شده تا حملات گسترده اي را عليه نظام تدارك ببيند و با استفاده از نارضايتي هاي احتمالي سعي در پيشبرد اهداف استعماري دولت متبوع خود كند. اين شبكه ها كه از چندين ماه قبل با دعوت از كساني كه دشمني ديرينه اي با نظام داشتند، سعي به ايجاد موجي رواني در جامعه كردند تا در صورت اجرايي شدن طرح، زمينه را براي نارضايتي مردم فراهم كرده باشند و در اين مسير عواقب هولناك و وحشتناكي را براي اقتصاد ايران پيش بيني كردند. تلاش بي بي سي براي بحران آفريني در ايران اسلامي موضوعي نيست كه كسي نسبت به آن شك و ترديد داشته باشد؛ اما آنچه كه مهم به نظر مي رسد اين است كه بي بي سي معناي شهروند و جاسوس را با هم جابه جا كرده است و از شهروندان ايراني مي خواهد اتفاقات و رويدادهاي خود را براي بي بي سي گزارش كنند تا اين رسانه براي اهداف خود در جهت تضعيف نظام از آن بهره ببرد.     نفوذ بی بی سی به خبرگزاری ها و روزنامه نگارها  در داخل ایران : مدتي است خبرنگاران تلويزيون فارسي بي‌بي‌سي طي تماس با سرويس اجتماعي روزنامه‌هاي داخل كشور، از خبرنگاران مي‌خواهند كه به صورت تلفني در برنامه‌هاي خبري ـ تحليلي اين شبكه مانند «نوبت شما» به عنوان كارشناس يا خبرنگار داخل ايران شركت كرده و نظر خود را درباره موضوع آن روز برنامه بيان كنند. آنها اصرار دارند تا خبرنگاران داخلي، وضعيتي سياه از جامعه ايران به تصوير بكشند. مدتي است خبرنگاران تلويزيون فارسي بي‌بي‌سي طي تماس با سرويس اجتماعي روزنامه‌هاي داخل كشور، از خبرنگاران مي‌خواهند كه به صورت تلفني در برنامه‌هاي خبري ـ تحليلي اين شبكه مانند «نوبت شما» به عنوان كارشناس يا خبرنگار داخل ايران شركت كرده و نظر خود را درباره موضوع آن روز برنامه بيان كنند. آنها اصرار دارند تا خبرنگاران داخلي، وضعيتي سياه از جامعه ايران به تصوير بكشند. ماه‌ها از تماس اول خبرنگار بي‌بي‌سي فارسي با سرويس اجتماعي روزنامه «جوان»، مي‌گذرد. آن روز خبرنگار اين شبكه كه خود را آقاي «...» معرفي كرده بود، در تماس با روزنامه خواستار صحبت با يكي از خبرنگاران اجتماعي شد و جالب اينجاست كه خبر‌پراكننان اين شبكه به دليل رصد روزانه صفحات روزنامه‌ها، همه خبرنگاران را به تفكيك حوزه‌هاي خبري و نوع قلم‌شان نيز مي‌شناسند. پس از آن روز تماس‌ها تكرار شد و خبرنگار بي‌بي‌سي هر بار تقاضاي صحبت با يكي از خبرنگاران حوزه اجتماعي را داشت تا بدين وسيله آنها را براي شركت در برنامه «نوبت شما» و اظهار نظر، دعوت كند. پرسش اين است كه اين رسانه با چه هدفي خبرنگاران را شناسايي مي‌كند و پرونده‌اي كامل از هر كدامشان در دست دارد؟ تماس‌هاي بي‌بي‌سي با خبرنگاران همه رسانه‌هاي داخلي پس از پيگيري اين رخداد در ساير رسانه‌هاي داخلي كشور به اين نتيجه رسيديم كه كاركنان بي‌بي‌سي فارسي با ساير رسانه‌ها نيز به دفعات تماس داشته‌اند و از آنها نيز براي اظهار نظر در‌خصوص موضوعات اجتماعي برنامه‌هاي خبري و تحليلي شان نظر خواسته‌اند. از حربه‌هاي خبرنگاران اين شبكه‌ها اين است كه پس از بيان موضوع بحث، سعي مي‌كنند باور خود را به مصاحبه شونده القا كند و به نوعي مي‌خواهند نظر خود را از زبان خبرنگار بشوند. در صورتي هم كه خبرنگار از اظهار نظر و شركت در برنامه آنها امتناع مي‌ورزد، با بيان جملاتي مانند «كسي يا جايي شما را مجبور كرده حرف نزنيد؟»و يا «ترس از دست دادن شغل و نبود آزادي بيان در ايران باعث مي‌شوند شما با رسانه ما گفت‌وگو نكنيد»، مي‌خواهند به نحوي حرف خود را در دهان خبرنگار داخلي بگذارند و به نحوي تمايل نداشتن او براي مصاحبه با بي‌بي سي را به ضرر خبرنگار و كشور ايران و از سوي ديگر به نفع خودشان بهره‌برداري كنند. علاوه بر اين، خبرنگاران سمج بي‌بي سي، انواع حربه‌هاي روانشناختي و رسانه‌اي را براي استخراج پاسخ سؤال از خبرنگار به كار مي‌گيرند و حتي پس از قطع تماس از سوي خبرنگار داخلي، تماس‌هاي بي‌بي سي بارها و بارها تكرار مي‌شود و اصرارها تمامي ندارد. سياه‌نمايي ايران هدف شبكه‌ها از ديگر مولفه‌هاي برنامه «نوبت شما»ي بي‌بي‌سي اين است كه موضوعات آن همواره بحث درباره مباحثي است كه به واسطه آن، اوضاع ايران برآشفته و قوانين كشور غيرانساني تلقي شود. خبرنگار اين شبكه، از خبرنگار داخلي مي‌خواهد كه به هر قيمتي كه شده در اين برنامه شركت كند و از طريق سفسطه‌هاي او، نظر القايي او را بر زبان بياورد و عليه ايران لب به سخن بگشايد. دكتر محمدحسين ساعي، استاد ارتباطات دانشگاه، در اين باره به «جوان» مي‌گويد: VOA، BBC به زبان اصلي در نيمه اول سال ۱۹۴۲ و در بحبوحه جنگ جهاني دوم و در راستاي استفاده از ابزار رسانه در كنار ابزار جنگي به وجود آمد. در تاريخچه VOA آمده است كه پس از خسارات وارده جنگ جهاني دوم، بودجه كشور امريكا كفاف هزينه‌ها را نمي‌داد. در چنين شرايطي كه VOAبه ۶۰ زبان برنامه اجرا مي‌كرد، نمايندگان موافق اختصاص بودجه به رسانه‌ها در مقابل مخالفان، استدلال مي‌كردند كه دو نوع تسليحات داريم كه يك نوع آن نظامي و نوع دوم VOA است و بدون وجود VOA، تسليحات نظامي كاربردي ندارند. به باور ساعي، انگليس به دليل بحران مالي كه مدتي است دچار آن شده، بودجه رسانه‌هايش از جمله بي‌بي‌سي را كاهش داده اما در اين ميان تنها بي‌بي‌سي فارسي بود كه هيچ گونه كاهشي در بودجه‌اش صورت نگرفت و اين نشانه منافع گسترده اين شبكه براي استعمار پير است. ايجاد يأس و گسست اجتماعي مدير پژوهشي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات درباره اهداف بروز چنين رفتارهايي مي‌افزايد: انگليس و امريكا به دنبال تضعيف حكومت در ايران هستند...
  • تلاش برای تحقق شعار «خاورميانه جديد»

  • نقشه ی خواب خام دشمنان برای ایران!!
  • تجزيه ايران به چند كشور و ايجاد يأس و گسست اجتماعي است هدف غائی این شعار است. بي‌بي سي فارسي در سال‌هاي اخير به دليل ايجاد بي‌ثباتي اجتماعي و تضعيف ملي در ايران، فعال شد و عده‌اي از مسئولان اين شبكه از طرق مختلف به دنبال زير سؤال بردن ساختارهاي اجتماعي كشور هستند. ترفندها: شايعه سازي، منفي گرايي و مغلطه امان‌الله قرائي مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه نيز در اين خصوص به «جوان» مي‌گويد: انگلستان و ديگر قدرت‌هاي استعماري در سال‌هاي اخير همواره به دنبال اين بوده‌اند كه افكار جامعه را به سمت اهداف خود تغيير دهند و در اين راه از هر حربه و ابزاري استفاده مي‌كنند. به باور وي، يكي از ترفند‌هاي رسانه‌اي اين عده، شايعه‌سازي و استفاده از مغلطه در راستاي توجيه آن است. اخبار مثبت و منفي در همه جاي دنيا اتفاق مي‌افتد، ولي اينكه اين شبكه‌ها تنها بر روي اخبار منفي جامعه فوكوس مي‌كنند و بارها به تكرار آن مي‌پردازند و هيچ توجهي به اخبار و رخدادهاي مثبت داخل كشور ندارند، گوياي منفعت‌گرايي در ارائه اخبار اين شبكه‌ها است. اعتقاد خبرنگاران داخلي براي خارجي‌ها سند است رسانه‌هاي دنياي سرمايه داري به دنبال اين هستند كه عقايد و تفكر مردم دنيا را با فرهنگ آنگلوساكسون كه مدافع منافع سرمايه‌داري آنها است، منطبق كنند و در اين مسير بهترين راه بهره‌برداري از نيروهاي داخل كشور است. به گفته قرائي مقدم، مسئولان اين برنامه‌ها به دنبال اين هستند تا به گونه‌اي القا كنند كه حتي خبرنگاران داخل ايران هم با حكومت مخالف هستند و از آنجا كه اظهار نظر خبرنگاران ايراني تأثير‌گذاري بيشتري در قياس با خبرنگاران شبكه بي‌بي‌سي دارد، از هر طريقي براي توسل به آنها بهره مي‌جويند.  

  • خاورمیانه رویائی امپریالیسم،صهیونیستی!!
  • فساد اخلاقی در تارو پود بی بی سی
  • بدون شك يكي از نمادهاي رسانه منهاي اخلاق شبكه بي بي سي فارسي مي با شد.شبكه اي كه قصد دارد به هر طريق ممكن مخاطبان خود را جلب كند.بي بي سي فارسي همواره ادعا مي كند كه اخبار بي طرفي را به مخاطبان مخابره مي كند اما با اندكي كنكاش در مي يابيم كه چنين مسئله اي به هيچ عنوان صحت ندارد.بي بي سي فارسي در حالي اين اعا را دارد كه شبكه بي بي سي اساسا بدون جلب رضايت لابي هاي قدرت كاري از پيش نمي برد. بدون شك بايد گفت يكي از اصلي ترين شبكه هاي بيگانه و معاند كه در راستاي اهداف ديپلماسي عمومي غرب فعاليت مي كند شبكه بي بي سي فارسي است. اين شبكه با هوشياري مسئولان آن كه همان بوي و رنگ سياست استعماري انگليس را مي دهد با درآميختن حق و باطل، درست و نادرست وكامل و ناقص سعي در جذب مخاطبان ايراني خود دارند . نوع نگاه بي بي سي فارسي به مسائل داخلي ايران با ساير شبكه ها از جمله voa بسيار متفاوت و البته زيركانه است . در بي بي سي فارسي تلاش ها بر اين است كه بخشي از اخبار ايران همان گونه كه هست پوشش داده شود تا مخاطب حس ناآشنايي با اين شبكه را نداشته باشد اما در نهايت اين استعمار پير است كه اطلاعات و پيشفرض هاي خود را به مخاطبان تحميل مي سازد. برخي منابع طي هفته هاي گذشته از تجاوز مدير بخش فارسي بي بي سي به يكي از مجريان زن اين شبكه خبر دادند؛ وسعت اين خبر و سكوت سنگين 2 نفر دخيل در اين ماجرا تا آنجا پيش رفت كه حتي رسانه هاي ضدانقلاب مجبور به انتشار اين خبر شدند و خبر دادند كه اين مجري از شبكه بي بي سي حذف شده است. در برنامه «نوبت شما» نيز يكي از مخاطبان بي بي سي فارسي پس از لحظاتي در حال بيان ماجراي اين تجاوز بر روي آنتن زنده بود كه مجري برنامه مذكور بلافاصله سخنان آن مخاطب را قطع و تاكيد كرد كه مجبوريم «به خاطر رعايت حال آن مجري!» چنين تماس هايي را قطع كنيم. طبق آخرين بررسي هاي اينترنتي در مورد عدم حضور چندين باره خانم «پ ق» در برنامه هاي شبكه بي بي سي طي روزهاي گذشته، صحت خبر تجاوز صادق صبا مدير بخش فارسي بي بي سي به اين مجري زن مشهود است و طفره رفتن سياوش اردلان از پاسخگويي به اين سئوال گواه اين ماجراست. ضمن اينكه اين مجري نيز در صفحه فيس بوك خود هيچ گونه واكنشي به اين خبر نشان نداده و كاملاسكوت كرده است. به راستي مديران شبكه بي بي سي فارسي و بي بي سي چه پاسخي براي اين رسوايي ها دارند؟
  • به نظر مي رسد پس از افشاي تجاوز دو تن از مجريان شبكه صداي آمريكا به 2 مجري زن اين شبكه به نام هاي «ا.س» و «ن.م»، اكنون بحران تجاوز جنسي به بي بي سي فارسي رسيده باشد.در هر صورت افشاگري راجع به تجاوز «صادق صبا» (مدير تلويزيون بي بي سي فارسي) به مجري آن شبكه به تيتر اول وب سايت خود شبكه بي بي سي فارسي تبديل شده است.بديهي است كه مديران اين شبكه نمي توانند توجيهي در اين رسوايي اخلاقي داشته باشند و از اين رو سعي كرده اند به حذف صورت مسئله از طريق سكوت روي آورند.
  • نقض هدف و عدم پایبندی به شعار رسانه

  • در سطور بالا آوردیم  كه تلويزيون بي بي سي فارسي با شعار اخبار بي طرفانه پا به عرصه تصوير گذاشته و مجريان آن نقل كردند كه گزارشهاي آنان صريح، دقيق و بي طرفانه است.در صورتي كه بي بي سي در پوشش اخبار جهت دار اعضاي فرقه ضاله بهائيت، كاملايك طرفه عمل كرده است و رپرتاژ آگهي هاي قابل توجهي را از بهائيان از آغاز به كار شبكه تاكنون به روي آنتن برده است و گويي بهائيت يك خط قرمز برايشان به شمار مي رود.البته با توجه به جابه جا شدن پول هاي ميان بهائيان و دستگاه خبر پراكني بي بي سي اين خط قرمز پررنگ تر هم شده است.مظلوم نمايي هاي مالي بي بي سي نيز در نوع خود جالب توجه است . «بي .بي .سي » با 26000 كارمند و بودجه سالانه چهار ميليارد پوند ( حدود هشت ميليارد دلار ) يك شركت دولتي نيمه خودمختار است كه به ظاهر تحت هيچ نفوذ تجاري و سياسي نيست و تنها به مخاطبانش پاسخگوست! با اين رويكرد، «بي بي سي » سال هاست كه به ظاهر شعار « هر ملت بايد با صلح و آرامش با ملتي ديگر صحبت كند »! را شعار خود قرار داده و آن را پيگيري مي كند. اين در حالي است كه بخش عمده بودجه «بي بي سي » توسط دولت انگليس تامين مي شود. هم اكنون شبكه «بي بي سي » در سه زمينه راديو، تلويزيون و اينترنت فعاليت گسترده اي را دنبال مي كند، به گونه اي كه براي نمونه، برنامه هاي راديويي آن با 33 زبان از جمله فارسي پخش مي شود.هنوز همگان به ياد دارند كه دولت انگليس در دوران نخست وزيري توني بلر عملااقدامات لازم براي اخراج عده اي از كارمندان بي بي سي را ساماندهي نمود. در چنين شرايطي سخن از بي طرفانه بودن صرفا ادعايي مضحكانه محسوب مي شود.البته اين قواعد مربوط به كل ساختار بي بي سي مي شود.حال تكليف شبكه اي مانند بي بي سي فارسي به عنوان زير مجموعه اي كوچك از بي بي سي مشخص است بی بی  سی در ایران  چه میکند؟   شبکه ی "بی بی سی فارسی" از سردمداران شبکه های معاند نظام جمهوری اسلامی می باشد که با هدف براندازی نظام و با پیش فرض جنگ نرم فعالیت می کند و در این مسیر تمام توان خود را برای تحریف افکار عمومی گذاشته است . از این رو ، این شبکه با اختصاص برنامه هایی خاص به تعریف نظام جمهوری اسلامی به عنوان بزرگ ترین ناقص حقوق بشر در جهان پرداخته که یکی از این برنامه ها ، "نوبت شما" نام دارد. برنامه ی " نوبت شما" که به مسائل سیاسی- اجتماعی ایران اسلامی توجه خاصی دارد و در هر قسمت با تعیین موضوعی خاص به بحث می پردازد و با تماس های مخاطبینی از ایران ، انگلیس و دیگر نقاط دنیا رونق چشم گیری داشته است .
  • این برنامه اخیرا با واکاوی مسائل سیاسی و ورزشی به اظهار نظراتی به دور از ارکان کارشناسانه پرداخته ، چنان که در این قسمت از برنامه با اشاره به حضور بسیجی ها در ورزشگاه آزادی هم زمان با بازی ایران و بحرین و نشان دادن اعتراض به سرکوب مردم توسط دولت بحرین ، سعی بر ایجاد شکاف بین اقشار و احزاب سیاسی مختلف را داشت. در این قسمت ، "اردلان" مجری "نوبت شما" برنامه را اینطور آغاز می کند : "دفعه ی قبل نیروهای انتظامی بچه های بسیج را زدند و این بار هم اعلام کردند جلویشان را خواهد گرفت . آیا باید بسیجی ها اجازه اعتراض سیاسی در ورزشگاه را داشته باشند یا نه ؟ و اگر بله ، آیا این حق را آن طرفی ها ، یعنی بچه های جنبش سبز هم دارند ؟" بنابراین "بی بی سی" چه موضعی می توانست اتخاذ کند ؟ این شبکه تصمیم گرفت آزادی بیان (Freedom of expression) را قربانی "اتاق فکر" برنامه کند تا بتواند آرمان خواهی را نزد جوانان تخطئه کند در وهله ی اول این طور به نظر آمد که "بی بی سی فارسی" به شعارهای سابق خود درباره ی آزادی بیان پای بند باشد و از حقِ اعتراض سیاسی در ورزشگاه ها دفاع کند . این موضوع برای شبکه ، منافع دیگری هم داشت ، مثل فراهم شدن فضایی برای طرفدارانش در ایران و ایجاد حرکت های بعدی در راستای اهداف شبکه ؛ اما اگر می خواست چنین کند ، مجبور بود به بسیجی ها نیز حق اعتراض دهد و از آنها نیز مانند جنبش سبز دفاع کند! . اما دست اندر کاران "بی بی سی" ترجیح می دهند از حق اعتراض افرادی که بسیجی نامیده می شوند دفاع نکنند . زیرا اگر افکار عمومی متوجه این اقدام بسیجی ها می شد ، این حرکت آن ها نمادی دالّ بر حمایت مردم ایران از سیاست خارجه ی کشور به شمار می آمد. بنابراین "بی بی سی" چه موضعی می توانست اتخاذ کند ؟ این شبکه تصمیم گرفت آزادی بیان (Freedom of expression) را قربانی "اتاق فکر" برنامه کند تا بتواند آرمان خواهی را نزد جوانان تخطئه کند . "بی بی سی" نظام ارزشی را طوری تغییر می دهد که دیگر کسی سیاست هایش را بر اساس معیارهای انسانی و بشر دوستانه تنظیم نکند. از این رو ، اتاق فکرش را بدین ترتیب عنوان می کند که مردم تنها باید به نفس بازی تیم ملی ایران در برابر یک تیم ملی دیگر اصالت دهند و به کشتار و اعمال غیر انسانی که احتمالا در دنیا و یا در کشوری در همسایگی با ایران رخ می دهد هیچ کاری نداشته باشند . در غیر این صورت هر حرکتی از سوی مردم سیاسی تلقی می شود! از نظر این شبکه ، ورزش در کشور هایی مثل ایران نباید حاوی مسائل و پیام های ایدئولوژیک و بشر دوستانه باشد . بلکه از نظر رسانه های غربی اگر در کشور های به اصطلاح جهان سوم و یا در حال توسعه حرکاتی نظیر آنچه حمایت از مردم مظلوم فلسطین یا بحرین خوانده می شود روی دهد ، دخالت سیاست در ورزش تلقی می گردد! از این رو ، اتاق فکرش را بدین ترتیب عنوان می کند که مردم تنها باید به نفس بازی تیم ملی ایران در برابر یک تیم ملی دیگر اصالت دهند و به کشتار و اعمال غیر انسانی که احتمالا در دنیا و یا در کشوری در همسایگی با ایران رخ می دهد هیچ کاری نداشته باشند . در غیر این صورت هر حرکتی از سوی مردم سیاسی تلقی می شود! در نتیجه ، این گونه رسانه ها با تمام قدرت آن را یک حرکت مذموم و ضد ورزش می خوانند . تا آن جا که شبکه ی فارسی "بی بی سی" که مخصوص مخاطبین فارسی زبان طراحی گشته نیز همین سیاست را در قبال ایران اجرا می کند . حال آن که در همان کشور های اروپایی ، حرکت های مشابه و در راستای اهداف سیاسی غرب ، نه تنها از سوی رسانه های وابسته به دولت دخالت سیاست در ورزش خوانده نمی شود بلکه به عنوان انسان دوستی و دفاع از حقوق بشر هم معرفی می گردد! و این امر ، نشان دهنده ی بهره برداری سیاسی دولت های غربی است و آن ها با مذموم دانستن برخی امور برای کشور ایران و ممدوح دانستن همان امر برای خویش در صدد وارد آوردن ضربه های جنگ نرم بر پیکره ی نظام هستند .
  •  
  • منبع:ویکی پدیا.تابناک.پایگاه جامع تاریخ معاصرایران.وبلاگ ایمان خاکزاد(نوشته خودایشان) 
 

 

 

 

 

 
تعداد بازدید از این مطلب: 14700
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

سه شنبه 2 دی 1393 ساعت : 8:57 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
ماهواره از ابتداتاکنون
نظرات

   پخش ماهواره ای :از آغاز تاکنون

                                           گردآوری و تدوین:مهردادمیخبر

Image result for ‫عکس ماهواره‬‎

شاید بحث ماهواره ها و تهاجم فرهنگی که پیامد آن است مبحثی تکراری و کلیشه ای بنظر برسد و این احتمالا" بعلت شعارهائیست که استفاده بی رویه از آنها جنبه های شعوری مسئله را تحت الشعاع قرارداده است بطوریکه خیلیها معتقدان به خطر ماهواره را(متوهم) قلمدادمیکنندو آنگاه سرشان رابا خیال راحت به زیر برف غفلت فرو میبرند.لطفا" پس ازخواندن این مقاله بدون هیچ پیش زمینه مسموم فکری و پیش داوری ،خودتان قضاوت کنید که آیا(تهاجم فرهنگی) و (جنگ نرم ) حقیقت دارد یانه؟

                                                                           مدیرسایت

*****************************************************************************************************************

ماهواره چیست؟

ماهواره به دستگاه‌های ساخت بشر گفته می‌شود که در مدارهایی در فضا به گرد زمین یا سیارات دیگر می‌چرخند.اهمیت ماهواره‌ها برای مخابرات و بررسی منابع زمینی و پژوهش و کاربردهای نظامی و جاسوسی روزافزون است. بخشی از پژوهشهای علمی و تخصصی که در آزمایشگاه‌های مستقر در فضا انجام می‌شود، هرگز نمی‌توانست روی کره زمین جنبه عملی به خود گیرد.نخستین ماهواره فضایی جهان اسپوتنیک-۱ (به معنی همسفر-۱ به زبان روسی) بود که در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۳۶ (۴ اکتبر۱۹۵۷) به مدار زمین پرتاب شد. پرتاب اسپوتنیک-۱ به مدار زمین آغازگر عصر فضا و مسابقه فضایی شد.

اولین ماهوارهٔ ایالات متحده برای تقویت کردن مخابرات «پروژهٔ اسکور» در سال ۱۹۵۸ بود که از یک نوار برای ضبط و پخش پیام‌های صوتی استفاده می‌کرد. این ماهواره برای پخش پیام تبریک کریسمس رئیس جمهور آمریکا «آیزن هاور» به سراسر دنیا استفاده می‌شد. در سال ۱۹۶۰ ناسا ماهوارهٔ «اکو» را پرتاب کرد. تل استار اولین ماهوارهٔ فعال مخابرهٔ مستقیم ماهواره‌ای تجاری بود. وابسته‌های به «ای تی اند تی» به عنوان بخشی از توافق چند ملیتی بین «ای تی اند تی»، آزمایشگاه‌های تلفن بل، ناسا، ادارهٔ پست عمومی بریتانیا و دفتر پست ملی فرانسه برای گسترش ارتباطات ماهواره‌ای، آن ماهواره را از «کیپ کارناوال» در ۱۰ ژوئیه ۱۹۶۲ توسط ناسا پرتاب کردند. اولین و مهم ترین برنامهٔ ماهواره‌های مخابراتی در تلفن بلند برد میان قاره‌ای بود. پیشرفت‌ها در کابل‌های مخابراتی زیردریایی با استفاده از فیبرهای نوری باعث کاهش استفاده از ماهواره‌ها برای تلفن‌های ثابت در اواخر قرن بیستم شد، ولی هنوز برخی اقلیم‌ها و یا قسمت‌هایی از برخی کشورها بودند که خطوط زمینی مخابرات در آنها اندک بود یا موجود نبود مانند قطب جنوب، به علاوهٔ بخش عظیمی از استرالیا، آمریکای جنوبی، آفریقا، کانادای شمالی، چین، روسیه و گرین لند. بعد از اینکه سرویس تلفن راه دور تجاری با استفاده از مخابرات ماهواره‌ای ایجاد شد، یک میزبان از دیگر ارتباطات راه دور تجاری با ماهواره‌های مشابه در سال ۱۹۷۹ شامل موبایل‌ها ی ماهواره‌ای، رادیوی ماهواره‌ای، تلویزیون ماهواره‌ای و دسترسی اینترنتی ماهوارهٔ تطبیق شد. اولین تطابق‌ها برای بیشتر سرویس‌ها در دههٔ ۱۹۹۰ اتفاق افتاد و درحالیکه قیمت گذاری برای کانال‌های تقویت کنندهٔ ماهواره‌ای ادامه می‌یافت به طور قابل توجهی افت کرد.ماهواره به سفینه‌ای گفته می‌شود که در مداری، به دور یک سیاره (معمولاً زمین) در حال گردش باشد. در عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم، ماهواره و تکنولوژی وابسته به آن، آنچنان در تاروپود جوامع بشری نفوذ کرده و به پیش می‌تازد، که نقش تعیین کننده آن در سیر تحولات تمدن بشری، قابل توجه‌است.بخشی از تحقیقات و پژوهش‌های علمی - تخصصی، که در آزمایشگاه‌های مسقتر در فضا انجام می‌شود، هرگز نمی‌توانست روی کره زمین جنبه عملی به خود گیرد. این تحقیقات، که بسیار متعدد و متنوع است، در تخصص‌های پزشکی، داروسازی، مهندسی مواد، مهندسی ژنتیک و ده‌ها مورد دیگر، تا به حال دستاوردهای بسیار ارزنده‌ای را به جوامع بشری عرضه رده‌است.ماهواره‌ها که در فضا درحال گردشند، می‌توانند اطلاعات باارزشی در اختیار انسان قرار دهند که منجر به تحولات شگرفی، در زمینه‌های گوناگون شود. ماهواره‌های کشف منابع زمینی، هواشناسی، مخابراتی، پژوهشی و نظامی از این نوع می‌باشند.

تاریخچه

ظاهراً نخستین اشاره به ماهواره در ادبیات، نوشته‌ای از ادوارد اورت هیل است. او در سال ۱۸۶۹ در داستانی بنام «ماه آجری» از ماهواره‌ای حامل انسان نام برده که به دور زمین می‌گردد.ژول ورن نیز در داستان «میلیون‌های بگم» در سال ۱۸۷۹ از گلوله توپی نام می‌برد که بطور ناخواسته در مدار زمین به گردش درآمده‌است.کنستانتین تسیولکوفسکی نیز در رساله خود بنام «اکتشاف فضای کیهانی با وسائل عکس‌العملی» در میان انبوهی از اندیشه‌های نو در مورد فضانوردی، از ماهواره نیز نام می‌برد.

در سال ۱۹۴۵ نویسنده مشهور بریتانیایی آرتور سی کلارک یکی از بزرگ‌ترین خالقان داستانهای علمی–تخیلی، برای اولین بار پیشنهاد قرار دادن یک ماهواره ارتباطی را در مدار ژئوسنکرون یا مدار کلارک که در فاصله تقریباً ۳۶۰۰۰ کیلومتری سطح زمین و بالای خط استوا قراردارد را جهت پوشش سیگنال‌های رادیویی و تلویزیونی داد. از این مدار امکان دسترسی به تقریباً ۴۰٪ سطح زمین وجود دارد.ایده استفاده از ماهواره‌های ساخت دست بشر، برای اولین بار در پایان جنگ جهانی دوم بر سر زبان‌ها افتاد.اولین ماهواره مصنوعی، اسپوتنیک ۱ (Sputnik ۱) بود که توسط شوروی در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ شروع به کار کرد؛ که این باعث به راه افتادن یک رقابت فضایی بین شوروی و آمریکا شد.آمریکا نیز اولین ماهواره خود را در ۳۱ ژانویه ۱۹۵۸ به فضا پرتاب کرد. بزرگترین ماهواره مصنوعی که هم اکنون به دور زمین می‌چرخد ایستگاه بین‌المللی فضایی می‌باشد.
نخستین پرتاب توسط کشور
کشورسال پرتابنخستین ماهواره
 اتحاد جماهیر شوروی ( روسیه) ۱۹۵۷ اسپوتنیک ۱
 ایالات متحده آمریکا ۱۹۵۸ اکسپلورر ۱
 فرانسه ۱۹۶۵ آستریکس
 ژاپن ۱۹۷۰ اسومی
 چین ۱۹۷۰ دونک فانگ هونگ ۱
 بریتانیا ۱۹۷۱ پراسپرو ایکس-۳
 هند ۱۹۸۰ روهینی
 اسرائیل ۱۹۸۸ اوفک-۱
 اوکراین ۱۹۹۵ سیچ-۱
 ایران ۲۰۰۹ امید ۱

ماهواره‌ای که در مدار ژئوسنکرون و در بالای خط استوا و هماهنگ با سرعت زمین و با زاویه‌ای ثابت، حرکت می‌کند، قسمت مشخصی از سطح زمین را بطور ثابت پوشش می‌دهد، و از یک ایستگاه زمینی نیز بصورت یک نقطه ثابت، قابل رویت است.ماه، خورشید، و دیگر ستارگان و سیارات منظومه شمسی باعث تاثیر گذاری بروی ماهواره در مدار خود می‌شود که احتمال جابجایی از مکان خود را دارد. برای جلوگیری از این مسیله، موتورهای مخصوصی که بوسیله ایستگاه‌های زمینی کنترل می‌شوند، کمک می‌کنند که ماهواره‌ها در مکان خود ثابت باقی بمانند.برای برقراری ارتباط از یک ایستگاه زمینی، معمولاً احتیاج به یک دیش بزرگ که بنام Uplink Antenna معروف است، می‌باشد و باعث تمرکز اطلاعات ارسالی به ماهواره می‌شود.در ارتباط بین ماهواره و ایستگاه زمینی معمولاً از دو نوع موج و فرکانس متفاوت استفاده می‌شود. یکی برای Uplink و دیگری برای Downlink. دیش نصب شده بروی ماهواره، سیگنال ارسالی ازایستگاه زمینی را دریافت کرده و به یک دستگاه گیرنده می‌رساند و پس از یک سری پردازش، به فرستنده ماهواره انتقال می‌دهد و از ریق آنتن فرستنده ماهواره، مجدداً به سمت زمین باز تابش داده می‌شود.

سیگنال ارسالی به سطح زمین، بوسیله دیش‌های معمولی، دریافت و جمع‌آوری شده و به دستگاه گیرنده ماهواره، از طریق ال ان بی، انتقال پیدا می‌کند. قدرت سیگنال دریافتی بر روی زمین، نسبت به فاصله و زاویه و... ماهواره و نقطه گیرندگی، متفاوت بوده و بصورت یک الگوی خاص به نام سایه ماهواره یا footprint معرفی می‌شود.

همیشه قدرت سیگنال ماهواره در مرکز سایه، بیشترین مقدار را دارا می‌باشد و در گوشه‌ها، از کمترین مقدار، برخوردار است. توجه به این نکته لازم است که دریافت سیگنال در خارج از سایه، احتیاج به دیش‌های بزرگ‌تر، دارد. امواج سانتی‌متری، جهت ارسال سیگنال ماهواره به زمین، مورد استفاده قرار می‌گیرد که محدوده فرکانسی آنها بین ۳-۳۰ MHz می‌باشد.

دلیل اصلی استفاده از این امواج رادیویی کوتاه، انتشار راحت امواج و تاثیرات کم نویز و مزاحمت‌های فرکانسی است. البته فرکانسهای بالاتر از ۱۵ Ghz، بصورت وحشتناکی بوسیلهاکسیژن هوا و بخار آب تضعیف می‌گردند.

ماهواره‌ها، سیگنالهای ارسالی خود را بصورت قطبی و با دو حالت افقی و عمودی ارسال می‌کنند و گاهی اوقات نیز، بصورت دورانی، چپ گرد و راست گرد. در سیستمهای دیجیتال، امکان ارسال دیتا و چندین شبکه تلویزیونی و رادیویی بروی یک فرکانس وجود دارد.

انواع ماهواره

ماهواره ضد سلاح

ماهواره ضد سلاح، که بعضی مواقع ماهواره‌های کشنده نیز خوانده می‌شوند، ماهواره‌هایی هستند که برای خراب کردن ماهواره‌های دشمن و دیگر سلاح‌های مداری و اهداف دیگر طراحی شده‌اند؛ که هم آمریکا و هم روسیه، از این نوع ماهواره، در اختیار دارند.

ماهواره‌های ستاره‌شناختی

ماهواره‌های ستاره‌شناختی که برای مشاهده فاصله سیاره‌ها وکهکشان‌ها و دیگر اشیای خارجی فضا، استفاده می‌شود.

ماهواره‌های زیستی

ماهواره‌های زیستی، ماهواره‌هایی هستند که برای حمل ارگانیسم‌های زنده، طراحی شده‌اند. عموماً برای آزمایش‌های علمی استفاده می‌شوند.

ماهواره‌های مخابراتی

ماهواره‌های مخابراتی، ماهواره‌هایی هستند که برای اهداف ارتباط راه دور، در فضا قرار گرفته‌اند. ماهواره‌های مخابراتی مدرن، نوعاً از مدارهای زمین‌همگام، مولنیا (Molniya) و پایین‌زمینی استفاده می‌کنند.

ماهواره‌های مینیاتوری

ماهواره‌های مینیاتوری، ماهواره‌هایی هستند که دارای وزن کم و سایز کوچک، به طور غیر عادی می‌باشند. طبقه‌بندی جدیدی که برای گروه بندی این ماهواره‌ها استفاده می‌شود، عبارت است از:

  • ماهواره‌های کوچک (۵۰۰-۲۰۰ کیلوگرم)
  • ماهواره‌های میکرو (زیر ۲۰۰ کیلوگرم)
  • ماهواره‌های نانو (زیر ۱۰ کیلوگرم)
ماهواره‌های هدایت‌کننده

ماهواره‌هایی هستند که از پخش کردن سیگنال‌های رادیویی استفاده می‌کنند تا دریافت کننده‌های موبایل را در زمین فعال نمایند تا مکان دقیق آن‌ها مشخص شود.

ماهواره‌های اکتشافی

ماهواره‌های مشاهداتی زمین یا ماهواره‌های مخابراتی می‌باشند، که برای کاربردهای نظامی و جاسوسی مستقر شده‌اند.

ماهواره‌های زمین‌شناسی

ماهواره‌های زمین‌شناسی، ماهواره‌هایی هستند که برای نظارت بر محیط، هواشناسی و ساختن نقشه استفاده می‌شوند.

ماهواره‌های تتر

به ماهواره‌هایی که به وسیله یک کابل که به ماهواره ای دیگر متصل شوند، تتر (افسار) می‌گویند.

ماهواره‌های هواشناسی

ماهواره‌های هواشناسی، که به طور ابتدایی برای نشان دادن آب و هوای کره زمین به کار می‌روند.

ایستگاه فضایی

ایستگاه فضایی، یک ساختار ساخته دست بشر می‌باشد که برای زندگی انسان در فضای خارج طراحی شده‌است. یک ایستگاه فضایی از انواع فضاپیماها به وسیله نقصش در نیرو محرکه زیاد یا امکانات بر زمین نشستن، متمایز می‌شود. به جای موتورهای دیگر به عنوان جا به جایی به و از ایستگاه استفاده می‌شود.

ایستگاه‌های فضایی برای باقی‌ماندن در مدار برای مدت کوتاهی طراحی شده‌اند، برای قسمتی از هفته یا ماه یا حتی سال.

مدار ماهواره‌ها

ماهواره در یک مسیر بسته که آن را مدار ماهواره می‌نامند، به دور زمین در گردش است. این مسیر ممکن است دایره‌ای یا بیضی شکل باشد و مرکز زمین در مرکز این مسیر یا در یکی از کانون‌های بیضی آن قرار دارد. ماهواره درصورتی که تحت تاثیر نیروهای گرانشی دیگری قرارنگیرد، همواره درصفحه‌ای به نام صفحه مداری به گردش خود به دور زمین ادامه می‌دهد. حرکت این صفحه مداری به پریود مدار و زاویه صفحه با صفحه استوا بستگی دارد. اگر این زاویه صفر باشد، صفحه مداری منطبق بر صفحه استوایی زمین می‌شود.

عموماً ماهواره‌ها بروی چهار نوع مدار که بستگی به نوع کاربرد ماهواره دارد، قرار می‌گیرند:

  • مدار پائین زمین
  • مدار قطبی
  • مدار زمین‌ایست
  • مدار بیضوی

ماهواره‌های مدار پائین زمین

 ماهواره‌هایی که در فاصله نسبتاً کمی از سطح زمین قرار دارند، ماهواره‌های مدار پائین زمین گفته می‌شود. بیشترین ارتفاع این نوع ماهواره‌ها از سطح زمین بین ۳۲۰ تا ۸۰۰ کیلومتر است. مسیر حرکت این ماهواره‌ها از غرب به شرق و همجهت با دوران زمین بدور خود است.

بدلیل نزدیکی فاصله این نوع ماهواره‌ها از سطح زمین، سرعت حرکت این ماهواره‌ها خیلی بیشتر از سرعت دوران زمین بدور خود است.

گاهی سرعت این نوع ماهواره‌ها به ۲۷٬۳۵۹ کیلومتر در ساعت نیز می‌رسد. با این سرعت، این نوع از ماهواره‌ها می‌توانند در هر ۹۰ دقیقه، یک دور کامل بدور زمین بگردند.

برخی از ماهواره‌های هواشناسی، ماهواره‌های سنجش از دور و ماهواره‌های جاسوسی از این نوع‌اند.

ماهواره‌های مدار قطبی

ماهواره‌های مدار قطبی به نوعی از ماهواره‌هایی گفته می‌شود که مسیر مدار حرکت آنها عمود بر خط استوا و مسیر دوران از قطبهای شمال و جنوب می‌گذرد. بعضی از ماهواره‌های هواشناسی، ماهواره‌های سنجش از دور و ماهواره‌های جاسوسی از این نوع‌اند.

ماهواره‌های مدار زمین‌ایست

 تصویری ازچرخش ماهواره به دور زمین

این در حالت کلی بروی مدار زمین‌ایست و بر بالای خط استوا، در فاصله ۳۵۸۷۰ کیلومتری از سطح زمین قرار داند.این نوع ماهواره‌ها در مکانی ثابت نسبت به زمین قرار دارند و هم‌فاز با دوران زمین بدور خود، می‌گردند و بدلیل همین ثبات دارای سایه‌ای ثابت (معروف به «جای‌پا») بر زمین هستند.به مدار زمین‌هم‌زمان مدار زمین‌ایست و یا مدار کلارک نیز گفته می‌شود.تمام ماهواره‌های مخابراتی و تلویزیونی از این نوع هستند.

ماهواره‌های مدار بیضوی

این ماهواره‌ها دارای مداری بیضوی هستند. دو نقطه مهم از مدار این ماهواره‌ها نقطه اوج و نقطه حضیض آنها است:

  • قسمتی که به سطح زمین نزدیک می‌شوند به نام نقطه حضیض نامیده می‌شود.
  • قسمتی که از سطح زمین دور می‌شود به نام نقطه اوج نامیده می‌شود.

مسیر حرکت و دوران این نوع ماهواره مانند ماهواره‌های قطبی از سمت شمال به جنوب است. چون اکثر ماهواره‌های مخابراتی در مدار زمین‌ایست قرار گرفته‌اند، این ماهواره‌ها هیچ پوششی بروی قطب‌های شمال و جنوب ندارند. به همین دلیل و جهت پوشش قطب‌ها از ماهواره‌های مدار قطبی استفاده می‌شود. در واقع این نوع از ماهواره‌ها شمالی‌ترین و جنوبی‌ترین قسمت نیمکره‌ها را پوشش می‌دهند.

داستان اولین پخش ماهواره ای در ایران

داستان اینکه اوّلین بار چگونه کانال های ماهواره ای در ایران دریافت شد نیز خواندنی و بسیار جالب است، این خبر خود صاحبان اینگونه شبکه ها که اوایل همگی از لس آنجلس پخش می شدند را نیز شوکه کرده بود اصل ماجرا بدین قرار بود:

در طی تعطیلات نوروز ۱۳۷۹ اعضای یک خانواده ایرانی در اصفهان در حال تماشای برنامه تلویزیونهای خارجی از طریق آنتن ماهواره ای خود که بر روی ماهواره “هات برد”  “Hotbird” تنظیم شده بود بودند که ناگهان شنیدن صدای آشنای فارسی از یک کانال تلویزیونی ناشناخته آنها را در جلوی تلویزیون میخکوب کرد. برنامه ای که پخش می شد برنامه شخصی بنام علیرضا میبدی بود که از تلویزیون “ان آی تی وی” مستقر در لس آنجلس و به مدیریت ضیاء آتابای پخش می شد. غافل از اینکه بیننده ای در ایران مشغول تماشای این برنامه بوده و لحظه ای بیادماندنی در تاریخ کانال های ماهواره ای فارسی زبان در شرف وقوع است.

امروز پس از گذشت ۸سال از این واقعه هنوز مشخص نیست که کانال تلویزیونی و محلی “ان آی تی وی” به چه صورتی در آن شب در ماهواره “هات برد” “Hotbird”پخش شده و یا چه کسی هزینه آن را پرداخت کرده است. گروهی معتقدند که این اقدام راسا از سوی صاحبان ماهواره “هات برد”  “Hot Bird” صورت گرفته است تا منجر به مستقر شدن شبکه های تلویزیونی محلی لس آنجلس در این ماهواره شده و در نهایت منبع درآمد جدیدی برای صاحبان این ماهواره پر قدرت ایجاد کند. اما این تنها یکی از ده ها فرضیه  در این رابطه است. 

یکی از اعضای خانواده اصفهانی مذکور سریعا به لس آنجلس و تلویزیون محلی “ان آی تی وی” تلفن میزند و به علیرضا میبدی بواسطه پخش برنامه های این تلویزیون بسوی ایران تبریک می گوید! علیرضا میبدی که خبری از ماجرا نداشته ناباورانه تصور می کند که فردی در حال دست انداختن و شوخی با اوست و در نتیجه به این هموطن اصفهانی خود می گوید که “اگر راست می گویی شماره تلفنت در اصفهان را به ما بده تا به تو زنگ بزنیم”. اما حتی پس از برقراری این تماس نیز علیرضا میبدی و دیگر کارمندان تلویزیون “ان آی تی وی” قادر به باورکردن آن نبودند که برنامه هایشان در ایران قابل دیدن است تا اینکه سرانجام علیرضا میبدی سیبی را از روی میز بر می دارد و در یک لحظه تاریخی در جلوی دوربین تلویزیون می گیرد و از بیننده ساکن اصفهان می پرسد که “اگر الان مرا می بینی بگو که در دست من چیست؟” و بیننده اصفهانی نیز بمبی را میان کارکنان آن شب تلویزیون “ان آی تی وی” منفجر می کند: سیب!

دیگر زمان زیادی لازم نبود که تلفنها در سراسر ایران به صدا در آیند و این خبر را تبدیل به یکی از مهمترین اخبار روز کنند. و پس از آن بشقاب های ماهواره ای بمانند قارچ نه تنها در سراسر ایران بلکه در دیگر نقاط جهان که ایرانیان در آن قادر به دریافت سیگنالهای ماهواره “هات برد” بودند سر بر آورند تا به امروز که تعداد تلویزیونهای ماهواره ای فارسی زبان بیش از ۴۰ کانال رسیده است.امّا امروزه خبر افتتاح کانال ماهواره ای فارسی زبان دیگر برای مردم یک اتّفاق کم اهمیّت است!

شبکه های ماهواره ای در ارتباطی دوسویه با مخاطب، فارغ از ارتباط سنتی شبکه های تلویزیونی تک گفتمانی، تلاش کردند تا با پخش برنامه های جذاب و مطلوب، مخاطبین بسیاری را به سوی خود جلب کنند و اکنون اگرچه «شبکه های اجتماعی» سکاندار «عصر رسانه های نوین» محسوب می شوند اما همچنان «شبکه های ماهواره ای» از جایگاه حائز اهمیتی برخوردارند و مدیریت برآن از چالش های اساسی فراروی بسیاری از دولت ها محسوب می شود. شبکه عظیم برنامه های ماهواره ای با سرعتی شگرف و بی اعتنا به مرزهای سنتی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی، مجموعه ای نوین از چالشها و فرصتها را فراروی جوامع قرار دادند اما آنچه اهمیتی ویژه یافت ، انفعال و سردرگمی بسیاری از جوامع در رد یا قبول این امواج بی امان رسانه ای بود. در این میان آنچه قبل از همه مورد تهدید قرار گرفت اگرچه مقوله « فرهنگ » بود اما این جریان عملا به مبانی فرهنگی خلاصه نشد و به جهت پیوستگی موضوع «امنیت» به مولفه های متعددی همچون فرهنگ ، سیاست ، اقتصاد و .... به سرعت در بسیاری از جوامع به موضوعی امنیتی تبدیل شد که در آن تمدن صادر کننده امواج به تدریج و به شکلی نرم استیلای سیاسی و سلطه نوین خود را بر دیگر کشور ها تسری می بخشید . اگرچه در ظاهر و از منظر بسیاری از کارشناسان همچنان از جمله متأثرترین حوزه‌ها در تندباد توسعه ارتباطاتی امروز، تنها مقوله « فرهنگ» و «اخلاق» است که حتی اگر این رویکرد را بپذیریم باید آن را حاصل جایگاه رفیع فرهنگ در ملاحظات «امنیت ملی» کشورها جستجو کنیم . از اینرو بسیاری از اندیشمندان و محققان علوم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع ، به ویژه کشورهای در حال توسعه بر آن شدند تا ضمن مطالعه و بررسی عمیق و موشکافانه تاثیرات امواج جهانی ماهواره بر شالوده فرهنگ، نقاط آسیب پذیر و تهدیدهای موجود از این رهگذر را بشناسند و تدبیرها و راهکارهای سازندهای را پیشنهاد کنند.

  در ایران نیز سالهاست که اندیشمندان و کارشناسان مختلف هریک از منظر خود به این مهم پرداخته اند . دولت نیز در این حوزه دست به اقداماتی زده که شاید یکی از مهمترین آنها را باید در دوره مجلس پنجم و تصویب« قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت ماهواره» جستجو کرد که خود قانونی قابل نقد و عملا ناکارآمد محسوب می شود و بررسی وضعیت فعلی جامعه نیز به خودی خود می تواند بیانگر این ناکارآمدی باشد . ما در این نوشتار به دنبال رابطه بین « برنامه های ناهواره ای » در مقیاس جهانی با مخاطب ایرانی ، موضوع « فرهنگ » و « جریان سلطه » هستیم .

 بیان مساله : 
      امـروزه وسـایـل ارتـبـاط جمعى در تمامى کشورها نقش مهمّى را در زمـیـنه هاى مختلف از جمله سیاسى، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگى ایفا مى کنند. اهمیّت رسانه هاى گروهى به جهت گسترش اطلاعات تا حدى است که دانـشـمـنـدان در تقسیم بندى مراحل تاریخى تمدن بشر، دوره خاصی را به زمان ظهور آن اختصاص داده اند. آلوین تافلر تـمـدن بـشـرى را بـه سـه مـرحـله تـقـسـیـم مـى کـنـد کـه شامل مرحله کشاورزى ، مرحله صنعتى و مرحله فراصنعتى یا عصر ارتباطات و اطلاعات است . او معتقد است در عـصـر فراصنعتى ، قدرت در دست کسانى است که شبکه هاى ارتباطى و اطلاعاتى را در اختیار خود دارند (تافلر، 1390: 11-24).
      فـنـّاورى مـاهـواره اى یـکـى از بـزرگ ترین دستاوردهاى علمى و مهندسى انسان پس از انقلاب صـنـعـتـى است که مـوجـب ظهور تـوانـمـنـدى گسترده ای در ارتـباطات جهانی شده است  . کـاربـردهـاى گـسترده این پدیده و تأثیر بسیار عمیقش بر پیشرفت هاى امروز جامعه انسانى، انکارناپذیر است با این وجود موضوع ماهواره به جهت کارکردهای متنوعش در قالب پخش جهانی برنامه های تلویزیونی ، در چند دهه اخیر به موضوعى جـهـانـى و بـسـیـار مـهـم تـبـدیـل شـده اسـت کـه شـنـاخـت کـاربـردهـا و مسائل مربوط به آن قابل چشم پوشى نیست. برخى پژوهشگران دانش ارتباطات با توجّه بـه کـاربردهاى متنوع و اغلب زیانبار و تهدید کننده برنامه هاى ارسالى از ماهواره، این پدیده را ابزارى کـارآمـد براى تهاجم به تمامیت کشورهاى جهان دانسته اند. از اینرو امروزه موضوع ماهواره ، به مبحث مهم و چالش برانگیزی در میان دولت ها تبدیل شده که جامعه اسلامی ما هم از آن خرج نیست . بررسی ها نشان می دهد در اکثر موارد ، کشورهای مختلف ماهواره را تنها از منظر یک ابزار تهدید آمیز فرهنگی مورد بررسی قرار داده اند . در مواردی نیز موضوع کارکرد سیاسی و حتی اخلاقی در میان دولت ها برجسته شده است حال آنکه اگر به دقت بررسی کنیم برآیند مسیر هرکدام از تهدیدهای فوق در نهایت به سوی نقطه ای دیگر متمرکز می شود که آن گسترش « سلطه غرب » بر جهان در ادامه فرآیند « جهانی شدن » است . این وجه از کارکرد ماهواره متاسفانه در اکثر کشورها چندان مورد توجه قرار نگرفته از اینرو اقدامات متقابل ، اکثرا تک بعدی و غیرکارآمد بوده است . نباید فراموش کنیم محصولات فرهنگی امروز به سرعت از بسترهای محلی خود رها و جهانی می شوند و چه بسا فرهنگ جهانی هرچه باشد صرفا حامل هویت فرهنگی ، جغرافیایی یا ملی خاصی نخواهد بود (Tomlinson,1999:28) و ترکیبی باشد از فرهنگی خودساخته ، حاصل رسانه و اینگونه است که می بینیم درطی این فرآیند جهانی شدن ، انسان فارغ از قید و بندهای سنت و طبیعت ، دارای آزادی و استقلال عمل چشمگیری است که باید در فضای اجتماعی بسیار پهناور ، دنیا و هویت خود را بسازد(Giddens,1994:7 )
      ما در این نوشتار به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستیم که شبکه های ماهواره ای چگونه به عنوان ابزار سلطه همه جانبه غرب بر دیگر کشورهای جهان عمل می کنند ؟ و به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که شبکه های ماهواره ای در راستای اهداف امپریالیسم رسانه ای غرب از طریق تغییر در ارزشها ، هنجارهاو آداب و رسوم و یکسان سازی هویت های دینی ، فرهنگی و قومی در ابعادی جهانی تلاش می کنند تا نظام سلطه خود را در سطح جهان گسترش دهند .

 چارچوب نظری
     بهره گیری از « نظریه امپریالیسم رسانه ای» و کاربست مقوله « رسانه » در فرآیند تسلط سیاسی، اصلی ترین مبنای نظری مقاله حاضر را شکل می دهد.  نگرش ما به تاثیرات شبکه های ماهواره ای ـ به طور خاص اثر گذاری آن بر مولفه های دینی، قومی و فرهنگی ـ سلبی و تهدید ‌محور خواهد بود لذا، ضمن ادای احترام به نظر اندیشمندانی که با تأکید بر جنبه‌های مثبت ارتباطات و رسانه ها بر گسترش مبانی فرهنگ ساز شبکه های ماهواره ای در جامعه تاکید دارند ، تمرکز ما بیشتر معطوف به آثار منفی و مخربی است که وسایل ارتباطاتی چون ماهواره می‌توانند در ابعاد مختلف هویتی یک جامعه ایجاد کنند. بدیهی است توجه به کارکردهای منفی هرگز به معنای نادیده گرفتن ره‌آوردهای مثبت و سازنده اینگونه ابزارها نیست .
      بسياري از كارشناسان وصاحبنظران معتقدند امروزه اطلاعات، گرانبهاترين چيز براي همه است .تا آنجا كه برخي به صراحت مي گويند « اطلاعات قدرت است » (ناي ، 1389: 37) با اطلاعات و كنترل آن مي‌توان به همه چيز دست يافت. با توجه به ارتباط جدا نشدني اطلاعات وتكنولوژي هاي رسانه برخي نظريه‌پردازان ارتباطات بيان مي كنند ؛ امروز جهان در دست كسي است كه رسانه‌ها را در اختيار دارد. به‌دلیل قدرت و سلطه رسانه‌ها و حجم بالای انتقال فرهنگی رسانه‌ها به‌ویژه رسانه‌های مدرن، برخی از نویسندگان چون "گیدنز " ، همچنان « امپریالیسم فرهنگی » را در چارچوب تبیین رسانه‌ای آن ارائه می‌کنند. ایشان می‌گوید: «موقعیت برتر کشورهای صنعتی و بیش از همه‌ ایالات متحده آمریکا در تولید و گسترش رسانه‌ها سبب شده است که بسیاری از محققان از امپریالیسم رسانه‌ای سخن بگویند.»(گيدنز ، 1377: 586) نكته مهم اينكه پيروان اين ديدگاه ، « پديده جهانی شدن » را نیز به‌مثابه شکلی از «امریکایی شدن»که برای دولت ایالات متحده و منافع شرکت‌های خصوصی آن سودمند است دانسته وآنرا با «امپریالیسم فرهنگی» ملازم می‌داند.(گريفيتس،1388: 99) و با توجه به قدرت رسانه اي غرب واستفاده غرب از رسانه براي يكپارچه سازي فرهنگي وبخصوص اثر پذيري مخاطبان جهاني از توليدات فرهنگي ورسانه اي معتقدند نوع جديدي از استعمار شكل گرفته كه در آن موضوع فرهنگ وابزار رسانه از شاخصه هاي اصلي محسوب مي شوند والبته هدف آن سلطه اقتصادي وسياسي است . به گفته آنتونی اسمیت، یکی از محققان برجسته رسانه‌های همگانی: تهدید استقلال کشورها از سوی ارتباطات الکترونیکی جدید در اواخر قرن بیستم می‌تواند از استعمار در گذشته خطرناک‌تر باشد. رسانه‌های جدید بیش از دیگر تکنولوژی‌های پیشین غرب از قدرت و نفوذ عمیق به دورن فرهنگ دریافت‌کننده برخوردارند. نتیجه اين امر می‌تواند ویرانگری پایان‌ناپذیر و تشدید تناقض‌های اجتماعی در جوامع در حال توسعه امروز باشد.(گيدنز ، 1377 : 587)
      نظريه امپرياليسم رسانه اي بر اين نكته تاكيد دارد كه كشور هاي كوچك هويت خود را با توجه به القايي كه از طرف رسانه هاي كشور هاي بزرگ صورت مي پذيرد از دست مي دهند .اين وضعيت درست شبيه به اين است كه در يك جامعه فروشگاه هاي كوچك به خاطر تاسيس فروشگاه هاي زنجيره اي بزرگ آرام آرام رونق اقتصادي خود را از دست مي دهند وانحصار بازار به دست فروشگاه هاي بزرگ مي افتد .حال زماني كه شركت هاي بزرگ رسانه اي در صدد غلبه بررسانه هاي كوچك هستند رسانه هاي كوچك توسط آنها بلعيده مي شوند و حتی بعضي معتقدند كه امپرياليسم رسانه اي منجر به ايجاد سوگيري در ارائه اطلاعات ونادرستي ارائه اخبار مي شود(Crystal.2007:200)
       نظريه امپرياليسم رسانه اي بیان می دارد وقتي كشور هاي جهان اول به ويژه آمريكا فرآورده هاي فرهنگي خود را به بقيه جهان وبويژه جهان سوم صادر مي كنند فرهنگ وهنر بومي همه مردم وهمه عامه در معرض خطر وتهديد قرار مي گيرد وفرآورده هاي خارجي جايگزين آنها مي شود.اين ايده منجر به نوعي يكسان سازي در اشكال هنري در جهان مي شود.علاوه براين صنايع فرهنگي بطور روز افزوني در دست تعداد اندكي از غولهاي رسانه اي قرار مي گيردكه صرفا به دنبال كسب پول ودرآمد هستند (2001.Harman) در منطق امپرياليسم رسانه اي بيش از هر چيز به نگراني هايي در خصوص يكسان سازي جهان توسط فرهنگ غربي وبطور مشخص آمريكا توجه مي شود ودر حالتي شديدتر اين رويكرد معتقد است كه سلطه جهان در اشكال فرهنگي هدفي آشكار براي دولت ملت ها يا شركت هايي است كه فرهنگ صادر مي كنند ( الكساندر،1385)
       پيروان اين نظريه بيش از هرچيز به اهميت ونقش رسانه ها در مديريت جهان مي انديشند واز آنجا كه قدرت مطلق رسانه اي در جهان امروز در دست غرب ( بطور مشخص كشور آمريكا ) نهفته است سعي در برجسته تر نشان دادن خطر جهاني شدن فرهنگ آمريكايي ونابودي خرده فرهنگها وحتي فرهنگ هاي كهن ديكر ممالك دارند اما اين ديدگاه براساس سه پيش فرض است كه شكل مي گيرد در واقع اين سه را بايد اركان ومفروضات اصلي نظريه امپرياليسم رسانه اي بدانيم :

1-    در محتواي توليدات هاي رسانه اي ومحصولات فرهنگي غربی پيام هایی خاص وعمدتا با مفاهيم آمريكايي وجوددارد
2-    اكثر مخاطبان مي توانند اين پيام نهفته يا آشكاردر اين برنامه ها را دريافت نمايند
3-    اين پيام در ميان مخاطبان كشورهاي مختلف تقريبا بطور يكسان دريافت مي شود
     این موضوع یعنی تاثیر رسانه ها از موضوعات مناقشه برانگیز و مورد اختلاف میان پژوهشگران است که سیر تحولات آن از اثرگذاری های شبکه های ماهواره ای ؛ از افول « فرهنگ » تا ظهور « سلطه »قطعی تا اثرگذاری های مقطعی و محدود بر مخاطبان تغییر یافته ، با اینحال در دهه های اخیر کارشناسان بر اثرگذاری های مشروط و در عین حال قوی سانه ها بر مخاطبان تاکید دارند .از اینرو لازم است برای پیشبرد بحث از برخی نظریات در حوزه تاثیر رسانه نیز کمک بگیریم .
     یکی از نظریه های مهم در این حوزه « نظریه کاشت » است که توسط "جورج گربنر" در سال 1960 ارائه شد . او معتقد است مخاطبان در دریافت پیام های رسانه ای به خصوص تلویزیون مانند زمین مستعدی هستند که می توان هرچه را خواست در آن کاشت و پرورش داد . بنابراین ، معنا توسط رسانه ها تولید می شود و مخاطبان با پذیرش چنین معناهایی به همدیگر نزدیکتر می شوند (بهرامی کمیل،25:1388) کانون تمرکز « نظریه کاشت » بر بررسی تاثیر تصویر تصویر سازی تلویزیون از واقعیت بر فهم مخاطبان از واقعیت قرار دارد (ویمر و دومینیک، 712:1384) « نظریه کاشت » یا « اشاعه » برای ارائه الگویی از تحلیل تبیین شده است تا نشان دهنده تاثیر بلند مدت رسانه هایی باشد که اساسا در سطح برداشت اجتماعی عمل می کنند (گونتر،310:1384) و« سبکه های ماهواره ای » یکی از مهمترین این رسانه هاست .
      نظریه مهم دیگر در این حوزه که ما را در باور و تاییذ « نظریه امپریالیسم رسانه ای » یاری می کند « نظریه برجسته سازی » است . مطابق این نظریه رسانه ها با اهمیت دادن و برجسته کردن برخی اخبار و موضوعات آن ها را در دستور کار جامعه قرار می دهند و با وزن بخشیدن به آنها نیروهای جامعه را به آنم مشغول می کنند (بهرامی کمیل ،22:1388) بنابر این نظریه ، محتوای رسانه ها درک عموم مردم را از میزان اهمیت موضوع تحت تاثیر قرار می دهند . به دیگر سخن به موجب این نظریه اهمیت موضوع از نظر مردم تابع میزان اهمیتی است که رسانه ها به آن موضوع می دهند (دهقان ،8:1378) « برجسته سازی » امروزه از مهمترین تاکتیک های جنگ نرم محسوب می شود که برای اولین بار توسط روزنامه نگاری به نام "والتر لپمن" به کار برده شد (محمدی سیف ،64:1392)
        در انتها باید به نظریه مهم « معنا در بازنمایی رسانه ای » اشاره کنیم . طبق نظر "استوارت هال" هویت فرهنگی در چهار چوب بازنمایی شکل می گیرد (عاملی ،1385) باز نمایی بخشی اساسی از فرآیندی است که به تولید معنا و مبادله آن میان اعضای یک فرهنگ می پردازد و شامل استفاده از زبان ، نشانه ها و تصویرها می شود که بازنمایی را پدید می آورد (Hall&Jhally.2007:15) به این ترتیب جهان جهانی است که در آن رسانه های جمعی نقش مهم و اساسی در چگونگی ادراک ما و جهانمان ایفا می کنند . این جهان جهان تصاویر است . تصاویری که اغلب بطور خودآگاه هویت و جایگاه افراد را دستکاری و به نوعی بازنمایی می کند. اکنون دیگر چیزی که انسان از آن برداشت می کند یک «تصویر» ساده نیست بلکه یک «تصور»است (Mollo,1974:109)

 رسانه ، فرهنگ ، امپریالیسم
       توسعه فن‌آوری اطلاعات و رسانه‌های جمعی در قرن بیستم ، بیش از همه ، فرهنگ جوامع را تحت تأثیر قرار داد. با عبور رسانه های جهانی از مرز ها و ورود به درون خانه ها ، عناصر سازنده فرهنگ ، اعم از ارزشها و هنجارها ، آداب و رسوم و حتی زبان ملت‌ها ، در تأثیر و تأثری فزاینده با یکدیگر قرار گرفتند. این امر به ورود مفهومی‌جدید در ادبیات سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی جهانی در دهه ۱۹۶۰ بخصوص پس از پایان جنگ سرد انجامید که به «جهانی شدن» موسوم گشت .تحول در عرصه « فرهنگ » در عصر « جهانی شدن » با چنان سرعتی به پیش رفت که برخی تحلیلگران با ابراز نگرانی از فروکاهیدن فرهنگ به کالایی بی ارزش ، متذکر شدند فرهنگ غرب در حال تبدیل شدن به تنها تأمین کننده سوخت موتور جهانی شدن شده است . آنها معتقد بودند به تدریج ، نقش فرهنگ های بومی در سطحی جهانی در حال نابودی است و پیش بینی می شد ادامه این روند با تاثیر بر روابط بین الملل ، در نهایت استقلال رفتاری مجموعه‌های ملی را تا حد زیادی کاهش داده و در مقابل ، مجموعه‌های فراملی در سطحی جهانی رشد کنند . در این حوزه ، لوازم ارتباط جمعی مانند « ماهواره‌ها » نقش انکار ناپذیری البته در کنار « اینترنت » و « شبکه های اجتماعی » ایفاء می کنند و به وضوح می توان دید در مواردی غول‌های ارتباطی به شکلی عجیب بر تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی و ملی اثر می‌گذارند. بنابراین ، دور از انتظار نیست که فرهنگ‌های ضعیف و بدون پشتوانه  در برابر اثرگذاری فرهنگ‌های جهان‌گستر به مدد رسانه ها ، بی پناه و دست‌خوش دگرگونی ‌شوند.در این فرآیند « دگرگونی فرهنگی » ، اجزای گوناگون یک فرهنگ با گذشت زمان ، دچار تغییر ، تعدیل یا حتی فروپاشی میشوند. 
    این مهم از همان ابتدا مورد توجه رهبران سیاسی سایر کشورها قرار گرفت بطوریکه به عنوان مثال برای‌ نخستین‌ مرتبه‌، "یورهوک‌ کنن‌"، رییس‌ جمهوری وقت‌ فنلاند در گردهم‌آیی‌ کارشناسان‌ ارتباطی‌ یونسکو در دانشگاه‌ "تامپر" فنلاند در سال‌ ۱۹۷۱ در سخنرانی‌ خود با انتقاد از وضعیت‌ ارتباطی‌ نامطلوب‌ بین‌ کشورهای‌ غربی‌ و دیگر کشورها گفت‌:کارشناسانی‌ که‌ در اینجا اجتماع‌ کرده‌اند، در بررسی‌های‌ خود نشان‌ داده‌اند کشورهای‌ غربی‌ و دیگر ممالک‌ در حال‌ توسعه‌ در زمینه‌ اطلاعات‌، تحت‌ تأثیر شدید صادرات‌ ممالک‌ صنعتی‌ غربی‌ به‌ویژه‌ قدرت‌های‌ بزرگ‌ قرار دارند، به‌ گونه‌ای‌ که‌ می‌توان‌ وضعیت‌ حاکم‌ در سطح‌ بین‌المللی‌ را «امپریالیسم‌ خبری‌» توصیف‌ کرد (قوام، ۱۳۸۲: ۷)
      در فضای آکادمیک نیز ، اندیشمندانی نظیر "هربرت شیلر" و "آلن ولز" با طرح نظریه «امپریالیسم فرهنگی» عنوان کردند که احاطه رسانه ای کشورهای جهان سوم به وسیله قدرت‌های غربی، به تحمیل فرهنگ مسلط و از میان رفتن فرهنگ ملل زیر سلطه میانجامد.افزون بر این، اندیشمندانی نظیر "آنتونیو نگری"، و "مایکل‌هارت"، در اثر معروف خود عنوان کردند گونه جدیدی از حاکمیت یا امپراتوری جدید که تا حدود زیادی بر پایه‌ ارزش‌های آمریکایی قرار دارد، تکوین یافته است . مهم‌ترین ابزار این امپراتوری برای استیلا نیز شبکه‌های ارتباطی به ویژه «ماهواره» و «اینترنت» به عنوان عالی‌ترین نمونه است. (کاکاوند، ۱۳۸۰(در این راستا و طبق نظریه امپریالیسم رسانه ای،موقعیت برتر دولت‌های صنعتی و بیش از همه، ایالات متحده امریکا در تولید گسترش رسانه‌ها موجب پیدایش یک امپراتوری فرهنگی و از بین رفتن استقلال فرهنگی دولت‌های ضعیف می‌شود. "شیلر"، کارکرد «امپریالیسم‌ رسانه ای»‌ را «دست‌کاری‌ در مغزها و قلب‌ها» میداند و "یورگن‌‌هابرماس‌" آن را «تحمیل‌ نیازهای‌ اجتماعی‌« ارزیابی می‌کند.( شریعتی و رازانی ،1390)
      امپریالیسم فرهنگی در کنار امپریالیسم رسانه ای میکوشد با توسل به ابزارهای رسانه ای، با تخریب و تقبیح ارزشها و آرمانهای مورد احترام جوامع هدف هنگام ترویج و تبلیغ جذابیتهای فرهنگی خود و پنهان ساختن جنبه‌های منفی، ناپسند و ناعادلانه آن، به نفوذ، اثرگذاری و تسلط هرچه بیشتر بر ساختارهای سیاسی و اقتصادی آن جوامع دست یابد. آنچه باعنوان اشاعه شیوه زندگی آمریکایی در برنامه سیاست خارجی ایالات متحده تعقیب می‌شود، در این راستا قابل‌ارزیابی است. (کاکاوند ،1380)

  ماهواره، تهاجم فرهنگی و دولت ها
      آگاهی از این رویکرد ابزارهای نوین ارتباطی یعنی «شبکه های ماهواره ای» دولت ها را مجبور به عکس العمل های متفاوتی کرد . شبکه های ماهواره ای  با توجه به جذابیت های فراوان برنامه ها ، سهولت در دسترسی و کاربردوهزینه پایین تهیه آن از همان ابتدای پیدایش یعنی اواسط دهه 1980 به سرعت به همه‌گیرترین وسایل ارتباطاتی در جهان تبدیل شد و ناگزیر دولت ها را به جهت گیریهایی متفاوت سوق داد. در یک تقسیم بندی واقع بینانه می توان گفت در نهایت هریک از دولت ها در مقاطع مختلف زمانی یکی از رویکردهای ذیل را اتخاذ نمودند و حتی در رویکرد خود تغییر ایجاد کردند :
1-    دولتهایی که نه تنها نصب آنتن‌های ماهواره ای را مجاز دانستند، بلکه تسهیلاتی نیز برای دریافت این برنامه‌ها برای مردم فراهم آوردند. 
2-    دولت هایی که مانعی برای گسترش دیش های ماهواره ایجاد نکردند، اما مالیات و عوارضی برای آن در نظر گرفتند.
3-    دولت هایی که در نهایت استفاده از برنامه‌های ماهواره ای را مجاز دانستند اما خود را ملزم به تولید محصولات رقابتی نمودند .
4-     دولت هایی که از همان ابتدا با ایجاد محدودیتهای قانونی مانع ورود ماهواره به خانه های مردم شدند و فورا به راه حلهای رقابتی برای جلب رضایت شهروندان خود اندیشیدند.
5-     کشورهایی که با تمام امکانات سخت افزاری و نرم افزاری خود تنها تلاش نمودند تا در دریافت برنامه های ماهواره ای از سوی شهروندان محدودیت ایجاد کنند.
6-     کشورهایی که بی تفاوت به موضوع هیچ تصمیم رسمی‌ و قانونی مشخصی در مقابل این پدیده نگرفته و اقدام رقابتی نیز به عمل نیاوردند.
        اگرچه هریک از دولت ها موضع گیری متفاوتی را در سیاست خود طراحی کردند اما در نهایت نتیجه برای همه آنها یکسان بود ؛ نفوذ شبکه های ماهواره ای ؛ از افول « فرهنگ » تا ظهور « سلطه »بنیان های فرهنگی ، ارزش ها و باورهای مورد نظر مالکان شبکه های ماهواره ای به درون مرزها .! بخصوص آنکه اولا امکان جلوگیری کامل ورود برنامه های ماهواره ای به خانه ها وجود نداشت و در ثانی امکان رقابت با غول های رسانه ای غربی یا همان آمریکایی در عمل برای هیچ کشوری میسر نشد واینچنین بود که ملتهای بزرگ به ویژه ممالک دارای تمدنهایی کهن و ایدئولوژیهایی بزگ جهانی، خود را در معرض تهاجمی‌بنیانکن یافتند؛ همان چیزی که از آن تحت عنوان«تهاجم فرهنگی» یاد می کنیم . ماهواره با در هم نوردیدن فرهنگ ، باور های دینی ، هویت های فردی و اجتماعی ، علائق قومی و رواج ارزش های جدید در واقع به ابزاری برای اعمال « قدرت » تبدیل شد که دامنه شمول آن باور ، و قلب مخاطبین جهانی اش بود و اینچنین بود که « تهاجم فرهنگی از طریق ماهواره به قصد تضعیف باورهای دینی و تعهدات اخلاقی و تشویق بیبند و باری، تضعیف نهاد خانواده و دیگر شئون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، دغدغه‌هایی جدید برای اندیشمندان اجتماعی جوامع هدف پدید آورد. (گیدنز، ۱۳۷۴: ۳۶) 

 ایران و شبکه‌های ماهواره ای
      برای اولین بار تجهیزات ماهواره ای در اواخر سال ۱۳۷۱بود که وارد خانه های مردم ایران شد. در آن زمان گیرنده‌ها دارای سیستم آنالوگ بودند و تنها تعداد محدودی از کانالهای اروپایی، هندی و عربی برای مردم قابل دریافت بود . نخستین گیرنده‌های مجهز به سیستم دیجیتال در سال ۱۳۷۹ از طریق بازارقاچاق وارد کشور شد و از آن پس بود که مردم توانستند به راحتی صدها شبکه متنوع ماهواره ای را در خانه خود دریافت کنند .در حال حاضر بیش از سی ماهواره، برنامه‌های مربوط به بیش از سه هزار شبکه را در کشور منعکس می‌کنند واگرچه سیاست اصلی دولت در مواجهه با این پدیده رویکرد حذفی است لیکن متولیان رسمی حوزه فرهنگ از نفوذ 71درصدی ماهواره در پایتخت و نفوذ پایین تر در دیگر شهرها سخن به میان می آورند ( تابناک،1393) از اینرو اگر چه دولت در کنار « تصویب قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره » در سال 1373 و سیاست سلبی تلاش نمود تا با بهره گیری از توان صدا و سیما و گسترش عمدتا کمی شبکه ها اقدامی رقابتی در مقابله با پدیده ماهواره پیش بگیرد اما به نظر می رسد آمارها حکایت از عدم موفقیت در این پروژه دارند و بخصوص نگرانی ها از آنجا تشدید می شود که در خبرها آمده ؛ در حال حاضر آمریکایی‌ها مشغول نصب ۱۴ ماهواره در ارتفاع پایین‌تر از ۱۰۰۰ کیلومتر هستند که  پس از آن همه مردم به راحتی می‌توانند با موبایل‌هایشان شبکه‌های ماهواره ای را در کوچه و خیابان دریافت کنند (تابناک ،1393).
       شبکه های ماهواره ای را باید در یک مجموعه رسانه ای و شامل تمام شبکه های قابل دریافت ، مورد مطالعه قرار داد با اینحال جداً از تأثیرات برنامه‌های عمومی شبکه های ‌ماهواره ای که تعدادشان به صدها شبکه به زبان های مختلف می رسد ، نمی توان نقش اساسی شبکه‌های فارسی‌زبان را نادیده انگاشت و به مطالعه موردی آنها نپرداخت . تعداد این شبکه ها اکنون بیش از صد شبکه است و اگر چه اولین شبکه‌های فارسی زبان که با حمایت مالی آمریکا و اروپا راه اندازی شدند بیشتر به گروهای سیاسی تعلق داشتند، اما دامنه حضور و کارکرد آنها در حال حاضر بسیار متنوع و گسترده شده است . ما در ادامه سعی خواهیم کرد بر اساس یک طبقه بندی محتوایی به مطالعه سریع و اجمالی مهمترین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (و در مواردی غیر فارسی زبان ) براساس کارکرد و هدفگذاری آنها بپردازیم :
•    شبکه های خبری - سیاسی :
         این شبکه ها همانطور که از نامشان پیداست عمدتا با رویکرد سیاسی به فعالیت می پردازند . از اهداف مشترک این شبکه ها مخالفت با نظام جمهوری اسلامی بوده که در کنار آنها شبکه های مروج قومیت گرایی و تجزیه طلبی را نیز می توان مورد مطالعه قرار داد . مهمترین این شبکه ها که با حمایت مالی دولت امریکا و انگلیس اداره می شوند شبکه صدای آمریکا (VOA) و بی بی سی (BBC ) هستند که البته در کنار مباحث سیاسی توجه عمیقی هم به مباحث جذاب تفریحی و سرگرمی دارند . به جز این دو شبکه می توان از شبکه های پارس تا وی ، سیمای آزادی ، کانال وان ، اندیشه ، کومله  و ... نام برد . شبکه یورو نیوز هم با راه اندازی بخش فارسی حضور فعالی در این حوزه دارد . به این شبکه ها می توان شبکه های غیر فارسی زبان AZTV متعلق به کشور آذربایجان ،TRT6متعلق به کشور ترکیه و شبکه های کردزبان آسوسات(عراق ) ، گونز تی وی(آمریکا) ، کالی کردستان (عراق ) ،کومولا تی وی (سوئد)، جماور(کردستان عراق)، کرد وان (فرانسه ) ،کرد ست (عراق ) ، کردستان تی وی(عراق ) ، کی بی سی (سوئد)، زاگرس (عراق) ، تیشک تی وی ( فرانسه )، سپیده (عراق) رجحلت تی وی (سوئد) رج تی وی (دانمارک) پیام (عراق) نوروز تی وی (عراق) و کانال چهار(عراق) را افزود که عمدتا با اهداف سیاسی و رویکرد خبری تحلیلی مباحث تجزیه طلبی و قومیت گرایی را در جایگاه « اوپوزوسیون » پیگیری می کنند . 
•    شبکه های دینی :
       بخش قابل توجهی از شبکه های ماهواره ای به تبلیغ ادیان و مذاهب اختصاص دارد . ظاهرا گردانندگان شبکه های ماهواره ای دریافته اند که به راحتی می توانند از طریق این شبکه جهانی با مخاطبین و هم کیشان خود ارتباط سازنده تری را برقرار کنند و یا در جذب پیروان جدید موفق تر باشند . بررسی شبکه های دینی ماهواره ای نشان دهنده این نکته است که در بسیاری از موارد شبکه های مذهبی دقیقا در جهت ترویج افکار افراطی گام برمی دارند از جمله شبکه های متعلق به وهابیت که از قضابا سودجویی از افراطی گری شبکه های موسوم به شیعه ، بطور گسترده ای در جهت تبلیغ وهابیت و دامن زدن به دعواهای فرقه ای گام برمی دارند . بخش مهم دیگری از این شبکه ها هم به تبلیغ آیین مسیحیت و گسترش کلیساهای خانگی اختصاص دارد . برآیند این برنامه ها مبین وجود شبکه ای بسیار وسیع دارای برنامه ریزی دقیق و هدفمند در داخل و خارج از کشور است (گزارش مانیتورینگ سیما ،46:1390)
       مهمترین شبکه های ماهواره ای با رویکرد دینی عبارتند از : شبکه شیعی اهل بیت (آمریکا) شبکه شیعی اهل البیت ( عراق ) شبکه شیعی فدک (انگلستان )شبکه شیعی امام حسین تی وی (عراق) شبکه شیعی کربلا(عراق)، شبکه مسیحی محبت (آمریکا) ، شبکه اهل سنت نور تی وی (عربستان) ، شبکه مسیحی نجات تی وی (ارمنستان ) شبکه شیعی زهرا تی وی (ترکیه ) شبکه وهابی وصال فارسی (کویت)، شبکه شیعی ولایت تی وی (ایران) ، شبکه شیعی ثامن تی وی ( ایران) شبکه مسیحی ست سون ( آمریکا ) شبکه شیعی سلام تی وی (آمریکا) شبکه اهل سنت کلمه (عربستان ) و .....
•    شبکه های فیلم ، سرگرمی و خانوادگی :
      این شبکه ها از مهمترین و پرطرفدارترین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان محسوب می شوند . مهمترین برنامه های این شبکه ها در حوزه سرگرمی و با مخاطب خانواده طراحی می شود . از پرطرفدارترین این شبکه ها عبارت است از : شبکه فارسی وان ، شبکه من و تو ، جم تی وی ، شبکه آی سی سی ، ایران اف ام تی وی ، ایران پی اس تی وی ، ام بی سی پرشین ، مووی وان ، تی وی بیست ، تی وی پرشین وان ، پی ام سی فالمیلی ، پرشین فیلم نیو ایران ام ان تی وی و ..... 
•    شبکه های موسیقی :
       این شبکه ها نیز طرفداران بسیاری را به خود اختصاص می دهند که عمده فعالیت آنها به پخش کلیپ های مختلف از خوانندگان معروف قبل از انقلاب ، خوانندگان زیرزمینی داخل کشور ، خوانندگان جوان ایرانی و خوانندگان غربی اختصاص دارد . محبوب ترین این شبکه ها عبارتند از : پی ام سی میوزیک ، ایران میوزیک ، ایران بیوتی ، ای بی سی وان ، آوا میوزیک  و ....البته شبکه های غیر فارسی زبان بسیار مختلفی هم در شبکه های ماهواره ای وجود دارد که بطور تخصصی به پخش کلیپ ها و حتی کلیپ های «پورنو» می پردازند مثل شبکه 4 ، نکس وان ، پولو  ..... و نیز ده ها شبکه موسیقی عرب و ترک .
•    شبکه های ورزشی :
      ورزش اگرچه از جذابیت های بسیاری برخوردار است اما جالب است که بدانیم هیچ شبکه فارسی زبان ماهواره ای به طور خاص به موضوع ورزش نمی پردازند با اینحال شبکه های ورزشی بسیار معروفی در ماهواره قابل دریافت هستند که علاقمندان خاص خود را دارد از جمله مجموعه شبکه های دبی اسپرت و شبکه هورس (ویژه اسب دوانی ) یا شبکه فیشینگ ( ویژه ماهی گیری )
•    شبکه های تجارت جنسی :
        بخش بسیار مهمی از شبکه های ماهواره ای بطور خاص به موضوع پورنوگرافی و تجارت جنسی می پردازند . سوای آن در بخشی از ساعات شبانه روز اکثر شبکه های اروپایی نیز بطور ویژه به این نوع برنامه ها اختصاص دارد که خود باعث برهم خوردن سلامت اخلاقی شبکه های ماهواره ای در معنای عام شده است با اینحال هیچ شبکه فارسی زبان بطور مشخص به این موضوع اختصاص ندارد اما جالب است که ده ها شبکه عربی « پورنو » و نیز شبکه معروف اروتیک و حتی شبکه پورنوی سکس ست بطور ثابت و شبانه روزی خط تلفن ویژه ایرانیان دایر نموده اند و بطور گسترده ای مخاطبان فارسی زبان را به خود جذب نموده اند . جالب اینکه در این حوزه زبان فارسی ، هم رده زبان انگلیسی و عربی به عنوان زبان بین المللی محسوب می شود!!!.
•    شبکه های رسمی دولت ها :
     بخش مهمی از کانال های ماهواره ای هم به شبکه های رسمی دولتی کشورهای مختلف اختصاص دارد که هدف آنها انعکاس رسمی اطلاعات و اخبار کشور برای هم وطنان خارج از کشورشان است که در کنار آن برنامه ها و دیدنی های کشورشان به رویت بینندگان سایر کشورها نیز می رسد .همچون شبکه دویچه ووله آلمان ، رای فرانسه ، تی آر تی ترکیه ، زد دی اف آلمان و ده ها شبکه اروپایی ، آفریقایی و عرب که با نام کشور خودشان بر روی شبکه عظیم ماهواره ای حضور دارند .

 ماهواره و پیام های سلطه :
       دیدیم برنامه های شبکه های ماهواره ای به هفت دسته قابل تقسیم هستند و سایر برنامه ها را نیز می توانیم در هرکدام از این طبقات مورد مطالعه قرار دهیم . شبکه های فارسی زبان هم تقریبا در تمام این طبقه بندی ها جای دارند اما حال سوال اصلی این است که این شبکه ها که در ظاهر هرکدام اهداف خود را پیگیری می کنند در واقع چه برنامه ها و پیام هایی را برای مخاطبین خود ارسال می کنند و از همه مهمتر این چگونه در خدمت جریان سلطه قرار می گیرد ؟ به عبارت دیگر محتوای هر برنامه و مخاطبین هرشبکه مشخص است و اگر از شبکه های خاص «اوپوزوسیون» نظام بگذریم هرکدام از آن شبکه ها برنامه های خود را پیگیری می کنند حال چگونه ممکن است این برنامه ها در خدمت هدفی فراتر به نام «سلطه» باشد ؟ برای پاسخ به این سوال اجازه دهید بحث مان را با مروری بر دو مفهوم مهم یعنی « جهانی شدن » و نظریه « هانگتینتون » ادامه دهیم :
•    جهانی شدن 
       خیلی ها « جهانی شدن » را معادل « جهانی سازی » و « غربی سازی » و البته در نهایت « آمریکایی سازی » می دانند که خود موضوع جالب و جداگانه ای است و البته تاحد زیادی هم نزدیک به حقیقت اما همان طور که می دانیم تا کنون نظریه های مختلف و بسیاری درباره ی جهانی شدن مطرح شده است که نگرش های گوناگونی را در بر می گیرد.یکی از مهمترین این نظریه پردازان آنتونی گیدنز است . او جهانی شدن را با تئوری فشردگی زمان و مکان توضیح می دهد. به عقیده ی گیدنز برای درک جهانی شدن باید به نحوه ی گسست از جامعه ی سنتی و گذر به جامعه ی مدرن پی برد. گیدنز ابزار چنین درکی را توجه به جایگاه زمان،مکان و فرایند تحول آن ها می داند (گل محمدی.1389: 48). از نظر گیدنز جهای شدن حاصل بر هم خوردن نظم سنتی فضا و زمان است که به واسطه ی جدایی فضا و زمان از مکان پدید می آید. این فضا و زمان جداشده از مکان در گستره ای نامتناهی بایکدیگر ترکیب و هم آهنگ شده، امکان کنش و روابط اجتماعی را در جامعه ای بسیار بزرگتر فراهم می کنند. بنابراین گستره ی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اجتماعی هم بسیار فراخ تر شده است، جامعه ی جهانی شکل می گیرد و جهانی شدن معطوف به انواع پیوند و رابطه ی فرد با این جامعه ی جهانی است (گل محمدی، همان :51)
       گیدنز تحت عنوان «از جاکندگی مناسبات اجتماعی» بیرون آمدن از شکل های زندگی، ترکیب کردن مجدد آن ها در طول زمان و مکان و همچنین تشکیل مجدد بسترهایی که بار دیگر این مناسبات را ایجاد می کند را توضیح میدهد . فرآیندهای« از جا کندگی» و «باز جاگیری»، امروزه در دوره ی تعمیق یکپارچگی جهانی، این اثرات بیشتر از گذشته ظاهر می شوند (گیدنز،171:1384 )گیدنز همچنین جهانی شدن را دارای پیامدهای دور و دراز و گاه  غیر قابل پیش بینی می داند. او این نتایج و پیامدها را تحت عنوان مخاطره توضیح می دهد، مخاطره های زیست محیطی، بهداشتی از این گونه هستند (گیدنز. 1386) یکی از تاثیرات مهم جهانی شدن بر حوزه « فرهنگ » است بدین صورت که ،فروریزی مرزها و فضاهای محدود، موجب « برخورد فرهنگ ها » با یکدیگر و با« فرهنگ جهانی» می شود که در اثر این برخورد، با فرهنگهای دیگر مستحیل می شوند، برخی دیگر موضعی سرسختانه و ستیزآمیز نسبت به فرهنگ مهاجم اتخاذ می کنند. شماری از فرهنگ ها به همزیستی مسالمت آمیز تن می دهند و تعدادی هم گفت و گو و تبادل فرهنگی را گریزناپذیر می دانند.از طرف دیگر درست است که فرایند جهانی شدن به همگونی و یکدست شدن فرهنگ و تفاوت زدایی و تنوع زدایی می انجامد، ولی نوع دیگری از همزیستی ها، آمیزش ها، تفاو تها وخاص ها را هم پدید می آورد. (گل محمدی، 1389).
•    نظریه هانگتینتون

 
      "ساموئل هانگتینتُن" در نظریه ی خود که به « برخورد تمدن ها» و « بازسازی مجدد نظم جهانی» معروف است، سعی در توضیح جهانی شدن در چهارچوب فرهنگ ها و تمدن ها دارد. هانگتینتن هفت یا هشت حوزه تمدنی در جهان تشخیص می دهد. او این تمدن ها را به صورت ریشه ای در مفروضات پایه ا ی فلسفی، ارزش های پایه، روابط اجتماعی، آداب  و رسوم و دیدگاه کلی نسبت به زندگی از هم متمایز(و حتی مخالف) می بیند. برای هانگتینتن تاریخ بشریت تاریخ تمدن هاست .او معتقد است تمدن ها از1500 پیش از میلاد تا 1500 بعد از میلاد به طور گسترده ای تمایل به دوری از هم به لحاظ زمانی و مکانی داشتند و هر زمان هم که این رابطه برقرار می شد به صورت برخوردهای سخت بوده است.  هانگتینتن در مرحله ی بعد این رابطه را همراه با توفق تمدن غرب می داند (از1500 میلادی تا پایان جنگ دوم جهانی). مرحله ی سوم را هانگتینتن همراه با افول تمدن غرب و مقاومت هایی در برابر آن می داند.این دوره از پایان جنگ دوم تا 1990 به وسیله ی تضاد عقاید به طور خاص بین ایدئولوژی های سرمایه داری و کمونیسم قابل ردگیری است اما با فرو ریختن کمونیسم عمده ترین تضادها در جهان پیرامون « مذهب » ، « فرهنگ » و نهایتا « تمدن » می چرخد. در حالی که تسلط غرب ادامه دارد هانگتینتن پیش بینی می کند که این تسلط در حال کاهش است. دیگر تمدن ها به طور روز افزونی تمدن غرب را رد می کنند در حالی که از دستاوردهای آن استفاده می کنند (Ritzer.2010:245)  هانگتینتن تاریخ جهانی شدن را در واقع بر حسب رابطه ی تمدن ها که اغلب آن را به صورت سخت می بیند توضیح می دهد . او این برخوردهای بین تمدنی را در زمان معاصر هم می بیند. حال غرب با این نگاه همواره تمدن های دیگر را مقابل خود می بیند و خواسته یا ناخواسته خود را در بطن جریانی می بیند که در نهایت باید به حذف رقیبان بیانجامد نه خودش . غرب با این باور وارد عرصه شده و چون از ابزار های مختلف تکنولوژیک بهره مند است و اساسا این ابزارها ساخته فکر و اندیشه خود او نیز هست در نهایت تلاش می کند تا با بهره گیری از تمام آن ابزار ها تمدن های دیگر را به چالشی فراخواند که در نهایت به نیستی آنها ختم می شود .البته این نظر مخالفان سرسختی دارد و کارشناسان بسیاری نیز معتقدند عملا چنین امکانی در جریان جهانی شدن وجود ندارد . کسانی که در این طیف قرار می گیرند اصطلاح « فرهنگ جهانی » را برای اشاره به « جهانی شدن فرهنگ » مورد استفده قرار می دهند و نه برای ایجاد یک فرهنگ واحد و یکپارچه و برداشت اغراق آمیزی از فرهنگ اما  تلقی از فرهنگ جهانی به عنوان یک فرهنگ پسا مدرن ، بسیار فراتر از پذیرش ناهمگونی ، پاره پارگی،گسستگی و سیالیت آن است. (Smith,1990 : Guibernau,1996). به هرحال حتی پیروان این نظریه هم نمی توانند تاثیر فرهنگ های مختلف بر یکدیگر را در عصر حاضر انکار نمایند و این برای بسیاری از تمدن ها بخصوص جوامعی که هویت خود را مرهون هویت اسلامی هستند قابل قبول باشد . حال سوال اصلی این است که تمدن غرب چگونه از طریق « رسانه های نوین » و بخصوص « ماهواره ها »  پیام « سلطه » خود را در لباس « فرهنگ » را به جهان اعلام می دارد ؟
       اکنون با بررسی های دقیق می توان گفت جهانی‌شدن  علاوه بر تاثیراتی که بر حوزه‌های سیاست , اقتصاد و دیگر ابعاد زندگی داشته ، پیش و بیش از همه در حوزه فرهنگ تاثیر خود را نهاده است و گرایش بیشتری در این راه از خود نشان داده است به طوری که از آن گاها به عنوان جهانی‌شدن فرهنگ یا جهانی‌سازی فرهنگی یاد می‌کنند و در این راه بی اغراق می توان گفت هیچ چیز بیش از ابتکارها و اختراع‌های علمی و صنعتی بخصوص در حوزه ارتباطات نقش آفرینی نکرده است . ویژگی‌های مشترکی که می توان برای این فناوری های نوین برشمرد عبارتند از کوچک سازی، شخصی سازی، فشرده سازی، ایجاد ارتباط و استقلال‌طلبی. این فناوری های نوین نوین حد اقل سه پیامد عمده هم برای جهانی‌سازی فرهنگ در پی داشته که عبارتند از: 
1-     صدور اخبار، اطلاعات، برنامه‌های سرگرم کننده و کالاهای مصرفی از مرکز به پیرامون که توام با آرمان‌سازی از شیوه زندگی غربی صورت می‌گیرد،
2-    جذب ملت‌ها به فرهنگ غربی و زبان مشترک و عمومی که انگلیسی است در حالی که فرهنگ‌ها و زبان‌های دیگر به حوزه‌های محلی و داخلی محدود شده‌اند. 
3-    تبدیل روابط انسانی به نمادها و نشانه‌ها و ارتباط سهل و گسترده مردم اقصی نقاط جهان به یکدیگر.
       یادمان باشد در همین باره "هربرت مک‌لوهان" کانادایی (1911 ـ 1980)، پیش‌بینی می‌کرد که بر اثر پیشرفت ارتباطات و گسترش وسایل ارتباط جمعی به ویژه تلویزیون، همه افراد جهان می‌توانند در یک لحظه در معرض تصاویر یکسان قرار گیرند و به این ترتیب به عقیده "آلوین تافلر" موجب پیدایش ”دهکده‌ای جهانی" متشکل از بشر پراکنده در پنج قاره خواهد شد. (تافلر،1376) و اکنون« شبکه های ماهواره ای » همین کار را می کنند .

شبکه های ماهواره ای ؛ از افول « فرهنگ » تا ظهور « سلطه »

        از بعد فرهنگی، جهانی شدن را بیشتر ناظر بر فشردگی زمان و مکان و پیدایش شرایط جدید برای جامعه جهانی می دانند . کارشناسان بسیاری معتقدند این بعد از جهانی شدن ، در واقع بر اقتصاد و سیاست تفوق دارد و عمده توجه آن بر روی مشکلاتی تمرکز دارد که فرهنگ جهانی با بهره گیری از رسانه های جمعی برای هویت های ملی و محلی بوجود می آورد.این کارشناسان معتقدند؛  رشد فزاینده فناوری وسایل ارتباط جمعی، همچون اینترنت و ماهواره، موجب فشردگی زمان - مکان و نزدیکی فرهنگ کشورها شده است و از این طریق یک فرهنگ مسلط در جهان تشکیل داده است.(میرمحمدی،1381).از اینرو می توان گفت در عصر حاضر و با ظهور چهره جدیدی از سرمایه داری در عصر امپریالیسم و جهانی شدن، به ابعاد فرهنگی و سیاسی ، بیش از استعمار اقتصادی توجه می شود و اینگونه کشورهای استعمار گر در جهت خلق فرهنگ های جهانی فعالیت میکند(Johnston ,1985) . به این ترتیب دور از انتظار نیست که با بهره گیری از تکنولوژی های نوین ارتباطی که تحت تسلط سرمایه داری اداره می شود ، تولیدات فرهنگی با تولیدات کالا یکپارچه شود و یک تسلط جدید فرهنگی از طریق جامعه اطلاع رسانی بر زندگی مردم سایه افکند . البته ناگفته نماند که تولیدات فرهنگی در چارچوب شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شکل می گیرد و گسترش می یابد . روی این اصل از یک طرف نظام سرمایه داری در زمینه اقتصاد دسترسی به بازارهای جهانی را می طلبد اما از طرف دیگر تسخیر بازار خود مستلزم تغییر در فرهنگ و باورملتهای هدف است و از همین جا مفهوم صدور ارزش در تولید و مبادلات فرهنگی شکل می گیرد . بر همین اساس " آمانوئل و الرشتاین" با عنوان مفهوم ژئوکالچر(Geoculture) فرهنگ را نظام اعتقادی و ایدئولوژیک، اقتصاد جهانی میداندکه به سراسرجهان انتشار یافته و فرهنگهای محلی جای خود را به فرهنگ قدرتهای امپریالیست غربی داده اند. (والرشتاین،1377) . اینجاست که واژه صنایع فرهنگی (Cultural Indusrtial) شکل می گیرد . این واژه که بوسیله گروهی از دانشمندان علوم ارتباطات مطرح شده است ناشی از کنترل مستقیم قلمروهای فرهنگی است که از طریق نیروهای اقتصادی ، موفق به حذف مرزهای موجود میان شرایط اقتصادی و عوامل فرهنگی گردیده است و ادغام اقتصادو فرهنگ رابه صنایع فرهنگی تعبیر نمود ه اند(Ianangus, 1989)
        به نظر "وریستن" ارتباطات امروزی جهان در مرحله ای است که می تواند فرهنگ سازی کند و با این نگرش است که افرادی همچون " دراکر" معتقد هستند که بدون تردید این فرهنگ و ارزشهای غربی است که جهانگیر خواهد شد . (دراگر، 1375 :86) این شاید خیلی اغراق آمیز باشد با اینحال حقیقتی است که در قالب تلاش بنگاه های ارتباطات بین المللی به چشم می خورد. رشد حیرت آور فن آوری اطلاعات و قدرت عظیم رسانه هایی همچون ماهواره و اینترنت ، که نسبت به گذشته، انتشار فرهنگی را به کلی متفاوت نموده و قدرت بلامنازعی را در اختیار غولهای صنعتی قرار داده اند ، باعث شده تا این غول های رسانه ای  به گسترش مرزهای فرهنگی خود بپردازند و در نتیجه نواحی فرهنگی دیگر کشورها را کم رنگ کرده و فرهنگهای بومی را در هیاهوی فرهنگ مهاجم منفعل سازند . در این شرایط ارتباط انسان با فرهنگ بومی خود، هر آن سست تر شده است. (نوروزی،140:1381).
      اکنون به نظر می رسد جهانی شدن فرهنگ نه بر از بین بردن ارزش ها و فرهنگ های بومی و سنتی بلکه بر ایجاد و گسترش ارزش های مشترک انسانی جدا از ارزش های فرهنگی ملی و سنتی ،  اشاره دارد و شکی نیست در جهان کنونی که افراد تحت تأثیر فرهنگ های بسیاری هستند ، فرهنگی می تواند تداوم یابد که پاسخگوی نیازهای مادی و روحی افراد باشد. اکنون هویت مستلزم نوعی انتخاب است. بنابراین باید چنان زمینه های فرهنگی تقویت هویت خودی را توسعه داد که افراد دلایل کافی برای انتخاب نمادهای هویت خودی را داشته باشند (اکسفورد،22:۱۳۷۸).

 راهبردهای « سلطه »در برنامه های ماهواره ای 
      با توجه به آنچه گفتیم تقریبا همه اندیشمندان بر این باورند که گردانندگان و طراحان برنامه‌های شبکه‌های ماهواره ای با تلاشی برنامه ریزی شده و سازمان یافته، مبانی و اصول اجتماعی، باورها، ارزشها، اخلاقیات و رفتارهای مورد نظر خود را بر گروه ها و جوامع تحمیل می‌کنند و می‌کوشند با ارایه اطلاعات انبوه به ملت ها در نظام و ارزش‌هایشان تغییر ایجاد کنند. در این مسیر هدف نهایی این است که تصمیم‌گیری‌ها در کشورهای مورد تهاجم فرهنگی به تأمین اهداف سیاسی و اقتصادی کشورهایی منجر شود که از این حربه استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر، مهاجمان فرهنگی می‌کوشند با استفاده از برتری اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و فن‌آوری، از طریق امواج ماهواره ای، به مبانی اندیشه و رفتار ملت ها هجوم آورند و با تهدید، تضعیف، تحریف و احیاناً نفی و طرد آنها، زمینه حاکمیت اندیشه، ارزشها و رفتارهای مطلوب خود را فراهم آورند. (کاشانی و وزیری، ۱۳۷۴: ۱۸۰)صاحبان اقتصاد و رسانه در فرآیند تهاجم فرهنگی تلاش می کنند تا با بهره گیری از بهترین شیوه های رسانه ای پیام های آموزشی، تبلیغاتی، تفریحی و خبری خود را برای به زانو در آوردن جامعه هدف بهره برداری بکار گیرند . آنها در این راستا مخاطب را دقیقاً شناسایی می کنند، و خود را در ذهن او موجه نشان دهند و محتوای پیام را به شکلی هنرمندانه و غیر مستقیم در قالب ویژگی‌های روانی و اجتماعیاش ارایه می دهند. (ماندل، ۱۳۷۷: ۱۴۸ و ۱۴۹)
    مدیران و برنامه سازان « شبکه های ماهواره ای » در مرحله نخست میکوشند تا روحیات، خلقیات، باورها و اعتقادات ملت های هدف را به دقت شناسایی نموده بر تاریخ، جغرافیا، زبان و ادبیات و آداب و رسوم آن جامعه مسلط شوند. در مرحله بعد، با توجه به شناخت جامعه شناسانه و روانشناسانه ای که از ملت هدف و نقاط ضعف و قوت آن به دست آورده اند، هویت های فردی و اجتماعی او را نشانه رفته ب و از خود بیگانه نمودن آن را در دستور کار قرار می‌دهند.امپریالیسم فرهنگی در فرآیند پیچیده برنامه‌های ماهواره‌ای ویران‌سازی هویت ملی  و احساس تعهد و تعلق عاطفی نسبت به جامعه را تعقیب می‌کند، یعنی همان عاملی که بخشی اصلی از هویت فرد را تشکیل میدهد و تکیه گاه امنیت اجتماعی استودر این راه از تمام « قدرت نرم » خود سود می برد .همچنین ، در راستای ضربه زدن به هویت ملی، بر تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی،ترویج سکولاریسم ، گسترش خرافات و خرافه جلوه دادن ادیان الهی ، بی ارزش ساختن ارزش‌های اخلاقی و ترویج بیقیدی، تحقیر و تحریف تاریخ، تخریب و نفی هویت، فرهنگ و الگوها و اسوه‌های ملی و مذهبی و ترویج شاخصه‌های فرهنگی خود نزد ملت هدف تمرکز می‌کند آنها تلاش می کنند در خلال برنامه‌های ماهواره ای، مردم را از استعدادها و توانایی‌های خودشان ناامید ساخته و آموزههای دینی را در تعارض با علم و پیشرفت، ناکارآمد جلوه می‌دهد. تحمیل فرهنگی، آخرین مرحله این پروژه تهاجمی‌است که عمدتاً از طریق همان « برنامه های ماهواره ای » و در فضای ناشی از احساس بیهویتی، بی‌معنایی، خلأ و از خود بیگانگی ملت هدف اعمال می‌شود.

 جمع‌بندی و راهکارها

       باید توجه داشت که کنترل و جلوگیری از ورود عوامل تهاجم فرهنگی در جهان بدون مرز امروز و در پرتو فن‌آوری اطلاعات، دشوار و حتی در بسیاری موارد ناممکن است. از این رو، برای مقابله مؤثر با این پدیده، پیش از هرگونه برخورد سلبی لازم است آماده سازی درونی جامعه، مورد توجه و تأکید کارگزاران عرصه فرهنگ و رسانه‌های داخلی قرار گیرد. تقویت بنیاد ارزشها و هنجارها، متبلور ساختن جلوه‌های مختلف فرهنگ ملی و اعتقادی و ایجاد مصونیت روانی در آحاد جامعه، امکان رسوخ و رشد فرهنگ مهاجم را محدود می‌سازد. جوامع مختلف، در مقابله با تهاجم فرهنگی، الگوهای خاص خود را به کار می‌گیرند.کشور اسلامی‌ما نیز که از دیرباز آماج تهاجم فرهنگی غرب بوده است، باید با تدبیرهایی نظام مند و مؤثر، در این زمینه تجهیز شود. از این رو، ضروری است به باورهای مذهبی جوانان به عنوان مهم‌ترین حوزه و هدف تهاجم فرهنگی غرب توجه ویژه صورت گیرد. آسیبشناسی دقیق عرصه فرهنگ و شناخت عوامل زمینهساز بحران هویت و نفوذ فرهنگی بیگانه، یکی از نخستین گامها در این مسیر است. با این اوصاف به نظر نگارنده بهترین راه مقابله با اینگونه تهدیدهای در حوزه رسانه و بخصوص « شبکه های ماهواره ای » توجه به « هشت گام طلایی » ذیل است  :
•    گام اول : آگاه سازی مسئولان ، مدیران و تصمیم گیرندگان سیاسی ، امنیتی و فرهنگی نسبت به ابعاد اصلی پدیده تهاجم فرهنگی به عنوان تلاش غرب برای گسترش سلطه و موضوعی فراتر از آنچه تا کنون به عنوان معلول ها به آن پرداخته شده است.
•    گام دوم : تلاش برای آگاه سازی خانواده ها نسبت به ابعاد مختلف تاثیرات رسانه در زندگی و در صدر آنها شبکه های ماهواره ای با تولید برنامه های اثر بخش از طریق رسانه ملی و برگزاری کلاس های توجیهی عمومی در مساجد ، انجمن های اولیاء و مربیان و جلسات عمومی ادارات .
•    گام سوم :گنجاندن درس «سواد رسانه ای» در برنامه درسی متوسطه تا دانشگاه همچون کشورهای توسعه یافته دنیا با هدف ارتقای دانش رسانه ای فرزندان و آینده سازان جامعه
•    گام چهارم :تلاش جدی رسانه ملی در ارتقای کیفی برنامه های تولیدی در کنار رشد کمی و توجه بیش از پیش این نهاد مهم به نیاز های واقعی مخاطبین 
•    گام پنجم :کمک به خانواده ها در ترسیم رژیم رسانه ای مناسب از طریق آموزش های گروهی و معرفی برنامه های مناسب در سبد رسانه ای خانواده
•    گام ششم : بازنگری جدی در قانون «ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت ماهواره » که پس از بیست سال روزآمدی خود را از دست داده و باید متناسب با پیشرفت تکنولوژی بازنگری گردد .
•    گام هفتم : اعتماد عمومی به مردم و پرهیز از برخوردهای سلبی شدید و اتکای صرف به اینگونه سیاست ها و در عوض اعتماد به درک و شعور جامعه و کمک به آنها در فرآیند خود کنترلی 
•    گام هشتم : تلاش جدی برای گسترش رسانه های فعال هماهنگ با آرمان های انقلاب اسلامی در جهت پاسخ سریع به نیازهای خبری و اطلاعاتی جامعه و کوتاه نمودن دست رسانه ها و خبرگزاری های خارجی از فضای جامعه از طریق خبرگزاری های فعال و دقیق ، رسانه ملی ، روزنامه های مولد و مولف ، شبکه های اجتماعی داخلی و ....
                         

            منبع:ویکی پدیا.بولتن نیوز (مطلبی از رضا سیف پور).رخشاد. استکهلم

 

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 7181
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

دو شنبه 1 دی 1393 ساعت : 8:56 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
سریال (عمربن الخطاب): تحریف تاریخ اسلام
نظرات

 

 

 

 

سریال (عمربن الخطاب):

   تحریف تاریخ اسلام

 

عمر عنوان مجموعه تلویزیونی تاریخی به کارگردانی حاتم علی کارگردان سوری است. این مجموعهٔ ۳۱ قسمتی که برای نخستین بار در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۲ از شبکه تلویزیونی ام بی سی که در مالکیت (ولیدبن طلال)شاهزاده میلیاردر سعودی است پخش شد با اعتراضات رسانه‌های ایرانی و برخی رهبران مذهبی عربستان سعودی مواجه گردید.

داستان این مجموعه زندگی‌نامه عمر بن خطاب است. در این مجموعه چهره‌های برخی شخصیت‌های آغازین اسلام همانند ابوبکر،عمر بن خطاب، عثمان بن عفان و امام علی(ع)  به تصویر کشیده شده است.

 
    سامر اسماعیل در نقش عمر بن خطاب
     (ابتدای مهاجرت مسلمانان به مدینه)

 

برخی از عوامل سریال تلویزیونی مختارنامه در سریال عمر فاروق همکاری داشته‌اند. عبداله اسکندری گریمور شخصیت‌های سریال مختارنامه در مجموعه فاروق عمر نیز همکاری داشته‌است.که میتوان چهره گریم شده شخصیت علی ابن ابی طالب که شبیه تصویری است که شیعیان از علی ابن ابی طالب به تصویر کشیده اندرا به خوبی از این گریمور دید.در این مجموعه چهره‌های برخی شخصیت‌های آغازین اسلام همانند ابوبکر، عمر بن خطاب، عثمان بن عفان وامام علی (ع) ( که خلیفه چهارم از خلفای راشدین نیز میباشد) به تصویر کشیده می‌شود. این موضوع سرآغاز یک مناقشه و مباحثه گردید.

مجموعه تلویزیونی فاروق عمر از این بابت که به نمایش چهره خلفای نخستین اسلام پرداخته‌است مورد اعتراض مفتی اهل عربستان سعودیعبدالعزیز الشیخ واقع شده‌است. وی خواستار توقف تولید این مجموعه شده بود.

همچنین برخی رسانه‌های ایران این مجموعه تلویزیونی را تحریف شده برشمردند و نمایش چهره امام اول شیعیان در آن را تقبیح کردند. البته کارگردان و عوامل این سریال قبل از نمایش این سریال اجازه پخش این سریال را از علمای تراز اول جهان اسلام گرفتند.فیلم نامه این سریال از معتبرترین روایات تاریخی گرفته شده است. 

در فیس بوک نیز صدها عضو با راه انداختن یک کمپین خواستار قطع نمایش سریال شدند. 

 

عباس مرادیان* در تریبون مستضعفین درباره این سریال نوشته است:

 

شخصیت حقیقی و حقوقی عمر به عنوان خلیفه دوم مسلمین؛ به دلایل فقهی؛ تاریخی، سیره و تأثراتی که در مسیر تاریخ اسلام ایجاد نموده در میان اهل سنت و جهان تشیع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این تأثیرات به حدی است که ایشان را می‌توان به معنای واقعی کلمه فاروقی میان فرق مسلمین نامید.[۱]

 

بنابراین باید این حق را برای جهان تسنن قایل باشیم که در باره خلیفه دوم خود آثار تصویری خلق نمایند همانطور که جهان تشیع نیز به فراخور توان خود در باره مفاخر دینی خود آثاری بی بدیل خلق نموده است. در این میان «سریال عمر» به دلایل تاریخی؛ مذهبی؛ سیاسی؛ اجتماعی؛ فرهنگی و هنری قابل ارزیابی است چه اینکه در تمامی مراحل ساخت این سریال تا مرحله پخش؛ مضامین اشاره شده در آن مورد مناقشه اهل اسلام بوده و عالمان دو فرقه بزرگ شیعه و سنی بر عدم ساخت و ارائه این مجموعه تاکید داشته‌اند.حال اینکه چرا با همه این مخالفت¬ها مراحل تولید این اثر در امنیت کامل انجام و به پخش رسیده موضوعی است که ریشه آن را در بیرون از جهان اسلام باید جستجو کرد.

 

اینکه تمامی قسمتهای سریال به فاصله یک شب از پخش و قبل از تکرار آن از شبکه‌های عربی در سایت‌های متفاوت به صورت رایگان قابلیت دانلود شدن را دارد نشان از تلاش برای گستردگی دامنه بازدید این سریال را نشان می‌دهد. همانطور که عرض کردم منصفانه و بدون از هرگونه تعصبی باید به برادران اهل تسنن حق بدهیم که در باره افاضل دینی؛ تاریخی و مذهبی خود فیلم و سریال و یا هر اثر هنری دیگری که در توانشان باشد را تولید نمایند و البته باید پذیرفت که در ساخت این نوع از سریالها تلاش زیادی بشود که دیدگاه‌های دینی و مذهبی بر پایه روایات مختلف میان فرق اهل سنت به تصویر کشیده شود که در جای خود نه تنها بد نیست که می‌تواند کمک شایانی به روشنگری تاریخ بنماید. زیرا در این نوع از هنرنمایی‌هاست که می‌توان با نقد و بررسی واقع‌گرایانه یک اثر هنری مسائل مبتلابه آن را به معرض قضاوت مخاطب گذاشت. اما باید به این نکته نیز توجه کرد که ساخت آثاری بر پایه منابع اسلامی می‌بایست با تجمیع نظرات علمای اهل اسلام صورت پذیرد. در غیر این صورت ساخت سریال‌ها و فیلم‌های متعدد تاریخی و دینی به یک جنگ رسانه‌ای میان اهل سنت و شیعه تبدیل می‌شود که همانا آب ریختن به آسیاب دشمن است. با این مقدمه می‌توان اینگونه عنوان کرد که سریال «عمر» اثر موفق هست یا نه.

 

نگارنده به عنوان یک فیلمساز مسلمان وظیفه خود می‌داند تا حد مقدور به بررسی نکاتی بپردازد که در این سریال به عمد مغفول مانده است و تلاش کرده‌ام به پیروی از روش مباحثه علمای بزرگوارمان؛ بر اساس مستندات علمای اهل سنت به نقد تاریخی این اثر بپردازم. پر واضح است که در میانه راه به نقدهایی در باره توفیق و یا عدم توفیق نویسنده و کارگردان اثر در ارائه مفهوم مورد نظرشان اشاراتی را خواهم داشت.

 

اختلاف بین شیعه و سنی به نفع دشمنان است

 

امام خمینی رحمت الله علیه می‌فرمایند: «اگر چنانچه اختلافی ما بین برادران اهل سنتِ ما با برادران اهل تشیع ما واقع شود این به ضرر همه مسلمین است و آنهایی که می خواهند ایجاد تفرقه بکنند نه اهل سنت هستند و نه اهل تشیع، آنها کسانی هستند که به نفع دشمنان اسلام مشغول توطئه هستند و می خواهند دشمنان اسلام را بر مسلمین غلبه دهند… ما باید بیدار باشیم و بدانیم که این حکم الهی که فرموده است: «انما المومنون اخوه» مومنان برادر هستند اینها هیچ حیثیتی جز برادری با هم ندارند و مکلفند که مثل برادر با هم رفتار کنند».

 

رهبر فرزانه انقلاب مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای( مدظله) نیز می‌فرمایند: بدگویی و تهمت به اهل سنت دفاع ازامریکا و صهیونیست‌هاست.

 

ایشان تاکید دارند اگر کسی تصور می‌کند که با بدگویی و تهمت به اهل تسنن می تواند از شیعه دفاع کند بداند که جز بر انگیختن آتش دشمنی هیچ نتیجه ای نخواهد گرفت و این کار در واقع دفاع از ولایت نیست بلکه دفاع از آمریکا و صهیونیست‌هاست… ما اطلاع داریم که پول برخی کتاب‌های سراسر دشنام و تهمت را که علیه شیعیان و اهل تسنن چاپ می شود یک مرکز وابسته به استکبار می دهد و آیا این واقعیت خطرناک هشداردهنده و بیدارکننده نیست؟ و کمک به تعهد اهداف امریکا و صهیونیست نمی‌باشد؟… همه بدانند که این گونه کتابها هیچ شیعه ای را سنی نمی‌کند و دل هیچ یک از اهل تسنن را جذب عقاید شیعه نخواهد کرد.[۲]

 

 

سریال عمر و زنده کردن اختلافات مذهبی و قومی

 

اینکه نوشته خود را با کلامی از امام راحل آغاز و به سخنانی مهم از بیانات رهبر معظم و فرزانه انقلاب ادامه دادم به آگاهی از سیاست پنهانی برمی‌گردد که در ورای ظاهر اسلامی ساخت سریال عمر قرار دارد. سریالی که با ظرافت تمام تلاش دارد میان عرب و عجم و میان شیعه و سنی اختلافات دامنه داری را آغاز نماید. از نمایش نام مجعول خلیج العربی به جای خلیج فارس در تیتراژ آن گرفته تا جنگ‌های وحشیانه‌ای که میان اعراب مسلمان و ایرانیان زرتشتی شکل داده شده و نمایش قساوت ایرانیان برای کشته مسلمین (خلاص کردن کشته‌های مسلمانان پس از پیروزی لشگر ایرانی) و همچنین نمایش چهره خلفای راشدین در حالات گوناگون(علیرغم حرمت صریح آن) و نمایش رضایتمندی امام شیعیان در بیعت با خلیفه اول و همراهی بدون قید و شرط با خلیفه دوم و تأسی گرفتن از جناب عمر در زمان خلافت خود… همه و همه تلاش برای به انحراف کشیدن تاریخ است. این نکته که در تبلیغات این سریال گفته می‌شود سعی وافر شده که تاریخ مسلمین به دست خود مسلمین به تصویر کشیده شود تا از تحریف به دور بماند از آن دست ادعاهایی است که در ساخت سریال به آن توجهی نشده است. البته از نظر دور نمی¬داریم که نویسنده و کارگردان در نمایش چهره امام شیعیان تلاش زیادی کرده تا هم در چهره پردازی(گریم) و هم به لحاظ نمایش قدرت و جهاد در اسلام و هم به لحاظ پاره‌ای از احترامات خلفای اول و دوم به ایشان به خواسته عوام شیعی نزدیک شود تا در فریب اذهان عوام الناس موفق عمل کند ولی در باطن با عدم نمایش واقعیات تاریخی به اختلافات میان شیعه و سنی دامن زده و با مقصر جلوه دادن فارسیان در قتل خلیفه دوم بر مبنای تعصبات قومی؛ دعوای عرب و عجم را نمادین می‌نماید.

 

نقد تاریخ‌نگاری سریال عمر

 

از سوی دیگر نویسنده و کارگردان محترم علیرغم استفاده از چند تن از عالمان مسائل دینی در میان علمای اهل سنت ؛ به مستندات و تواریخ اهل سنت هم احترام نگذاشته و در آنجا که باید حق را بیان نمایند به راحتی از کنار بسیاری از وقایع مهم تاریخ اسلام که به صراحت در تاریخ و اسناد بزرگترین عالمان اهل سنت بیان شده؛ گذشته¬اند که در جهت تنویر افکار به آنها اشاراتی می‌نمایم.

 

حدیث الدار یا دعوت از خاندان:

 

رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) از همان آغاز اعلان رسالت با نزول آیه شریفه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ تعداد زیادی از سرشناسان مکه و قریش را جمع کرد و در آن مجمع ویژه، ۳ أمر اساسی را مطرح کرد:

 

- توحید و برچیده شدن بساط شرک و قولوا لا إله إلا الله تفلحوا ….

 

-إعلان رسالت خودش. پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمود: من کسی را سراغ ندارم هدیه‌ای را بهتر از هدیه من برای قومش آورده باشد. من با خیر دنیا و آخرت به میان شما آمده‌ام و من همان پیامبری هستم که أنبیاء گذشته بشارت آمدن مرا به پیروان خود داده بودند.

 

-انتخاب جانشین و خلیفه.

 

طبری در روایتی صحیح که تمام راویان آن مورد وثوق علماء رجال اهل سنت هستند[۴]، آورده است:

 

حدثنا ابن حمید، قال: حدثنا سلمة، قال: حدثنی محمد بن إسحاق عن عبد الغفار بن القاسم عن المنهال بن عمرو عن عبد الله بن الحارث بن نوفل بن الحارث بن عبد المطلب عن عبد الله ابن عباس عن علی بن أبی طالب، قال: لما نزلت هذه الآیة على رسول الله صلى الله علیه و سلم «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ»[۳]، دعانی رسول الله صلى الله علیه و سلم فقال لی: یا علی! إن الله أمرنی أن أنذر عشیرتی الأقربین … ثم تکلم رسول الله صلى الله علیه و سلم فقال: یا بنى عبد المطلب! إنی و الله! ما أعلم شابا فی العرب جاء قومه بأفضل مما قد جئتکم به، إنی قد جئتکم بخیر الدنیا و الآخرة و قد أمرنی الله تعالى أن أدعوکم إلیه، فأیکم یوازرنی على هذا الأمر على أن یکون أخی و وصیی و خلیفتی فیکم؟ قال: فأحجم القوم عنها جمیعا و قلت: و إنی لأحدثهم سنا و أرمصهم عینا و أعظمهم بطنا و أحمشهم ساقا، أنا یا نبی الله! أکون وزیرک علیه. فأخذ برقبتی، ثم قال: إن هذا أخی و وصیی و خلیفتی فیکم، فاسمعوا له و أطیعوا. قال: فقام القوم یضحکون و یقولون لأبی طالب: قد أمرک أن تسمع لإبنک و تطیع.

 

… چه کسی از میان شما هست که در امر رسالت مرا یاری کند تا برادر و وصی و جانشین من بعد از من باشد؟ … علی علیه السلام می‌فرماید: با این‌که من جوان‌ترین فرد جلسه بودم، برخاستم و گفتم: من حاضر هستم با تمام توانم در مساعدت و یاری شما کوشش کنم. نبی مکرم (صلى الله علیه و آله) دست بر شانه من زد و فرمود: این علی، برادر و وصی و جانشین من در میان شماست. در همان جلسه، مردان قریش، این کار را به تمسخر گرفته و شروع کردند به خندیدن و به ابوطالب طعنه زدند که این شخص به تو دستور می‌دهد از این فرزند خردسال خود طبعیت کنید و فرمان ببری.[۵]

 

همانطور که می‌بینیم بزرگان اهل سنت، همه به صحت این روایات اعتراف دارند.حاکم نیشابوری در مستدرک، ج۳، ص۱۳۰ ،جناب هیثمی در مجمع الزوائد، ج۷، ص۱۱۹ ؛ متقی هندی در کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۲۸ و ده ها بزرگان دیگر که بر صحت روایت تأکید دارند.

 

علاوه بر علمای اسلام از شیعه و سنی، مورخین یگانه از سایر ملل که تاریخ اسلام نوشته اند ، با نداشتن تعصب مذهبی چه آنکه نه سنی بوده اند و نه شیعه ، این مجلس مهمانی را نقل مینمایند. از جمله آنها مورخ و فیلسوف غرب « توماس کارلل» انگلیسی بوده که در قرن هیجدهم در اروپا شهرت جهانی داشته و در کتاب مشهور خود که مصری ها به عربی ترجمه نمودند تحت عنوان «الابطال و عباده المبطوله» شرح مجلس مهمانی قریش را در منزل جناب ابوطالب (علیه السلام) داده است.

 

موسیو پول لهوژور فرانسوی- معلم دارالفنون پاریس- در رساله ی مختصری که در حالات حضرت محمد(ص) نوشته و در سال ۱۸۸۴ در پاریس چاپ شده نیز به همین موضوع اشاره کرده وهاشم نصرانی شامی در «مقاله فی الاسلام» از ص ۸۳ تا ۸۶ با تعصب و مخالفتی که با اسلام و مسلمین داشته نیز به همین موضوع اشاره کرده است. مستر جان دیویت پرت در ص ۲۰ کتاب ارزشمند و ذی قیمت خود تحت عنوان «محمد و قرآن» نیز به این مسئله اشارت دارد.

 

حال با چنین پشتوانه‌ی استنادی محکم و قدرتمند چگونه است که نویسنده محترم این سریال که مدعی استفاده از اسناد متقن و متواتر در میان علمای اهل سنت است به راحتی از کنار این موضوع می‌گذرد. برای آنانی که این سریال را ندیده‌اند عرض می‌کنم که این سریال به نحو چشمگیری به دوران رسالت حضرت ختمی مرتبت پرداخته و جزئیات مختلفی را به تصویر کشیده است. البته پر واضح است که در این نمایش تمام نگاه کارگردان و نویسنده به فیلم الرساله(در ایران محمد رسول الله) بوده و تلاش زیادی کرده تا شبیه به آن بشود و البته عدم توفیق به همراه ایشان بوده است. با این‌حال نویسنده محترم زمان بسیار زیادی از وقت سریال را به جلسات متعدد سران قریش و سخنرانی‌های مطول آنها در باره امر نبوت پیامبر و جزئیات این مباحث و همچنین به زندگی وحشی(قاتل حمزه سید الشهداء) و عشق نافرجام او و رفاقت میان او و بلال و شرح عاقبت به خیری او(در روایتی جعلی که نویسنده سریال به آن استناد کرده است)[۶] و جزئیاتی از این دست که در تاریخ کمتر نشانی از آنها یافت می‌شود اختصاص داده اما از کنار آیه بسیار مهمی که به آن اشاره شد و واقعه‌ای که در تاریخ رسالت پیامبر عظیم الشان اسلام بسیار مهم محسوب می¬شود شتابزده عبور کرده و تنها به خواندن آیه شریفه آن هم از زبان خلیفه دوم بسنده می‌کند.

 

 

کم‌فروشی در ماجرای شعب ابی‌طالب و لیلة‌ المبیت

 

در نمایش ماجرای شعب ابیطالب نیز نویسنده و کارگردان محترم کم‌فروشی می‌کنند. در شرایط تحریم اقتصادی مسلمین؛ بازیگران نقشهای ابوطالب و علی در نهایت خوش پوشی و فربه بودن به سر می¬برند حال آنکه تاریخ در بیان مصیبتهای شعب ابیطالب میگوید که پیامبر از فرط گرسنگی سنگ بر شکم مبارک خود می‌بستند تا در برابر خواسته کفار مکه تسلیم نشوند. این دوران سخت ترین دوران زندگی پیامبر بوده است زیرا ایشان خدیجه بانوی اول اسلام و همسر با وفای خود را از دست می‌دهند و دریغ از یک‌بار بیان نام بانوی اول مسلمین در این سریال!

 

پرداخت شتابزده به شعب و لیله المبیت(شب هجرت پیامبر که حضرت علی علیه السلام به جای ایشان خوابیدند) و امثالهم نشان می‌دهد که نویسنده در این‌باره کم اطلاع نبوده اما به عمد از پرداختن به آن خودداری کرده است. شاید عنوان شود که این سریال به زندگی عمر می‌پردازد نه پیامبر؛ پس باید به جزئیات زندگی عمر بپردازد اما این توجیه در جایی مصداق پیدا می‌کند که روش روایت داستان در سریال اینگونه باشد لیکن نویسنده و کارگردان نیمی از زمان سریال خود را به جزئیات زندگی وحشی، خالد بن ولید، سعد بن عباده؛ ابوعبیده ثقفی و… اختصاص می‌دهند. باید دید عدم پرداختن به زندگی خاندان پیامبر از روی کدام دستور و عمد بوده و پرداخت بیش از حد به زندگی امثال خالد و وحشی و امثال اینان با چه هدفی شکل می‌گیرد. تاریخ اسلام از وحشی جز به قتل عموی عزیز پیامبر و مثله کردن بدن او و کمک به خوردن جگرش توسط آکله الاکباد(هند مادر معاویه لعنته الله علیهم) چیزی به خاطر نمی‌آورد. بنابراین پرداختن به چنین موجودی و تاکید بر جهاد او بعد از پذیرش اسلام؛ تنها می‌تواند توجیهی برای گناهان و اعمال امثال یزید و معاویه و …. باشد. ابتدا با حدیثی جعلی وحشی را بهشتی می‌کنند سپس استدلال می‌کنند که کشتگان جنگ جمل هم همین طورند و قاتل و مقتول در بهشتند مانند این روایت که قاتل علی علیه‌السلام به خاطر عمل به تکلیف در بهشت خواهد بود(العیاذ بالله).

 

همینطور پرداختن به زندگی کسانی مانند خالد بن ولید و ابوعبیده ثقفی با جزئیات تمام به این دلیل است که از آنها در برابر قوای ایرانی و رومی پهلوانانی ساخته شود تا بحث دعوای میان عرب و عجم دامن زده شده و به این توهم تاریخی بپردازند که ما عربها یک بار ایران را فتح کرده و بار دیگر نیز میتوانیم فتح کنیم. همان توهمی که صدام حسین به واسطه آن خود را سردار قادسیه نامید.

 

نکته بزرگ دیگری که از نظر دور مانده است ماجرای همراهی خلیفه اول با پیامبر در مهاجرت از مکه به مدینه است. ابتدا باید از قصور عامدانه نویسنده در به تصویر نکشیدن افراد مهمی چون ابوذر غفاری انتقاد کرد که خروج پیامبر از مکه آن هم در آن شرایط محاصره نظامی مسلمین بدون ابوذر میسر نبود. البته در این سریال اعتقاد بر اینست که مکه یک شهر دموکراتیک بوده و رفت و آمد به آن آسان است به طوریکه پدران فرزندان مسلمان خود را با رضات خاطر تا دروازه شهر بدرقه می‌کنند!

 

همراهی در غار توسط خلیفه اول همواره برای اثبات لیاقت او در خلیفه رسول خدا بودن در نزد اهل سنت اهمیت داشته است. « الاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُواْ ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُواْ السُّفْلَى وَکَلِمَةُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ».[۷]
اگر او را یارى نکنید خداوند (او را یارى خواهد کرد همانگونه که در مشکلترین ساعات او را تنها نگذارد) آن هنگام که کافران او را (از مکه) بیرون کردند در حالى که دومین نفر بود (و یک نفر همراه او بیش نبود) در آن هنگام که آن دو در غار بودند و او به همسفر خود مى‏گفت غم مخور خدا با ماست! در این موقع خداوند سکینه (و آرامش) خود را بر او فرستاد و با لشکرهایى که مشاهده نمى‏‌کردید او را تقویت نمود و گفتار (و هدف) کافران را پائین قرار داد (و آنها را با شکست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آئین او) بالا (و پیروز) است و خداوند عزیز و حکیم است.

 

این مهم که بعدها در ماجرای سقیفه مورد استناد قرار گرفته و تا امروز هم بحث میان علمای شیعه و سنی است چگونه میتواند از منظر نویسنده و کارگردان این سریال دور بماند حال آنکه سلف ایشان یعنی مصطفی عقاد در فیلم معروف خود هرچه در توان داشته در جهت اثبات این حقوق کوشیده است.[۸] که البته در این مقال از اثبات یا رد آن می‌گذرم .

 

 

پر رنگ کردن نقش خلیفه دوم در جنگ‌های پیامبر

 

موضوع بعدی نقش خلیفه دوم در جنگ‌ها و غزوات پیامبر است. کارگردان سریال هم تمامی لحظات سخت جنگ را بر دوش علی علیه السلام و حمزه و سایر مسلمین گذاشته است. حال بگذریم از اینکه کارگردان در انتخاب نقش حمزه بسیار بد سلیقگی به خرج داده و شاید هم از روی عمد قصد داشته ابهتی که بوسیله آنتونی کوئین در فیلم الرساله ایجاد شده بود را با انتخاب بازیگری کوتاه قد بشکند![۹]

 

نکته مهم دیگر در جنگ خندق است. جایی که پیامبر عظیم الشان اسلام اقدام به شکستن سنگی بسیار سخت می‌کنند و سه بار برقی از سنگ می‌جهد. که در این سه بار ایشان مسلمین را به فتوحاتی مانند فتح بلاد روم و فارس و صنعا بشارت می‌دهد. نویسنده سریال در اینجا حدیث پیامبر اسلام را در باره سلمان ذکر می‌کند که او از اهل بیت است اما یادش می‌رود که اهل بیت کیستند که سلمان می‌تواند لیاقت یابد تا یکی از آنها باشد و این شرفی است که به گفته همین سریال نصیب هرکسی نمی‌شود. به طور قطع و یقین نویسنده میداند که اهل بیت پیامبر بر مبنای آیه مباهله و آیه تطهیر و حدیث معروف کساء و آیاتی مشابه همانا خاندان ایشان یعنی علی؛ فاطمه و حسنین علیهما آلاف التحیته و والثناء هستند. اما حقوق این اهل بیت در کجای این سریال قرار دارد؟

 

در همین جنگ خندق وقتی عمر بن عبدود مبارز می‌طلبد؛ نویسنده محترم اشاره‌ای نمی‌کند که هیچ کدام از صحابه جرات نداشتند پاسخ او را بدهند جز علی و اینجاست که پیامبر فرمودند امروز همه کفر در برابر همه اسلام ایستاده است و یا ضربه شمشیر علی در خندق از عبادت همه جن و انس بالاتر است.[۱۰] ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می‌گوید: عمر بن خطاب در چندین جاگفته است: به خدا سوگند! اگر شمشیر علی نبود ، عمود خیمه اسلام استوار نمی‌شد.[۱۱]

 

و البته این را باید به حساب فراموشی‌ها عمدی نویسنده سریال نوشت. از این دست فراموشی‌ها بسیار است و در تورق تاریخ هر کجا که به فرار خواص از میادین جنگ می‌رسیم(منقول در تواریخ اهل سنت[۱۲]) نویسنده به سرعت موضوع را عوض می‌کند. مانند جنگ با اصحاب بنی قریضه که تکلیف آن را روشن نمی‌کند و جنگ خیبر که اصلا یادی از آن نمی‌کند یا غزوه تبوک و یا لشگرکشی اسامه که …

 

فراموشی متعمدانه حجة الوداع و غدیر خم

 

اما فراموشی متعمّدانه بزرگ دیگری که نویسنده در میان تمام تحریفات تاریخی خود بکار می‌برد حذف حجه الوداع از زندگی پیامبر است. البته تلاش کرده که این واقعه را از زبان ابوبکر آن هم در حالیکه نگران سلامت رسول خداست و برای خانواده خود اظهار ناراحتی می‌کند به تماشا بگذارد و زیرکانه تلاش دارد تا کلام رسول خدا در غدیر خم را از دهان خلیفه اول خارج کند تا از نظر تصویری؛ ذهنیت مخاطب را برای جانشینی ایشان فراهم نماید. پر واضح است که در چنین شرایطی هیچ اشاره‌ای به موضوع تعیین علی علیه السلام به جانشینی پیامبر نشود.

 

طبری در ذخائر العقبی می نویسد: براء نقل می کند در سفر حجه الوداع خدمت رسول خدا بودم وقتى به غدیرخم رسیدیم دستور داد آن مکان را پاکیزه نمودند سپس دست على را گرفته طرف راست خودش قرار داده فرمود: آیا اختیار دار شما نیستم پاسخ دادند: اختیار ما بدست شما است.

 

پس فرمود: هر کس من مولا و صاحب اختیار او هستم على مولاى او خواهد بود؛ پس عمر بن الخطاب به على گفت: این مقام گوارایت باد که تو مولاى من و تمام مؤمنین شدى.[۱۳]

 

با این تعریفی که سریال از ماجرای غدیر خم می‌کند؛ تماشاگر عامی شیعه و یا اهل سنت که اهل تحقیق هم نیست به راحتی ماجرای سقیفه را خواهد پذیرفت زیرا هم شخصیتِ تحریف شده از ابابکر خیلی خوب کار شده و هم بازیگر توانایش(غسان مسعود) در خدمت منویات نویسنده و کارگردان قرار گرفته است. تماشاگر هم او را به عنوان مردی آرام و بی تکلف می¬پذیرد و آرزو می‌کند که ایکاش مردی با نرم خویی او خلیفه باشد.

 

این موضوع از این نظر مهم است که بدانیم نویسنده و کارگردان به موضوعاتی پیش پا افتاده نظیر ارتباط وحشی با دختری از کنیزکان مکه در چند قسمت متوالی پرداخته است اما وقتی به سقیفه می‌رسد سرعتش را چند برابر کرده و در یک تعارف میان شیخان، خلافت به ابوبکر می‌رسد و خلاص.

 

یادمان باشد به سند همین سریال؛ جناب عمر؛ با شنیدن خبر مرگ پیامبر از خود بیخود شده و مردم را مورد سرزنش قرار می‌دهد که پیامبر نمرده و او مانند عیسی و موسی به آسمان رفته است.

 

جالب تر اینکه در موضوع سقیفه همه آنها که جمع شده‌اند اصلا از خود نمی‌پرسند که پیامبر دفن شده یا نه؟… در حالی‌که بدن مطهر پیامبر دو روز در خانه خود بود و روز سوم به خاک سپرده شد.اما همانروز و هنوز زمانی که بدن مبارکش کفن نشده؛ صحابه متاثر از مرگ عزیزترین موجود روی زمین با چشمانی اشکبار خلیفه انتخاب می‌کنند و البته این سریال تلاش می‌کند از کنار این موضوع مهم به سرعت عبور کند و به هیچ عنوان این موضوع که چه در خانه پیامبر میگذرد را مطرح نمی‌کند!

 

 

طراحی سریال برای تصویر کردن بیعت علی(ع) با خلیفه اول

 

موضوع بعدی که انحراف عجیبی را به تصویر می‌کشد بیعت علی علیه‌السلام با خلیفه اول است. نوع طراحی داستان این‌گونه بیان می‌کند که ایشان با رضایت کامل خود و در جواب توطئه‌ای که ابوسفیان پایه ریزی کرده است به مسجد رفته و دست ابابکر را در دست خود می‌گیرد و بیعت می‌کند. آن‌هم با دلیلی من در آوردی که از لسان بازیگر نقش حضرت علی صادر میشود تحت عنوان اینکه پیامبر اسلام پادشاه نبوده که بعد از خودش جانشینی انتخاب کند؟ و یا اینکه خلافت امری موروثی نیست که بعد از پیامبر میان خاندانش بماند. یا لاالعجب! وقاحت در این سریال تا جایی می‌رسد که دروغ خود را در دهان شخصیت علی قرار میدهند.مگر میشود کسی که در سیزده سالگی به خلافت پیامبر رسیده و در همه صحنه‌های مختلف زندگی پیغمبر عزیز اسلام به خلافت ایشان تصریح شده، کسی که داماد پیامبر است و کسی که پدر نوه‌های اوست ماجرا خلافت خود را فراموش کند و این کلام غیر عقلانی را بیان کند؟

 

فراموشی نویسنده دروغگوی این سریال جالب است زیرا در باره خلافت بعد از ابابکر می‌بینیم که ایشان خودشان خلیفه بلافصل خود را انتخاب و انتصاب می‌نمایند. یعنی فقط انتخاب خلیفه برای پیامبر جرم است و برای خلیفه اول اشکالی ندارد. البته بهانه‌ای هم از زبان ابابکر خلیفه اول که عنوان ایشان را صدیق می‌نامند؛ می‌آورند که من به بزرگان قوم گفتم کسی را انتخاب کنید و آنها مرا مخیر کردند و من هم عزیزتر از عمر کسی را نیافتم. و این بزرگان قوم کسی نیست جز عثمان و عبدالرحمان بن عوف!

 

هیچ تاریخ دان با انصافی نیست که از تلاش‌های مثبت خلیفه دوم در تاریخ خلافتش چشم بپوشد. اینکه وی تلاش ناتمام خلیفه اول در ارسال لشگر به نقاط مختلف و به نتیجه رساندن پیش بینی پیامبر در فتح ایران و روم و سایر بلاد را تکمیل نموده امری است که در تمام تواریخ و اسناد مشترک شیعه و سنی به چشم می‌خورد. اما در باره شخصیت ایشان بعد از خلیفه شدن آنچه که در تاریخ آمده با آنچه که به تصویر کشیده شده تفاوت‌های محسوسی دیده می‌شود.

 

حذف شدن بسیاری از یاران نزدیک پیامبر از سریال عمر

 

نکته دیگر سریال عمر این‌ست که در میان اصحاب خلیفه دوم خبری از صحابه‌ای که به پیامبر قرابت خاصی داشتند نیست و البته در اطرافیان خلیفه اول هم حضور نداشتند. کسانی مانند ابوذر که کلا از این سریال حذف شده است و وجود خارجی ندارد زیرا اگر نویسنده می‌خواست حضور این بزرگ مرد راستگو را به نمایش بگذارد مجبور بود از عنصری به نام صداقت استفاده نماید که در نگارش این سریال کمتر نشانی از صداقت می‌بینیم. کسانی مانند عمار که به ناگهان و بعد از جنگ احد به یکباره حذف می‌شود؛ مقداد که اصلا حضور ندارد، طلحه، زبیر که فقط در جلسه مرگ عمر دیده می‌شود و بسیاری از متقدمان در اسلام به دلایلی که عدم صداقت نویسنده در آن موج می‌زند از این سریال حذف شده‌اند و از میان بنی هاشم تنها به ابوطالب در ابتدای رسالت و به علی علیه‌السلام اشاره می‌شود. آن هم نه در حد شخصیت‌پردازی(که البته از توان این نویسنده و کارگردان خارج است) بلکه فقط به عنوان یک تیپ. با آن چهره پردازی که عبداله اسکندری انجام داده و تلاش نموده که در جهت منویات تهیه کنندگان فیلم این بازیگر را تا حد امکان به عکسهایی که منتسب به علی علیه السلام است نزدیک گرداند. حال آنکه اصحاب و پیروان حضرت علی علیه‌السلام به خواست ایشان در فتوحات دوران عمر، نقش به سزایی ‌داشتند. عده‌ای از آنان‌، فرماندهی بخشی از سپاه را عهده‌دار بوده و در این جهت تلاش‌ها و جان‌فشانی‌های بسیاری از خود نشان دادند، تا آنجا که به جرأت می‌توان گفت پیروزی ‌سپاه اسلام در بسیاری از مقاطع‌، مرهون کوشش‌ها و فرماندهی عالی این افراد بود اما در این سریال بیشتر روی خالد بن ولید تاکید می‌شود. در اینجا مناسب است به نام برخی از آنان با مناصب‌شان در نبردها اشاره شود:

 

۱- سلمان فارسی‌: وی در فتح مدائن که در سال ۱۶ هجری روی داد در جایگاه سفیر مسلمانان حضور داشت و با ایراد سخنان پرشور و حماسی‌، نقش به سزایی در بالا بردن ‌روحیه مسلمانان و تشویق آنان به نبرد ایفا کرد.[۱۴]

 

۲ـ حذیفة بن الیمان‌: حذیفه در جنگ نهاوند از فرماندهان سپاه بود و به گزارش ‌دینوری‌، مَقْدِسی و ابن عبدالبرّ، پس از نُعمان بن مُقَرّن فرماندهی کل سپاه اسلام را به ‌عهده گرفت‌. او در فتح شوشتر، سِمَت فرماندهی پیاده نظام سپاه ابوموسی اشعری را عهده‌دار بود.همچنین شهرهای همدان‌، ری و دینور به دست وی فتح شده است‌.[۱۵]

 

۳ـ مقداد بن اسود کندی‌: مقداد در فتح مصر در رأس سواره نظام‌ها شرکت داشت‌. هم چنین در فتح دیار بکر به همراهی عمار یاسر حضور داشت‌.[۱۶]

 

۴ـ هاشم بن عتبة بن ابی وقاص المرقال‌: هاشم بن عتبه‌، برادرزاده سعد بن ابی‌ وقاص و از یاران با وفا و مخلص حضرت علی(علیه‌السلام) بود که در جنگ صفین به شهادت رسید. وی در روزگار خلافت عمر در نبرد قادسیه‌، فرماندهی جناح چپ سپاه اسلام را عهده‌دار بود. هم چنین از سوی خلیفه مأموریت یافت با سپاه دوازده هزار نفری به مقابله با سپاه ‌یزدگرد به جلولاء اعزام شود.هاشم بن عتبه نیز در فتح بیت المقدس‌، فرمانده پنج هزار سواره نظام بود.[۱۷]

 

۵ـ عمار بن یاسر: عمار از شیعیان خاص امیرمؤمنان بود که در فتح مصر، فرماندهی‌ سواره نظام را به عهده داشت‌. وی در فتح دیار بکر نیز به اتفاق مقداد بن اسود شرکت ‌کرد. عمار در فتح شوشتر نیز فرماندهی دسته سواران را به عهده داشت‌. وی در این ‌زمان‌، حاکم کوفه بود. چون خلیفه طی نامه‌ای از او تقاضای کمک به ابوموسی اشعری را کرد، عمار عبدالله بن مسعود را جانشین خویش در کوفه کرد و خود به همراه شش هزار سوار به کمک ابوموسی شتافت‌.[۱۸]

 

۶ـ مالک اشتر نخعی‌: وی در جنگ قادسیه حضور داشت‌. شهرهای آمِد و مَیافارِقِین به دست او فتح شد. مالک اشتر در این روزگار در نبردهای مسلمانان با رومیان به فرماندهی گروهی از سپاهیان منصوب و با رشادت‌های فراوان‌، شماری از رومیان را نابود کرد. او نیز به فرماندهی هزار سوار در فتح عَزاز شرکت داشت‌. چنان ‌که در فتح مصر نیز از فرماندهان سپاه به شمار می‌رفت‌.[۱۹]

 

۷ـ حجر بن عدی کِندی‌: حُجر در نبرد جلولاء همراه دو هزار سوار خویش فرماندهی ‌جناح راست را به عهده داشت‌. او نیز در جنگ قادسیه حضور فعالانه داشت‌. هم چنین ‌سخنان حجر در "مرج عذراء” محل شهادت وی‌، زمانی که خود را برای شهادت آماده ‌می‌کرد، حاکی از آن است که وی در فتح شامات نقش به سزایی داشته است‌.[۲۰]

 

اما حذف عوامل اصلی کمک کننده به پیامبر در این سریال به دلیل اینست که شخصیت خلیفه دوم بیشتر و بهتر دیده شود. تلاش کارگردان در میزانسن نیز به گونه‌ایست که عمر همواره در پشت سر ابوبکر، عثمان پشت سر او و علی در پشت سر ایشان باشد. یعنی ترتیب خلفا را با همین نوع میزانسن تعیین می‌کند. جالب اینجاست که مشاوران اصلی عمر در تمام طول سریال عثمان و قنفذ و مغیره هستند و گاهی نیز علی علیه السلام.

 

همان‌طور که اشاره شد نویسنده و کارگردان از هنگام به خلافت رسیدن عمر تلاش خود را برای قدیس نشان دادن او آغاز می‌کنند. از نمازهای داخل خانه و عبادات گرفته تا پرسه‌های نیمه شب در خیابانها و گوش دادن به زمزمه خصوصی مردم در خانه‌هایشان تارسیدگی کردن به فقرا و… البته درتاریخ ثبت است که عمر انسان زاهدی بوده و در بسیار از موارد به خانواده خود سخت می‌گرفته است. او خود را در حد نازل ترین مردم نگه میداشته تا همواره به عنوان خلیفه مسلمین الگو باشد. اما کار تا جایی پیش میرود که در خشکسالی معروف مدینه خلیفه به نماز باران می‌ایستد و یک روز بعد باران می‌بارد و همه از خشکسالی رهایی می‌یابندکه این مورد در هیچ کجای اسناد تاریخی اهل تسنن که بنده مطالعه کرده‌ام یافت نشد.

 

 

تلاش مذبوحانه برای اختلاف‌افکنی بین شیعه و سنی و فارس و عرب در ماجرای ابولؤلؤ

 

آخرین تیر ترکش نویسنده محترم در باره ابولؤلؤ است که قاتل خلیفه دوم محسوب می‌شود. نویسنده تلاش زیادی می‌کند که او را یک ایرانی متعصب و دو آتشه نشان دهد که تنها به دلیل اینکه خلیفه و مسلمین ایران را اشغال کرده‌اند او را می‌کشد و در این راه تلاش میکند که اولین تروریست‌های اسلامی را ایرانی معرفی نماید. حال آنکه او در این راه ناصواب عمل کرده و از روایات اهل سنت هم در این زمینه غافل مانده است.

 

«ابولؤلؤ (د ۲۳ق/۶۴۴م)، قاتل عمربن خطاب – از زندگی او هیچ دانسته نیست و شهرت او تنها به دلیل قتل عمر است. بیشتر منابع نام او را فیروز ضبط کرده‌اند.[۲۱] دربارة اصل و نسب و اعتقاد او میان منابع، اشتراک اندکی دیده می‌شود. منابع متأخرتر نیز جز تکرار گفته‌های منابع پیشین کمتر اطلاع سودمندی به دست می‌دهند. بنابر خبر مشهوری، او از مردم نهاوند بود که در جنگ به دست مسلمانان اسیر شد و به غلامی مغیره بن شعبه فرمانروای کوفه درآمد.[۲۲] در منابع کهن‌تر او را مجوسی شمرده‌اند .[۲۳] با این همه گروهی دیگر از مورخان او را مسیحی دانسته‌اند.[۲۴] بنابر نقل نه چندان قابل اعتماد طبری (۴/۱۳۶) از سیف بن عمر، ابولؤلؤ نخست به اسارت رومیان درآمد و سپس مسلمانان او را اسیر کردند. دربارة انگیزة قتل عمر به دست ابولؤلؤ همسانی چندانی در منابع تاریخی وجود ندارد .بنا بر کهن‌ترین روایات، مغیره بن شعبه از کوفه نامه‌ای به عمر در مدینه نوشت و از او خواست تا اجازه دهد غلامش ابولؤلؤ به مدینه بیاید و مردم از فنون او مانند نقاشی، آهنگری، و درودگری بهره‌مند شوند. عمر با آنکه ورود غیرعرب را به مدینه ممنوع شمرده بود، موافقت کرد.پس از چندی، ابولؤلؤ نزد عمر از مولای خود مغیره شکایت کرد که خراجی سنگین بر او بسته است، ولی خلیفه شکایت او را روا ندانست و ابولؤلؤ که از بی‌اعتنایی خلیفه در خشم شده بود، کلمات تهدیدآمیز بر زبان راند، چندی پس از آن گفت‌وگو، ابولؤلؤ در مسجد کمین کرد و هنگام نماز صبح عمر را از پای درآورد و پس از آنکه چند نفر دیگر را هم زخم زد، خودکشی کرد.[۲۵] از دیگر نظراتی که دربارة انگیزة قتل عمر گفته شده این است که برخی از بزرگان صحابه که از سختگیریهای عمر ناراضی بودند، نقشة قتل خلیفه را طرح کردند و ابولؤلؤ تنها وسیلة اجرا بوده است.[۲۶] شواهدی نیز دردست است که نشان می‌دهد کسانی مانند کعب الاحرار یهودی از پیش در این‌باره به خلیفه هشدارهایی داده بوده‌اند.[۲۷] برخى از محقّقان بر این عقیده‏اند که در پشت صحنه قتل خلیفه دوّم ‏دست حزب اموى در کار بوده است. بویژه آنکه عمر در اواخر دوران‏خلافتش بسیار بر آنان سخت گرفته بود. این عمرو بن عاص است که با افسوس و حسرت مى‏‌گوید: خداوند زمانى را که در آن استاندار عمر بن‏‌خطّاب گشتم، نفرین کند. مغیره نیز بر عمر کینه مى‌‏ورزید. چراکه عمر پس از متّهم ساختن او به زنا، وى را از استاندارى بصره عزل کرد و مغیره ‏را بارها مورد خطاب قرار مى‏داد و به او مى‏‌گفت: به خدا قسم گمان‏ نمى‏‌کردم که ابوبکر بر تو دروغ بندد. عبدالرحمن بن ابوبکر بر این باور بود که جفینه غلام سعد بن ابى‏‌وقاص‏ در جریان قتل عمر شرکت دارد و از طرفى سعد نیز با جناح امویّون‏ خویشاوندى نزدیکى داشت چراکه مادرش خواهر ابوسفیان بود. در واقع عوامل و اسبابى که مرگ عمر در مورد شکایت از مغیره را ملاک قرار می‌دهند و آن را پیش زمینه ترور عمر توسّط ابولؤلؤ دانسته‏‌اند، سُست و بى‏‌پایه است و قابل نقد و بررسى است. زیرا همین که مغیره، غلامش را که خراج بر او مقرّر شده بود، رد کرد دلیل آن‏ نمى‏‌شود که کمر به ترور عمر ببندد بلکه این امر باید وى را به ترور مولایش که مستقیماً خراج را براى او مى‌‏برد، ترغیب مى‏‌کرده است. از سوی دیگر خلیفه دوم فردی سخت‌گیر و تندخو بوده که قبل از مرگش عمرو عاص را بنا به روایت همین سریال مورد عتاب قرارداده و فرزند او را کتک می‌زند. توطئه قتل او هم در بسیاری از اسناد به اولین صهیونیست‌هایی که در اسلام ظهور کرده‌اند مرتبط دانسته شده است. حال چرا نویسنده محترم از میان این‌همه سند و روایات متعدد و مختلف تنها به این بسنده می‌کند که ابولولو یک ایرانی متعصب و دو آتشه است؛ تنها می‌تواند به دلیل متهم کردن ایرانی‌ها در قتل خلیفه‌ای باشد که از نظر اهل سنت دارای مقام ارزشمندی است و قطعا بر روی مخاطب نا آشنا به تاریخ تاثیرات عظیمی برجای می‌گذارد. آیا رفتار تولیدکنندگان این سریال نمی‌تواند زمینه‌ساز توطئه‌ای شوم بر علیه اتحاد مسلمین باشد؟ آیا هدف از تولید این سریال عظیم را با بودجه نفتی وهابیون نباید تنها و تنها به قسمت آخر این سریال و ترور عمر خلیفه دوم مربوط دانست؟ آیا با نگاه ضد ایرانی نمیخواهند که مسلمان فارسی زبان را با مسلمانان عرب زبان درگیر نمایند؟ …. باید بدانیم که آرزوی اسرائیل و صهیونیزم اینست که هیچ مسلمانی و باز هم تاکید می‌کنم که هیچ مسلمانی را بر روی زمین باقی نگذارند و این با لطایف الحیل در حال پیگیری است. اینک که دنیای اسلام با بهار عربی و انتفاضه مسلمین در حال بالندگی است باید دانست که هر گونه تلاشی برای ایجاد تفرقه میان دو فرقه بزرگ اسلامی چیزی است که آنها بدان نیاز دارند. مطمئنا و به جرأت می‌‌توان سریال عمر را یک اقدام اساسی در این راه دانست.

 

نگاهی به عوامل سریال

 

نویسنده: دکتر ولید سیف- شاعر و نویسنده داستان کوتاه و همچنین از نویسندگان معروف ترین درام‌های تاریخی است از جمله: «الزیر سالم» و «الخنساء» و «شجرة الدر» به کارگردانی صلاح أبو هنود ، و همچنین «صلاح الدین الأیوبی» و «ربیع قرطبة» و «ملوک الطوائف» و «التغریبة الفلسطینیة» و «ملحمة الحب والرحیل» و «المعتمد بن عباد» و «صقر قریش»، و بسیاری از درام‌های تلویزیونی سوریه.

 

مدرک لیسانس خود را در دو زبان عربی و ادبیات از دانشگاه اردن و دکترای زبانشناسی از دانشگاه لندن در سال ۱۹۷۵ به دست آورده است و به عنوان یک مدرس دانشگاه، در گروه زبان عربی در دانشگاه اردن به مدت سه سال کار کرده است.[۲۸]

 

کارگردان حاتم علی: نویسنده و بازیگر سوری است که مدرک خود در رشته هنرهای نمایشی را از موسسه هنرهای نمایشی دمشق در سال ۱۹۸۶ میلادی دریافت کرد. حاتم علی توانست چندین فیلم در سوریه و مصر کارگردانی کند. او کار خود را با نوشتن فیلمنامه، داستان‌های کوتاه و درام شروع کرد.حاتم علی در بسیاری از کارهای سینمایی به عنوان کارگردان، نویسنده، مدیر تولید و بازیگر ظاهر شد.[۲۹] سریال تاریخی عمر ابن الخطاب را می توان از مهم ترین مجموعه‌های کارگردانی شده توسط این کارگردان در نظر گرفت.

 

سریال عمر بزرگترین اثر تاریخی – تلویزیونی جهان عرب با هزینه ای بیش از ۵۰ میلیون دلار است که دو شرکت ام بی سی و موسسه تبلیغاتی قطر متعلق به ولید بن ابراهیم آل ابراهیم، برادر همسر ملک فهد بن عبدالعزیز، پادشاه سابق عربستان ساخت آن را بر عهده گرفته اند. این سریال داستان زندگی خلیفه دوم مسلمانان عمر بن خطاب و حوداث مهمی که در دوران خلافت او اتفاق افتاد را به نمایش می گذارد.

 

سامر اسماعیل، بازیگر نقش خلیفه دوم که در مسلمان با مسیحی بودنش همچنان تردید وجود دارد به تازگی از مؤسسه عالی هنرهای دراماتیک سوریه فارغ التحصیل شده و پیش از این در هیچ فیلم، سریال و یا تئاتری بازی نکرده است. هیئت علمای ناظر بر سریال «عمر» که متشکل از برخی علمای اهل تسنن همچون یوسف القرضاوی، سلمان العوده، عبدالوهاب الطریری، علی الصلابی، سعد مطر العتیبی و اکرم ضیاء العمری می‌باشند(و البته بجز دو نفراول بقیه آنها ناشناخته هستند) تاکید کرده بودند که بازیگر نقش خلیفه دوم در این سریال باید بازیگری جوان و گمنام باشد و تعهد بدهد که پس از بازی در سریال «عمر» برای چندین سال در هیچ فیلم، سریال و یا تئاتری بازی نکند.

 

بنابر اعلام گروه رسانه ای «ام بی سی»، سریال تلویزیونی «عمر» طی ۳۲۲ روز و حدود ۳۰۰ بازیگر و با مجموعه‌ای از عوامل که به ۳۰ هزارنفر می رسند فیلمبرداری شده است. در این سریال پر هزینه، ۳۹ کارشناس لباس و خیاط مسئول دوختن ۱۴۲۰۰ متر پارچه برای بازیگران بوده اند و ۱۹۷۰ شمشیر، ۶۵۰ نیزه، ۱۵۰۰ اسب، ۳۸۰۰ شتر، ۴۰۰۰ تیر، ۴۰۰ کمان، ۱۷۰ سپر، ، ۱۳۷ تندیس و مجسمه، ۱۶۰۰ ظرف سفالی، ۱۰۰۰۰ سکه معدنی و ۷۵۵۰ دمپایی نیز برای ساخت آن به کار رفته‌اند. همچنین ۲۹۹ کارشناس صحنه و بنا از ۱۰ کشور جهان ماکت شهر مکه و کعبه را در زمینی به مساحت ۱۲ هزار متر مربع ساخته‌اند.

 

از میان عواملی که از ایران به این سریال رفته‌اند میتوان به عبداله اسکندری طراح چهره پردازی مطرح سینمای ایران، آذر محمدی طراح لباس، جلیل فتوحی نیا طراح صحنه، محمود اردلان طراح صحنه‌های جنگی و… نام برد که تعداد آنها بر اساس تیتراژ سریال به حدود ۴۰ نفر می‌رسد.

 

بدون شک هزینه هنگفت ساخت این سریال می‌توانست در صورت استفاده از فیلمنامه‌ای متقن، مستند، همه جانبه و بدور از نگاه‌های وهابی‌گری این اثر را به نشانه‌ای ماندگار در عرصه فیلمهای تاریخی تبدیل نماید. اما در حال حاضر به دلایل بسیاری که در بخش اول آوردم این کار به لحاظ داستانی از اشکالات فراوان اسنادی رنج می‌برد که البته با توجه به حضور یک تیم کارشناسی شاید بهتر است عنوان کنیم این سریال از یک نگاه وهابی گری و افراطی رنج می‌برد. از چیدمان شخصیت‌ها تا نوع ساختار متغیر آن، از نحوه شخصیت‌پردازی تا تصویر برداری شتابزده و گاهی پر ادا و اصول تا بازی‌هایی بعضا خوب و اکثرا ابتدایی همگی نشان از شتاب‌زدگی در ساخت این اثر را به نمایش می‌گذارند. سوی دیگر این ماجرا عدم توجه به ماندگاری اثر است و گویی سازندگان اثر به تاثیرگذاری مقطعی این سریال بر مخاطب دل بسته‌اند تا همزمان با موج سیاسی و تحریم‌های اقتصادی علیه ایران و ملت فارسی زبان و داعیه‌های نابخردانه صهیونیست‌ها این سریال هم بتواند میان برادران ایمانی و مسلمان دو سوی خلیج همیشه فارس دعوایی هرچند کوچک راه انداخته و سود خود را ببرد.

 

پر واضح است که عوامل اصلی این سریال از نوع برخورد ما با عوامل ایرانی ساخت این سریال با خبر بوده‌اند. به همین دلیل است که از شهرت و البته غفلت عده‌ای از بهترین سینماگران ایرانی استفاده نموده و از ایشان دعوت به همکاری می‌نمایند. سریال‌های ضعیف و بی‌بنیاد تلویزیون‌های عربی نشان داده که در تخصص‌هایی مانند صحنه پردازی، گریم و… اشکالات اساسی دارند و البته آنها میدانند که ایرانیان در ساخت سریال‌ها و فیلم‌های تاریخی توان بالقوه‌ای دارند و دعوتنامه‌هایشان به دست هنرمندانمان می‌رسد. بیایید عصبی هم اگر می‌شویم از جایی بشویم که میفهمیم هنرمندانمان برای ابراز وجود خود در یک اثر تاریخی بزرگ از همه وجودشان مایه می‌گذارند. یادمان باشد عبداله اسکندری کیست و چه تجربیاتی دارد. این تجربیات باید بدرد بخورد در حالی‌که ما در پروژه‌های پر هزینه خود به سراغ خارجی‌ها می‌رویم نباید انتطار داشته باشیم که عزیزانمان در جای دیگری مشغول شوند. باید به جای عصبیت از این غفلت یادمان باشد که قدر زر را بشناسیم که همان وهابیون در انتظارند تا از این عصبیت‌ها استفاده ابزاری بنمایند. یادمان باشد که ایرانیان در این سریال هر کجا که به شخصیت علی رسیده‌اند دست و دلشان لرزیده و تمام تلاش خود را کرده‌اند که نظر کارگردان را به سوی بهترین‌نماها جلب نمایند هرچند که این تلاش‌ها فقط و فقط جنبه ظاهر نمایی در این سریال یافته است.

 

نگارنده هم معتقد است که وقتی هنرمند قرار است کاری انجام دهد پیرامون هنرش باید دقت کند اما با برخوردی که اینک در سایت‌های مختلف با عوامل ایرانی این سریال میشود موافق نیستم . اشکال در جای دیگری است که باید با شجاعت به آن رسیدگی کرد.

 

گذشته از کار خوب عوامل ایرانی که انصافا تنها نقطه قوت سریال محسوب میشود هیچ نقطه بارزدیگری در سریال نمی‌بینیم. از کارگردانی سریال که خود را به اولین نماهایی که به ذهن هر سازنده‌ای متبادر می‌شود راضی کرده تا تصویربرداری اثر که چند دستی بودن در آن به خوبی قابل تشخیص است. اما نباید از صحنه‌های جنگی و تصویربرداری موفق این صحنه‌ها غافل شد که هم کارگردان و هم عوامل توانسته‌اند با تجربه عمل نمایند.

 

در نگاه کلی شاید بتوان عمر را در سیستم فیلم‌سازی تلویزیونی اعراب که همواره در ساخت سریالهای تاریخی ضعفهای عمده‌ای داشته‌اند یک نقطه عطف نامید. خاطر نشان می‌کنم با اینکه این سریال در دنیای عرب نمره نسبتا خوبی می‌گیرد اما هنوز تا رسیدن به سریال‌های تاریخی پر قدرت کشورمان فاصله زیادی دارد که البته نباید از قدرت پولهای بادآورده شیوخ مورد نفوذ وهابیت و صهیونیسم غافل باشیم.

 

نتیجه

 

این برای اولین و آخرین بار نیست که ساخت سریالهای موهن در دستور کار وهابیون قرار می‌گیرد بلکه آنها از سال‌ها قبل و با ساختن سریال‌هایی مانند «حسن؛ حسین و معاویه» اقدام به توهین به مقدسات شیعه نموده‌اند که متاسفانه هیچ فریادی بر نخواست. شاید بتوان گفت تحریکات سریال عمر یک دهم توهین‌های سریال مذکور نیست اما وقتی با آن سریال برخوردی صورت نمی‌پذیرد می‌بایست منتظر سریال‌های موهن دیگری هم باشیم. چیزی شبیه به سریالی موهن به امام صادق علیه‌السلام که در شرف تکوین است. با اینحال غفلت و شتاب‌زدگی دو عنصری هستند که عوامل پشت پرده این مجموعه‌ها در انتظار آنند. از یک سو غفلت از اعتراضِ اثر بخش به ساخت این آثار و تاکید بر حفظ حرمت خلفای راشدین و ائمه هدی از سوی دو طرف سنی و شیعه، می‌تواند دشمن را بر تحریکات خود تجری ببخشد و از سوی دیگر شتابزدگی در برخورد با این آثار می‌تواند به مطرح شدن بیشتر آنها کمک کند. در هر دو صورت آسیاب دشمن در گردش می¬افتد. بنابراین انتظار اینست که اولا علمای اعلام از هر دو سو با آگاهی دادن به موقع روشنی بخش اذهان عمومی باشند و از سوی دیگر متولیان امور هنری با دوراندیشی از ایجاد مباحث مورد مناقشه دو طرف خود داری نموده و هنرمندانمان نیز با آگاه شدن به مسائل دینی و اسلامی و تاریخی دستان پشت پرده این نمایشات به ظاهر هنرمندانه را خوانده و دشمنان قسم خورده امت واحده اسلامی را مایوس نمایند. انشاءلله.

 

 

نکته: در متن حاضر و در جاهایی از نوشتن صلوات بعد از نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یا درود و سلام بر امیرالمونین علی علیه آلاف التحیه و الثنا خود داری کرده‌ام. دلیل آن البته بی ادبی و بی حرمتی نبوده است. اهل تسنن در کلام خود بعد از نام خلفای راشدین(جنابان ابوبکر؛ عمر، عثمان و علی) عبارت رضی الله عنه را می‌نویسند. بنده به خاطر آنکه به خلفای مورد احترام ایشان اهانتی روا نداشته باشم از نوشتن هرگونه کلمه و ثنایی در هنگام نقدهای تاریخی و نقد سریال خودداری کرده‌ام. بعضی از نقاط هم از بازیگر آن نقشها یاد کرده‌ام که طبیعتا از نوشتن آن ادعیه خودداری شده است.

 

در پایان امید واثق دارم تلاش این کوچکترین مورد نظر و تایید آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه واقع گردد و توجهات آن جناب را به همراه خود داشته و دل پر مهر ایشان را مرهمی باشد و برای برادران دینی¬مان راهی برای وحدت هرچه بیشتر تلقی گردد.

*********************************************************************************************************************

 

*نویسنده و کارگردان سریال ترجمه زخم و سریال تاریخی ذبیح در خصوص پدر گرانقدر رسول اکرم (ص) و چند اثر سینمایی و ویدئوی دیگر

 

پی‌نوشت‌ها:
۱. این فاروق با فاروقی که در میان اهل سنت روایت است تفاوت بنیادین دارد.
۲. ۲۸ /۰۹/۸۷ دررابطه باحادثه ی غدیر
۳. سوره شعراء/آیه۲۱۴
۴. محمد بن جریر طبری (زادهٔ ۲۲۴ در ساری یا طبرستان – درگذشتهٔ ۳۱۰ هجری قمری در بغداد) مورخ، مفسر قرآن و مؤلف کتاب تاریخ طبری است.
۵. تاریخ الطبری، ج۲، ص۶۳-۶۲ ـ جامع البیان للطبری، ج۱۹، ص۱۴۹ ـ شرح نهج البلاغه لإبن أبی الحدید، ج۱۳، ص۲۱۱ ـ کنز العمال للمتقی الهندی، ج۱۳، ص۱۱۴ ـ شواهد التنزیل للحاکم الحسکانی، ج۱، ص۴۸۶ ـ تفسیر البغوی، ج۳، ص۴۰۰ ـ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۳۶۴ ـ السیرة النبویة لإبن کثیر، ج۱، ص۴۵۹ ـ البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج۳، ص۵۳ ـ الکامل فی التاریخ لإبن الأثیر، ج۲، ص۶۳ ـ الدر المنثور للسیوطی، ج۵، ص۹۷ ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج۴۲، ص۴۹ ـ مناقب علی بن أبی طالب (ع) لإبن مردویه الأصفهانی، ص۲۹۰ ـ المناقب للموفق الخوارزمی، ص۸
۶. وحشی در فتح مکه با اما و اگر مسلمان شد اما پیامبر فرمودند از برابر دیدگان من دور شو. اهل سنت بر این باورند که وحشی و حضرت حمزه در بهشت در کنار هم هستند زیرا وحشی در ماجرای قتل مسیلمیه کذاب که ادعای پیامبری داشت او را کشته است و بنابراین در بهشت است.اما این حدیث سندی ندارد زیرا به قول اکثر علما وحشی بسیار شرب خمر میکرد و در حال مستی مرد و بر حقانیت ابوبکر و عمر و معاویه در برابر علی علیه السلام رای داد با اینکه در غدیر خم حضور داشت و در باره خالد بن ولید و معاویه جعل حدیث کرد(والله اعلم)
۷. توبه-آیه چهلم
۸. در نسخه اصلی الرساله- نسخه عربی- به صراحت بر این موضوع تاکید میشود اما در نسخه دوبله شده در ایران این موضوعات به صورت دیگری ترجمه شده است.
۹. اینکه در این نوشتار مدام از کلمه «عامدانه» استفاده شده به دلیل پشتوانه مالی این سریال است که توسط وهابیون صورت پذیرفته و همگان میدانند که وهابیون دشمنان قسم خورده اسلام هستند. بنابراین تمام تحرکات آنها بوی از صدمه زدن به اسلام را با خود دارد.
۱۰. سعد الدین التفتازانی)متوفای ۴۹۱ ه(، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج ۱، ص ۳۰۱ ، ناشر: دارالمعارف النعمانیة-باکستان-۱۵۰۱ ه -۱۹۱۱ م، الطبعة: الأولى.
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة ج ۱۱ ، ص ۴۱ ، تحقیق محمد عبدالکریم النمری، ناشر: دارالکتب العلمیة بیروت، الطبعة:الأولى، ۱۵۱۱ ه – ۱۹۹۱ م
۱۲. سیره ابن مغازلی-ج۱-ص۳۲۱- … می گفت: در احد مثل همیشه تنها کسی که از جان مقدس پیامبر دفاع کرد علی بن ابیطالب بود و بعضی از مسلمین مثل عمار و سلمان و طلحه
۱۳. علی بن أبی بکر الهیثمی)متوفای ۱۰۴ ه(، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۹، ص ۱۰۵ ، ناشر: دارالریان للتراث، دارالکتاب
. العربی- القاهرة، بیروت– ۱۵۰۴
۱۴. واقدی‌، فتوح الشام‌،‌، ج‌۲، ص‌۲۵۱؛ طبری‌،‌، ج‌۳، ص‌۱۲۱ـ ۱۲۴؛ ابوحنیفه دینوری‌، کتاب الاخبار اطوال‌؛ ص‌۱۲۶ و عبدالکریم بن محمد الرافعی القزوینی‌، التدوین فی اخبار قزوین‌، تحقیق عزیز الله العطاردی‌، ج‌۱، ص‌۷۸٫
۱۵. شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان الذهبی‌، العبر فی خَبَر من عَبَرَ، ج‌۱، ص‌۲۶٫- ابوحنیفه دینوری‌، همان‌، ص‌۱۳۶؛ مطهّر بن طاهر المَقْدِسی‌، البدء و التاریخ‌، ج‌۵، ص‌۱۸۲ و ابن عبدالبر القرطبی‌، الاستیعاب‌؛ج‌۱، ص‌۳۹۴٫-ابن اعثم‌، ‌، کتاب الفتوح‌، ج‌۲، ص‌۲۷۷ و بلاذری‌، ، ص‌۳۷۳٫ بلاذری حذیفه را فرمانده جناح چپ سپاه عمار می‌داند – ابن عبدالله القرطبی‌، همان, ج‌۱، ص‌۲۴۰ و ۳۹۴ و ابن اثیر، اسدالغابه‌، ج‌۱، ص‌۴۶۸٫
۱۶. واقدی‌، همان‌، ج‌۲، ص‌۷۳؛ ابن عبدالبر القرطبی‌، ج‌۴، ص‌۴۳ و ابن اثیر، ج‌۴، ص‌۴۴۷٫وص ۱۱۷
۱۷. ابوحنیفه دینوری‌، همان، ص‌۱۸۳٫- ، ص‌۱۲۱٫بلاذری‌، فتوح البلدان‌، ص‌۲۶۴ و طبری‌، همان‌، ج‌۳، ص‌۱۴۰٫واقدی‌، همان‌، ج‌۱، ‌۲۹۷٫
۱۸. واقدی‌، همان‌، ج‌۱، ص‌۲۹۷و ج‌۲، ص‌۷۳٫و ص‌۱۱۸٫ابن اعثم‌، همان‌، ج‌۲، ص‌۲۷۷ و بلاذری‌، همان‌، ص ۳۷۳٫و ص‌۲۷۵ و ابوحنیفه دینوری‌، همان‌، ص‌۱۳۰٫
۱۹. بوحنیفه دینوری‌، الاخبار الطوال‌، ص‌۱۲۰٫ یاقوت حموی‌، معجم البلدان‌، ج‌۱، ص‌۷۶- ج ۶، ص ۲۷۳- ابن اعثم‌، کتاب الفتوح‌، ج‌۱، ص‌۲۵۹٫یعقوبی‌، تاریخ یعقوبی‌، ج‌۲، ص‌۱۴۲٫ واقدی‌، فتوح الشام‌، ج‌۱، ص‌۳۶۱٫، ج‌۲، ص‌۷۳٫
۲۰. بن اعثم‌، همان‌، ج‌۱، ص‌۲۱۰ـ۲۱۱/ بلاذری‌، فتوح البلدان‌، ص‌۲۶۴٫ ابن‌اعثم‌، حجر را فرمانده جناح چپ ‌نوشته است‌.- ابن اثیر، اسدالغابه‌، ج‌۱، ص‌۴۶۱٫بلاذری‌، انساب الاشراف‌، ج‌۵، ص‌۲۶۸ و طبری‌، تاریخ الامم و الملوک‌، ج‌۴، ص‌۲۰۵٫ حجر در این باره ‌می‌گوید: آگاه باشید به خدا سوگند، اگر مرا در این سرزمین بکشید، من نخستین سواری بودم که این سرزمین را فتح کردم و نخستین کسی بودم که سگ‌های این سامان بر من بانگ زدند.
۲۱. (مثلاً: نک‍: حسان بن ثابت، ۱/۲۷۳؛ ابن حبیب، «اسماء». ۱۵۵؛ ابن قتیبه، ۱۸۳).
۲۲. (ابن سعد، ۳/۳۴۱، ۳۴۷؛ ابوالعرب، ۶۷، به نقل از ابن اسحاق).
۲۳. (ابن حبیب، المحبر، ۱۴؛ ابن شبه، ۳/۹۱۳؛ مسعودی، ۲/۳۲۹
۲۴. (نک‍: طبری، ۴/۱۹۰؛ ابن عبدریه، ۴/۲۷۲).
۲۵. (ابن سعد، ۳/۳۴۵؛ ابن شبه، ۳/۸۹۶-۸۹۹؛ طبری، ۴/۱۹۰-۱۹۱؛ دربارة دیگر روایات نک‍: ابن شبه، ۳/۸۹۳؛ ابن اعثم، ۱/۳۲۳).
۲۶. (ایرانیکا، ۳۳۴/I).
۲۷. (نک‍: احمدبن حنبل، ۱/۱۵؛ ابن شبه، ۳/۸۹۱)،
۲۸. نقل از سایت شبکه mbc
۲۹. همان

                    (منبع:ویکیپدیا .پارسینه)

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 7349
موضوعات مرتبط: سینمای دینی , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

دو شنبه 30 آذر 1393 ساعت : 11:37 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
رضابدیعی (فیلمساز ایرانی هالیوود)
نظرات

رضابدیعی کارگردان ایرانی هالیوود

************************************************

************************************************

(بسیاری از کسانی که هم اکنون دارنددوران میانسالی یاپیری را میگذرانند شاید ندانند تعدادی از سریالهای خاطره انگیز  دوران کودکی.نوجوانی یاجوانیشان مانند :بارتا .کارآگاه راکفورد.مرد شش میلیون دلاری و پیشتازان فضارا یک ایرانی ساخته است. در مطلب کوتاه زیر با این کارگردان فقید هموطن آشنائی مختصری پیدا میکنید):

رضا بدیعی کارگردان توانا و موفق هالیوودی ایران در سن ۸۱ سالگی درگذشت

(رضا بدیعی) فیلمسازیست که سریالهایش قسمتی از نوستالژی یک نسل از مردم ایران است.ذهن خلاق وی پدیدآورنده الگوهای موضوعی بسیاری بوده است ویکی از با استعدادترین وپرکارترین فیلمسازان در عرصه فعالیتهای تلویزیونی و سریال سازی آمریکا میباشد گرچه شاید در ایران کمتر کسی با نام او و منزلت ویژه ای که درسینماوتلویزیون آمریکا (وحتی جهان) دارد واقف باشد .اکثر سریالهای بدیعی در تلویزیون ایران پیش از انقلاب به نمایش در آمده و جزو سریالهای خاطره انگیز آن دور ان میباشند.

بدیعی همسر سابق باربارا ترنر و پدرخوانده ی جنیفر جیسن‌لی است که هر دوی آن‌ها، بخصوص دخترخوانده‌اش، از بازیگران معروف هالیوود هستند. دخترش مینا بدیعی نیز اکنون به عنوان بازیگر در آمریکا فعالیت می‌کند. بدیعی در دوران فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش با کارگردانی۴۲۳ قسمت از سریال‌های مختلف، از جمله سریال‌های : بالاتر از خطر، هاوایی فایو او، بارتا، شعبده‌باز، استارسکی و هاچ، پرونده‌های راکفورد (در ایران:کارآگاه راکفورد)، بافی قاتل خون‌آشام‌ها، هالک شگفت‌انگیز و… یکی از پرکارترین کارگردان‌های تلویزیونی آمریکا بود و حتی «پدرخوانده ی تلویزیون آمریکا» نیز لقب گرفت.تعدادی از سریالهای وی بدلیل موضوعات بکری که داشتند دستمایه فیلمهائی شدند که حتی ساختشان به قسمتهای دوم ،سوم و حتی بیشتر از آن نیز انجامیدمانندسری فیلمهای (ماموریت غیر ممکن)که از سریال (بالاتر از خطر )الهام گرفت .(پیشتازان فضا) که پایه گذار سری فیلمهای (استارتریک )شد و همچنین (هالک شگفت انگیز)که الهام بخش یک اثر چند قسمتی پرمخاطب و پرفروش سینمای جهان بوده است 


 

بدیعی در طول شش دهه گذشته از فعال ترین چهره ها در صحنه فیلمسازی هالیوود و سریال های تلویزیونی آمریکا بشمار می رفت و اورا از مفاخر و شاخصان صنعت سینما و تلویزیون آمریکا میدانند.

 

بدیعی در مصاحبه با ایران تایمز اینترنشنال بیان میکند که :

بعنوان فیلمبردار شخصی شاه  سابق ایران بایک دوربین سبک 16 میلیمتری بهمراه او به نقاط مختلف ایران سفر کرده و ۲۱ فیلم مستند وعمدتا" پروپاگانداو تبلیغی که بیشتر در جهت نشان دادن و بزرگنمائی اقدامات عمرانی شاه مخلوع ایران بود تهیه و کارگردانی نمودم.این کارهارا قبل ازمهاجرت به آمریکا تهیه کردم . فیلمی ساخته بودم که نامش ( سیل در خوزستان)بود.آن فیلم، فیلم انتخابی صلیب سرخ شد و البته از طرف شخص شاه نیز مدال طلا به آن تعلق گرفت چون شاه را منجی سیل زدگان نشان داده  و وجهه ای مقبول و کاریزماتیک به او داده بودم .این فیلم بعدا"موقعیتهائی ویژه و طلائی برای من به ارمغان آوردو مهمترینش این بودکه موجب شد در سال ۱۹۵۵ از طریق دولت ایالات متحده آمریکا دعوت شوم تا در این کشور حرفه فیلمسازی را دنبال کنم. اینچنین دعوت و موقعیتی رویای همه ی جوانان عاشق سینه چاک سینما در آن دوران و حتی در تمامی دورانهاست و من بواسطه هوشمندی و درک شرایط  آن زمان به آن رسیدم...

رضا بدیعی در آمریکا و پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه «سیراکیوز» در رشته سینما، به عنوان فیلم بردار مشغول به کار شد. حرفه ای که او را از نیویورک به کانزاس سیتی و نهایتا به لس آنجلس کشاند. در لس آنجلس «بدیعی» توانست در کنار کارگردان های صاحب نامی چون «رابرت آلتمن» و «سام پکین پا» به کار بپردازد. رضا بدیعی از اوائل دهه شصت میلادی به کارگردانی فیلم های تلویزیونی پرداخت و در طول ۶ دهه گذشته بیش از ۴۳۰ قطعه فیلم تلویزیونی و چندین فیلم سینمایی ساخت.

او کارگردانی بسیاری از سریال های تلویزیونی از جمله «بالاتر از خطر»، «هاوایی فایو او»، «بارتا»، «مرد شش میلیون دلاری»، «کاگنی و لیسی»، «بافی قاتل خون آشام» و «پیشتازان فضا» و بسیاری فیلم های دیگر را برعهده داشته است. او توانست جایزه یک عمر فعالیت هنری «اتحادیه کارگردانان سینمای آمریکا» را برای کارگردانی بیشترین تعداد سریال های یک ساعته تلویزیونی نیز به دست آورد.

او که شاید ندانید پسرخاله ی داریوش مهرجویی هم هست، بسیار دل‌بسته ی ایران بود و گاه ‌و بی‌گاه سفری به وطن هم می‌کرد. یکی از آخرین سریال‌هایی که بدیعی قسمت‌هایی از آن را کارگردانی کرده، سریال جذاب Early Edition بود که در ایران نیز چند سال پیش با عنوان در برابر آینده به نمایش درآمد و بسیار محبوب و پرطرفدار هم شد. بازماندگان وی همسر سومش ؛ تانیا ، فرزندانش ؛ میمی ، مینا ، الکسیس و ناتاشا و دوبرادر و چهار خواهر و دو نوه هستند.بدیعی در روز هفدهم آوریل 1309 در اراک به دنیا آمد و با پایان دوران دبیرستان در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران به تحصیل مشغول شد..بدیعی پیش از مهاجرت به آمریکا در ایران ۱۰ مستند ساخت که از میان آن‌ها فیلم «سیل در خوزستان»که سکوی پرش او بسمت هالیوود محسوب میگردد  از سوی سازمان صلیب سرخ برای نمایش جهانی برگزیده شد. وزارت امور خارجه آمریکاپس از آشنایی با آثار بدیعی و باسفارشهای شخص شاه، او را برای تحصیل به آمریکا دعوت کرد...

بدیعی در ۲۰ اوت ۲۰۱۱ پس از یک جراحی پیچیده روی معده در بیمارستان یوسی‌ال‌ای در سن ۸۱ سالگی درگذشت.

 منابع:بیست.ویکی پدیا.آکاایران.holly  good

تعداد بازدید از این مطلب: 6111
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

چهار شنبه 26 آذر 1393 ساعت : 7:19 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
وحدتهای سه گانه ارسطوئی
نظرات

                              وحدت های سه گانه ارسطوئی

                            

دانشنامه ویکیپدیا در توضیح وحدت های سه گانه هنرنمایش چنین مینویسد:

وحدت‌های سه‌گانه از مهم‌ترین اصول تئاتر کلاسیک در یونان باستان است که برای اولین بار در کتاب فن شعر توسط ارسطو مطرح شده‌است.

۱- وحدت زمان: کلیت نمایش باید به بیان یک داستان در یک زمان فیزیکی خاص که معمولاً از بیست و چهار ساعت تجاوز نمی‌کند ارائه شود. کلیۀ ماجراهای گذشته به‌صورت روایت و از زبان قهرمانان نمایش نقل می‌شود.

۲- وحدت مکان: کل داستان باید در یک منظر نمایشی واحد اجرا شود. همان‌طور که زمان پس و پیش نمی‌شود مکان نیز باید ثابت بماند. در نقل قول‌هایی که از زبان شخصیت‌هاینمایش در مورد اتفاقی در زمان و مکانی دیگر رخ داده‌است، معمولاً برای قرار گرفتن تماشاگر در فضای قصه از المان‌های متحرکی که به‌صورت نشانه بیانگر آن مکان خاص بوداستفاده می‌شد.

۳- وحدت موضوع یا عمل: کلیت داستان باید دارای تنها یک محوراصلی داستانی باشد و از نمایش داستان‌های نامربوط و حاشیه‌ای اجتناب شود.

                                  لزوم رعایت  وحدت های سه گانه در نمایش

                                               ><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><

نمایشنامه یه به روایت اهل تئاتر(پی اس)به عنوان متن ادبی از گذشته تا کنون در منظر اهل هنر همواره به عنوان یکی از ارکان اساسی و تعیین کننده در تولید تئاتر محسوب شده است.

متن نمایش به عنوان یکی از ارکان زیر ساختی هنر تئاتر همیشه و در همه حال نقش مهمی در جذب مخاطب،تولید تئاتر و موفقیت یا عدم موفقیت یک اثر نمایشی داشته است.

بطوری که اجرای یک اثر نمایشی در گرو استواری و قوت متن آن اثر نهفته است.

اما اینکه چرا در حوزه تئاتر ایران با گذشت این همه سال هنوز از نظر نگارش متون ادبی دچار مشکل زیر ساختی هستیم مسئله ای است که نیازمند آسیب شناسی کارشناسانه است.

شیوه نمایش نامه نویسی در ایران از حدود یکصد سال پیش با آثار ترجمه شده توسط افرادی چون"ابراهیم آخوندزاده" و "میرزا آقا تبریزی" به عنوان پیشگامان این عرصه به چرخه ادبی کشور پیوست.

آثار اولیه به دلیل عدم آگاهی نویسندگان و تجربه ناکافی نسبت به این گونه ی ادبی دارای اشکالات تکنیکی و ساختاری بسیاری بود که از آن جمله می توان به رادیویی بودن،کمی ایماژ و تصاویر نمایشی و صحنه ای،ضعف شخصیت پردازی و داستان های تخت و تقلید از آثار خارجی اشاره کرد.

با گذشت زمان و ارتباط بیشتر نویسندگان و هنرمندان تئاتر با اروپا،کم کم این امید می رفت که نویسندگان داخلی با محور قرار دادن ساختارهای تکنیکی تئاتر اروپا اقدام به نگارش آثاری نمایند که رنگ و بوی ایرانی داشته باشد.

اما متاسفانه با گذشت یک قرن از تاریخ نمایشنامه نویسی در ایران هنوز هم آثار نمایشی که با محتوایی ملی و ایرانی نگاشته شده باشند اندک هستند.

به باور کارشناسان،نمایش نامه نویسی در ایران به دلیل مشکلات فراوانی که در فراروی تئاتر کشور است،همواره دچار بحران بوده و کمبود آثار نمایشی مکتوب با ساختارهای تکنیکی،ملی و ایرانی مهم ترین معضل تئاتر ایران محسوب می شود.

پس از گذشت یک قرن از ورود تئاتر مدرن به این سرزمین هنوز نمایش نامه های در خور توجه در حوزه تئاتر به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد.

به رغم تلاش نویسندگان بزرگی چون"غلامحسین ساعدی" ،"اکبر رادی"،"بهرام بیضایی"،"علی نصیریان"،"اسماعیل خلج" و نویسندگان جوانی چون"محمد چرمشیر"،"محمد رحمانیان"،"حمید امجد"،"عبدالحی شماسی"و دیگر فعالان این عرصه،هنوز نمایش نامه هایی که بر اساس ساختارهای تکنیکی و علمی نگاشته شده باشند،بسیار اندک است.

به اعتقاد کارشناسان مشکلات زیر ساختی و کلی تئاتر ایران،نبود برنامه ریزی دراز مدت و کوتاه مدت در حوزه نمایش نامه نویسی،موازی کاری نهادهای مرتبط با بحث فرهنگ و هنر،شناخت ناکافی نسبت به اصول ساختاری نمایشنامه،آموزش های غلط،ضعف پژوهشی و مدیریت های مقطعی و سلیقه ای و جشنواره زدگی از جمله عوامل این عقب ماندگی است.

عدم ارتباط با علم روز تئاتر دنیا و گسست های فرهنگی و تاریخی باعث شده است تا نویسندگان این حوزه دچار تکرار رخوت و روزمزگی شوند.

اعمال سلیقه و ممیزی در چاپ و نشر آثار ترجمه و تالیفی باعث شده تا آثار منتشره سرشار از زیاده گویی،گزافه گویی،حرافی و ابتذالات صحنه ای باشد و موجی از نگارش نمایش نامه هایی که در هیچ ساختار نگارشی در حوزه تکنیک و محتوا نمی گنجد،تئاتر ایران را فرا گیرد.

هر چند در این بین بسیاری به تقلید از نمایش نامه های اروپایی اقدام به تولید آثار نمایشی متفاوتی می کنند اما این آثار نه از ساختارهای تئاتر اروپا پیروی می کند و نه دارای محتوای ملی و ایرانی است.

هنر تئاتر بی تردید دارای عوامل مختلف دیگری چون کارگردان، بازیگر،عوامل فنی نور و صوت،طراحان صحنه،گریم و لباس است که هر کدام سهم مهمی در تولید یک اثر نمایشی دارند.

در این بین نویسنده اثر نمایشی به عنوان یکی از ارکان اساسی سه ضلع مهم تولید تئالتر یعنی نمایشنامه، کارگردان و بازیگر است.از گذشته تاکنون نمایشنامه نویس نقش محوری تولید تئاتر به حساب آمده است به عبارت دیگر کارگردان به عنوان رهبر گروه نمایشی با محور قرار دادن متن نمایش و بر اساس داستان و شخصیت های خلق شده نویسنده همراه با بازیگران و دیگر عوامل اجرایی به تولید نمایشی اقدام می کند.

در نوشتار یک اثر نمایشی تعقل و ادراک از جمله عواملی است که از پیش مسیر حرکت را برای نویسنده مشخص می کند و نمایش نامه نویس با توجه به نیازهای روز جامعه و با دست مایه قرار دادن موضوعات مختلف اجتماعی،سیاسی و فرهنگی و تاثیری که از آنها می پذیرد،اقدام به نوشتن متن نمایشی می کند.

نمایشنامه در لغت به گونه ای ادبی اطلاق می شود که اصلاحگرای امور اجتماعی و بیان کننده خوبی ها و بدی های جامعه است که با هدف اجرایی نگاشته شده و کارگردان و دیگر عوامل نمایشی حول محوریت آن اقدام به تولید تئاتر می کنند.

برای به صحنه بردن یک نمایشنامه همواره نیازمند متن ادبی هستیم تا کارگردان به عنوان خالق دوم اثر نمایشی به کمک عوامل اجرایی به شخصیت های نمایش جان دهد و آن را برای صحنه ای کردن ملموس سازد.

هر متن نمایشی از نظر ساختاری بر تکنیک و معنا استوار است که ارزش و اعتبار آن در گرو این دو مهم است.

نمایش در وسیع ترین مفهوم خود بر دو عنصر حرکت و صدا بنا شده است و این حرکت و صدا توسط نمایش نامه نویس و کارگردان به عنوان مجریان فکری تئاتر به وجود می آید.

به گواه تاریخ قدیمی ترین متن نمایشی متعلق به مصر باستان است که در خصوص زندگی و مرگ"اوزیس"و"اوزیروس"دو رب النوع و خدای اسطوره ای است.

اما نمایشنامه به عنوان گونه ای ادبی در قرن پنجم قبل از میلاد در یونان باستان توسط افرادی چون " اشیل "،"سوفوکل"و"اوریپید" که نخستین نمایش نامه نویسان تاریخ تئاتر جهان خوانده می شوند،به ظهور رسید.

آنان اقدام به نگارش آثاری نمودند که پس از گذشت قرن ها همچنان به عنوان بهترین و منسجم ترین آثار نمایشی جهان شناخته شده اند نمایش نامه هایی چون"ادیب شهریار"،"آنتیگون"،"مدآ"،"غوکان"،"الکترا"،"زنان تراخیس"،"آگاممنون"،"ایرانیان"،"آژاکس"و"پرومته در زنجیر" از جمله آثاری هستند که قرن هاست در مسیر آگاهی بخشی به انسان و تقبیح بدی ها و تشویق نیکی ها همچنان به صحنه می روند و چون به طرح مسائل انسانی می پردازند هرگز گرد و غبار کهنگی بر آنها ننشسته است.

ارسطو در کتاب فن شاعری یا (بوطیقا) از نمایشنامه به عنوان گونه ای ادبی یاد می کند که به تراژدی و کمدی تقسیم می شود .

به اعتقاد ارسطو متن یک اثر نمایشی می بایست دارای مقئمه،میانه و پایانه باشد یعنی اینکه داستان نمایش با یک سری رویدادها مقدمه چینی شود،دارای اوج و فرود داستانی باشد و در پایان نیز به یک نتیجه ختم شود.

ارسطو هدف از تولید یک اثر نمایشی را ابتدا ایجاد لذت در مخاطبان تئاتر و سپس اصلاح امور اجتماعی می داند،در نمایش نامه های با ساختار ارسطویی(کلاسیک)وحدت های سه گانه "موضوع"،"مکان"و"زمان"همواره رعایت می شود.

در ساختار ارسطویی،داستان نمایش می بایست دارای موضوعی مشخص،مکانی معلوم و زمانی تعریف شده باشد.

اما با پیشرفت علوم مختلف و تغییر و تحولات اجتماعی،سیاسی،اقتصادی،ادبی،و فرهنگی در حوزه نمایش نامه نویسی نیز تحولاتی رخ داد و تمامی ساختارهای آثار کلاسیک ارسطویی در هم شکسته شد و نویسندگان دنیای جدید با تفکر نو به ساختارهای متفاوتی دست یافتند که با گذشته کاملاً متفاوت بود.

"اوژن یونسکو"نمایشنامه نویس بزرگ فرانسوی رومانیایی الاصل به عنوان یکی از سردمداران تئاتر مدرن معتقد است :در دنیای مدرن شکستن اصول سنتی تئاتر به مثابه چماقی است که بر فرق تماشاگر امروزی باید کوبیده شود تا او را که بر اثر تکرار وقایع به خواب رخوت فرو رفته است سراسیمه از خواب بیدار کند و به خود اندیشی وادار کند.

تئاتر این بار نیز به عنوان ابزاری فرهنگ ساز،رسانه ای مهم و مبلغی کهن در زندگی اجتماعی بشر با ساختارهای جدید تغییر وضعیت داده و در مسیر تکاملی انسان دست مایه اصلاح امور اجتماعی قرار گرفته است.

به باور کارشناسان امروزه که بسیاری از معضلات اجتماعی گریبان جوامع را گرفته است و تهاجم بر فرهنگ های غنی و کهن در دستور کار زراندوزان،زورمداران و قدرت طلب کج اندیش قرار گرفته است می توان با استفاده از متون نمایشی خوش ساخت و اجرای تکنیکی تئاتر در کشور در مسیر رفع بسیاری از این معضلات کوشید و به مقابله با تهاجم فرهنگی رفت.

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 7418
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

شنبه 22 آذر 1393 ساعت : 10:14 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
زن پوشی در سینما ی ایران
نظرات

(زن پوشی) در سینمای ایران

نقل ازسایت :جام جم سیما

****************************************************

    

 

اواسط دهه شصت، درست زمانی که فیلم «دستفروش» ساخته محسن مخملباف در سینما ها به نمایش در آمده بود، کمتر کسی تصور می کرد بازیگر نقش پیرزن فیلم را محمود بصیری بازی کرده باشد. بازیگری که به قدری خوب توانست از پس این نقش بر بیاید که رفتارش با پسرش که نقش آن را مرتضی ضرابی بازی کرده بود و غر زدن ها و سایر حرکاتش برای مخاطب باورپذیر شده بود. از این و بصیری نخستین مردی است که در سینمای ایران نقش یک پیرزن را بازی کرده است. البته پیش از انقلاب هم کاظم افرند نیا در  مورچه داره با چهره و لباس زنانه ظاهر شده بود، اما در سینمای پس از انقلاب، نام محمود بصیری برای نخستین بار رقم خورده است.

گرچه این اتفاق در سینمای جهان بارها رخ داده و بازیگران بزرگی نقش زن را بازی کرده و به کمک گریمورهای توانا به زیبایی توانسته اند از پس این نقش بربیایند و مخاطب هم تا پایان فیلم به هیچ عنوان متوجه این اتفاق نشده است. اما در سینمای ایران، بصیری از این نظر جزو نخستین هاست. از بازیگران غیر وطنی که لباس زن به تن کرده و نقش یک خانم را بسیار با ظرافت در فیلم ها بازی کرده اند می توان به ادی مورفی، مارتین لورنس، شان پن، داستین هافمن، جان تراولتا، چارلی چاپلین، جانی دپ، جک لمون، دیوید داو چونی، تام هنکس، پاتریک سوآیزی و سایر بازیگران اشاره کرد. البته عکس این هم اتفاق افتاده و برخی زنان در سینمای جهان نقش مرد ها را بازی کرده اند، اما نتوانسته جذابیت چندانی برای مخاطب داشته باشد. چون دیدن یک مرد با لباس و چهره و گریم زنانه برای مخاطب در سینما جذاب تر است.

             از راست سپند امیرسلیمانی، مهران رجبی و امیرحسین رستمی

درسینما و تاتر و تلویزیون ما هم این اتفاق بارها رخ داده است. گرچه در تلویزیون به دلیل یک سری محدودیت ها کمتر شاهد آن بودیم و برخلاف آن در تاتر اغلب بازیگران توانسته اند قابلیت هایشان در بازیگری را با ایفای چنین نقشی نشان بدهند.

در تلویزیون برای نخستین بار در برنامه« خنده بازار» مخاطبان شاهد حضور یک مرد با لباس و چهره زنانه بودند. یکی از بازیگران این برنامه در یکی از آیتم ها که مربوط به یکی از شبکه های ماهواره ای بود، با هیبت زنانه ظاهر شد که البته به دلایلی این اتفاق تکرار نشد و برخی آیتم های آن حذف شد.

http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/5/1/187982_572.jpg

 

اما سینما از این قاعده مستثنی نبوده و بارها بازیگران بسیاری را در این نقش دیده ایم. البته اکبر عبدی در این زمینه گوی سبقت را از بقیه ربوده و رکورد بازی در این نقش را در سینمای ایران کسب کرده است.

عبدی در چهار فیلم «آدم برفی»، «افراطی ها»، «خوابم میاد» و «خواب زده ها» با ظاهر کاملا زنانه در این فیلم ها حضور پیدا کرده و بازی و گریمش مورد توجه تماشاگران هم قرار گرفته است. به خصوص این اواخر در فیلم «خواب زده ها» به کارگردانی فریدون جیرانی دو نقش را بازی کرده که بسیار مورد استقبال قرار گرفته است. چنانچه در مصاحبه تلویزیونی هم عنوان کرد وقتی رضا عطاران این پیشنهاد را به وی داد، با چهره زنانه گریم شده و با چندین نفر برخورد داشته تا عکس العمل مردم را ببیند و چون موفق بوده و کسی هم متوجه این اتفاق نشده، در فیلم «خوابم میاد» با عطاران همکاری کرده است و زمانی که میهمان برنامه «هفت» بود، در خصوص اینکه چرا نقش زن ها به وی پیشنهاد می شود،گفت: «یکی از دلایل این اتفاق می تواند کمبود بازیگر زن در مقطع سنی مادران باشد. اما من نمونه زن هایی را که در فیلم های خود بازی کرده ام نیز در جامعه خود دیده ام و آنها در واقعیت حضور دارند».

http://cms.jamejamonline.ir/Media/Image/1393/07/08/635476971232046388.jpg

بعد از بازی عبدی در فیلم «آدم برفی» و بازتابی که داشت، بسیاری از بازیگران جسارت حضور در این نقش را پیدا کرده و با چهره کاملا زنانه مقابل تصویر ظاهر شدند. ولی هیچ کدام نتوانستند موفقیت عبدی را در این زمینه کسب کنند.

بازیگرانی چون مهران رجبی در تله فیلم «عند خلاف»، سپند امیر سلیمانی در تله فیلم«کلاه گیس»، نادر سلیمانی در فیلم«پسر تهرونی»، امیر حسین رستمی در تله فیلم «مرد خاکستری»، مهران غفوریان در آیتم مجموعه «شوخی کردم»، فرهاد آئیش در فیلم «مکس»، جواد رضویان در فیلم «کلاهی برای باران»، امین حیایی در فیلم «مزاحم»، حسین یاری در فیلم «معادله»، مجید صالحی در فیلم «شاخه گلی برای عروس»، سعید پور صمیمی در فیلم «قاعده بازی»، رامین ناصر نصیر در تله تاتر«کرگدن» و بازیگران دیگری که مثل بقیه نقش یک خانم را بازی کردند، از جمله ارژنگ امیر فضلی، سیاوش قاسمی و رضا شفیعی جم. این اواخر هم محسن تنابنده در مجموعه «ابله» که قرار است وارد شبکه نمایش خانگی شود به پیشنهاد کمال تبریزی پاسخ داده و با هیبت یک پیرزن ظاهر شده است.

 

کاوه سماک باشی: به توانایی خودم اعتماد دارم

شاید پرداختن به این موضوع کار تازه ای نباشد. بنابراین خواستیم در این گزارش نگاه متفاوتی داشته باشیم. از این رو با برخی بازیگران در این باره صحبت کردیم که هنوز فرصت بازی در چنین نقشی برایشان پیش نیامده است. از جمله کاوه سماک باشی که به تازگی به سریال «میکائیل» پیوسته و قرار است با سیروس مقدم همکاری کند. وی در گفتگو با بانی فیلم گفت: «متاسفانه تا به حال چنین نقشی به من پیشنهاد نشده است. اما اگر فرصت این کار برای من فراهم شود، صد در صد می پذیرم و به شدت از این پیشنهاد استقبال می کنم. چون فکر می کنم اگر بازیگر علم این کار را داشته باشد، قطعا این تجربه برایش سکوی پرتاب است. به نظر من بازی در چنین نقش هایی مثل راه رفتن روی لبه تیغ است».

وی همچنین در ادامه در تکمیل صحبت هایش گفت: «من به توانایی های خودم اعتماد دارم و مطمئنم از پس چنین نقشی حتما بر می آیم. البته راهنمایی کارگردان کار خیلی مهم است. کارگردان باید دانش و بینش این کار را داشته باشد. در کنار آن نویسنده هم خیلی مهم و تاثیر گذار است، چون نویسنده است که شخصیت را خلق می کند و بعد از آن گریم نقش خیلی مهمی را بازی می کند. من اخیرا عکسی از آقای تنابنده دیدم که گریم چنین نقشی را دارند و آقای اسکندری هنرمندانه ایشان را گریم کرده اند. بنابراین گریم برای باورپذیری نقش به بازیگر خیلی کمک می کند و از همه مهمتر توانایی بازیگر است که تا چه حد باشد. اگر با دانش و بینش و توانایی آن را داشته باشد هم برای خودش و هم برای مخاطب باورپذیر می شود».

وی در پایان درباره بازیگرانی که تا به حال این نقش را بازی کرده اند گفت: «با احترام به همه هنرمندانی که تا امروز این نقش را بازی کرده اند باید عرض کنم که به عقیده من وقتی یک بازیگر یکی- دو بار این نقش را بازی کرد، نوبت بازیگران دیگر است که خود را محک بزنند و کارگردان ها باید این فرصت را در اختیار دیگران قرار بدهند و به بازیگر اعتماد کنند».

بازی، گریم، لباس

مهدی امینی خواه که این روزها سرگرم بازی در تله فیلم« الیما» است، در این باره به «بانی فیلم» گفت: «این حقیقت را نمی توان انکار کرد که ما بازیگر های خوب و توانای خانم کم نداریم. اما در یک سری مواقع نمی توان از وجود خانم های بازیگر در یک کاری استفاده کرد و یا شرایط فیلمنامه و فضای کار به گونه ای است که باید یک مرد ایفاگر نقش یک زن باشد. بنابر این کارگردان ترجیح می دهد از بازیگر مرد برای آن نقش استفاده کند. به عنوان مثال در فیلم «شاخه گلی برای عروس» که من هم در آن بازی کردم، در سکانسی از فیلم مجید صالحی با گریم و لباس زنانه بازی داشت که خوب هم بازی کرد. بنابراین برخی سکانس های یک فیلم و یا در برخی فیلمنامه ها این اتفاق افتاده که اصلا هم اتفاق بدی نیست و بازیگر می تواند در چنین شرایطی توانایی اش را در بازیگری به تصویر بکشد. البته در سایر کشورر ها این اتفاق بیشتر می افتد و در تاتر و سینما و تلویزیون مخاطبان شاهد چنین بازی از بازیگران مورد علاقه شان بوده و هستند. اما در کشور ما به دلیل یک سری شرایط این اتفاق کمتر رخ داده است». امینی خواه همچنین در ادامه در مورد بازیگر هایی که تا به حال این نقش را ایفا کردند، گفت:« از بین کار هایی که من در این زمینه دیدم، اکبر عبدی بیشتر از بقیه این نقش را بازی کرده و موفق هم بوده است. چون ایشان توانایی ایفای چنین نقشی را داشتند. برخی دوستان هم بودند که با چنین نقشی ظاهر شده اند که بد نبوده، اما اکبر عبدی از همه بهتر بازی کرده است». وی در پایان درباره حضور خودش در چنین نقشی توضیح داد: «برای من هنوز این فرصت پیش نیامده تا چنین نقشی را تجربه کنم. اما اگر پیشنهاد شود، قطعا می پذیرم. چون بسیار نقش متفاوتی است و تجربه جالب برای هر بازیگری است. البته بازی در چنین نقش هایی به سه فاکتور نیاز دارد. بازی، گریم و لباس. یعنی در کنار توانایی یک بازیگر، چهره پردازی و طراحی لباس به بازیگر کمک می کند تا با ایجاد این فضا بتواند از پس نقشی که به وی سپرده شده، به خوبی بر بیاید و اگر یکی از این سه فاکتور نباشد، آن اتفاق خوبی که باید برای بازیگر بیفتد و برای مخاطب هم باور پذیر باشد، نمی افتد».

سعید عالم زاده: عبدی، انیشتین هنر است!

سعید عالم زاده یکی از کارگردان هایی است که در یکی از ساخته هایش از بازیگرش خواست که با ظاهر زنانه در بخشی از فیلم ظاهر شود. وی در این باره به بانی فیلم گفت:«من در بخشی از تله فیلم (کلاه گیس) به دلیل اینکه قرار بود سپند امیر سلیمانی چهره اش را عوض کند تا شناخته نشود، این بازیگر را با ظاهر زنانه نشان دادم. اما فقط در بخشی از کار این اتفاق افتاد و من با اینکه برخی کارگردان ها در طول فیلم از یک بازیگر مرد برای ایفای نقش یک زن استفاده می کنند، مخالفم. به نظر من در سینما و تاتر ما در هر سن و سالی بازیگر حرفه ای خانم وجود دارد و لزومی ندارد که بازیگر مرد را با گریم زنانه مقابل دوربین ببریم.به عقیده من کسانی هم که این کار را انجام میدهند، قصد دارند استفاده تبلیغاتی کنند تا در فروش فیلم تاثیر گذار باشد».

عالم زاده که این روزها مشغول مونتاژ تله فیلم «اسم رمز، خیانت» با موضوع جاسوسی است، ادامه داد:« از بین بازیگرانی که در این نقش حضور داشتند من اکبر عبدی را به یاد دارم. عبدی مرا ناخودآگاه به یاد انیشتین می اندازد. چون بعد از مرگ انیشتین متوجه شدند که او فقط از بخشی از مغزش استفاده می کرده است. به نظر من عبدی هم فقط بخشی از استعدادش را در هنر نمایان کرده و هنوز بخش های مهم دیگری هست که هنوز کشف نشده است. من از زمان (محله برو بیا) او را به یاد دارم و بعد هم که وارد سینما شد، تا امروز توانسته ثابت کند که بازیگر فوق العاده با استعدادی است و نقش ها را چنان بازی می کند که در ذهن تماشاگر می ماند». وی درپایان گفت:«با وجود اینکه اکبر عبدی توانسته نقش زنان را به خوبی ایفا کند، اما باز هم تاکید می کنم که کارگردان ها نباید این کار را بکنند. بهتر است به جای این کار از بازیگران خانم دعوت به همکاری کنند. البته گاهی پیش می آید که استفاده دراماتیک می کنند. مثل کاری که من در فیلم (کلاه گیس) انجام دادم». 

                                                     منبع:(بانی فیلم)نویسنده: زینب علیپور

                                            <><><><><><><><><><><><><>

 
 

 

 
 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 5328
موضوعات مرتبط: سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

سه شنبه 18 آذر 1393 ساعت : 8:4 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
درباره (ردکارپت) رضاعطاران
نظرات

 

چیزهائی درباره فیلم  (فرش قرمز یا ردکارپت)

نوشته :میثم کریمی(منبع:سایت مووی مگ)

******************************************** 

کارگردان : رضا عطاران

فیلمنامه : رضا عطاران

تهیه کنندگان : رضا عطاران و احمد احمدی

بازیگران : رضا عطاران، سوسن پرور، مارک انصاری، امیر نوری، کریستین بی‌فورت، حسین سلیمانی و...

fdr32343

داستان : 

یک عاشق سینما ( رضا عطاران ) به منظور ملاقات با استیون اسپیلبرگ و ارائه یک فیلمنامه به او به جهت ساخت فیلم سینمایی براساس آن، تصمیم می گیرد به جشنواره فیلم کن که در کشور فرانسه برگزار می شود سفر کند تا بتواند در آنجا با وی دیدار داشته باشد اما این سفر دردسرهایی برای او به همراه دارد که...

I111

کارگردان :

رضا عطاران : در سال 1347 در شهر مشهد متولد شد و در همین شهر نیز موفق شد دیپلم اقتصاد خود را دریافت کند. وی سپس برای ادامه تحصیل به تهران آمد و تصمیم گرفت تا استعداد خودش را در زمینه بازیگری و کارگردانی محک بزند. عطاران در سال 1373 با بازی در سریال « ساعت خوش » به کارگردانی مهران مدیری توانست نام خود را به عنوان یک بازیگر کمدی مطرح نماید و در سالهای بعد با مجموعه های تلویزیونی « مجید دلبندم » و « کوچه آقاقیا » بر شهرت خود بیفزاید. اما ساخت سریالهای مناسبتی « خانه به دوش » و « متهم گریخت » باعث شد تا نام وی به عنوان کارگردان نیز بر سر زبانها بیفتد. وی در سال 1390 اولین اثر سینمایی خود به نام « خوابم میاد » را کارگردانی کرد که با فروش بسیار خوبی در گیشه مواجه شد. « رد کارپت » دومین فیلم رضا عطاران است که در آن بازیگر، تهیه کننده،نویسنده و کارگردان بوده است.

http://moviemag.ir/images/phocagallery/1/Red_carpet/thumbs/phoca_thumb_l_1.jpg

درباره فیلم:

تیتراژ ابتدایی فیلم یکی از خلاقانه ترین و بامزه ترین تیتراژهای سینمای ایران در چند سال گذشته است که با عنوان بندی فیلم « کازینو » گره خورده است.

« رد کارپت » داستان غنی و پرورش یافته ای برای روایت ندارد. فیلم بسیار ساده آغاز می شود و جوانی را معرفی می کند که زندگی اش را محدود به تماشای آثار اسکورسیزی کرده و حالا هم قصد دارد تا به فرانسه برود تا بتواند اسپیلبرگ را ببیند و فیلمنامه اش را در اختیار او قرار دهد! این طرح ابتدایی داستان دقیقاً به همین سبک و سیاق در مقدمه فیلم به تصویر کشیده می شود ؛ بی آنکه فیلمساز علاقه ای به توضیح دلایل سفر به فرانسه ، آن هم با این سر و شکل داشته باشد.

فارغ از مقدمه ابتدایی فیلم ، « رد کارپت » حتی زمانی که شخصیت اصلی داستانش را وارد فرانسه می کند هیچ ایده مشخصی برای ایجاد موقعیت های طنز ندارد و به دم دستی ترین شکل ممکن شوخی هایی را در قالب صحبت های دو نفره میان یک ایرانی و خارجی در قطار که با کلیشه های آشنایی نظیر عدم دانستن زبان و اشاره به برنامه های اتمی ایران و ... همراه بوده اجرا کرده که حقیقتاً این روزها کمتر کسی پیدا می شود که واقعا از ته دل به آنها http://moviemag.ir/images/phocagallery/1/Red_carpet/thumbs/phoca_thumb_l_7.jpgبخندد!حتی شوخی های پی آیند عطاران نظیر رد کردن چراغ قرمز در خیابان یا فرار کردن به هنگام مشاهده پوستر فیلمی که بر خلاف باورهای اوست ،توانایی این را ندارند که مخاطب را به خنده وا دارند.

عطاران در ادامه داستان شخصیت دیگری به نام جمال را وارد داستان می کند که در فرانسه زندگی می کند و بطور اتفاقی با شخصیت اصلی داستان آشنا می شود. متاسفانه عطاران اهمیتی به شخصیت جمال و نقش موثر و مکملی که این شخصیت می توانست در فیلم ایفا کند نداشته و متاسفانه جمال بی دلیل وارد داستان می شود و بی دلیل تر حضورش استمرار پیدا میکند و در نهایت بدون دلیل هم از فیلم خارج می شود!

با اینحال به دلیل فرم مستند وار « رد کارپت » گاهی شوخی هایی از بطن موقعیت های فیلم خارج می شود که به لطف حضورِ شخصِ عطاران در راس این موقعیت ها، بامزه و تماشایی از آب درآمده اند. از جمله این موقعیت های جالب حضور برنامه ریزی نشده جیم جارموش و تیلدا سویینتون در محل برگزاری جشنواره در کنار رضا عطاران هست که عطاران هم به بهترین شکل ممکن از این قضیه استفاده کرده است. واکنش و چهره جیم جارموش پس از گفتگوی کوتاهش با رضا عطاران یکی از بامزه ترین و دیدنی ترین لحظات فیلم را شامل شده است.

بدون شک برگ برنده فیلم و عامل فروش « رد کارپت » شخصِ خود عطاران خواهد بود که مانند همیشه توانایی خنده گرفتن از هر مخاطبی را دارhttp://moviemag.ir/images/phocagallery/1/Red_carpet/thumbs/phoca_thumb_l_2.jpgد. اگرچه شوخی های « رد کارپت » چندپارگی دارند و منسجم نیستند با اینحال عطاران کار خودش را انجام داده و فکر میکنم که بهرحال هر مخاطبی حداقل بتواند به چند شوخی وی حسابی بخندد.

اشارات و کنایه های « رد کارپت » هم کم نیستند. فیلم در ظاهر و دکوپاژ حرف چندانی برای گفتن ندارد اما پیامهای اخلاقی بسیاری در خود دارد که البته از هم گسیخته هستند و روند داستان هم به شکلی پیش نمی رود که این پیامهای اخلاقی بتوانند در کالبد شخصیت اصلی داستان نمود پیدا کند.

پیامهای فیلم مخصوصا در یک سوم آخر که شخصیت اصلی داستان پی می برد باید هویت ایرانی خود را در همه حال حفظ کند و دف به دست می گیرد و در خیابانها شروع به نواختن می کند، بطور نامنظمی به سوی مخاطبش شلیک می شود و در پایان هم شخصیت اصلی داستان در حالی که در خیابان از سرما به خود می پیچد ناگهان پرچم ایران را می بیند و تصمیم می گیرد که آن را به دور خود بپیچد. متاسفانه این پیامهای تند و تیز به شکلی غیرهوشمندانه در « رد کارپت » به مخاطب ارائه می شوند آن هم در شرایطی که فیلم ابدا بستر مناسبی برای سوق دادن داستان به چنین مسیری ترسیم نمی کند. « رد کارپت » مجموعه ای از شوخی هایی است که نصف بیشتر آنها نگرفته و گنجاندن پیامهای ناسیونالیستی با این شکل و شمایل را می توان ضعف بزرگ این فیلم به حساب آورد.


 
 
 
 
 
 
تعداد بازدید از این مطلب: 4977
موضوعات مرتبط: سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

دو شنبه 17 آذر 1393 ساعت : 10:3 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
اکران فیلم (بوپال،دعاگوئی برای باران)
نظرات

                                                           اکران (دعاگوئی برای باران) 

                                                            

بوپال یا بهوپال (در هندی: भोपाल در انگلیسی: Bhopāl در اردو: بهوبال) مرکز ایالت مادیا برادش و از شهرهای مهم کشور هندوستان است.

این شهر در حاشیهٔ دو دریاچهٔ زیبا، که به مناظر زیبا و طبیعی پیرامونشان در هند شهرت دارند، واقع شده‌است. ارگ فتحگر در این شهر واقع است. بوپال به دو قسمت تقسیم شده است: «شهر خاص» که دوست محمدخان افغان (با دوست محمدخان پادشاه افغانستان اشتباه نشود) دور آن حصار کشید؛ و محله‌های مسکونی جدید و حومه‌های جهانگیرآباد و احمدآباد که حکّام بعدی بر آن افزودند تا یاد جهانگیر محمدخان (شوهر سکندربگم) و احمدعلی خان (شوهر سلطان جهان بگم) را زنده نگه دارند. نوّاب فیض محمدخان (‎۱۱۶۸-۱۱۹۱ قمری، ‎۱۷۵۴-۱۷۷۷ میلادی) این شهر را مرکز ایالت قرار داد، اما مقر حکومت حکمرانان پیش از وی، اسلام نگر بود.[۱] درگذشته منطقه «نواب نشین» بوپال پس از حیدرآباد، مهمترین بخش مسلمان‌نشین شبه قاره هند به‌شمار می‌رفت.[۲]

بوپال اکنون شهری صنعتی و تجاری است که تولید منسوجات و جواهرسازی از صنایع مهم آن به‌شمار می‌آید.

در شبهای ۲ و ۳ دسامبر ۱۹۸۴ (آذرماه ۱۳۶۳)، ابر مسموم ناشی از نشت گاز سمی صنعتی خطرناکی، بر فراز شهر بوپال به حرکت درآمد که وخیم‌ترین حادثه صنعتی جهان نام گرفت. نوعی گاز سمی از کارخانه حشره‌کش‌سازی شرکت آمریکایی( یونیون کارباید) نشت کرد واین فاجعه چندین هزار کشته و بیش از ۳۰۰ هزار بیمار برجای گذاشت، که بسیاری از آنها کاملاً معلولند و در شرایط دشواری زندگی می‌کنند.

گاز سمی نخست خانه‌های نزدیک را پوشاند. خیلی‌ها بلافاصله جان باختند، سپس ابری ضخیم همه اطراف را پوشاند. همه اهالی شهر در خیابان‌ها در حال خفگی بودند.

پس از فاجعه، رسوایی بزرگی بر سر موضوع مصونیت قضایی مدیران شرکت یونیون کارباید مطرح شد: هیچ مسئولیتی متوجه مدیران آن نگردید، گویا فاجعه طبیعی و غیر قابل پیش بینی بوده است و مدیران شرکت نمی‌توانسته‌اند هیچ اقدامی برای جلوگیری از بروز آن انجام دهند. در فوریه ۱۹۸۹ دیوان عالی هند طرف آمریکایی را به پرداخت ۴۷۰ میلیون دلار محکوم کرد، که ۵۰ میلیون دلار آن را دفتر یونیون کارباید در هند و ۴۱۵ میلیون دلار آن را دفتر اصلی شرکت در آمریکا می‌بایست پرداخت کند. از این مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار آن را شرکت‌های بیمه پرداخت کردند. بازماندگان قربانیان این فاجعه تنها مبلغ ۲۵۰۰۰روپیه ( تقریباً معادل ۵۴۰ دلار) غرامت دریافت کردند که در مقابل بیست سال درد کشیدن بسیار ناچیز است.

نشت گاز از این کارخانه حشره‌کش‌سازی به کشته شدن دست کم ۱۸ هزار نفر از سال ۱۹۸۴ تا کنون منجر شده و بیش از دویست هزارنفر دیگر هنوز در اثر آن با مشکلات جسمانی گریبانگیر هستند. یونیون کارباید در بوپال اکنون کارخانه‌ای متروکه است اما هنوز حدود ۲۵ تن مواد سمی در محل باقی مانده‌است و شرکت یونیون کارباید از زیر تمیزکاری محل حادثه شانه خالی می‌کند. افراد زیادی برای حقوق قربانیان این فاجعه شیمیایی تلاش می‌کنند، 

 

 

وفیلم (بوپال دعاگویی برای باران) که سی سال بعداز فاجعه بوپال در هندوستان تهیه شده است روایتگر این حادثه غمبارمیباشد. 

راوی کومار، کارگردان فیلم که خود اهل ایالت مادیا پرادش به مرکزیت بوپال است، می گوید که مدتها بوده که قصد ساختن این فیلم را داشته است، اما فکر می کند اکنون زمان مناسبی برای تعریف آن داستان است.

وی می افزاید: «بوپال طی سی سال گذشته در ضمیر ما حاضر بوده است و فکر کنم الان وقت آن رسیده است که آن اتفاق را تعریف کنیم. چرا که زمان گذشته و احساسات کمرنگ شده اند و ما می توانیم آن اتفاق را از نقطه نظری بی طرفانه روایت کنیم.»

 

 

طبق آمار رسمی، ۵۲۹۵ در جریان فاجعه بوپال کشته شدند. اما فعالان تخمین می زنند که ۲۵۰۰۰ نفر در سالیان بعد از بین رفتند. تعداد بیشتری به گفته آنها با سرطان، نابینایی، مشکلات تنفسی و مشکلات سیستم ایمنی و عصبی دست و پنجه نرم می کنند و حمایتی هم از آنان نمی شود.

در فیلم بوپال، راجپال یاداو، هنرپیشه هندی که به خاطر نقشهای طنزآمیزش شناخته می شود نقش کارگری از اتحادیه کارگران کارخانه را بازی می کند. او می گوید: «آنچه برای من جالب بود این بود که سازندگان فیلم کل اتفاق را از دید یک زوج فقیر که به عنوان کارگر کار می کنند روایت می کند.»

تانیشتا چاترجی، هنرپیشه فیلم، نقش همسر کارگر کارخانه را بازی می کند. او می گوید: «ما به دلیل حرص برای کسب منفعت و ثروت، انسانیت خودمان را از دست داده ایم. فکر می کنم تصویر کلی تری که فیلم پدید می آورد و برای من خیلی مهم است این سوال است که بله ما تجارت داریم، بله زندگی بهتر داریم و بله سود داریم ولی به چه قیمتی؟»

شرکت آمریکایی داو کمیکال که اکنون صاحب اتحادیه کاربید است مسئولیت خود را انکار می کند و می گوید که اتحادیه را وقتی خریده است که ده سال از پرداخت خسارت ۴۷۰ میلیون دلاری توسط اتحادیه به دولت هند در سال ۱۹۸۹، می گذشته است. این شرکت می گوید مسئولیت آلودگی در محل با شرکت داو کمیکال نیست بلکه متوجه مقامات هندی است که در سال ۱۹۹۸ مسئولیت این محل را برعهده گرفتند.

در این فیلم مارتین شین، بازیگر آمریکایی در نقش وارن اندرسون، مدیر اجرایی اتحادیه کارباید و میشا بارتون، بازیگر انگلیسی-ایرلندی در نقش اوا گسکن، خبرنگار «پاری مچ» ایفای نقش می کنند.    

                                   منابع:ویکی پدیا.یورونیوز

 

تعداد بازدید از این مطلب: 5754
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

جمعه 14 آذر 1393 ساعت : 8:51 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
گزارشی از میز گرد نقدفیلم (ضدگلوله)
نظرات

 

میزگردنقد فیلم:

«ضد گلوله»

 

 

 

 

 

 

 میزگردنقدوبررسی فیلم (ضدگلوله)ساخته مصطفی کیائی با حضورمنتقدان و صاحبنظرانی چون : محمدرضا شفاه، محمدباقر مفیدی‌کیا، محمدرضا وحیدزاده تشکیل شده است. گزارش  جلسه را در ذیل میخوانید.

 

کارگردان مصطفی کیایی
تهیه‌کننده رضا رخشان
نویسنده مصطفی کیایی
بازیگران مهدی هاشمی
مسعود کرامتی
ژاله صامتی
سعیدآقاخانی
امیر عزیزی
بهشاد شریفیان
کاظم نجارزاده
شهرام جمشیدی
محمد حاج‌حسینی
علی گل‌زاده
فیلم‌برداری رضا رخشان
مدت زمان

۹۰ دقیقه

 

داستان این فیلم مربوط به اواسط دهه ۶۰ و اوج دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق است که قصه مردی حدود ۵۰ ساله در تهران را روایت می‌کند که مشغول قاچاق نوارهای لس آنجلسی و فیلم‌های ویدئویی بوده و در اثر یک اتفاق در می‌یابد که توموری در سر دارد و تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند...


 
 

محمدرضا وحیدزاده: در این فیلم دو نفر که خیلی نقش کلیدی و پررنگی هم دارند و در خیلی از صحنه‌ها هم حضور دارند، به شکل غیر منطقی و ابلهانه‌ای دائماً می‌خواهند کشته شوند. تصویری که با آن‌ها در ناخودآگاه ذهن مخاطب نقش می‌بندد تصویری کاریکاتوری از مفهوم شهادت‌طلبی است.

محمدرضا شفاه: خصوصاً اینکه هیچکس هم نبود که برای این‌ها توضیح دهد که این کار شما خودکشی است و به شهادت منجر نخواهد شد.

محمدباقر مفیدی‌کیا: این‌هایی که شما می‌گویید ضعف‌های مفهومی است.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدرضا شفاه: همة داستان فیلم مبتنی بر چنین تصمیمی است و نمی‌شود به سادگی از کنار آن گذشت.

محمدباقر مفیدی‌کیا: از نظر شما اگر این‌گونه نبود، بهتر بود. اما من معتقدم در کنار این دو شخصیت، جوان‌هایی که شهید شدند، نشان دادند که مفهوم صحیح شهادت چیست. اصلا پیام فیلم این است که این تصور از شهادت غلط است و نباید این‌گونه خود را به کشتن داد.

محمدرضا شفاه: من این حرف را می‌پذیرم که تصویری که از شهادت رزمندگان دیگر ارائه می‌شود تصویر قابل قبولی است. اما حرف کلی فیلم و در حقیقت تأثیری که روی بیننده خواهد گذاشت، در این راستا نیست. زیرا کسی که محوریت دارد و تا انتهای فیلم نیز در پی حرف اشتباه خویش است، با پاسخ صحیحی روبرو نمی‌شود.

وحیدزاده: محوریت با این دو نفر است و در ذهن مخاطب تصویری که از شهادت‌طلبی نقش می‌بندد یک تصویر غلط و انحرافی است و مخاطب از فردا هرچیزی را که مرتبط با این مفهوم باشد، با این تصویر خواهد سنجید.

محمدباقر مفیدی‌کیا: چیزی که من در این فیلم دیدم این بود که کسانی که شهید شدند، بسیار خوب و واقع‌بینانه شهید شدند و آن کسی که تصور غلطی داشت و نباید شهید می‌شد، در آخر هم شهید نشد.

محمدرضا شفاه: همانطور که از آن طرف بوم نباید بیفتیم، از این طرف بوم هم نباید بیفتیم. وقتی از فیلمی مثل «لیلی با من است» اشکال می‌گیریم که چرا در دو سکانس پایانی، قهرمان فیلم را به یکباره به یک آدم علیه‌السلام تبدیل می‌کند و می‌گوییم این نحوة تحول اشکال دارد، از آن سو هم صحیح نیست که کسی گمراه وارد فضای جبهه شود و گمراه هم از آن بیرون برود. این شخصیت باید تحت تأثیر آن فضا حداقل چند بارقه در درونش راه یابد. اما این اتفاق نیفتاده و هیچ تغییری نکرده است.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدرضا وحیدزاده: جالب است که تماشاگران هم بسیار پسندیدند که این آدم هنوز دارد دی‌وی‌دی رایت می‌کند!

محمدباقر مفیدی‌کیا: این چیزی که شما می‌گویید را می‌پذیریم. اما نمی‌توانم قبول کنم که به مفهوم شهادت توهین کرده است.

محمدرضا شفاه: این آدم با وجود حضور در جبهه همان آدم است و هیچ تغییری نمی‌کند؛ همان قاعده‌ای که می‌گوید اگر تقدیر الهی نباشد، شهید نمی‌شود، همان قاعده هم می‌گوید اگر کسی در موقعیت جنگ قرار گیرد و خودش را در معرض این فضا قرار دهد، باید یک تأثیر روحی را در او شاهد باشیم. باید در او اثر وضعی داشته باشد. ولی هیچ‌چیزی وجود ندارد.

محمدباقر مفیدی‌کیا: این ضعف است. ولی توهین نیست. من خوشحالم که قهرمان فیلم متحول نشد. زیرا اگر متحول می‌شد، خراب می‌شد. مطمئناً بهتر از لیلی با من است نمی‌شد. فیلمسازی که دغدغة لازم را ندارد و از این جنس نیست، اگر بخواهد به بحث تحول بپردازد، فیلم را خراب می‌کند. اشکال آن هم از اینکه گمراه بیایند و گمراه بروند نیز بیشتر است.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدرضا شفا: اگر قرار است این‌گونه باشد بهتر است که اصلاً‌ فیلم دفاع مقدسی نسازند. اگر نمی‌توانند نسازند.

محمدباقر مفیدی‌کیا: مگر فیلم «سیزده 59» که سامان سالور ساخته بود، وهن نبود؟ نمی‌توانیم بگوییم برای چه می‌سازند؟ فیلم سامان سالور سراسر توهین بود و در آن یک رزمندة سالم وجود نداشت. ولی این‌جا دست کم چهارتا آدم درست دیدیم.

محمدرضا شفاه: وقتی یک فیلم دو رزمنده را این‌گونه نشان می‌دهد که...

محمدرضا وحیدزاده: و البته سایر رزمنده‌ها هم همین‌طوری بی‌دلیل می‌روند مقابل تیر، و من می‌دیدم که مردم هم به این صحنه‌ها می‌خندیدند.

محمدباقر مفیدی‌کیا: اولا شخصیت «کرامت» این‌گونه نبود و فرد خوبی بود؛ فقط موجی بود. موجیِ خوبی هم بود؛ زیرا لو نداده بود که برادر فرمانده‌ است و سرانجام هم شهید شد. انگیزه‌اش هم وطن‌دوستانه بود. اما شخصیت دوم منفی بود و درک درستی از شهادت نداشت و در پایان هم به سعادت نرسید.

محمدرضا شفاه: به نظر من عدم توضیح اشکال‌دار بودن نگاه این آدم در فیلم، ایراد مهمی است.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدباقر مفیدی‌کیا: این اشکال است؛ دلیلش هم این است که سازندگان چنین آثاری تصور صحیحی از شهادت ندارند. نهایت تصویری هم که از شهادت ارائه می‌کنند، در جهت حس دلسوزی برای شهدای وطن است. اما حداقل دلسوزی کرده‌اند. هنگام شهادت شخصیت‌های فیلم هم مخاطب نمی‌خندد و متأثر می‌شود.

محمدرضا وحیدزاده: مسئلة شهادت یک شهید، ایثارگری یک مجاهد، جان دادن رزمنده‌ها مسئلة ساده‌ای نیست که بتوان به‌راحتی آن را به تصویر کشید. وقتی کسی قدم در این راه می‌گذارد و از همه‌چیزش می‌گذرد و بدنش را جلوی توپ و گلوله می‌گذارد، اتفاق ساده‌ای نیست. در فیلم‌های اکشن آمریکایی وقتی می‌خواهند کشته شدن کسی را نشان دهند، طوری عمل می‌کنند که مخاطب بهم می‌ریزد و تا مدتی فکرش درگیر است. اما در این‌جا می‌دیدیم که در برخی صحنه‌ها، هنگام حملات دشمن و زمانی که شاهد رفتارهای خنده‌دار این دو شخصیت هستیم و زمانی که بیننده به این صحنه‌ها می‌خندید، در همان زمان عده‌ای شهید می‌شدند و مثل برگ خزان به زمین می‌ریختند. در حالی که مردم هم همچنان در حال خندیدن بودند. چند صحنه را به یاد دارم که هنگام شهادت رزمندگان شوخی‌های فیلم قطع نشد و خنده‌ها نیز ادامه پیدا کرد.

محمدرضا شفاه: یا آنکه کرامت در لحظة شهادت بگوید خیلی الاغی و بعد شهید شود...

محمدباقر مفیدی‌کیا: این‌ها در ساختار کمیک فیلم قابل پذیرش است.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدرضا شفاه: به جهات فیلمنامه‌ای باید شهادت این آدم برای بیننده با آن‌همه زمینه‌چینی، یک شهادت دردناک باشد. اما نیست.

محمدباقر مفیدی‌کیا: کارگردان نتوانسته بود این صحنه را خوب در بیاورد.

محمدرضا وحیدزاده: اصلا چند تصویر شهادت دردناک در این فیلم بود؟

محمدرضا شفاه: قرار بوده صحنة شهادت برادر او نیز دردناک باشد ولی درنیامده. اما من نباید با این موضع وارد بحث شوم که کارگردان می‌خواست اما نتوانست دربیاورد...

محمدباقر مفیدی‌کیا: من هنوز انتقادهای خودم را به فیلم مطرح نکرده‌ام. اما اصرار داردم اول از این حرف که فیلم «ضد گلوله» وهن دفاع مقدس است، کوتاه بیاییم. چون این حرف به تندروی منجر خواهد شد. مشکل این است که ما به لحاظ اعتقادی این را قبول نداریم که یک نفر به جبهه برود و بعد تغییری نکند.

محمدرضا شفاه: نباید تصویری از شهید ارائه کرد که در لحظة شهادت فحاشی می‌کند.

محمدرضا وحیدزاده:‌ فقط یک تصویر هم نیست. عمدة فیلم در لحظاتی که باید، چیزی را نشان نمی‌دهد. اگر فیلمی ساخته‌ایم که در فضای جنگ می‌گذرد، باید زمانی که تصویری از شهادت ارائه می‌شود، یک اتفاقی بیفتد. در لحظات شهادتِ این فیلم هیچ اتفاقی نمی‌افتد. بدتر آنکه شوخی‌ها در همان لحظات شهادت هم تمام نمی‌شود.

محمدباقر مفیدی‌کیا: فراموش نکنیم که بیان فیلم کمیک است.

محمدرضا شفاه: اخراجی‌ها هم طنز بود. از اخراجی‌ها که لمپن‌تر نداریم.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدرضا وحیدزاده: حتی «لیلی با من است» خیلی از این فیلم شریف‌تر بود. جریان شبه‌روشنفکری به ما اتهامی می‌زند که رزمنده‌های جوان را در جنگ جَو می‌گرفته است و به خاطر چیزهایی که در گوششان می‌خوانده‌اند به سمت بمب و گلوله می‌رفته‌اند تا به شهادت برسند. این فیلم دقیقاً کوبیدن بر همان طبل است. اجازه دهید از زاویة دیگری وارد شوم. می‌خواهم یک مثالِ به ظاهر غیر مرتبط بزنم. همة ما می‌دانیم که در مسئلة ذکر مصیبت اباعبدالله شرایطی هست که باید رعایت شود. مثلاً نمی‌شود هر روضه‌ای را هر جایی خواند. اصلاً‌ بحث صحت یا تحریف مطرح نیست. همان روضة صحیح و مستندی که در دست هست را نباید هر جایی خواند. روضه را اگر در جایش نخوانی و درست خرجش نکنی وهن خواهد بود. بسیاری از بزرگان می‌گویند نباید روضة باز خواند. چرا؟ مگر واقعیت نیست؟ مگر اتفاق نیفتاده؟ چرا. اما اگر جایی خوانده شود که حقش ادا نشود، اهانت است. دقیقاً می‌گویند وهن است. روضة قتلگاه را فقط باید در ظهر عاشورا و در مجلسش خواند. در غیر این صورت همین روایتی که صحیح هم هست، باعث وهن خواهد شد. حالا نمی‌شود مسئله را این‌گونه مقایسه کرد. اما من تسامحاً به جهت تقریب به ذهن چنین مثالی را مطرح کردم. اگر صحنه‌های شهادت را نیز بی‌تمهید مناسب و بدون بیان سینماییِ لازم نشان دهیم، از نظر من می‌شود وهن.

محمدباقر مفیدی‌کیا: این فیلم کمیک است.

محمدرضا شفاه:‌ اتفاقا این کار غلط است؛ در همان فضای كميك هم تو باید بتوانی حتی لحظات آخر را ارزشمند نشان دهي. اگر این کار را نکنی ضعف است. در «لیلی با من است» فضای آخر فیلم به نظر جدی است؛ ولی باز هم در همان فضا وقتی زن صادق وارد می‌شود، می‌بینیم باز کمدی است. حتی حالت معنوی «لیلی با من است» هم یک‌جورایی بامزه است. مثل «از کرخه تا راین» نیست. یعنی سعی می‌کند با اینکه فرم جدی شده، لحن کمدی‌اش را حفظ کند.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدباقر مفیدی‌کیا:‌ در انتقادی که از فیلم «طلا و مس» می‌کنند می‌گویند دیالوگ پایانی فیلم که از زبان مدرس حوزه بیان می‌شود به لحاظ مبانی اشکال دارد و این اشکال در فینال فیلم باعث مخدوش شدن کلیت اثر می‌شود. در این فیلم هم دیالوگی که رحیم می‌گوید اشتباه است و از این اشتباه می‌توانیم نتیجه بگیریم که مقدمات هم ایراد دارد. درواقع زاویة فینال فیلم می‌تواند مقدمات را تحت‌الشعاع قرار دهد. اما فرق این فیلم با «طلا و مس» در این است که سازندگان این فیلم بسیار سطحی هستند. درکشان همین اندازه است و با این درکشان سعی کرده‌اند که بی‌احترامی نکنند و یک فیلم معمولی ساخته‌اند. اگر از این موضع وارد شویم که وهن دفاع مقدس بوده، اصلا باعث طرح بی‌جهت آن خواهیم شد. همین که این فیلم بی‌احترامی نکرده از آن ممنونیم.

محمدرضا وحیدزاده:‌ کارگردان نکته‌ای را در جلسة کنفرانس خبری فیلم مطرح کرد که برایم جالب بود. گفت من می‌خواستم فیلمی بسازم که نه این طرفی باشد و نه آن طرفی. نمی‌خواستم لزوماً یک هالة مقدس دور چهرة برخی از این شخصیت‌ها باشد و سعی کردم شهدا را استاندارد نشان دهم. این اصطلاح هالة مقدس را من به خوبی به یاد دارم. خب چرا نباید این هالة مقدس وجود داشته باشد؟ چرا این پرستیژ روشنفکری برای ما بدیهی شده است؟!

محمدرضا شفاه: از موضع ضعف صحبت کرده است.

محمدباقر مفیدی‌کیا: فرض کنیم نه تنها از موضع ضعف صحبت می‌کند، بلکه اصلاً عمد دارد. الان بحثی که مطرح است چیز دیگر است. اگر من بخواهم به خود کارگردان فیلم بپردازم، نتیجة دیگری می‌گیرم. مؤلفی که حداقلِ آشنایی را هم با این مفاهیم ندارد، اصلاً نباید به این حیطه‌ها ورود کند. در مورد اثر باید صحبت کرد که من در آن بی‌احترامی و توهین ندیدم. تنها مشکلی که وجود دارد این است که کسی که کاملاً بیرون از باغ است، وقتی در شرایط جنگ قرار می‌گیرد، حالا نه لزوماً دفاع مقدس بلکه هر جنگی، وقتی مرگ را از نزدیک درک می‌کند، اصلاً روال منطقی قصه این است که کاراکتر به تحول برسد. زیرا مرگ را از نزدیک دیده. پس به لحاظ تکنیکی فیلمنامه ایراد دارد. اگر کاراکتر در روند طی‌شدة این مراحل به نقطة صفر برگردد، غیر منطقی است. حتی یک پیشنهاد مصداقی هم می‌توان برای آن داشت. مثلاً اگر این آدم در اول فیلم نماز نمی‌خواند و در صحنه‌های ابتدایی زنش را می‌دیدیم که می‌گفت نمازت را به کمرت بزن، بعد در پایان می‌دیدیم که این کار را می‌کند و یک نماز کلاغ‌پری می‌خواند و بعد هم می‌رود دنبال سی‌دی فروختنش، باز می‌شد گفت که دیدن توپ و گلوله و درک فضای جبهه بر این آدم تأثیر گذاشته است.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمرضا وحیدزاده: بحث من چیز دیگری است. من می‌گویم این‌که مُد شده، یا حتی جواز ورودی شده که تا می‌خواهیم برای خودمان جایگاهی دست و پا کنیم می‌گوییم من می‌خواهم هالة مقدس را از بین ببرم و می‌خواهم انسان‌های زمینی خلق کنم، خیلی اتفاق نگران‌کننده‌ای است. اصلاً بیخود می‌کنی که می‌خواهی تقدس‌زدایی کنی. مسئله را ساده فرض کرده‌ایم! چه کسی گفته باید تقدس‌زدایی کرد؟ بعضی وقت‌ها باید ایستاد و این سؤال‌ها را پرسید. این نوع برخورد منفعلانه و رو به عقب است. من در این اثر چیزی را که دیدم، کارگردان در جلسة کنفرانس خبری هم گفت. من به عینه دیدم که در این فیلم از مفهوم دفاع مقدس تقدس‌زدایی می‌شد و کارگردان هم گفت که مخصوصاً می‌خواستم این کار را بکنم.

محمدباقر مفیدی‌کیا: معنای تقدس‌زدایی این نیست. من فکر می‌کنم منظور کارگردان این است که نمی‌خواسته فیلمش شعاری باشد. مثل تصویر کلیشه‌ای مرسوم در صدا و سیما. در غیر صورت تقدس‌زدایی کفر است.

محمدرضا وحیدزاده: من از تحول شخصیت‌ها صرف نظر می‌کنم. گذشته از آن دو شخصیت و تحولی که در آن‌ها اتفاق نمی‌افتد، بقیة صحنه‌های مربوط به ایثار و شهادت و جنگیدن رزمنده‌ها و کشته‌شدنشان هم آنقدر مسخره و بدون تمهیدات سینمایی ارائه می‌شود که پذیرفتنی نیست.  

محمدباقر مفیدی‌کیا: خُب جنگ واقعی هم همین طور است.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدرضا وحیدزاده: مثلاً دشمن تیر می‌زند و یک عالمه آدم شهید می‌شوند، یا می‌بینند که دوشکا در حال رگبار است، ولی باز هم به سمت دوشکا می‌دوند. این‌ها بحث‌هایی فرمی است که با محتوا ارتباط تنگاتنگ دارد. اگر کشته شدن رزمنده‌ها را با اشکالات فرمی فیلم این‌طور ضعیف به نمایش بکشید، بیننده هم از کنار به زمین ریختن این‌گونة رزمندگان به سادگی می‌‌گذرد. شبیه به همان مثال اولی است که گفتم. تصویر واقعی است، اما موهن است. مثل بی‌جا خواندن روضة اباعبدالله است. ممکن است در واقعیت هزار صحنة دیگر هم وجود داشته باشد که از این هم بدتر باشد، ولی اگر در جای درست و به شکل درست و با بیان درستش مطرح نشود، حتی اگر واقعی هم باشد، باز وهن است.

محمدباقر مفیدی‌کیا: این‌طور که تو می‌گویی هر فیلمی که به سراغ مفهوم دفاع مقدس برود وهن است و اصلاً با موضوع دفاع مقدس نباید فیلم کمدی ساخت.

محمدرضا وحیدزاده: من این ادعا را نمی‌کنم. کاری به اخراجی‌های دو و سه ندارم، اما اخراجی‌های یک فیلم خوبی بود. لحظه‌های شهادت در فیلم اخراجی‌ها با وجود آنکه در ژانر کمدی بود، خوب درآمده بود. مثلاً در صحنه‌ای که رزمندگان روی مین می‌رفتند،‌ بیننده به لحاظ دراماتیک و عاطفی درگیر می‌شد. در همان اخراجی‌های ضعیفی که از لحاظ فرم باید در مورد آن مفصل صحبت کرد، در جایی که رزمندگان می‌خواستند بروند روی مین، با موسیقی، با ریتم و با همان زبان الکن فیلم، موقعیتی آفریده شده بود که می‌شد بینندگان بسیاری را دید که در این صحنه بغض کرده بودند و متأثر شده بودند. مثلاً هر قدمی که مجید سوزوکی برمی‌داشت، صدای طبل می‌آمد و میمیک بازیگر هم حس لازم را منتقل می‌کرد. کافی نبود، اما بهتر از این فیلم کار شده بود.

محمدباقر مفیدی‌کیا: این به پرداخت کارگردان بازمی‌گردد. من هم اگر مخاطبی را نمونه بیاورم که در لحظة شهادت شخصیت موجی فیلم «ضد گلوله» بغض کرده است مشکل حل می‌شود؟ مثلاً می‌توانم بگویم نفر کناری من بسیار متأثر شده بود. این که ملاک نیست. چون شما در آن فیلم صحنه را آهسته دیده‌ای و احساس کرده‌ای صحنة شهادت را کش داده است، چنین برداشتی داری. در فیلم «ضد گلوله» هم در صحنه‌ای که فرمانده شهید می‌شود، انفجاری رخ می‌دهد و فرمانده پرت می‌شود و ما در آنجا یک دقیقه سکوت داشتیم و در همان‌جا متوقف شده بودیم. این یعنی اینکه احترام گذاشته است.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدرضا وحیدزاده: منظورم این نیست که لزوماً هرکسی فیلم را اسلومیشن کرد و موسیقی اندوه گذاشت کار تمام است. من آن نمونه را فقط برای مثال مطرح کردم. مثال دیگرش «نجات سرباز رایان» است که نه موسیقی دارد و نه اسلومیشن است و نه متوقف می‌شود. همه کشته می‌شوند و فیلم با سرعت به جلو می‌رود. ولی صحنه‌ها را به شکلی طراحی کرده که تأثیرگذار است. ممکن است هرکارگردانی از یک ابزاری استفاده کند.

محمدباقر مفیدی‌کیا: کلمات تو اشتباه است. من از کلمة «وهن» می‌ترسم. اگر با این موضع به سراغ نقد برویم می‌شویم آدم‌های تندرو. من هم از این فیلم انتقاد دارم؛ زیرا معتقدم که نمی‌شود کسی گمراه به جبهه برود و مرگ را ببیند و گمراه هم برگردد. این دروغ محض است. اما وهن نیست.

محمدرضا وحیدزاده: نکتة دیگری هم وجود دارد. گذشته از بحث قبلی، این فیلم مفهوم مرگ‌آگاهی را هم به سخره گرفته است. تصویری که از مرگ‌آگاهی ارائه می‌کند قابل تأمل است. آدمی را نشان می‌دهد که به جهت بیماری و به این دلیل که به زودی خواهد مرد، با خود می‌گوید حالا که قرار است بمیرم بگذار طوری بمیرم که پولی هم به زن و بچه‌ام برسد. البته من نمی‌دانم در آن برهة تاریخی از جنگ آیا به خانواده‌های شهدا حقوق می‌دادند یا خیر؟ چون تا مدت‌ها بحث حقوق مطرح نبوده است. حالا با فرض صحت این بحث هم، اینکه آدمی که بیمار است و تا چند روز دیگر می‌خواهد بمیرد و به خاطر اینکه سودی نصیبش شود، خودش را در معرض تیر و خمپاره قرار دهد، توهین به مفهوم مرگ‌آگاهی است.

محمدباقر مفیدی‌کیا: زمانی توهین به مفهوم مرگ‌آگاهی است که این آدم با همین تصور برود و شهید بشود؛ که نمی‌شود. اگر شهید می‌شد این نکته درست بود. همه بی‌دلیل شهید می‌شدند و این هم شهید می‌شد. ولی نشد. تا آخرین لحظه هم گمان می‌کردیم بالاخره شهید می‌شود و نمی‌دانستیم کارگردان می‌خواهد چه کار کند. فرمانده شهید شد، ولی این نه. نکتة خیلی مهم فیلم این بود که قرار بود این آدم دو ماه دیگر بمیرد. ولی نمرد. اتفاقاً فیلم تمام تلاشش را کرده بود که نشان دهد که علی‌رغم همة پیشبینی‌ها و معادلات پزشکی این اتفاق نمی‌افتد. تعمد داشت و راجع به آن هم حرف زد و سعید آقاخانی هم دو بار در فیلم گفت که مرگ دست اوستاکریم است. این یعنی اینکه ما اعتقاد به چیزی داریم که فراتر از همة این پیش‌بینی‌هاست. من فکر می‌کنم اگر نکتة مثبت فیلم را این‌طور منفی ببینیم، ممکن است نکتة منفی آن هم مخدوش شود. من از این فیلم برداشت توهین به مفهوم مرگ‌آگاهی را نکردم. به نظرم مهم‌ترین چیزی که راجع به این فیلم می‌توان گفت این است که کارگردان وارد حیطه‌ای شده است که شناخت صحیحی از آن ندارد. درگیر عوالم روشنفکری است. فکر می‌کند قشنگ‌تر این است که این آدم‌ها هالة قدسی نداشته نباشند. حالا معنی هالة قدسی چیست؟ ممکن است معنایش این باشد که تصویر شهدا در آن مثل فیلم‌هایی که در تلویزیون می‌بینیم نباشد. ممکن هم هست که معنایش این باشد که اصلا چرا شهادت را مقدس نشان دهیم. شهادت که اینقدر مقدس نیست. این دیدگاه، بسیار خطرناک است. من معتقدم اگر احتیاط نکنیم با افتادن به دام اولی، ممکن است به دام دومی هم بیفتیم. یعنی جنگیدن با این مفهوم اولی که باید با تلاشی هنرمندانه همراه باشد، اگر با بی‌تدبیری و سهل‌گیری صورت بگیرد، می‌تواند منجر به دومی بشود.

محمدرضا شفاه: من معتقدم کارگردان در همین زمینه کوتاهی کرده و دقیقاً در بخش‌هایی که خواسته تعادل را رعایت کند و در جاهایی که کوتاه آمده، دچار لغزش شده است. دلیل این هم به درک پایینش از این مفاهیم بازمی‌گردد. اتفاقا کارگردان مدعی است و می‌گوید من این حوزه را بسیار خوب می شناسم و فیلمم هم بسیار خوب است.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدباقر مفیدی‌کیا: مسئله این‌جاست که من اگر بخواهم با موضع شما به سراغ فیلم بروم جلوی این لیست اول نام «سیزده 59» را قرار می‌دهم. یعنی از نظر من سامان سالور محکوم‌تر است. در این فیلم یک آدم سالم را نمی‌بینیم. همه معتاد، رانت‌خوار، اطلاعاتی، قهوه‌چی، مارگیر و... هستند. بعد از آن یکسری فیلم‌های دیگری است که مدعی هم هستند. امثال سامان سالور مدعی هستند و می‌گویند ما لطف کرده‌ایم. زیرا در پایان فیلم بسیجی‌ها بدون کلاه به ارتشی‌ها احترام می‌گذارند. مضحک‌تر از این نمی‌شود.

محمدرضا وحیدزاده: ما نباید این را معیار قرار دهیم. اینکه چنین فیلم‌هایی بسیار بد هستند، حرف کاملاً درستی است. شبیه به همین بحث را راجع‌به فیلم «پنجشنبة آخر ماه» هم داشتیم. اما این نگاه نباید باعث شود که از کنار مشکلات چنین‌ آثاری به آسانی عبور کنیم. به دلیل اینکه فیلم‌های دیگری جلوتر از این فیلم هستند و این هم یکی دیگر از این فیلم‌هاست، نباید به این نتیجه برسیم که پس عیب ندارد.

محمدرضا شفاه: اگر به یاد داشته باشی دربارة «طلا و مس» نیز چنین مباحثی مطرح بود و در خصوص نتیجه‌‌گیری فیلم و تصویری که فیلم در نهایت ارائه می‌کند، گفتگوهای بسیاری داشتیم. تازه این در حالی است که در فیلم «طلا و مس» مخاطبین مذهبی در مورد وهن بودن این فیلم نگرانی نداشتند. ولی در مورد این فیلم عمدة بچه‌های مذهبی بعد از دیدن فیلم درگیر شک و تردید بودند. این نشان می‌دهد که این فیلم چیزهایی را منتقل می‌کند و با چیزهایی بازی می‌کند و روی خط قرمزهایی حرکت می‌کند که مخاطب دغدغه‌مند به گمان می‌افتد که شاید فیلمساز حسن نیت ندارد. اما این ظن در مورد «طلاو مس» وجود نداشت.

محمدباقر مفیدی‌کیا: به خاطر اینکه فیلمساز «طلا و مس» باهوش‌تر و حرفه‌ای‌تر است. فیلم «ضد گلوله» رو بازی کرده و غیر حرفه‌ای بوده است. من می‌گویم باید در موضع نقد ایراد اساسی را پیدا کرد. ایراد اساسی این فیلم این است که در روند شخصیت‌پردازی یک امر غیر واقع اتفاق می‌افتد و آن هم این است که یک کاراکتر تا اوج بحران پیش می‌رود و وقتی برمی‌گردد هیچ تغییری در او ایجاد نمی‌شود. یعنی اینکه ما یک چیز غیر واقعی نشان داده‌ایم و این ایراد اساسی به تکنیک فیلم بازمی‌گردد و ربطی به محتوا ندارد. مشکل فیلمنامه است. کاراکتر وقتی سفری را آغاز می‌کند و برمی‌گردد باید فرقی با نقطة اول داشته باشد.

محمدرضا شفاه: فیلمساز ممکن است همین را یک قدرت‌نمایی بداند و با خودش فکر کند این ویژگی فیلمنامة این فیلم است. من در اینجا ساختارشکنی می‌کنم. به‌ویژه که رعایت چنین تکنیک‌هایی در خصوص مفاهیمی همچون جنگ همیشه هم امکان‌پذیر نیست.

ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  |دانلود فیلم ضد گلوله  | دانلود مستقیم فیلم ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم ضد گلوله  | فیلم زیبای ضد گلوله  | ضد گلوله  فیلم |بازیگر فیلم ضد گلوله  | بازیگران فیلم ضد گلوله  | بازیگر زن فیلم ضد گلوله   |بازیگر مرد فیلم ضد گلوله  | دانلود فیلم | دانلود عکس | عکس های ضد گلوله  | عکسهای ضد گلوله  | عکس های فیلم ضد گلوله  | عکسهای فیلم ضد گلوله   |تصاویر فیلم ضد گلوله  | تصاویر فیلم زیبای ضد گلوله  | داستان فیلم ضد گلوله  | داستان فیلم زیبای ضد گلوله  | موضوع فیلم ضد گلوله  | خلاصه ی فیلم ضد گلوله  | خلاصه داستان فیلم ضد گلوله  | خلاصه تصاویر فیلم ضد گلوله  | آنونس فیلم ضد گلوله  | تماشای آنلاین فیلم ضد گلوله  | لینک تورنت فیلم ضد گلوله  | طرفداران فیلم ضد گلوله  | فیلم ضد گلوله  در جشنواره | فروش فیلم ضد گلوله

محمدباقر مفیدی‌کیا: گذشته از تحول، این شخصیت حتی تغییر هم نکرده بود. لااقل می‌توانست از مرحلة یک به مرحلة دو برود. زیرا این سفر را طی کرده. اما یک دور تسلسل زده و این دور تسلسل در کاراکتر اصلا امکان‌پذیر نیست. من نمی‌توانم با یکسال دیگرم برابر باشم. حتی اگر هیچ سفری هم طی نکنم قطعا باید با الانم فرق کنم. این فیلم این نکته را درست درنیاورده بود. با فضای کمدی هم درست نمی‌شود؛ فیلم از لحاظ تکنیکی و شخصیت‌پردازی محل اشکال است. یک ایراد اساسی‌تر این است که آدمی که فهمیده یک ماه دیگر می‌خواهد بمیرد نمی‌تواند یک‌شبه اینقدر شجاع شود. دفعة اول که گلوله را می‌بیند باید بترسد....

محمدرضا شفاه: تو به جای آنکه از منظر وهن وارد شوی از منظر ضعف وارد شده‌ای.

محمدباقر مفیدی‌کیا: باید فیلم را فنی نقد کرد.

محمدرضا شفاه: اصلا بحث ما هم غیر فنی نیست. ببینید فیلم مضمونی دارد و وقتی راجع به مضمون صحبت می‌شود بحث فنی است. حالا اگر اگر فیلمنامه چنین اشکال فنی‌ای را نداشت، ولی نهایتاً در محتوا با اشکال مواجه بود، چطور؟ یعنی ما به جایی می‌رسیدیم که این فیلم از جهت تکنیکی خوب بود، ولی با دیدگاهش همه‌چیز را زیر سؤال برده بود.

محمدباقر مفیدی‌کیا: در همین جاست که بحث یکی بودن فرم و محتوا پیش می‌آید. شما وقتی منظر نقد خود را مجرد می‌کنی و از محتوا به صورت جداگانه سخن می‌گویی با دیدگاهی مخالفت می‌کنی که حرف آوینی بود.

محمدرضا شفاه: اگر منظر نقد، بحث مضمون باشد در تقابل با آن دیدگاه نیست. آیا اگر فیلمی قواعد فیلمنامه‌نویسی را رعایت کرد، لزوماً فیلم اسلامی است و ما نمی‌توانیم مشکلی با محتوایش داشته باشیم؟ بحث مضمون هم بحث فرمی است و به درون‌مایه و ایدة اولیه می‌پردازد. مثلاً اگر فیلمساز می‌خواهد مرگ‌آگاهی را رد کند، همة فیلمنامه‌اش زیر سؤال خواهد رفت. اگر می‌خواست شهادت را تمجید کند هم باز فیلمنامه‌اش ضعیف بود. هر دو حالتش امکان دارد. الان برای من ثابت نشده که این آدم می خواهد چه کار کند؟ من اگر بخواهم از همین زاویه وارد شوم و فرض کنم که می‌خواهد دفاع کند و با نگاه مثبت به مفهوم شهادت بپردازد، باز هم نمی‌پذیرم که به‌درستی از عهدة این کار برآمده است.

 

منبع:وبلاگ ایران حامی

 
تعداد بازدید از این مطلب: 6425
موضوعات مرتبط: سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

شنبه 8 آذر 1393 ساعت : 11:35 بعد از ظهر | نویسنده : م.م

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
درباره ما
تقدیم به عزیز سفرکرده ام (فاطمه) .گرچه ناگهان مراتنها گذاشتی ولی به دیداردوباره ات امیدوارم،درلحظه موعودی که ناگهان میآید. --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- د رقرونی هم دور وهم نه چندان دور( ایران )باوجود نشیب و فراز های تاریخی بسیارش در بازه های زمانی مکرر،همواره ابرقدرتی احیا شونده و دارای پتانسیل و استعدادبالا برای سیادت برجهان بود .کشورما نه تنها از نقطه نظرقابلیتهای علمی و فرهنگی ،هنری ،ادبی و قدرت نظامی یکی از چندتمدن انگشت شماری بود که حرف اول را دردنیاهای شناخته شده ی آن زمانها میزد، بلکه در دوره هائی طلائی و باشکوه ،قطب معنوی و پرجلال و جبروت جهان اسلام نیز بشمار میرفت . در عصر جدید که قدرت رسانه بمراتب کارآمد تر از قدرت نظامیست باید قابلیتهای بالقوه و اثبات شده ایرانی مسلمان را برای ایجاد رسانه تعالی بخش،درست و کارآمدبه همه یادآوری نمودتا اراده ای عظیم درهنرمندان ما پدید آید درجهت ایجاد (سینمای متعالی)و پدیدآوردن رقیبی متفاوت و معناگرا برای سینمای پوچ ،فاسد و مضمحل غرب و شرق نسیان زده و بالاخص " غول هالیوود"که برکل جهان سیطره یافته است.شاید بپرسید چرا سینما؟...جواب این است : سینما تاثیر بخش ترین رسانه در عالم است و باآن میتوان وجود معنوی انسانها را تعالی دادویا تخریب کرد...و متاسفانه تخریب کاریست که در حال حاضر این رسانه با عمده محصولات خودبه آن همت گماشته است و تک و توک محصولات تعالی بخش آن همیشه در سایه قراردارندو بخوبی دیده نمیشوند چون جذابیت عام ندارندو قادر به رقابت با موج خشونت و برهنه نمایی موجودنیستند. دادن جذابیت و عناصر لذت بخش نوین و امتحان نشده بدون عوامل گناه آلود به محصولات تصویری بگونه ای که بتواند بالذات ناشی از محصولات سخیف و ضد اخلاقی رقابت نماید کاریست بس پیچیده که نیازمند فعالیت خالصانه مغزهای متفکر ومبتکراست و من فکر میکنم این مهم فقط از عهده هنرمندان و متفکران ایرانی برخواهد آمد و شاید روزی که من نباشم محقق گردد...شاید
منو اصلی
موضوعات
لینک دوستان
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 193
:: کل نظرات : 70

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 25

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 446
:: باردید دیروز : 59
:: بازدید هفته : 3774
:: بازدید ماه : 25335
:: بازدید سال : 151100
:: بازدید کلی : 654454
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان CINTELROM و آدرس cintelrom.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.